دور دوم انتخابات ریاستجمهوری در ایران در شرایطی برگزار میشود که سایه تحریم گسترده انتخابات بر این دور نیز همچون دور پیشین سنگینی میکند.
در چنین شرایطی، قرار است مسعود پزشکیان و سعید جلیلی که هر یک برآمده از بخشهایی از حکومت هستند با یکدیگر رقابت کنند.
در این جا، به چند ویژگی سیاسی و مواضع شخصی پزشکیان میپردازیم:
۱. حاصل فضای بسته و دو قطبی
پیش از هر چیز، ارتقای سطح سیاسی مسعود پزشکیان به عنوان یکی از نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل تصمیم شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت او [علیرغم سابقه ردصلاحیت]، رد صلاحیت دیگر داوطلبان مطرح، فضای بسته سیاسی ایران و همچنین «دو قطبی بودن» همین فضای بسته است.
هر چند پزشکیان تا قبل از این، مقامهای نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی و همچنین وزارت را در اختیار داشته، اما کاریزما یا نفوذ و پایگاه سیاسی چندانی در سطح ملی نداشت.
او خواسته یا ناخواسته در جریان انتخابات کنونی رهبری جناحی را برعهده گرفته، که تاحدودی مطالبات خود را در شعارهای او دیده است.
مقامات جمهوری اسلامی در دورههای گذشته انتخابات، و حتی دوره کنونی، بارها تأکید کردهاند که نباید فضای جامعه «دو قطبی» شود، زیرا به ویژه اعتراضات خونبار سال ۱۳۸۸ را نتیجه همین «دوقطبی» شدن در انتخابات میدانند.
اما در شرایطی که احزاب مختلف در ایران فعال نیستند، آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی وجود ندارد و بسیاری از چهرههای سیاسی از کشور تارانده شده، به زندانها انداخته شده یا خانهنشین شدهاند، رأیگیریهای سراسری در جمهوری اسلامی از اواخر دوران رهبری روحالله خمینی فقط به دو جناح «اصلاحطلب» (که قبلاً به آنان «چپ» یا بعداً «دوم خردادی» میگفتند) و «اصولگرا» (جناح «راست» یا «محافظهکاران») محدود شده است.
با این حال، مرزبندیهای این دو طیف هم چندان روشن نیست، و گهگاه برای بازتعریف برخی چهرههای سیاسی، تحلیلگران و رسانههای داخلی به عناوینی چون «اصولگرای معتدل»، «اصولگرای معقول» یا «اصلاحطلب افراطی» متوسل شدهاند.
به همین دلیل، حد و مرزهای سیاسی بسیاری از سیاسیون از جمله پزشکیان دقیقاً مشخص نیست. خود آقای پزشکیان نیز در جریان مناظرات بر «حزبی نبودن» خود تأکید کرده است.
به دلیل ساز و کار خاص ورود به عرصه انتخابات در ایران، نامزدها از فیلتر احزاب و تشکلهای سیاسی عبور نمیکنند و صرفاً پس از ثبتنام «انفرادی» خود در وزارت کشور و تأیید صلاحیت احتمالی از سوی شورای نگهبان، تشکلها یا چهرههای سیاسی از آنان حمایت میکنند.
این سازوکار به افراد فرصت میدهد که از نظر سیاسی تعهد خاصی به جریان و چارچوبی احساس نکنند، حتی اگر با حمایت احزاب در انتخابات پیروز شوند.
نمونه این امر، پشت کردن محمود احمدینژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود به تشکلهای اصولگرایی بود که از او حمایت کرده بودند.
اکنون تعدادی از چهرههای موسوم به «اصلاحطلب» و «میانهرو» در داخل ایران بیشتر بر اساس مواضع سعید جلیلی، استدلال میکنند که پزشکیان میتواند مقابل چنین مواضعی ایستادگی کند و سیاستهای اصلاحطلبانه یا میانهرو را در صورت پیروزی در انتخابات پیش ببرد.
صرف نظر از این که مقام ریاست جمهوری در ایران، با وجود دامنه قدرت رهبر جمهوری اسلامی، چه میزان اختیارات دارد، تجربه گذشته هم در دوران محمد خاتمی و هم در دوران حسن روحانی، نشان داده که صرفاً انتساب یک رئیسجمهور به یک مجموعه مطالبات (از جمله مطالبات مربوط به آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی)، موجب نشده که آن رئیسجمهور آن مطالبات را به پیش ببرد و محقق کند.
