لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۹:۱۷

زنان روستایی؛ فقر، تبعیض و عقب‌ماندگی


معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده حسن روحانی همواره از تلاش دولت دوازدهم برای بهبود وضعیت زنان روستایی سخن گفته است.

او در روز جهانی زنان روستایی در سال ۹۸ بار دیگر بر تلاش دولت دوازدهم به وضعیت زنان روستایی و زنان عشایر تاکید کرد و گفت که با ابلاغ شاخص‌های عدالت جنسیتی در موضوعات مختلف مانند آموزش، بهداشت، اشتغال و ورزش، این شاخص‌ها مسیر حرکت از وضعیت کنونی به سمت شرایط مطلوب را تعیین خواهد کرد.

با این همه نگاهی به وضعیت زنان روستایی در ایران نشان می‌دهد که هنوز زنان روستایی راهی طولانی در پیش دارند.

زنان روستایی؛ فقر، تبعیض و عقب‌ماندگی
please wait

No media source currently available

0:00 0:11:27 0:00
لینک مستقیم

اعظم بهرامی، کارشناس محیط زیست ساکن ایتالیا، در مورد موقعیت زنان روستایی در حال حاضر در جهان می‌گوید: آمار می‌گوید در کشورهای در حال توسعه حدود ۴۰ تا ۶۳ درصد فعالین و کارگران فعال بخش کشاورزی را زنان روستایی تشکیل می‌دهند. این [آمار] در واقع به نوعی مطرح می‌کند که زنان روستایی هستند که نقش خیلی مهمی ‌در امنیت غذایی حداقل در آسیا و بخش مهمی از آفریقا دارند. اما از طرفی در کنفرانس نیویورک مطرح شد که رابطه میان برابری جنسیتی و آپارتاید اقلیمی - که ما الان در اثر شرایط بحرانی تغییر اقلیم می‌شناسیم- رابطه بسیار معناداری است.

به این‌ترتیب تغییر اقلیم در جهان، شرایط گروه‌های ضعیف‌تر شامل کودکان و زنان و سالمندان را، در کشورهایی که به لحاظ اقتصادی کم توان‌تر هستند، سخت‌تر و بدترشده است. این نشان می‌دهد که چقدر توجه به برابری جنسیتی، نیروهای بومی و روستایی بخش محروم و کم بهره سیستم‌های اجتماعی می‌تواند دارای اهمیت باشد. ما با شرایط بحران و تغییر اقلیمی مواجه هستیم، که می‌تواند هم در انعطاف زندگی، برنامه‌ریزی، مدیریت سیستم آب و زمین و محصولات کشاورزی نقش مهمی داشته باشد، هم از طرفی می‌شود با کار کردن روی توانمندسازی زنان روستایی و برابری جنسیتی در بخش‌های محروم جامعه، اثرات سو و مشکلات جدی را که برای این گروه‌ها به وجود می‌آید، محدود و سپس مدیریتشان کرد. از این دو منظر، توجه به زنان روستایی و اختصاص دادن روزی در تقویم جهانی به آن‌ها بسیار مهم است.

یکی از نکاتی که در روزهای اخیر و گرم‌تر شدن بحث زنان روستایی مطرح شده، ارتباط میان تغییرات اقلیمی و تاثیر آن بر زندگی دختربچه‌هایی است که در روستاها زندگی می‌کنند. این تغییرات اقلیمی و پایین آمدن درآمد عملا به بالارفتن کودک همسری منجر شده، این گفته تا چه حد درست است؟

