خاویر میلی، رئیسجمهور جدید آرژانتین، در عرصهٔ سیاسی مبتدی و بهعنوان معجونی از تناقضات شناخته میشود. او در کارزار انتخاباتی با اره برقی حاضر میشد؛ نمادی از اینکه قصد قطع نظام کنونی را دارد و میخواهد همه چیز را به ارادهٔ بازار بگذارد. در این میان، رابطهٔ او با جامعهٔ یهودی اسرائیل هم عاری از تناقض نیست و اینکه پروندهٔ انفجار مرکز یهودیان را، که جمهوری اسلامی از متهمان آن است، دوباره به جریان بیندازد یا نه، سؤال بزرگی است.
خاویر میلِی تا چهار سال پیش در صحنهٔ سیاسی آرژانتین چهرهای سرشناس نبود. اما روز یکشنبهٔ این هفته، ۲۸ آبان، این تازهکار عرصهٔ سیاست با شعارهایی شدیداً رادیکال علیه «الیت حاکم» و در زمینهٔ بهبود وضعیت اقتصادی کشور و نیز با نمادهایی همچون اره برقی (برای بریدن تنه و ریشهٔ الیت حاکم و اصلاح رادیکال وضعیت) توانست در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ۵۶ درصد آرا را کسب کند.
این انتخاب را شاید بتوان از نمونههای نادر پرتاب شدن چهرههای ناشناخته به مدارهای بالای قدرت به حساب آورد که شاید تنها با وضعیت بهشدت درهمریختهٔ اقتصاد آرژانتین و کماعتبارشدن احزاب متعارف قابل تبیین باشد؛ وضعیتی که در بدهیهای بالای دولت به خارج و داخل، تورم ۱۴۰درصدی و فقدان چشمانداز برای رفع بیکاری گسترده و بهبود معیشت نمود یافته است.
تحلیل خاویر میلی از شرایط کنونی آرژانتین بیش از حد ساده است. میگوید که مقصر وضعیت کنونی آرژانتین الیت حاکم است که از سیستم تأمین اجتماعی بهشدت متورم کشور بهغایت متمتع شده است. در همین راستا، راهحلش نه وعدهٔ کمکهای اجتماعی و قول دخالت دولت بیشتر برای حل مشکلات، که بهعنوان یک «کاپیتالیست آنارشیست» درصدد کوتاهکردن قاطع دست دولت و سپردن امور به مکانیزمهای بازار است، در همهٔ زمینهها، از بهداشت و آموزش گرفته تا امنیت.
پزو، ارز رسمی کشور، را هم خاویر میلی قصد دارد با دلار پیوند بزند و رادیو و تلویزیون ملی و خبرگزاری رسمی کشور را هم خصوصیسازی کند. با سقط جنین بهشدت مخالف است و تغییرات اقلیمی و اثرات مخرب بینالمللی آن را هم «دروغ سوسیالیستها» میخواند. آزادسازی خریدوفروش اسلحه و ارگانهای بدن انسان هم از اجزای شعارها و برنامههای اوست.
میلی با همین این «ایدهها» در تلفیق با حضور پر حرکت و ادا و غیرمتعارف و نیز با شقیقههای پهن و کت چرمی از مهمانهای دائم شوهای تلویزیونی سالهای اخیر بود و با شعارهایی مانند «سوسیالیسم دشمن ما است» یا «مالیات دزدی از جیب شهروندان است»، توجه و لبخند و حیرت برمیانگیخت؛ ولی کمتر کسی او را برای ورود به عرصهٔ سیاسی جدی میگرفت.
سال ۲۰۲۱ میلی حزب «آزادی در حال پیشروی است» (La Libertad Avanza) را بنیان گذاشت و در همان سال نامزد حزبش از حوزه بوئنوس آیرس (پایتخت) برای انتخابات مجلس شد. کسب ۱۷ درصد آرا سبب شد او در جایگاه سوم بایستد و یک کرسی در مجلس را به خود اختصاص دهد. او گرچه روز ۲۲ اکتبر در دور اول انتخابات ریاستجمهوری در مقام دوم ایستاد، ولی روز یکشنبه گذشتهٔ توانست در انتخابات دور دوم آرای اکثریت را در ۲۱ ایالت از ۲۴ ایالت آرژانتین از آن خود کند. اولین کلامش پس از پیروزی این بود که «عمر مدل انحطاط به سر آمده است».