به ویژه در مورد حسن روحانی، عدم پایبندی به تحقق این مطالبات و وقوع حوادثی چون سرکوب اعتراضات سال ۱۳۹۸، به تفکرات و منش شخصی او نیز بستگی داشت.
اساساً به همین دلیل، بسیاری از رأیدهندگان، حتی دیگر از فضای دوقطبی انتخابات، که به خودی خود میتواند مشوق خوبی برای مشارکت باشد، متأثر نمیشوند و در انتخابات شرکت نمیکنند.
این دسته از رأیدهندگان به ویژه از تغییر رفتار چهرههای منتسب به اصلاحطلبی یا میانهروی پس از رسیدن به قدرت و مقامی که برای آن رأی گرفته بودند، شدیداً سرخورده شدهاند.
۲. کارزاری شبیه «نطقهای پیش از دستور»
کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان از جمله سخنرانیها و اظهاراتش، بیش از هر چیز، شبیه نطقهای پیش از دستور نمایندگان مجلس است؛ کوتاه و گذرا و پراکنده، بدون هیچ طرح برنامه مشخص، اما نسبتاً آتشین.
او پیش از این نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است.
در نطق پیش از دستور، هر نماینده مجلس میتواند قبل از ورود مجلس به دستورکار خود، در مورد مسائل روز کشور یا مشکلات حوزه انتخابیه خود سخنرانی کند.
در این نطقهای پیش از دستور، مبنا و چارچوب طرح خاصی شکل نمیگیرد و صرفاً فرصتی برای بیان دیدگاههاست.
انتخابات کنونی به دلیل مرگ ابراهیم رئیسی، «زودهنگام» بوده و هیچ کس آمادگی برای ورود به انتخابات در این زمان را نداشت.
اما پزشکیان در همین مدت کوتاه نیز با وجود دسترسی به بسیاری از کارشناسان، برنامه مشخصی را تدوین نکرد و اساساً بر نداشتن برنامه خاص تأکید دارد و گفته که قصد دارد همین برنامههای موجود را عملی کند.
رقیبش که مدعی است برخلاف او، دارای برنامه است از این فرصت برای انتقاد از پزشکیان استفاده و او را به «بیبرنامگی» متهم کرد.
در چند موضوع حساس، این «بیبرنامگی» یا به عبارت دقیقتر نداشتن برنامهای متفاوت از برنامههای موجود و تجربهشده، میتواند برای پزشکیان در صورت پیروزی او در انتخابات، دردسرساز باشد.
از جمله در زمینه حل معضل سوخت در ایران که او گفته است قصد دارد افزایش قیمت آن را از طریق ارائه یارانه به دهکهای پایین جامعه کنترل کند؛ تجربهای که در گذشته تا حدودی تکرار شده و با این حال، نتوانسته تأثیرات افزایش قیمت سوخت را کنترل کند و نارضایتیهایی را برانگیخته است.
پزشکیان گاهی برنامههای خود را با توسل به آیاتی از کتاب مقدس مسلمانان یا خطبهها و نامههای امام اول شیعیان یا دیگر متون دینی توضیح داده و «الگوی» خود را امام اول شیعیان معرفی کرده است.
این در شرایطی است که مقامات جمهوری اسلامی از ابتدای شکلگیری این حکومت چنین ادعاهایی را بارها مطرح کردهاند اما در عمل، مشکلات و بحرانهای ایران افزایش یافته است.
۳. برخی سوابق و اظهارات پرسشبرانگیز
پزشکیان در گفتوگوهای مختلفی که در سالهای گذشته انجام داده، درباره سوابق خود به ویژه در ابتدای انقلاب توضیحاتی ارائه کرده است.
او که در سال ۱۳۵۵ در رشتهٔ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شد، در دوران انقلاب دانشجو بود و به دانشجویان انقلابی پیوست.
پزشکیان در اظهاراتش تأکید کرده که چگونه با اقداماتی انقلابی، مانع فعالیت دیگر گروههای غیرهمفکر خود در دانشگاه شده است.
او در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» به نقش خود در تسویهحسابها و پاکسازیهای سیاسی در دانشگاهها اشاره کرد و گفت که «حتی انقلاب فرهنگی از دانشکده ما شروع شد».
پزشکیان در یک برنامه تلویزیونی دیگر، گفت که «وقتی انقلاب شد ما همه کاره بودیم.»
او به نقش خود در ممنوع کردن معاینه زنان در دانشکده پزشکی با انگیزهها و دلایل مذهبی اشاره کرد و گفت که وضع چنین ممنوعیتی در صورتی بود که حتی امام جمعه وقت تبریز با این ممنوعیت مخالف بود.
