«مرکز پریماکوف» گزارشی دربارهٔ وضعیت کنونی روابط روسیه و ایران تدوین و آن را طی نشستی در مسکو ارائه کرده که در بخشی از آن آمده است روی آوردن احتمالی جمهوری اسلامی به تسلیحات هستهای تحت تهدیدهای اسرائیل «به ضرر روسیه است».
یوگنی پریماکوف که زمانی نخستوزیر، وزیر خارجه و رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه بود، در سال ۲۰۱۵ درگذشت و همان سال «مرکز پژوهشکدهٔ همکاریهای بینالمللی» به افتخار او تأسیس شد و چون از متخصصان خاورمیانه به شمار میرفت، مطالعات خاورمیانه از زمینههای اصلی این پژوهشکده است و کارشناسان آن اغلب از مشاوران وزارت خارجهٔ روسیه هستند.
گزارش جدید دربارهٔ روابط روسیه و ایران زیر نظر آلکساندر ماریاسوف تدوین شده که از دههٔ ۷۰ میلادی در وزارت خارجهٔ روسیه کار میکند و در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ سفیر روسیه در ایران بود.
مطابق این گزارش، تحریم، انزوای بینالمللی و تخریب روابط با غرب باعث شده منافع روسیه و ایران در هم تنیده شود و دو کشور ضمن گسترش تجارت و همکاریهای فنی-نظامی به سوی «اتحاد راهبردی» در حرکتاند.
احتمال داده میشود که پیمان همکاریهای راهبردی دو کشور توسط رؤسای جمهور روسیه و ایران در آیندۀ نزدیک امضا شود.
گسترش روابط روسیه و ایران «با حمایت علی خامنهای»
براساس گزارش «مرکز پریماکوف»، جنگ روسیه علیه اوکراین از یک سو و خروج آمریکا از برجام از سوی دیگر زمینهٔ همگرایی بیشتری بین مسکو و تهران را فراهم آورده است.
«موج تحریمها و فشار روزافزون غرب که در تلاش است بر انزوای روسیه و ایران بیفزاید، باعث شده این دو کشور در یک قايق قرار بگیرند.»
مطابق این گزارش، ایران و روسیه «رکوردار تحریمها» هستند؛ ایران از لحاظ «طولانی بودن دورهٔ تحریم» و روسیه که سه برابر ایران علیه آن تحریم اعمال شده، در رأس فهرست سیاه قرار دارند.
در عین حال دو کشور که همکاری فعالانه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین دارند، «به کمک دوستان خود» تحریمها را دور زدهاند و از تأثیر مخرب این محدودیتها کاستهاند. علاوه براین، همکاری مسکو و تهران با کشورهای غیرغربی در سازمان همکاریهای شانگهای و بریکس رو به گسترش است.
این گزارش میافزاید که ایران «با حمایت مسکو» عضو این سازمانها شده و همچنین با اتحادیهٔ اقتصادی اوراسیا تفاهمنامهٔ تجارت آزاد امضا کرده است.
این در حالی است که بنا به ادعای مؤلفان، روسیه و ایران از سوی آمریکا و متحدانش «دائم تحت فشارند» و با این هدف «آمریکا از اوکراین علیه روسیه و از اسرائیل علیه ایران استفاده میکند».
کشته شدن ابراهیم رئيسی در سانحهٔ سقوط بالگرد، «رئيسجمهوری که گسترش روابط با روسیه را در اولویت قرار داده بود»، «مکثی» در تدارکات امضای توافقنامهٔ همکاریهای راهبردی میان روسیه و ایران ایجاد کرده است. اما از آنجا که «روابط با روسیه از اولویتهای جمهوری اسلامی است و مورد حمایت کامل آیتالله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد، هیچ مسئلهای مانع همکاریهای رو به رشد روسیه و ایران نمیشود».
به ادعای مؤلفان، توافقنامهٔ همکاریهای راهبردی، «موضع ایران را بهعنوان بازیکن بانفوذ منطقهای تقویت میکند و برای روسیه یک متحد قدرتمند در خاورمیانه به ارمغان میآورد».
همکاری در امور منطقهای
گزارش «مرکز پریماکوف» از همکاریهای منطقهای روسیه و ایران به تلاشهای مشترک دیپلماتیک برای پایان جنگ تاجیکستان بازمیگردد و به همکاری در سوریه در حمایت از بشار اسد میرسد. روابط با دولت طالبان و تلاشها برای کاهش بحران در افغانستان از دیگر نکات مشترک برشمرده شده است.
