ترکیب نابرابری جنسیتی و بحران تغییر اقلیم از بزرگترین چالشهای دورهٔ معاصر است؛ مسئلهای که سبک زندگی، معیشت، سلامت، ایمنی و امنیت زنان و دختران در سراسر جهان را تهدید میکند.
از سالها پیش متخصصان و محققان و سیاستگذاران حوزهٔ تغییر اقلیم تحقیقاتی را برای شناسایی ارتباط میان مسائل جنسیتی، برابری اجتماعی و تغییرات آبوهوایی انجام دادهاند. این تحقیقات فزاینده، مجموعهای از دادهها و ارزیابیهایی را به دست میدهند که به وضوح این ارتباط مستقیم را تأیید میکنند.
در این میان نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد بارها در گزارشهای خود در این زمینه هشدار دادهاند که اکنون زمانش رسیده در مورد تأثیرات متفاوت تغییر اقلیم و پیوندهای بین توانمندسازی زنان و اقدام مؤثر آبوهوایی در سطح جهانی بحث و تصمیمگیری شود.
وضعیت زنان در تغییر اقلیم
در آستانهٔ روز جهانی زن، سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) در تازهترین گزارش خود اعلام کرده که تغییر اقلیم وضعیت زنان و خانوادههای فقیر در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد.
براساس گزارش این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد، با تغییر اقلیم، این زنان بیشتر مشغول کارهای خانه میشوند و همچنین خانوادههای فقیر منابع مالی لازم برای سازگاری با تغییر اقلیم را نخواهند داشت.
ارزیابیهای سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) نشان میدهد که افزایش بلندمدت میانگین دمای زمین به میزان یک درجهٔ سانتیگراد، منجر به کاهش شدید درآمد خانوارهای تحت سرپرستی یک زن میشود. در چنین شرایطی، نسبت کاهش درآمد خانوارهای تحت سرپرستی زنان به کاهش درآمد خانوارهای تحت سرپرستی مردان ۳۴ درصد بیشتر است.
در مجموع، سیلابها سالانه ۱۶ میلیارد دلار شکاف درآمدی بین خانوارهای تحت سرپرستی زنان و خانوارههای تحت سرپرستی مردان ایجاد میکنند و این شکاف درآمدی بر اثر امواج گرما سالانه ۳۷ میلیارد دلار است.
فائو میگوید که این وضعیت آسیبپذیری بیشتر زنان در مناطق روستایی را نشان میدهد که ریشه در ساختارهای اجتماعی و هنجارها و نهادهای تبعیضآمیز دارد. این تبعیضها موجب شده که دسترسی به منابع، استفاده از زمان، فرصتهای درآمدی و دسترسی به خدمات برای زنان نسبت به مردان کمتر باشد.
سازمان غذا و کشاورزی برای مطالعهٔ تأثیر تغییرات آبوهوایی بر زنان، فقرا و جوانان، از دادههای بیش از ۱۰۹ هزار خانوار در ۲۴ کشور کمدرآمد و متوسط و همچنین دادههای بارش و دما در طول ۷۰ سال گذشته استفاده کرده است.
براساس گزارش این سازمان که سهشنبه ۱۵ اسفند منتشر شد، زنان بر اثر تغییرات اقلیمی زمان بیشتری را صرف کارهای خانگی میکنند، دستمزد کمتری میگیرند و دسترسی کمتری به زمین، نهادهها، فناوریها یا خدمات مالی دارند.
برای مثال، این گزارش اشاره میکند که بهدلیل نقشی که زنان در خانواده دارند، آنان نسبت به مردان تمایل کمتری به مهاجرت تا در صورت یک حادثه شدید مربوط به تغییر اقلیم، منابع درآمد دیگری را جستوجو کنند.
بنابراین، عوامل بسیاری هستند که توانایی زنان برای سازگاری با پیامدهای تغییر اقلیم را محدود میکنند.
وضعیت خانوارهای فقیر در تغییرات اقلیمی
به گزارش فائو، سازگاری خانوارهای فقیر با پیامدهای تغییر اقلیم کم است، برای مثال فرصتهای کمِ اقتصادی و همچنین ناامنی شغلی این خانوارها آنان را وادار میکند به جای نگهداری دامهای خود آنها را فوراً بفروشند.
خانوارهای فقیر که تحصیلات کمتری دارند، دسترسی دشوارتری به مشاغل خارج از کشاورزی یا دریافت وامهایی برای سرمایهگذاری در پروژههایی دارند که بتواند درآمدشان را در صورت شوک اقلیمی جبران کند.
تحقیقات سازمان غذا و کشاورزی تأیید میکند که کاهش درآمد خانوارهای فقیر بهطور متوسط پنج درصد بیشتر از کاهش درآمد خانوارهای ثروتمند به دلیل موجهای گرما است و این اختلاف در کاهش درآمد میان این دو طبقه در مورد سیل ۴.۴ درصد است.