میلی، معجونی از تناقضات
میلی معجونی از تناقضات به شمار میآید. خود را کاتولیک میداند ولی به پاپ اهانت کرده و او را نماد اشرار و نیز کمونیست لقب داده است. مدعی است که با کمک خواهرش که ادعای ارتباطگیری با ارواح مردگان را دارد، با سگ مردهاش در آن دنیا تماس گرفته است. با ۵۳ سال سن مجرد است و با پنج سگ زندگی میکند که روی هر کدام از آنها نام یک اقتصاددان معروف را گذاشته است. پدری داشته راننده اتوبوس و دائمالخمر که میلی در کودکی از او حسابی کتک خورده است. او حالا با خانواده قطع ارتباط کرده است.
میلی در مدرسه هم رفتار و و روحیهای منحصربهفرد داشت و به او لقب «دیوانه» داده بودند. در جوانی قصد داشت خوانندهٔ راک شود. به استون علاقه داشت و خودش هم عضو یک گروه موسیقی بود. بعدتر به تحصیل اقتصاد در دانشگاه بوئنوس آیرس رو آورد و با پایان تحصیل، مشاور سیاستمداران و شرکتها شد.
میلی ارتباطاتش با گروههای راست افراطی مانند حزب بکس در اسپانیا را پنهان نمیکند و در میان همکارانش کسانی را میتوان دید که از ستایشگران حکومت نظامیان در دهه ۷۰ و ۸۰ قرن گذشته در آرژانتین هستند. با این همه، گرایشهای نژادپرستانه و خارجیستیزانه از خود نشان نداده و موافق ازدواج همجنسگراها است.
البته خانم ویکتوریا ویلارول که قرار است معاون او شود، مناسبات تنگاتنگی با راستهای افراطی دنیا دارد و از ستایشگران حکومت نظامیان در آرژانتین (۱۹۷۶-۱۹۸۳) است. او که خود دختر یکی از افسران بلندپایهٔ ارتش است، در مورد کشتهشدن ۳۰ هزار فعال سیاسی و مدنی و دانشجویی در دوران حکومت کودتا ابراز تردید کرده و قول داده که «احقاق حقوق» کسانی را که قربانی عملیات دستهجات مسلح چپگرا قرار گرفتهاند، در دستور کار قرار دهد.
وقتی که خودخواهی فضیلت میشود
نویسندگان مورد علاقهٔ خاویر میلی کسانی مثل موری راتبارد و آین رند هستند. راتبارد از چهرههای نامدار مکتب اتریشی اقتصاد بود که با طرح گونهای از آنارشیسم بازار آزاد، که خود آن را آنارکو-کاپیتالیسم مینامید، شهرت یافت. میلی هم خود را هوادار آنارکو کاپیتالیسم میداند.
خانم آین رند رماننویس و فیلسوف روسیتبار آمریکا است که رمان «اطلس بار را از دوشش برداشت» او معروف شده است. نقطه نظر محوری این بود که خودخواهی فضیلت است و فرد فقط موظف است خوشبختی خود را تأمین کند. او دستیابی به رضایت و خوشبختی شخصی را برترین هدف اخلاقی میدانست و همبستگی و همکاری انسانها را از لوازم جوامع بدوی و ناشی از اضطراراتی میدانست که در جامعهٔ مدرن دیگر بلاموضوع شدهاند.
رقیب میلی، سرجیو مسا، که وزیر اقتصاد کنونی آرژانتین است، با قول کمکهای اجتماعی گسترده و ایجاد شغل و تأمین آموزش و بهداشت قابل دسترستر به انتخابات وارد شده بود. اما کارنامهٔ ناموفق او در مهار تورم ۱۴۴ درصدی که ازجمله عوامل سقوط ۴۰ درصد جامعه به زیر خط فقر در این کشور است، وبال گردن او و علت ناکامیاش شد.
