افزایش حجم اورانیوم مورد درخواست گروه ۵+۱ از ایران برای مبادله با سوخت اتمی میتواند براساس پیشبینی عدم قبول طرح پیشنهادی توسط جمهوری اسلامی و شکست مذاکرات ماه نوامبر صورت گرفته باشد.
بر اساس اطلاعات غیررسمی منتشر شده توسط منابع غربی، میزان اورانیوم غنیسازی شده مورد درخواست گروه ۵+۱ برای مبادله سوخت اتمی با ایران، از هزار و ۲۰۰ کیلوگرم که در «فرمول وین» و سال گذشته پیشنهاد شده بود به هزار و ۹۹۵ کیلوگرم، افزایش یافته است. طی یکسال گذشته حجم اورانیوم غنیسازی شده با غلظت ۳.۵ درصد ایران بیش از ۵۰۰ کیلوگرم افزایش یافته است.
افزایش حجم اورانیوم غنیسازی شده مورد درخواست برای مبادله، در عمل مانع را بدون تناسب با افزایش ذخیره اورانیوم غنیسازی شده ایران بالا برده و شانس به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی آینده را به حداقل کاهش خواهد داد.
انگشت اتهام
شکست مذاکرات احتمالی آینده بیتردید به «عدم همکاری تهران و ادامه سرپیچی در مقابل جامعه جهانی» نسبت داده شده و میتواند دست آمریکا و جامعه اروپا را برای اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی بیشتر علیه ایران تقویت کند.
دلیل بیعلاقگی پنهانی غرب را نسبت به موفقیت احتمالی مذاکرات آینده میتوان در میزان تأثیرگذاری تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا علیه ایران مشاهد کرد. پیش از تصویب و اعمال تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا در ماه ژوئن، تأثیرگذاری آنها در حدود کنونی، مورد تردید بود.
از این جهت، غرب اینک علاقهمند است که از راه تشدید فشارهای علیه ایران، و احتمالاً افزودن ابعاد سیاسی بر آنها، به تأمین حداکثر هدف نهایی خود که خنثی ساختن کلیه وجوه خطرناک برنامههای اتمی جمهوری اسلامی است، دست یابد.
نتایج منفی توافق
در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات احتمالی آینده، و حتی حصول توافق با تهران پیرامون واگذاری هزار و ۹۹۵ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، ادامه غنیسازی اورانیوم در نطنز و یا آینده رآکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین در دست تکمیل اراک، میتواند به تکرار شرایط امروز و تجدید ظرفیتهای کنونی اتمی ایران طی یک سال آینده بیانجامد.
سال گذشته و پیش از طرح فرمول وین، دولت ایران در شرایط داخلی و خارجی بهتری قرار داشت و همچنان از حمایت سیاسی روسیه و چین نیز برخوردار بود.
در وضعیت کنونی، ضمن افزایش نارضایتیهای داخلی که همچنان یک بحران خفته است، صنایع، تولید و تجارت نفت و گاز ایران که نقطه قوت و نقطه ضعف بزرگ سیاسی و اقتصادی دولت است، دوران فوقالعاده دشواری را تجربه میکنند.
هدف کنونی غرب این است که نقاط قوت این اهرم تعیینکننده را تقلیل داده و بر نقاط ضعف آن فشارهای بیشتری وارد سازد. تعلل سه ماه گذشته غرب برای اعلام تاریخ احتمالی آغاز مذاکره با ایران نیز با انگیزه تأثیرگذاری تحریمها و ارزیابی نتایج آنها صورت گرفت.
آثار تحریمها
در نتیجه اعمال تحریمهای یک جانبه کلیه شرکتهای بزرگ نفت و گاز ایران را ترک کردهاند و تولید و صادرات نفت خام ( به ترتیب روزانه ۳.۶ میلیون بشکه و دو میلیون بشکه) به پایینترین سطح طی ۱۰ سال گذشته رسیده است.
رشد سالانه اقتصادی ایران در کنار ازبکستان، کمترین میزان در منطقه خاورمیانه و حتی آسیای مرکزی را نشان میدهد. برآوردهای مراکز معتبر اقتصادی جهان مانند صندوق بینالمللی پول و سازمان جهانی تجارت حاکی از بدتر شدن شرایط اقتصادی ایران در آینده است.
کلیه طرحهای افزایش تولید گاز ایران عملاً متوقف مانده و عسلویه به عبارتی در خواب رفته است. با توجه به مشترک بودن مالکیت میدان گازی پارس جنوبی توسط ایران و قطر و افزایش بهرهبردرای کشور همسایه، زیان ناشی از محروم ماندن ایران از افزوده درآمدهای تولید و صادرات گاز و میعانات گازی پارس جنوبی روزانه به میلیونها دلار میرسد.
