«اخراجیهای دو» عنوان فیلم تازهای است از مسعود دهنمکی عضو سابق گروه انصار حزبالله. آقای دهنمکی این فیلم را پس از اکران فیلم «اخراجیهای یک» روانه پرده اکران نوروزی سینماهای ایران کرده است و در مدت یک هفته این فیلم به فروش صدها میلیون تومانی دست پیدا کرده است.
با این وجود علی رغم فروش بالای این فیلم برخی منتقدان سینمای ایران روی خوشی به آخرین ساخته مسعود ده نمکی نشان ندادهاند. مسعود ده نمکی قصد دارد در ادامه ساخت «اخراجیهای دو» سومین فیلم از این مجموعه را مقابل دوربین ببرد.
در گفتوگویی با رادیو فردا، مسعود دهنمکی از دلایل ساخت سه گانه اخراجیها و حواشی آن میگوید.
مسعود دهنمکی: از ابتدا برای اين قصه يک تريلوژی طراحی کرده بودم و فقط منتظر واکنش مردم بودم و اين که آيا مردم با اين زبان ارتباط برقرار میکنند يا نه، يعنی يک کمدی دو وجهی که در آن کمدی خيلی سريع تبديل به تراژدی میشود.
اين حالت در ژانر جنگی تجربه نشده بود و من میخواستم بدانم آيا چنين زبانی میتواند مخاطب را تا آخر فيلم حفظ کند يا نه. اين مسئله در اخراجیهای يک جواب داد. به هر حال اخراجیهای يک پرمخاطبترين فيلم تاريخ سينمای ايران شد و من از همين پتانسيل برای طرح يک مضمون ديگر استفاده کردم.
آقای دهنمکی! قبل از شما هم آقای کمال تبريزی فيلم «ليلی با من است» را با همين مضمون و به صورت طنز جلوی دوربين برده بود. وقتی شما به سراغ اخراجیها رفتيد اين تصوير ذهنی را داشتيد يا نه؟
نه، در اخراجیها يک مضمون عرفانی-اخلاقی مد نظر بود و زبان طنز فقط لايه سطحی و ظاهری اين فيلم است. الگوی من در نگارش اين تريلوژی مثنوی بود که با مطايبه و طنز، مضامين عميقی را طرح میکند. من اين فيلم را با فيلم ديگری مقايسه نمیکنم.
فکر میکنيد استقبال مخاطب، فقط به خاطر فيلم بود يا به خاطر پسزمينه ذهنی که برخی مخاطبان از مسعود دهنمکی داشتند، يعنی بيشتر اسم مسعود دهنمکی بر فيلم سايه انداخته بود يا خود دورن مايه فيلم بود که مخاطب را جذب کرد؟
بعضی تحليلگرها برای اينکه خودشان را توجيه کنند چنين استدلالی میکردند. البته ممکن است درصدی از استقبال به همين دليل باشد، ولی اين کنجکاوی میتواند در جايی ديگر ارضا شده باشد.
من فکر میکنم به نوع نگاه باز میگردد تا به مسايل ديگر و احتياج به تحليل دارد و با توجيه نمیتوان به اين مطلب رسيد.
آقای دهنمکی! در اين مدت بعضی از کارگردانان سينمای جنگ فيلمهايی ساختند که در ادبيات منتقدان سينما به عنوان سينمای ضد جنگ نام برده میشود. در اخراجیها شما کدام طرف اين پل ايستادهايد ؟
من در اخراجیهای دو به همين حرفها جواب دادهام. در بعضی از اين حرفهای ضد جنگ، هجو دشمن دست مايه فيلم قرار گرفته و حس رأفت و غرور ملی. در سينماهای سراسر کشور میبينيد که مردم پس از پايان فيلم سرود میخوانند و اين نشان میدهد که مردم با درون مايه فيلم ارتباط برقرار کردهاند.
در اخراجیهای يک ما شاهد يک طنز سياسی بوديم که مردم با آن احساس همذاتپنداری میکردند. در اخراجیهای دو چقدر فضای فيلم به طرف سياسی شدن پيش رفته است؟
اخراجیهای يک و دو و يا سه يک درون مايه سياسی هم دارد، البته سياسی نه به معنای جناحی.
