باوجود گذشت بیش از دو هفته از قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر فضای فرهنگ و هنر ایران همچنان تحت تاثیر این اتفاق است. در کنار طرح تحلیلهای مختلف درباره دلایل قتل این سینماگران شناخته شده، صحبت از کارنامه و دیدگاههای آقای مهرجویی به عنوان یکی از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران ادامه دارد.
در این تحلیلها اما کمتر درباره فعالیتهای او در مقطعی خاص از زندگیاش صحبت میشود. زمانی که او به فاصله کوتاهی پس از وقوع انقلاب سال ۵۷ چند سالی در فرانسه اقامت داشت.
داریوش مهرجویی بهار سال ۱۳۶۰ به دنبال پذیرش فیلم «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره کن همراه خانواده ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد. «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» اولین فیلم بلند آقای مهرجویی پس از انقلاب بود که به تهیهکنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته شد.
مدیران وقت سینمایی حکومت در آن زمان اجازه نمایش به این فیلم ندادند و با حضورش در جشنواره کن هم مخالفت کردند. به این ترتیب این فیلم از برنامههای آن دوره جشنواره کن خارج شد و به نمایش درنیامد. نسخه سانسور شدهای از این فیلم سال ۱۳۶۹ با نام «مدرسهای که میرفتیم» در ایران به نمایش درآمد.
تحولات سیاسی خاص سال ۱۳۶۰ در ایران، شامل برکناری رئیس جمهور وقت (ابوالحسن بنیصدر) و کشته شدن رئیس جمهور بعدی (محمدعلی رجایی) و سرکوب شدید تمام گروههای سیاسی منتقد و مخالف، در کنار ابهامها درباره امکان تداوم فعالیت سینمایی باعث شد تا داریوش مهرجویی تصمیم بگیرد در پاریس بماند. چند ماه بعد، یکی از دوستان و همراهان اصلیاش در تولید آثار نمایشی، غلامحسین ساعدی، نویسنده و نمایشنامهنویس شناخته شده به او پیوست. داریوش مهرجویی دو فیلم «گاو» و «دایره مینا» را پیش از انقلاب ۵۷ بر اساس داستانهایی از غلامحسین ساعدی ساخته بود. آقای ساعدی مدتی پس از رسیدن به فرانسه دست به کار انتشار دوباره نشریه «الفبا» شد. او پیش از انقلاب، ۶ شماره از این نشریه را در قالب فصلنامه با مطالبی در حوزههای اندیشه و هنر منتشر کرده بود.
نخستین شماره دوره تازه نشریه الفبا، زمستان سال ۱۳۶۱ منتشر شد و تا زمان مرگ آقای ساعدی در آذرماه سال ۱۳۶۴، شش شماره از آن در دسترس قرار گرفت. یک شماره هم سال ۱۳۶۵ چند ماهی پس از درگذشت غلامحسین ساعدی منتشر شد. در میان نویسندگان این دورۀ نشریه الفبا، نام نویسندهای به نام احمد هامون به چشم میخورد. دو نفر از دستاندرکاران انتشار نشریه الفبا در گفتوگو با رادیو فردا تایید کردند احمد هامون نام مستعار داریوش مهرجویی بود.
از احمد هامون سه مطلب در دو شماره از نشریه الفبا منتشر شده است. این شمارهها در تابستان و پاییز سال ۱۳۶۲ منتشر شدهاند.
یکی از مطالبی که با نام احمد هامون منتشر شده نوشتهای به نام «تمامخواهی و تمامخواه» است که در آن با مروری بر حکومتهای تمامیتخواه (توتالیترِ) دوران معاصر، تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود که حکومت جمهوری اسلامی تا چه حد در قالب مفهوم توتالیتاریزم میگنجد.
به نظر میرسد این مطلب نسخه بهروزرسانی شده از پایاننامه کارشناسی فلسفه داریوش مهرجویی در دانشگاه UCLA آمریکاست که در قالب پژوهشی از فلسفه در ادبیات، به نوشتۀ آقای مهرجویی «در واقع پاسخ ضمنی به این پرسش است که چگونه داستایوفسکی سالهای ۱۸۷۰، توانست بدین روشنی به آینده تاریخ رسوخ کند و به پیشبینی توتالیتاریسم حاکم بر کشور خود که چهار پنج دهه بعد روسیه و تمام اروپا را در بر میگیرد، بپردازد ... و چرا و چگونه است که هرچه به زمان حال نزدیکتر میشویم، تاریخ خوی توحش و سبعیت بیشتری پیدا میکند و اشتیاق به خونریزی و آدمکشیاش افزایش مییابد؟» (کتاب روشنفکران رذل و مفتش بزرگ)
این پژوهش شامل بخشهایی از مطلب «تمامخواهی و تمامخواه» با حذف تمام قسمتهایی که به حکومت جمهوری اسلامی اشاره میشد، سالها بعد در قالب کتاب «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ» در دهه ۸۰ خورشیدی در ایران منتشر شد.
محمد جلالی چیمه، شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس که با نام م. سحر شناخته میشود، از دوستان و همراهان غلامحسین ساعدی در سالهای اقامتش در پاریس بود و کار تصحیح و نمونهخوانی نشریه الفبا را هم بر عهده داشت. او همچنین در نمایش «اتللو در سرزمین عجایب» نوشته غلامحسین ساعدی به کارگردانی ناصر رحمانینژاد که سال ۱۳۶۴ در پاریس و لندن اجرا شد، بازی کرده است.
آقای جلالی چیمه در گفتوگو با مجله «صحنۀ» رادیو فردا چند دیدارش با داریوش مهرجویی در جریان انتشار آن مطالب را به یاد میآورد و میگوید با این فیلمساز شناخته شده در دفتر انتشار نشریه الفبا دیدار کرده بود. او میگوید خود آقای مهرجویی پس از تایپ مطالبش برای تصحیح آنها به دفتر نشریه میآمد.
آقای جلالی همچنین از نوشتن فیلمنامه مشترکی از سوی غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی در آن روزها صحبت میکند که ساختش به نتیجه نرسید. آقای مهرجویی در کتاب «مهرجویی، کارنامه چهل ساله» که شامل گفتوگوی او با مانی حقیقی است توضیحاتی درباره نوشتن چند فیلمنامه مختلف با آقای ساعدی در زمان اقامتش در پاریس میدهد که هر کدام به دلایلی به نتیجه نمیرسد.
داریوش مهرجویی بهار سال ۱۳۶۴ به ایران بازگشت و پیگیر ساخت فیلم «اجارهنشینها» شد. محمد جلالی چیمه میگوید غلامحسین ساعدی از بازگشت داریوش مهرجویی به ایران «دلخور» شد. او نقل قولی را به یاد میآورد که غلامحسین ساعدی در پاسخ به داریوش مهرجویی پس از بازگشت به ایران گفته است. به گفته آقای جلالی، ساعدی به این اظهارنظر مهرجویی که به او گفته بود «اینها با تو کار ندارند، برگرد»، پاسخ داده بود «اما من با اینها کار دارم.»
غلامحسین ساعدی آذرماه سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت.
داریوش مهرجویی ۳۸ سال بعد در ساعات پایانی شب ۲۲ مهر ۱۴۰۲ همراه همسرش، وحیده محمدیفر در خانه خود به قتل رسید.