خطوط هوایی ایران در کشورهای اروپایی با دشواری فراوان و حداقل ظرفیت فعال نگاه داشته شدهاند و زمینگیر شدن کامل آنها تنها نیازمند زمان است.
خطوط کشتیرانی و ارتباطات دریایی ایران در خطر رویارویی با وضعیت کنونی خطوط هوایی قرار گرفتهاند.
تجارت خارجی ایران به دلیل محدودیتهای نقل و انتقالات بانکی عموماً به صورت چمدانی و در مسیر دبی، ترکیه و سوریه صورت میگیرد. توقف محدود و چند روزه عرضه خدمات صرافی در دبی طی دو هفته گذشته به کاهش ناگهانی ۱۵ درصد ارزش پول ملی ایران و آشفتگی در بازار داخلی مبادلات ارزی انجامید. تحول یاد شده به نوبه خود میزان آسیبپذیری اقتصاد ایران را به نمایش گذاشت.
در صورت ادامه تحریمها و افزایش فشارهای کنونی، غرب امیدوار است جمهوری اسلامی تدریجاً ضعیفتر شده و در ضمن فرصت تلافیجویی مستقیم را در هر زمینهای از دست بدهد.
ظاهراً بدون توجه به نتایج میان مدت ادامه شرایط کنونی، دولت جمهوری اسلامی با تبلیغ پیرامون بیاثر ماندن تحریمها، عملاً خود را از مظلومنمایی و حقطلبی در مقابل خطای صورت نگرفته، محروم ساخته است.
نتایج توافق
ادامه وضعیت کنونی در داخل و پیرامون ایران، برای غرب شرایط مطلوب تلقی میِشود. در عین حال پارهای از کشورهای صاحب نفوذ مانند روسیه و چین همچنان به ضرورت خروج از بنبست کنونی اصرار میورزند.
بیشک توافق ایران با واگذاری ذخیره اورانیوم غنیشده خود به بهانه مبادله با سوخت اتمی، میتواند دولت تهران را از اتهام عدم همکاری با جامعه جهانی مبرا ساخته و موجب کاهش حمایت از ادامه تحریمهای یک جانبه آمریکا و غرب و یا افزایش دامنه آنها بشود. کشورهایی مانند ترکیه، برزیل و چین و روسیه با علاقهمندی از چنین توافقی حمایت میکنند.
از این رو بالا بردن مانع پرش در مذاکرات اتمی آینده، شاید با این پیشنگری در غرب صورت گرفته که امکان عبور از آن از دولت ایران سلب شده باشد. جمعبندی پذیرفته شده پارهای از ناظران غربی بر این است که زمان به سود ایران نیست.
بر اساس اطلاعات غیررسمی منتشر شده توسط منابع غربی، میزان اورانیوم غنیسازی شده مورد درخواست گروه ۵+۱ برای مبادله سوخت اتمی با ایران، از هزار و ۲۰۰ کیلوگرم که در «فرمول وین» و سال گذشته پیشنهاد شده بود به هزار و ۹۹۵ کیلوگرم، افزایش یافته است. طی یکسال گذشته حجم اورانیوم غنیسازی شده با غلظت ۳.۵ درصد ایران بیش از ۵۰۰ کیلوگرم افزایش یافته است.
افزایش حجم اورانیوم غنیسازی شده مورد درخواست برای مبادله، در عمل مانع را بدون تناسب با افزایش ذخیره اورانیوم غنیسازی شده ایران بالا برده و شانس به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی آینده را به حداقل کاهش خواهد داد.
انگشت اتهام
شکست مذاکرات احتمالی آینده بیتردید به «عدم همکاری تهران و ادامه سرپیچی در مقابل جامعه جهانی» نسبت داده شده و میتواند دست آمریکا و جامعه اروپا را برای اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی بیشتر علیه ایران تقویت کند.
دلیل بیعلاقگی پنهانی غرب را نسبت به موفقیت احتمالی مذاکرات آینده میتوان در میزان تأثیرگذاری تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا علیه ایران مشاهد کرد. پیش از تصویب و اعمال تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا در ماه ژوئن، تأثیرگذاری آنها در حدود کنونی، مورد تردید بود.
از این جهت، غرب اینک علاقهمند است که از راه تشدید فشارهای علیه ایران، و احتمالاً افزودن ابعاد سیاسی بر آنها، به تأمین حداکثر هدف نهایی خود که خنثی ساختن کلیه وجوه خطرناک برنامههای اتمی جمهوری اسلامی است، دست یابد.
نتایج منفی توافق
در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات احتمالی آینده، و حتی حصول توافق با تهران پیرامون واگذاری هزار و ۹۹۵ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، ادامه غنیسازی اورانیوم در نطنز و یا آینده رآکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین در دست تکمیل اراک، میتواند به تکرار شرایط امروز و تجدید ظرفیتهای کنونی اتمی ایران طی یک سال آینده بیانجامد.