در اخراجیهای دو دشمنی مورد هجو قرار میگيرد که دشمن مشترک همه سليقههای ايرانی است، يعنی میتوان گفت هر کسی دراين کشور زندگی میکند، از اين دشمن زخم خورده و با ديدن فيلم احساس غرور به او دست میدهد.
منظور شما به طور مشخص از اين دشمن چيست؟
.....(در اینجا صدای آقای دهنمکی شنیده نمی شود) و تروريستها
چه ضرورتی وجود داشت که چنين فيلمی را بعد از گذشت زمان زيادی از جنگ ايران و عراق بسازيد، آيا فکر میکنيد اين مسئله به ضرورت جامعه ايران باز میگردد و حرفهايی که کشورهای خارجی در مورد ايران میزنند و مثلاً عنوان میشود که همه گزينهها روی ميز است حتی گزينه جنگ؟
نمیدانم، شايد اين به تحليل روزنامه لسآنجلس تايمز بر میگردد که نوشته بود اخراجیها محاسبات آمريکايیها را به هم ريخت.
ولی من خودم فکر میکنم طرح قصه جنگ در اخراجیها فقط يک قالب است، مضمون حقيقی آن اخلاقی و انسانی است که به همه ادوار باز میگردد. تحول آدمی و انسانسازی و امکان بازگشت آدمها از مسير خلاف به مسير صلاح در اخراجیهای يک مد نظر است و وحدت ملی نياز هميشه ما است که در اخراجیهای دو طرح میشود و خيلی دچار مسائل روزمره نيست.
منظور شما از وحدت ملی، بسيج کردن مردم و اعلام آمادگی برای يک جنگ احتمالی است؟
نه، هيچ جنگ احتمالی در انتظار ايران نيست. مردم ما در هشت سال جنگ درس بزرگی به دشمنان دادند و من در اخراجیها میخواستم بگويم همه مردم بودند و نه فقط بخشی از مردم.
با این وجود علی رغم فروش بالای این فیلم برخی منتقدان سینمای ایران روی خوشی به آخرین ساخته مسعود ده نمکی نشان ندادهاند. مسعود ده نمکی قصد دارد در ادامه ساخت «اخراجیهای دو» سومین فیلم از این مجموعه را مقابل دوربین ببرد.
در گفتوگویی با رادیو فردا، مسعود دهنمکی از دلایل ساخت سه گانه اخراجیها و حواشی آن میگوید.
مسعود دهنمکی: از ابتدا برای اين قصه يک تريلوژی طراحی کرده بودم و فقط منتظر واکنش مردم بودم و اين که آيا مردم با اين زبان ارتباط برقرار میکنند يا نه، يعنی يک کمدی دو وجهی که در آن کمدی خيلی سريع تبديل به تراژدی میشود.
اين حالت در ژانر جنگی تجربه نشده بود و من میخواستم بدانم آيا چنين زبانی میتواند مخاطب را تا آخر فيلم حفظ کند يا نه. اين مسئله در اخراجیهای يک جواب داد. به هر حال اخراجیهای يک پرمخاطبترين فيلم تاريخ سينمای ايران شد و من از همين پتانسيل برای طرح يک مضمون ديگر استفاده کردم.
آقای دهنمکی! قبل از شما هم آقای کمال تبريزی فيلم «ليلی با من است» را با همين مضمون و به صورت طنز جلوی دوربين برده بود. وقتی شما به سراغ اخراجیها رفتيد اين تصوير ذهنی را داشتيد يا نه؟
نه، در اخراجیها يک مضمون عرفانی-اخلاقی مد نظر بود و زبان طنز فقط لايه سطحی و ظاهری اين فيلم است. الگوی من در نگارش اين تريلوژی مثنوی بود که با مطايبه و طنز، مضامين عميقی را طرح میکند. من اين فيلم را با فيلم ديگری مقايسه نمیکنم.