می‌دانیم که سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده بود که در سال ۲۰۱۵ چیزی نزدیک به سیزده و نیم میلیون کودک در سراسر جهان با کمتر از چهارده سال سن مجبور به ازدواج بوده اند. پیش‌بینی می‌شود که این رقم تا سال ۲۰۵۰ به حدود سیصد و ده میلیون کودک در سراسر جهان برسد. حتی با در نظر گرفتن همان عدد اول، روزانه چیزی نزدیک به سی‌وهفت‌هزار کودک ازدواج می‌کنند! این [رقم]، رابطه مهم و مستقیمی دارد با کشورهایی که به لحاظ اقتصادی، شرایط بدی دارند و بر اثر بحران‌های اقلیمی مثل خشکسالی، سیل یا مشکلاتی که زندگی روزانه کشاورزها و صیادها و غیره را سخت می‌کند، دچار مشکل شده اند. کشورهایی مثل موزامبیک و مالزی شرایط بحرانی و سختی را پشت سر می‌گذارند. گزارشی از یک سازمان غیردولتی منتشر شده بود که در موزامبیک، دختربچه‌های دوازده سیزده ساله در مقابل پرداختی معادل ۲۵پاوند، مجبور به ازدواج می‌شوند. یعنی خانواده از لحاظ اقتصادی آن قدر فقیر و شکننده است که این موضوع را تحت تاثیر قرار داده.

در ایران هم ما با این مسئله مواجهیم. من روی موضوعی کار و تحقیق می‌کردم که در شهرهایی مثل رشتخوار در خراسان رضوی یا فریمان یا مثلا بُستان آباد در آذربایجان شرقی، آمار ازدواج دختربچه‌ها حداقل در آمارهای رسمی و قابل دسترسی افزایش پیدا کرده بود. بعد از بررسی، دیدم خشکسالی شدید در این مناطق از ۹۴ تا ۸۶/۹ درصد افزایش پیدا کرده. یعنی حتی در ایران هم وقتی که مناطق روستایی کوچک را که عملا با کشاورزی زندگی خود را می‌گذرانند، بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چقدر مسئله بحرانی خشکسالی و کم آبی روی ناتوان کردن خانواده‌ها در موارد اقتصادی تاثیر گذاشته و آن‌ها وادار کرده تا این بحران را به صورتی پشت سر بگذارند.

آمار دیگری در خراسان شمالی، در بخش‌های ترکمن نشین وجود دارد، که بسیاری از دختربچه‌ها از تحصیل باز مانده‌اند، برای کمک به خانواده‌هایشان، که زندگی روزانه شان را از راه کشاورزی و مخصوصا دامپروری می‌گذرانده‌اند و الان [این دختربچه‌ها] برای کمک در هزینه خانواده به گلیم بافی و قالیبافی در خانه‌ها مشغول شده‌اند. این مسئله مشکل اقتصادی، عملا شکل سنتی ازدواج دختربچه‌ها در شهرهای کوچکتر را تشدید کرده و به شکل معناداری [این ازدواج‌ها] افزایش پیدا کرده‌اند.

بر اساس آماری که شهلا کاظمی پور، جمعیت‌شناس و جامعه‌شناس ساکن ایران تحلیل کرده، ده میلیون و صدنفر از زنان ایرانی، یعنی به گفته ایشان، یک چهارم جمعیت زنان ایران در روستاها زندگی می‌کنند. با توجه به این گستردگی جمعیتی زنان روستایی امکاناتی که برای زنان در روستاهای ایران فراهم شده چیست؟ آیا به اندازه کافی روستاها برای تامین نیازهای متفاوت زنان رشد پیدا کرده اند؟

یکی از بخش‌های مهمی که اهداف توسعه پایدار تعریف می‌کند برابری جنسیتی و از بین بردن فقر است که در قوانین دیگر گنجانده می‌شوند. مثل قانون ۲۰۳۰ که ما می‌دانیم در ایران با مخالفت جدی آیت‌الله خامنه‌ای مواجه شده است. بخش مهمی از زیرمجموعه این قانون این بود که روی توسعه پایدار در بخش‌های روستایی کار شود.