کارشناسان «مرکز پریماکوف» در ادامهٔ این گزارش بسیار محتاطانه، به اختلافها در مواضع دو کشور در امور منطقهای اشاره میکنند.
از جمله ضمن تأکید بر «همسویی در محکومیت شدید اقدامات اسرائیل در غزه و لبنان» آمده که مسکو خواهان تشکیل دولت مستقل اسرائیل و فلسطین است، اما تهران خواهان نابودی اسرائیل است و «درحالیکه روسیه در پی این است تا این بحران از راههای دیپلماتیک حلوفصل شود، تهران آزادسازی نظامی قلمرو فلسطین از جمله با حمایت از نیروهای نیابتی و تشکیل محور مقاومت را هدف خود قرار داده است».
در این گزارش آمده که تغییر احتمالی موضع تهران و روی آوردن به تسلیحات هستهای تحت تهدیدهای اسرائیل «به ضرر روسیه است»، «به همین دلیل مسکو برای تثبیت ثبات در خاورمیانه میکوشد».
در این گزارش به انصراف مسکو از مقابله با حملات اسرائیل علیه اهداف ایرانی در سوریه و یا دیگر اختلافهای روسیه و ایران در سوریه اشارهای نشده و در مقابل، تشدید تنشهای خاورمیانه را به «سیاستهای اشتباه واشینگتن» و خروج آمریکا از برجام ربط داده است.
ضمناً کارشناسان این پژوهشکدهٔ روسی مدعیاند مسکو همواره از حامیان توافق اتمی غرب با ایران بوده و این در حالی است که گفته میشود درخواست روسیه برای «بازبینی توافقهای حاصلشده» در بهار ۲۰۲۲ عملاً میخ نهایی را به تابوت برجام زد.
همچنین گزارش «مرکز پریماکوف» اختلافهای روسیه و ایران در قفقاز را کماهمیت جلوه داده و مدعی است که اختلافهای آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ و مداخلهٔ آمریکا و اروپا در امور این منطقه، «دشواریهایی» در همکاری روسیه و ایران به وجود آورده. است.
ضمناً تأکید شده که روسیه و ایران بهطور مشترک نگران نفوذ اسرائیل و ترکیه در قفقاز هستند و «در راستای تأمین منافع ملی گامهای مشترک برای خنثیسازی حضور کشورهای غربی در این منطقه برمیدارند».
منظور مؤلفان، تأکید مسکو و تهران بر عدم حضور کشورهای ثالث در دریای خزر است؛ بندی که به ابتکار مسکو و تهران به کنوانسیون حقوقی این دریا اضافه شده است.
در این گزارش به حمایت روسیه از دالان زنگزور که ایران آن را مغایر منافع ملی خود میداند، اشارهای نشده است.
همکاریهای تجاری-اقتصادی و فنی-نظامی
در ابتدای این فصل، کارشناسان «مرکز پریماکوف» ابراز اطمینان میکنند که «هرچند ایران مسلماً نمیتواند زیان ناشی از عدم دستیابی روسیه به بازار غرب را جبران کند، اما تجربهٔ غنیاش در دور زدن تحریمها میتواند برای اقتصاد روسیه بسیار مفید باشد».
بسته شدن مسیرهای تجاری به سوی غرب برای روسیه، بر اهمیت ایران بهعنوان کانون مهم حملونقل افزوده است. به همین دلیل، براساس این گزارش، طرح کریدور شمال-جنوب که از ۲۰ سال پیش روی کاغذ باقی مانده بود، کلید خورده و «پیشبینی میشود بار حملشده در این مسیر در آیندهٔ نه چندان دور به ۱۰۰ میلیون تن در سال برسد».
این در حالی است که براساس تازهترین دادههای بانک اوراسیا، در هشت ماهۀ نخست سال ۲۰۲۴، حدود یک میلیون تُن بار از مسیر شرقی (روسیه-قزاقستان-ترکمنستان-ایران-هند) و نیم میلیون تُن بار از مسیر غربی (روسیه-آذربایجان-ایران) حمل شده؛ این دادهها شامل حملونقل ریلی و دریایی است اما حملونقل جادهای را محاسبه نکرده است.
جالبتوجه است که بهرغم اشاره به همکاریهای فنی-نظامی مسکو و تهران در عنوان این سرفصل، هیچ اشارهای به این همکاری نشده و این در حالی است که بسیاری از کارشناسان بارها خاطرنشان کردهاند که حمایت تسلیحاتی ایران از جنگ روسیه علیه اوکراین روابط دو کشور را به سطحی بیسابقه رسانده و باعث شده روسیه به ایران از موضع بالا نگاه نکند.