گفته میشود فیلم اخراجیهای دو، در مدت زمان یک هفته به فروشی معادل یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان دست پیدا کرده است.
فکر میکنيد استقبال مخاطب، فقط به خاطر فيلم بود يا به خاطر پسزمينه ذهنی که برخی مخاطبان از مسعود دهنمکی داشتند، يعنی بيشتر اسم مسعود دهنمکی بر فيلم سايه انداخته بود يا خود دورن مايه فيلم بود که مخاطب را جذب کرد؟
بعضی تحليلگرها برای اينکه خودشان را توجيه کنند چنين استدلالی میکردند. البته ممکن است درصدی از استقبال به همين دليل باشد، ولی اين کنجکاوی میتواند در جايی ديگر ارضا شده باشد.
من فکر میکنم به نوع نگاه باز میگردد تا به مسايل ديگر و احتياج به تحليل دارد و با توجيه نمیتوان به اين مطلب رسيد.
آقای دهنمکی! در اين مدت بعضی از کارگردانان سينمای جنگ فيلمهايی ساختند که در ادبيات منتقدان سينما به عنوان سينمای ضد جنگ نام برده میشود. در اخراجیها شما کدام طرف اين پل ايستادهايد ؟
من در اخراجیهای دو به همين حرفها جواب دادهام. در بعضی از اين حرفهای ضد جنگ، هجو دشمن دست مايه فيلم قرار گرفته و حس رأفت و غرور ملی. در سينماهای سراسر کشور میبينيد که مردم پس از پايان فيلم سرود میخوانند و اين نشان میدهد که مردم با درون مايه فيلم ارتباط برقرار کردهاند.
در اخراجیهای يک ما شاهد يک طنز سياسی بوديم که مردم با آن احساس همذاتپنداری میکردند. در اخراجیهای دو چقدر فضای فيلم به طرف سياسی شدن پيش رفته است؟
اخراجیهای يک و دو و يا سه يک درون مايه سياسی هم دارد، البته سياسی نه به معنای جناحی.
در اخراجیهای دو دشمنی مورد هجو قرار میگيرد که دشمن مشترک همه سليقههای ايرانی است، يعنی میتوان گفت هر کسی دراين کشور زندگی میکند، از اين دشمن زخم خورده و با ديدن فيلم احساس غرور به او دست میدهد.
منظور شما به طور مشخص از اين دشمن چيست؟
.....(در اینجا صدای آقای دهنمکی شنیده نمی شود) و تروريستها
چه ضرورتی وجود داشت که چنين فيلمی را بعد از گذشت زمان زيادی از جنگ ايران و عراق بسازيد، آيا فکر میکنيد اين مسئله به ضرورت جامعه ايران باز میگردد و حرفهايی که کشورهای خارجی در مورد ايران میزنند و مثلاً عنوان میشود که همه گزينهها روی ميز است حتی گزينه جنگ؟
نمیدانم، شايد اين به تحليل روزنامه لسآنجلس تايمز بر میگردد که نوشته بود اخراجیها محاسبات آمريکايیها را به هم ريخت.
ولی من خودم فکر میکنم طرح قصه جنگ در اخراجیها فقط يک قالب است، مضمون حقيقی آن اخلاقی و انسانی است که به همه ادوار باز میگردد. تحول آدمی و انسانسازی و امکان بازگشت آدمها از مسير خلاف به مسير صلاح در اخراجیهای يک مد نظر است و وحدت ملی نياز هميشه ما است که در اخراجیهای دو طرح میشود و خيلی دچار مسائل روزمره نيست.
منظور شما از وحدت ملی، بسيج کردن مردم و اعلام آمادگی برای يک جنگ احتمالی است؟
نه، هيچ جنگ احتمالی در انتظار ايران نيست. مردم ما در هشت سال جنگ درس بزرگی به دشمنان دادند و من در اخراجیها میخواستم بگويم همه مردم بودند و نه فقط بخشی از مردم.
- اخراجیهای ۲ را دیدهاید؟ نظر شما در مورد این فیلم چیست؟