او در کارزار انتخاباتی تلاش کرد از رئیسجمهور کنونی و معاون معروف او خانم کریستنا کرشنر (رئیسجمهور پیشین) فاصله بگیرد، ولی این فاصله هم برای بسیاری باورپذیر نشد. قول اعاده حیثیت به ۳۰ هزار قربانی شکنجه و سرکوب دوران کودتا هم چنان آرایی برای او به بار نیاورد که بر خاویر میلی غلبه کند.
آرژانتین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی به بحرانی مزمن دچار است. دستگاه دولتی متورم، به گونهای که در برخی از ایالتها کارکنان بخش خدمات دولتی بیشتر از شاغلان در بخش خصوصی هستند، سوبسیدهای کلان دولتی به خدمات و تأمینات اجتماعی در عین ضعف بازدهی صنعتی، و اقتصادی غیررسمی و در سایه که دولت را از بخش بزرگی از مالیاتها محروم میکند، به علاوه بار بزرگ بدهیهای خارجی همه و همه از نمودها و شاخصههای بحران در اقتصاد آرژانتین به شمار میآیند.
صرفاً دموکراتها و چپها نیستند که با قدرتگیری میلی ترس فناشدن دموکراسی و مبانی اولیه عدالت و همبستگی در جامعه را دارند. او حتی نئولیبرالها را هم با ایدههایی مانند انحلال بانک مرکزی به نگرانی انداخته است. ادعا و استدلالش این است که بانک مرکزی عامل بدهیهای کلان و تورم بالا در اقتصاد کشور و مسبب فنای تملک و دارایی شهروندان است.
هشداری از سر نگرانی
دلاریزهکردن پول ملی آرژانتین یا، به عبارت دیگر، جایگزین کردن پزو با دلار هم از برنامههای دیگرِ میلی برای مقابله با تورم است. در منطقهٔ آمریکای جنوبی و کارائیب کشورهایی مانند پاناما و اکوادور و السالوادور به کار مشابهی دست زدهاند و کارنامههای متفاوتی در حل مشکلات اقتصادی خود داشتهاند.
گرچه مهار تورم با این اقدام معمولاً موفقیتآمیز است، ولی مشکلاتی مانند پایینماندن رشد اقتصادی، اجبار تبعیت از ارزش دلار در سطح بینالمللی و سود بانکی مقرر از سوی بانک مرکزی آمریکا، نداشتن پول و بودجه لازم برای برنامههای مربوط به تأمین اجتماعی و نیز دسترسی نسبتاً محدود به پول نقد (دلار) در ابعاد کلان از پیامدهای منفی این اقدام به شمار میآید.
در آخرین دههٔ قرن گذشته، دولت وقت آرژانتین، بدون جایگزین کردن پزو با دلار، آن را در نسبتِ یک به یک با هم قرار داد؛ اقدامی که در ابتدا در مهار تورم موفقیتآمیز بود ولی در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ با تشدید بحران مالی آرژانتین این رابطهٔ پزو و دلار فروپاشید و اقتصاد را به چنان روزگاری انداخت که هنوز هم بخشی از وضعیت بد آرژانتین از پیامدهای آن و بدهیهای سنگین خارجی پس از آن است.
ورای مقابله با تورم که خاویر میلی آن را انگیزهٔ خود در تعطیل بانک مرکزی اعلام کرده، برخی از صاحبنظران نفرت او از نهادهایی مانند این بانک و شماری از وزارتخانهها را با کارنامهٔ جنجالبرانگیز و پرتمردش در این نهادها که اغلب به اخراجش منجر شده، بیارتباط نمیدانند.
با این همه، او با حرکات و رفتار و شعارهایش نزد جوانانِ ناامید از بهبود وضعیت کشور محبوبیتی به هم زده است و این امید را ایجاد کرده که شاید کشور را از فلج و رکود اقتصادی خارج کند؛ انتظاری که با توجه به پیچیدگی بحران اقتصادی آرژانتین و رویه «آنارکو-کاپیتالیستی» خاویر میلی شاید بهسختی قابل تحقق باشد.