پزشکیان گرچه پس از جان باختن مهسا امینی، به چگونگی برخورد نیروهای انتظامی با این زن کرد جوان در صداوسیمای جمهوری اسلامی اعتراض کرد، اما دیدگاه فکری او در مورد زنان، آن طور که خودش تأکید کرده، بر پایه ضرورت «تربیت دختران و زنان» شکل گرفته است.
او گفته که زنان و دختران باید از سوی مردان جامعه و نهادهایی مثل روحانیت و مساجد و صداوسیما «تربیت شوند» و اگر اکنون زنان و دخترانی تن به حجاب اجباری نمیدهند، «مقصر»، این نهادها هستند.
او گفته: «این دختران و خانمها را ما تربیت کردهایم، بیگانگان که تربیت نکردهاند.»
در زمینه اینترنت نیز، بارها تأکید کرده که به قطع سراسری اینترنت در جریان اعتراضات یا بحرانها اعتقاد دارد؛ اقدامی که جمهوری اسلامی در سالهای گذشته بارها انجام داده و انتقاد فعالان و سازمانهای حقوق بشری را برانگیخته است.
پزشکیان در یکی از مناظراتش با سعید جلیلی، گفت که حاضر است کنارهگیری کند تا سعید جلیلی وعده «رشد اقتصادی هشت درصدی» را محقق کند اما اگر محقق نکرد باید جلیلی را «اعدام» کنند.
گرچه او این اظهارات را برای تأکید بر بیمسئولیتی مقامات جمهوری اسلامی در مورد وعدههایشان مطرح کرد، اما بسیاری گفتند که چنین اظهاراتی باور و اعتقاد به مجازات اعدام است.
جمهوری اسلامی به دلیل آمار بالای اجرای حکم اعدام در میان کشورهای مختلف، شدیداً تحت انتقاد و اعتراض نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل متحد قرار دارد.
همچنین او بارها از سپاه پاسداران چه در زمانی که آمریکا آن را یک «سازمان تروریستی» طبقهبندی کرد، چه در جریان کارزار انتخاباتی اخیر حمایت کرده است.
سپاه پاسداران اکنون نه تنها یک نیروی قدرتمند نظامی است، بلکه در بسیاری از حوزههای اقتصادی ایران فعال شده است.
پزشکیان در اظهارات و برنامههای خود مشخص نکرده که آیا اساساً قصد دارد با مداخلات سپاه در عرصههای سیاست خارجی و عرصههای اقتصادی مقابله کند یا نه.
۴. وعده نه چندان مطمئن لغو تحریمها
مهمترین وعدهای که اصلاحطلبان و میانهروها برای پیروزی پزشکیان در انتخابات به آن دل بستهاند، مسئله لغو تحریمها در چارچوب مذاکره با آمریکاست.
موضوع روابط با آمریکا و چگونگی مذاکره تهران و واشینگتن یکی از حساسترین و پیچیدهترین مسائل سیاست خارجی ایران از ابتدای انقلاب بوده است.
حساسیت و بحرانی بودن این موضوع به حدی است که حتی برخی از دولتهای جمهوری اسلامی را قربانی خود کرده است.
تجربه دهههای گذشته از حضور رؤسای جمهور ایران در نیویورک نشان داده که آنان حتی اختیار ندارند به تنهایی درباره دیدار یا گفتوگو با رهبران آمریکایی تصمیمگیری کنند.
پزشکیان وعده لغو تحریمها و ازسرگیری مذاکرات را مطرح کرده، اما از نقش و مداخلات رهبر جمهوری اسلامی در این میان سخنی نگفته است.
او خود را در چارچوب سیاستهای تعیین شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی معرفی کرده و مشخص نیست در صورت مخالفت احتمالی علی خامنهای با تحولی در این زمینه، پزشکیان چگونه رفتار کند.
در واقع، مهمترین دلخوشی درباره ریاستجمهوری احتمالی پزشکیان مربوط به حوزهای است که چندان در کنترل او نیست.
کمال خرازی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی درباره تأثیر انتخابات کنونی تأیید کرده که بسته به پیروزی هر یک از نامزدها «تفاوتهایی» در رویکرد دولت ایران وجود خواهد داشت، اما «استراتژی کلی سیاست خارجی ایران» توسط رهبر تعیین میشود.
آن سوی این معادله، ایالات متحده تأکید کرده که فارغ از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران و این که چه کسی برنده بشود، انتظار «تغییراتی اساسی» در ایران ندارد.