رمان «همه صداهای گلیز» نوشته روبن باروک نویسنده عربِ یهودی، نامزد جایزه معتبر گُنکور، مهمترین جایزه ادبی دنیای فرانسویزبان شد.
انتشار این رمان در میانه تنش فزاینده در منطقه خاورمیانه و نبرد میان نیروهای اسرائیلی و گروههای اسلامگرای افراطی در سرزمینهای فلسطینی و لبنان، مورد استقبال منتقدان ادبی در فرانسه قرار گرفته است.
این رمان به همزیستی مسلمانان و یهودیان در گذشته نه چندان دور میپردازد. رمان «همه صداهای گلیز» سفری به دل جامعه یهودی مراکش است و خواننده را با همین نگرانیها آشنا میکند.
مراکش با چندین هزار یهودی، هنوز دارای بزرگترین جامعه یهودیان در شمال آفریقاست. این یهودیان تاریخ پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشتهاند و در شرایط کنونی نیز نگرانیهای خاص خود را دارند.
روبن باروک ۲۷ ساله داستان رمان خود را بر اساس یک رویداد واقعی شکل داده؛ او که مادربزرگش از آخرین بازماندگان یهودیان مراکش است به این کشور سفر میکند و از آن پس داستان شکل میگیرد.
او ادامه داد: «من و مادرم که فرانسه زندگی می کنیم تصمیم گرفتیم به مراکش برویم با حدس و گمان فراوان. آماده شده بودیم بفهمیم این چه صدایی است که مادربزرگم میشنود. وقتی رسیدیم اول حس کردم داخل آپارتمانش نسبت به گذشته که بچه بودم همه چیز ثابت باقی مانده است. او ما را به اتاقش برد و پنجرهها و در را بست و پردهها را کشید و دور تختش جمع شدیم. آن جا بود که میگفت که صدا را بیش از هر جای دیگری میشنود، اما در واقع آن صدا هرگز نیامد.»
آقای باروک از ماجرای این صدا که در گوش مادربزرگ میپیچد و به رازی بزرگ تبدیل میشود، بهرهبرداری استعاری کرده و آن را به ریشهها و تاریخ یهودیان در مراکش و همزیستی آنان با دیگر ادیان گره زده است.
او گفته است: «آن صدا، وقتی صدایش میکنیم نمیآید، وقتی میآید که خودش مایل باشد. وقتی که ما آماده شنیدنش هستیم. بنابراین آزادش گذاشتیم و تصمیم گرفتیم یک مسیر بزرگ زیارتی را در مراکش آغاز کنیم، حتی در خود شهر مراکش، محله الملاح که محله قدیمی یهودیان بوده و همچنین جاده دره اوريكا، و از چهرههای مذهبی که مورد احترام مسلمانان و یهودیان مراکش هستند خواستیم که ما را برای شناسایی این صدا کمک کنند.»
ادبیات جهان هم عرصهای برای نویسندگان ضدیهود بوده و هم نویسندگانی که به دنبال آشتی میان پیروان ادیان مختلف با یکدیگر بودهاند.
در فرانسه نیز، لویی فردینان سلین نمونه دسته اول، و رومن گاری و اریک امانوئل اشمیت نمونه دسته دوم هستند.
جمعیت یهودیان مراکشی تا پایان دهه ۱۹۴۰ به حدود ۲۵۰ هزار یهودی میرسید و ۱۰ درصد کل جمعیت کشور را تشکیل میدادند. اما بسیاری از آنها در دهههای اخیر از مراکش مهاجرت کردهاند.
با این حال، باقی ماندن چند هزار یهودی در دوره کنونی در این کشور، هنوز درسهایی برای مدارا و همزیستی مسالمتآمیز دارد، همان پیامی که روبن باروک با سفر به سرزمین مادریاش به جستوجوی آن بوده و در رمان خود ثبت کرده است.