خودمحوری و بیگانگی میلی با کار گروهی هم معضل کوچکی تلقی نمیشود. هشدار صد کارشناس معروف اقتصادی دربارهٔ «خطرات به قدرت رسیدن میلی» شاید بیارتباط با همین نکات و نسخههایی که او قرار است برای این اقتصاد بحرانزده بپیچد، بیارتباط نباشد.
این نیز هست که میلی در مجلس نمایندگان و سنا از حمایت ضعیفی برخوردار است. حزب او و متحدانش در مجلس نمایندگان دارای اکثریتی ضعیف است و هیچ سناتوری هم در سنا ندارد. این نیز هست که حزب پرونیست، بازندهٔ انتخابات، ساختارها و شبکههای قوی اجتماعی متشکل از تشکلهای صنوف و اتحادیههای کارگری و جنبشهای اجتماعی دارد و بهراحتی میتواند با اعتصاب و اقدامات اعتراضی فعالیتهای عمومی و تصمیمات دولت را دچار اختلال کنند.
رابطهای بحثانگیز با یهودیان آرژانتین، پرونده آمیا و نامهای با چهار هزار امضا
خاویر میلی رابطهٔ بحثانگیزی با جامعهٔ یهودی آرژانتین (دومین جامعهٔ بزرگ یهودی در خارج از اسرائیل، بعد از نیویورک) دارد. او در کارزار انتخاباتیاش پرچمی بزرگ از اسرائیل را در سخنرانیهایش همراه داشت. گرچه از خانوادهای کاتولیک میآید، ولی اخیراً گفته است که در حال تعویض مذهب و گرویدن به آیین یهودی است. خود را دارای رابطهای نزدیک با اسرائیل میداند و قول داده است که سفارت آرژانتین را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کند.
نزدیکترین مشاور میلی یک خاخام آرژانتینی است و چندی پیش درباره خودش گفته است: «من به کلیسا نمیروم، بلکه به معبد میروم. با کشیش صحبت نمیکنم، بلکه طرف صحبت من یک خاخام است و از تورات درس میگیرم. من در عرصهٔ بینالمللی به عنوان دوست اسرائیل و کسی که تورات را تلمذ کرده شناخته میشوم و چیز زیادی نمانده که یهودی بشوم.»
انجمنهای یهودی آرژانتین اما با احساسی از تردید و بعضاً توام با فاصله به میلی نگاه میکنند. برای آنها اعلام نزدیکی به یهودیت بدون شناختن فرهنگ و مناسبات متنوع اجتماعی و همبستگی یهودیان در درون و بیرون خودشان و صرفاً با تمرکز بر آشنایی با تورات دچار ضعفی اساسی است. آنها بهخصوص از عدم شرکت میلی در مراسمی برای ادای احترام به قربانیان حملهٔ گروه افراطی حماس به اسرائیل در روز ۷ اکتبر با این توجیه که «من جایی که رقیبم باشد، نمیروم»، حیرت کردهاند.
شمار زیادی از روشنفکران یهودی موضعی منفی در برابر میلی دارند و او را یک راست افراطی میشناسند. آنها در نامهای که چهار هزار نفر آن را امضا کردهاند، با اعتراض به «نطقهای نفرتانگیز» میلی از اینکه او «یهودیت را به ابزار سوداگری سیاسی» بدل کند، ابراز نگرانی کردهاند.
با این همه، بخشهایی از یهودیان هم او را برگ نانوشتهای تلقی میکنند که اقدامات بعدیاش بهتر به شناخت او کمک خواهد کرد. از نظر آنها یکی از اقدامات میلی در نشان دادن حساسیتش به دغدغهٔ یهودیان آرژانتین میتواند گشودن دوبارهٔ پروندهٔ انفجار در آمیا (مرکز یهودیان آرژانتین) در سال ۱۹۹۴ باشد که دولتهای آرژانتین تا کنون عمدتاً به تعلل و مانعتراشی در حقیقتیابی در این پرونده و همکاری و همراهی با جمهوری اسلامی در سرپوش گذاشتن بر واقعیت ماجرا متهم بودهاند.