فائو در پایان گزارش خود میگوید: «اگر تأثیر نابرابر تغییرات آبوهوایی بر جمعیتهای روستایی مورد توجه قرار نگیرد، شکاف گستردهای که از قبل بین فقرا و ثروتمندان و بین مردان و زنان وجود داشته، بیشتر خواهد شد.»
افزایش کودکهمسری و کار اجباری زنان
سالهاست که گزارشهای مختلف از افزایش کودکهمسری و کار اجباری زنان بهدلیل وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی آنان خبر میدهند.
سازمان ملل متحد در شهریور سال گذشته ضمن اعلام بردگی ۵۰ میلیون نفر در نقاط مختلف جهان به دلیل شرایط کاری و یا ازدواج اجباری، دربارهٔ افزایش قابلتوجه شمار «بردگان جدید» در سالهای گذشته هشدار داد.
براساس یافتههای این سازمان، بهدلیل وخامت شرایط کار و افزایش بدهی کارگران در دوران بحران کرونا، شرایطی که کار اجباری تلقی میشود، گسترش یافت.
در این گزارش از تغییر اقلیم، جنگ و درگیریهای نظامی نیز بهعنوان دیگر عوامل مؤثر در تشدید فقر و مهاجرت افراد آسیبپذیر به نقاط ناامن که از آنها حمایتی نمیشود، نام برده شده است.
پیش از این، سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده بود که در سال ۲۰۱۵ نزدیک به سیزده و نیم میلیون کودک با کمتر از ۱۴ سال سن در سراسر جهان مجبور به ازدواج شدند. در آن زمان سازمان ملل پیشبینی کرد که این رقم تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۳۱۰ میلیون کودک در سراسر جهان برسد.
این ازدواجهای زودهنگام رابطهٔ مهم و مستقیمی دارد با بحرانهای اقلیمی مثل خشکسالی، سیل یا مشکلاتی که زندگی روزانهٔ کشاورزها و صیادها و غیره را سخت میکند.
در گزارش سازمان ملل متحد آمده بود که کشورهایی مثل موزامبیک و مالزی شرایط بحرانی و سختتری را نسبت به دیگر کشورها دارند و به عنوان نمونه در موزامبیک، دختربچههای دوازده سیزده ساله در مقابل پرداختی معادل فقط ۲۵ پوند مجبور به ازدواج شدهاند.
تغییر اقلیم، تهدیدی برای چندین نسل
بحران تغییرات اقلیمی نه تنها از نظر جنسیتی خنثی نیست بلکه «تکثیرکنندهٔ تهدیدها» است؛ به این معنا که تنشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در محیطهای شکننده و متأثر از درگیری تشدید میکند.
علاوه بر ازدواج زودهنگام و کار اجباری، خشونتهای جنسی مرتبط با درگیری و قاچاق انسان نیز بر اثر بحران تغییر اقلیم افزایش مییابد.
همچنین دسترسی کمتر دختران و زنان به امدادها که موجب میشود معیشت، رفاه و سلامت آنان تهدید شود، یک چرخهٔ معیوب از آسیبپذیری در برابر بلایای احتمالی آینده را ایجاد میکند.
بنابراین پیامدهای تغییر اقلیم تهدیدهایی را برای چندین نسل به وجود میآورد.
چرا و چگونه باید به این موضوع رسیدگی کرد؟
با این شرایط، تقویت وضعیت زنان و دختران در برابر بحران اقلیمی بسیار مهم است، زیرا صرفنظر از دلایل انسانی و حقوق بشر، زنان نقشی کلیدی در تولید جهانی غذا ایفا میکنند.
سازمان ملل متحد تخمین زده که میزان نقش زنان در تولید جهانی غذا بسته به جوامع مختلف، ۵۰ تا ۸۰ درصد باشد. برای مثال، در حوزهٔ کشاورزی، زنان نیمی از نیروی کار در خاورمیانه را تشکیل میدهند. با این حال در کل جهان، زنان کمتر از ۱۰ درصد از زمین را در اختیار دارند.
براساس اعلام سازمان ملل متحد، از ۱.۳ میلیارد نفری که در فقر زندگی میکنند، ۷۰ درصد زنان هستند. آمارهای این سازمان نشان میدهد که در مناطق شهری، ۴۰ درصد از فقیرترین خانوارها را زنان سرپرستی میکنند.
یکی از مهمترین شیوههایی که میتوان به موضوع زنان و دختران در شرایط تغییر اقلیم رسیدگی کرد، این است که خود آنان یکی از اضلاع تصمیمگیریها دربارهٔ پیامدهای بحران اقلیمی باشند.
اکنون زنان در تصمیمگیریها در این زمینه بسیار کم شرکت داده شدهاند و بهطور سیستماتیک از پروژههای مدیریت زیستمحیطی حذف میشوند. بنابراین، جهان امروز بدون حضور و مشارکت و تصمیمگیری زنان قادر به حل مؤثر بحران تغییر اقلیم نیست.