مقامهای جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر در فرصتهای متفاوت اعلام کردهاند، در صورتی که کشورهای غربی سوخت رآکتور پژوهشی تهران را تأمین کنند، حاضر به توقف غنیسازی ۲۰ درصدی هستند.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، این موضوع را در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده و به گفته مقامهای ترکیه، منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، نیز در سفر اخیر خود به آن کشور، این پیشنهاد را مطرح کرده است.
ولی آیا پیشنهاد ایران میتواند گرهای از کلاف سر درگم بحران هستهای این کشور باز کند؟ این پرسش را با شهرام چوبین، پژوهشگر در زمینه سیاست امنیتی، در شهر ژنو سوئیس در میان گذاشتهایم.
رادیو فردا: آقای چوبین، تا چه میزان مقامهایی ایرانی در مورد توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در قبال تبادل سوخت جدی هستند؟
شهرام چوبین: دولت ایران احتمالاً خیلی به دستیابی به توافق علاقهمند است. نه تنها به خاطر مسائل فنی، بلکه به خاطر دلایل سیاسی. چرا که تحریمها، احتمالاً، به ایران آسیب وارد میکنند. از طرف دیگر برنامههای هستهای ایران با سرعتی که حکومت جمهوری اسلامی ایران دوست دارد، پیش نمیرود.
ولی مشکلی که وجود دارد، کل برنامه غنیسازی است و نه غنیسازی ۲۰ درصدی. ایرانیان برای اینکه قدرت چانهزنیشان بالا برود، غنیسازی را به ۲۰ درصد افزایش دادهاند و الان میگویند که در مقابل سوخت برای رآکتور هستهای تهران، حاضریم غنیسازی ۲۰ درصدی را متوقف کنیم، شما هم تحریمها را متوقف کنید.
من فکر میکنم کشورهای غربی خوب میدانند که تصمیم ایران درباره غنیسازی ۲۰ درصدی، یک حرکت تاکتیکی است. چون الان هشت سال است که دارند با ایران سر و کله میزنند. میدانند که اگر الان ایران میگوید که حاضر است در مقابل سوخت برای رآکتور تهران، غنیسازی را متوقف کند، امتیاز بزرگی نیست.
من فکر نمیکنم سیاستمداران آمریکایی خیلی از این پیشنهاد هیجانزده شوند. به نظر من آمریکاییان، با خودشان، میگویند که بگذاریم صحبت کنند، ببینیم چه چیزی برای عرضه دارند. ولی موضوع اصلی، غنیسازی ۲۰ درصدی نیست، بلکه کل پروسه غنیسازی و تعلیق آن است.
غیر از تعامل با ایران، اساساً دو گزینه دیگر وجود دارد. یکی حمله احتمالی به ایران است و دیگری اینکه کشورهای جهان بنشینند و ببینند که ایران، آرام آرام، به سلاح هستهای دست پیدا میکند. این دو گزینه به یک اندازه بد هستند. کسی نمیخواهد به ایران حمله کند و در عین حال هم نمیخواهد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. پس چه راه حلی باقی میماند؟ تحریم و با این امید که ایران نظرش را تغییر دهد.
من فکر میکنم ایرانیها بعد از حوادث خردادماه گذشته دیگر فهمیدهاند که مسئله هستهای، مهمترین مسئله کشور نیست. به نظرم وضعیت سیاسی در ایران عوض شده و حکومت سعی میکند در داخل ایران برای خودش فضایی ایجاد کند و برای همین دنبال یک معامله موقتی با غرب است.
ولی من فکر نمیکنم که غرب به دنبال یک معامله موقتی باشد و تنها زمانی این معامله را میپذیرد که به تعلیق غنیسازی و اعتمادسازی بیشتر منجر شود.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، این موضوع را در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده و به گفته مقامهای ترکیه، منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، نیز در سفر اخیر خود به آن کشور، این پیشنهاد را مطرح کرده است.
ولی آیا پیشنهاد ایران میتواند گرهای از کلاف سر درگم بحران هستهای این کشور باز کند؟ این پرسش را با شهرام چوبین، پژوهشگر در زمینه سیاست امنیتی، در شهر ژنو سوئیس در میان گذاشتهایم.
رادیو فردا: آقای چوبین، تا چه میزان مقامهایی ایرانی در مورد توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در قبال تبادل سوخت جدی هستند؟
شهرام چوبین: دولت ایران احتمالاً خیلی به دستیابی به توافق علاقهمند است. نه تنها به خاطر مسائل فنی، بلکه به خاطر دلایل سیاسی. چرا که تحریمها، احتمالاً، به ایران آسیب وارد میکنند. از طرف دیگر برنامههای هستهای ایران با سرعتی که حکومت جمهوری اسلامی ایران دوست دارد، پیش نمیرود.
ولی مشکلی که وجود دارد، کل برنامه غنیسازی است و نه غنیسازی ۲۰ درصدی. ایرانیان برای اینکه قدرت چانهزنیشان بالا برود، غنیسازی را به ۲۰ درصد افزایش دادهاند و الان میگویند که در مقابل سوخت برای رآکتور هستهای تهران، حاضریم غنیسازی ۲۰ درصدی را متوقف کنیم، شما هم تحریمها را متوقف کنید.
- به نظر شما واکنش کشورهای غربی به این پیشنهاد چه خواهد بود؟
من فکر میکنم کشورهای غربی خوب میدانند که تصمیم ایران درباره غنیسازی ۲۰ درصدی، یک حرکت تاکتیکی است. چون الان هشت سال است که دارند با ایران سر و کله میزنند. میدانند که اگر الان ایران میگوید که حاضر است در مقابل سوخت برای رآکتور تهران، غنیسازی را متوقف کند، امتیاز بزرگی نیست.
من فکر نمیکنم سیاستمداران آمریکایی خیلی از این پیشنهاد هیجانزده شوند. به نظر من آمریکاییان، با خودشان، میگویند که بگذاریم صحبت کنند، ببینیم چه چیزی برای عرضه دارند. ولی موضوع اصلی، غنیسازی ۲۰ درصدی نیست، بلکه کل پروسه غنیسازی و تعلیق آن است.
- اگر کشورهای غربی میدانند که ایران حاضر به توقف غنیسازی نیست، پس برای چه به بحث و مذاکره ادامه میدهند؟
غیر از تعامل با ایران، اساساً دو گزینه دیگر وجود دارد. یکی حمله احتمالی به ایران است و دیگری اینکه کشورهای جهان بنشینند و ببینند که ایران، آرام آرام، به سلاح هستهای دست پیدا میکند. این دو گزینه به یک اندازه بد هستند. کسی نمیخواهد به ایران حمله کند و در عین حال هم نمیخواهد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. پس چه راه حلی باقی میماند؟ تحریم و با این امید که ایران نظرش را تغییر دهد.
من فکر میکنم ایرانیها بعد از حوادث خردادماه گذشته دیگر فهمیدهاند که مسئله هستهای، مهمترین مسئله کشور نیست. به نظرم وضعیت سیاسی در ایران عوض شده و حکومت سعی میکند در داخل ایران برای خودش فضایی ایجاد کند و برای همین دنبال یک معامله موقتی با غرب است.
ولی من فکر نمیکنم که غرب به دنبال یک معامله موقتی باشد و تنها زمانی این معامله را میپذیرد که به تعلیق غنیسازی و اعتمادسازی بیشتر منجر شود.