انفجار در برابر مرکز یهودیان آرژانتین (آمیا) روز ۲۷ تیرماه ۱۳۷۳ (۱۸ جولای ۱۹۹۴) روی داد و هنوز هم پروندهٔ آن باز است. ۸۷ نفر در آن انفجار که یک خودرو حاوی مواد منفجره باعثش شد، جان باختند، بیش از ۳۰۰ نفر مجروح شدند و ۴۰۰ مغازه و خانه آسیب دید؛ سوءقصدی که در تاریخ معاصر آمریکای لاتین مانندی ندارد. دو سال پیشتر هم حملهٔ مشابهی به سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس روی داده بود با ۲۹ کشته و ۲۴۲ مجروح.
در سالهای پس از انفجار، کارلوس منم، رئیسجمهور سوریالاصل آرژانتین، متهم بود که بهدلایل اقتصادی و مبادلات نفت و اورانیوم و... با ایران حاضر نیست که پرونده روال عادی خود را طی کند. سال ۲۰۰۶، آلبرتو نیسمن، دادستانی که پیگیر ماجرا در دوران ریاستجمهوری ارنستو کرشنر بود، حکم بازداشت بینالمللی برای هاشمی رفسنجانی (رئیسجمهور)، علیاکبر ولایتی (وزیر خارجه) و علی فلاحیان (وزیر اطلاعات) جمهوری اسلامی را صادر کرد.
مدتی بعد نیسمن بهطرز مشکوکی کشته شد و هنوز هم کشوقوس بر سر آن پرونده ادامه دارد.
این که خاویر میلی بهرغم ابراز نزدیکیاش با اسرائیل و جامعهٔ یهودی آرژانتین تا چه حد به احیای دوبارهٔ این پرونده تمایل نشان دهد، سؤال بزرگی است، بهخصوص که او در روز پیروزی انتخابات اعلام کرد آقای ماریانو لیبارونا، وکیلی با کارنامهای بحثانگیز، را در رأس وزارت دادگستری مینشاند. لیبارونا ازجمله در سال ۱۹۹۷ به اتهام همراهی غیرمستقیم در ازبینبردن برخی دوربینها و اسناد مربوط به انفجار آمیا یک ماهی در زندان بود.
از «افتخار به میلی» تا «اتفاقی غمانگیز برای آمریکای لاتین»
در میان کسانی که در همان ساعات نخست اعلام پیروزی خاویر میلی به او تبریک گفتند، دونالد ترامپ شاخص بود. او در پیامی در کانال شخصی خودش نوشت: «همهٔ دنیا در حال نظاره اتفاق جاری در آرژانتین بود... من به تو افتخار میکنم. تو کشورت را متحول خواهی کرد و آرژانتین را دوباره بزرگ و با عظمت خواهی کرد.»
لولا د سیلوا، رئیسجمهور چپگرای برزیل، در پیامی در شبکه ایکس بدون آنکه اسمی از میلی ببرد، برای دولت جدید آرژانتین آرزوی موفقیت کرد و نوشت: «آرژانتین کشوری بزرگ و شایسته احترام تام وتمام ماست... دموکراسی باید بهعنوان ندای مردم همیشه مورد احترام باشد. برزیل آماده است همیشه با خواهران و براداران آرژانتینی خود همکاری کند.»
گابریل بوریچ، رئیسجمهور چپگرای شیلی، نیز به میلی به خاطر پیروزی و به رقیب او به خاطر «شکست آبرومندانه و احترامانگیز» تبریک گفت.
گوستاوو پترو، رئیسجمهور چپگرای کلمبیا، اما زبانی صریح و منفی انتخاب کرد و در پیام خود نوشت: «در آرژانتین راست افراطی به پیروزی رسید. این تصمیم جامعهٔ آن کشور است و اتفاقی غمانگیز برای آمریکای لاتین. نئولیبرالیسم دیگر ایده و پیشنهاد و ابتکاری برای جامعه ندارد و قادر نیست به مسائل معاصر بشریت پاسخ دهد.»