سال گذشته و پیش از طرح فرمول وین، دولت ایران در شرایط داخلی و خارجی بهتری قرار داشت و همچنان از حمایت سیاسی روسیه و چین نیز برخوردار بود.
در وضعیت کنونی، ضمن افزایش نارضایتیهای داخلی که همچنان یک بحران خفته است، صنایع، تولید و تجارت نفت و گاز ایران که نقطه قوت و نقطه ضعف بزرگ سیاسی و اقتصادی دولت است، دوران فوقالعاده دشواری را تجربه میکنند.
هدف کنونی غرب این است که نقاط قوت این اهرم تعیینکننده را تقلیل داده و بر نقاط ضعف آن فشارهای بیشتری وارد سازد. تعلل سه ماه گذشته غرب برای اعلام تاریخ احتمالی آغاز مذاکره با ایران نیز با انگیزه تأثیرگذاری تحریمها و ارزیابی نتایج آنها صورت گرفت.
آثار تحریمها
در نتیجه اعمال تحریمهای یک جانبه کلیه شرکتهای بزرگ نفت و گاز ایران را ترک کردهاند و تولید و صادرات نفت خام ( به ترتیب روزانه ۳.۶ میلیون بشکه و دو میلیون بشکه) به پایینترین سطح طی ۱۰ سال گذشته رسیده است.
رشد سالانه اقتصادی ایران در کنار ازبکستان، کمترین میزان در منطقه خاورمیانه و حتی آسیای مرکزی را نشان میدهد. برآوردهای مراکز معتبر اقتصادی جهان مانند صندوق بینالمللی پول و سازمان جهانی تجارت حاکی از بدتر شدن شرایط اقتصادی ایران در آینده است.
کلیه طرحهای افزایش تولید گاز ایران عملاً متوقف مانده و عسلویه به عبارتی در خواب رفته است. با توجه به مشترک بودن مالکیت میدان گازی پارس جنوبی توسط ایران و قطر و افزایش بهرهبردرای کشور همسایه، زیان ناشی از محروم ماندن ایران از افزوده درآمدهای تولید و صادرات گاز و میعانات گازی پارس جنوبی روزانه به میلیونها دلار میرسد.
خطوط هوایی ایران در کشورهای اروپایی با دشواری فراوان و حداقل ظرفیت فعال نگاه داشته شدهاند و زمینگیر شدن کامل آنها تنها نیازمند زمان است.
خطوط کشتیرانی و ارتباطات دریایی ایران در خطر رویارویی با وضعیت کنونی خطوط هوایی قرار گرفتهاند.
تجارت خارجی ایران به دلیل محدودیتهای نقل و انتقالات بانکی عموماً به صورت چمدانی و در مسیر دبی، ترکیه و سوریه صورت میگیرد. توقف محدود و چند روزه عرضه خدمات صرافی در دبی طی دو هفته گذشته به کاهش ناگهانی ۱۵ درصد ارزش پول ملی ایران و آشفتگی در بازار داخلی مبادلات ارزی انجامید. تحول یاد شده به نوبه خود میزان آسیبپذیری اقتصاد ایران را به نمایش گذاشت.
در صورت ادامه تحریمها و افزایش فشارهای کنونی، غرب امیدوار است جمهوری اسلامی تدریجاً ضعیفتر شده و در ضمن فرصت تلافیجویی مستقیم را در هر زمینهای از دست بدهد.
ظاهراً بدون توجه به نتایج میان مدت ادامه شرایط کنونی، دولت جمهوری اسلامی با تبلیغ پیرامون بیاثر ماندن تحریمها، عملاً خود را از مظلومنمایی و حقطلبی در مقابل خطای صورت نگرفته، محروم ساخته است.
نتایج توافق
ادامه وضعیت کنونی در داخل و پیرامون ایران، برای غرب شرایط مطلوب تلقی میِشود. در عین حال پارهای از کشورهای صاحب نفوذ مانند روسیه و چین همچنان به ضرورت خروج از بنبست کنونی اصرار میورزند.
بیشک توافق ایران با واگذاری ذخیره اورانیوم غنیشده خود به بهانه مبادله با سوخت اتمی، میتواند دولت تهران را از اتهام عدم همکاری با جامعه جهانی مبرا ساخته و موجب کاهش حمایت از ادامه تحریمهای یک جانبه آمریکا و غرب و یا افزایش دامنه آنها بشود. کشورهایی مانند ترکیه، برزیل و چین و روسیه با علاقهمندی از چنین توافقی حمایت میکنند.
از این رو بالا بردن مانع پرش در مذاکرات اتمی آینده، شاید با این پیشنگری در غرب صورت گرفته که امکان عبور از آن از دولت ایران سلب شده باشد. جمعبندی پذیرفته شده پارهای از ناظران غربی بر این است که زمان به سود ایران نیست.