دختر و پسر جوان در یک کادر دیده میشوند. هر دو مد روز یا اصطلاحاً همان آلامد هستند و شباهتی به چهرهای که در ادبیات رسمی و تبلیغاتی حکومت از آن بهعنوان جوانِ «تراز جمهوری اسلامی» یاد میشود، ندارند.
این نمایی از یک قسمت از برنامهٔ «بلایند دیت» است که برگردان فارسی آن میشود چیزی شبیه «قرار ملاقات دو ناشناس»؛ یک برنامهٔ ویدئویی سریالی تهیهشده در داخل کشور که موفقیت چشمگیری در جلب توجه نسل جوان هم داشته است.
ایدهٔ برنامه خیلی ساده و شاید برگرفته از نمونهای خارجی باشد: دختر و پسری که همدیگر را ندیدهاند، دو طرف یک دیوارمانند به پرسشهای مختلف پاسخ میدهند و بر مبنای آنچه شنیدهاند و ظاهری که در پایان میبینند، قضاوت میکنند که آیا شخص پشت دیوار همان کسی است که میخواهند یا نه.
«بلایند دیت» نمونهای است از محتوای فضای مجازی تولید کاربران ایرانی و بدیلی جدی برای تولیدات رسانههای رسمی جمهوری اسلامی که به چشم مخاطب ثالث انگار در دو کشور و دو جامعهٔ متفاوت تهیه و پخش میشوند.
تهیهکنندهٔ مجموعه ویدئوهای «بلایند دیت» و مجری آن کاربری است که نامش این روزها به دلیل بسته شدن صفحهٔ اینستاگرامش در خبرها آمده است؛ پسر جوانی که نام کاربری «وینی» را برای خودش برگزیده.
حالا صفحهٔ او در اینستاگرام با بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار دنبالکننده توسط پلیس ایران توقیف شده و تنها یک پست در آن به چشم میخورد: لوگوی پلیس فتا و این جمله که «این صفحه حسب دستور مقام محترم قضایی توسط فراجا تا اطلاع ثانوی از دسترس خارج گردید». ویدئوهای او البته در فضای مجازی پخش است و در یوتیوب همچنان در دسترس.
بر اساس قوانین، جلوگیری از فعالیت صفحات کاربری در فضای مجازی تنها در صورتی ممکن است که یکی از مصادیق جرایم رایانهای اتفاق افتاده باشد. به همین دلیل، نصب چنین اعلانهایی در حسابهای کاربری اینستاگرام بیشتر تلاش حکومت برای نمایش اقتدار و ایجاد وحشت ارزیابی میشود.
در این مورد، پلیس فتا که قرار است در مقابله با کلاهبرداری و جرائم سازمانیافتهٔ رایانهای فعال باشد، صفحهٔ کاربری جوان را مسدود کرده که کارش تولید محتوای جوانپسند و پرمخاطب بوده است؛ اقدامی که خود در شرایط دشوار معیشتی و بحران کاهش روافزون ارزش پول ملی و تهدیدات امنیتی، از دید برخی ناظران ضدامنیت تلقی میشود.
در همین زمینه، این پرسش نیز در میان کاربران شبکههای اجتماعی بهطور گسترده تکرار میشود که در حالی که نیروهای امنیتی ایران در ماههای اخیر با مشکلات جدی و گاه درگیریهای مسلحانه و مرگبار مواجه بودهاند و رویارویی احتمالی ایران و اسرائیل به بحث داغ رسانهها تبدیل شده، چنین اقدامی از سوی پلیس ایران که بازتاب گستردهای هم بهخصوص در نسل جوان دارد، چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
پاسخ این پرسش را شاید بشود در صحنهای از این برنامهها یافت: دختر و پسر جوان که در کل برنامه با یک حائل از هم جدا بودهاند و تنها صدای همدیگر را میشنیدند، حالا با برداشتن حائل همدیگر را از نزدیک میبینند. در ویدئوهای «بلایند دیت» نام این دیوار حائل را «حریم» گذاشتهاند؛ صحنهای که شاید بدون اطلاع تولیدکنندهٔ ویدئوها میتوانسته تفسیر نمادین هم داشته باشد.
«حریمی» که جمهوری اسلامی در طول سالیان و دههها کوشیده است در جامعه ایجاد کند و با جداسازی جنسیتی در جامعه آن را بلندتر بگرداند، حالا به شکلی عیان در مقابل دوربینی غیررسمی اما پرمخاطب از میان برداشته میشود.
سالیان پیش یک مدیر رسانهای گفته بود رسانهها در ایران تا زمانی مخاطب دارند که جمهوری اسلامی نگذارد مردم همدیگر را پیدا کنند و اگر روزی برسد که مثلاً در خیابان ولیعصر تهران یک نفر با دوربین راه بیفتد و تنها از مردم کوچه و خیابان فیلم بگیرد و پخش کند، با اقبال جمعی روبهرو خواهد شد.
این پیشبینی چند سال بعد در اینستاگرام و یوتیوب به واقعیت پیوست و امروز ویدئوهای مردم معمولی در خیابانها و مراکز خرید در شهرهای مختلف ایران در شبکههای اجتماعی مخاطب میلیونی دارند.
اقدام حکومت برای بستن صفحهٔ اینستاگرام بلایند دیت تازهترین مورد از تحدید و تهدید فضایی است که در آن مردم عادی جامعه میتوانند دیده شوند.
اگر در دوران اعتراضات سراسری بستن صفحات بازیگران معترض و چهرههای مشهور در اینستاگرام و حتی انتشار پستهای اجباری در رد اعتراضات به یک روال غیرقانونی امنیتی تبدیل شد، حالا پربازدید و پرطرفدار شدن صفحههایی که با «سبک زندگی» به تعریف حکومت منافات داشته باشند، خود به چالش دیگری برای حکومت تبدیل شده است.