علاوه بر آن می‌دانیم بی‌عدالتی اقلیمی در ایران به شکل گسترده‌ای وجود دارد و در اغلب استان‌های مرزی از بخش استان‌های زاگرس‌نشین تا سیستان و بلوچستان، تا آذربایجان شرقی، تا خراسان شمالی با مشکل جدی در زمینه توسعه یافتگی مواجه‌اند؛ یعنی حتی در دسترسی به آب آشامیدنی مشکل جدی داریم. می‌دانیم که در سیستان و بلوچستان آب‌آوری هنوز قربانی می‌گیرد و در همین ماه‌های اخیر دختربچه‌هایی را داشتیم که به خاطر حمل آب آسیب دیدند یا حتی جانشان را از دست دادند. در جنوب استان کرمان، در بخش عشایر و روستایی، مشکلات جدی زیادی برای زنان روستایی به وجود آمده، مثل یائسگی زودرس به خاطر حمل روزانه آب و یا بازماندن از تحصیل. علی‌رغم این که بخش مهمی ازتولید در بخش روستایی، اعم از صنایع دستی و فرآوری محصولات لبنی یا کشاورزی، برعهده زنان است اما عملا زنان روستایی به بازار دسترسی مستقیمی ندارند و هیچ‌وقت پولی به دست زن روستایی نمی‌رسد. این عدم استقلال مالی می‌تواند از طریق دسترسی به بازارچه‌های بومی و محلی، و توانمند کردن زنان [تامین شود.]

پروسه‌هایی که در بخش‌های مختلف جهان مثل تانزانیا عمل می‌کند، در ایران عملا جایی ندارد. دسترسی به [خدمات] بهداشت و درمان هم [محدود است.] آمار مراقبین بهداشت و افرادی که برای این نوع فعالیت‌ها در روستاها اختصاص داده شده اند آن‌قدر تعدادشان کم است و سرمایه‌گذاری اندکی روی آن‌ها انجام شده که اغلب بخش‌های روستایی از این خدمات محرومند. زنان روستایی حتی سیستمی ندارند که بتوانند به آن جا مراجعه کنند، مشاوره بخواهند، درباره مشکلاتشان کمک بخواهند، از خشونت خانگی یا مشکلاتی صحبت کنند که ممکن است به خاطر مهاجرت با آن درگیر باشند، یا حتی از مسئله ای مثل اعتیاد بگویند یا مشکلاتی که با تولد فرزندان ممکن است برایشان پیش بیاید. چنین مرجعی وجود ندارد.

سازمان ورزش و جوانان امسال آماری را منتشر کرده بود که نشان می‌داد مشکلات استخوانی جدی در زنان روستایی وجود دارد و نیازمند برنامه تغذیه اند اما هنوز برنامه‌ای جدی برای جلوگیری از فقر مفرطی که باعث این مشکلات گسترده در جامعه روستایی ایران برای زنان و دختران می‌شود، اعلام نشده. به این‌ترتیب می‌توانیم بگوییم که نه، هیچ برنامه ای برای توانمند کردن زنان در بخش روستایی در کار نبوده و اگر هم برنامه‌ای وجود داشته به لحاظ فرهنگی و اطلاع‌رسانی آن‌قدر ضعیف بوده و در حوزه مالی، سرمایه‌گذاری برایش اندک بوده که نمی‌توانسته آن جمعیت گسترده را پوشش بدهد.

نمونه‌های روشنی را در استان‌هایی مثل جنوب شرق ایران، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی می‌بینیم، که اولین یا دومین استان در جمعیت روستایی زنان اند. یا در استان‌های زاگرس نشین، که عملا زنانش با آن سهم زیاد در تولید می‌بایستی توانمندتر می‌بودند، ولی مشکلات جدی دارند. در حاشیه نشینان شهرهای صنعتی مثل تهران و مشهد، عملا با حجم عظیمی از مشکلات مواجهیم که ابتدایی‌ترینش دسترسی به آب و بهداشت است و جدی‌ترینش استقلال مالی را شامل می‌شود.

  • 16x9 Image

    رویا کریمی مجد

    رویا کریمی مجد روزنامه‌نگاری را در سال ۱۳۷۱ در ایران آغاز کرد و اردیبهشت ۱۳۸۷ به رادیو فردا پبوست. او تهیه‌کنندگی برنامه هفتگی صدایی دیگر را که به بررسی مسایل زنان اختصاص دارد، برعهده دارد.  در سال ۲۰۱۵ میکروفن طلایی جشنواره رادیویی نیویورک به  برنامه رادیویی «سنت تیغ» که رویا کریمی مجد آن را تهیه کرده بود تعلق یافت. 

XS
SM
MD
LG