اظهارات آیتالله علی خامنهای در مراسم نماز جمعه تهران حاکی از تصمیم رژیم بر ایستادگی و پرهیز از حرکت به سمت مخالفان است. واکنشهای سریع و گسترده دولتهای خارجی نسبت به این اظهارات، منعکسکننده نگرانیهایی است که در قبال گسترش خشونتها و سرکوب اعتراضهای مسالمتآمیز مردم ایران به وجود آمده است.
با تأکید بر این نکته که ابطال انتخابات کنونی اعتبار انتخابات را در جمهوری اسلامی مخدوش کرده و به تزلزل رژیم خواهد انجامید، آقای خامنهای عملاً راه هر نوع سازش احتمالی با خواستههای معترضان به تقلب گسترده در انتخابات را مسدود ساخت.
هدف اصلی اظهارات آقای خامنهای تأکید بر ایستادگی در کنار محمود احمدینژاد و تهدید مخالفان به منظور وادار ساختن آنها به پذیرش وضع موجود است. عدم حضور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نماز جمعه نشان میدهد که دو نامزد اصلاحطلب انتخابات ریاست جمهوری، نسبت به خط مشی اعلام شده آقای خامنهای در نماز جمعه، از پیش آگاه بودهاند.
تلاش ظاهری آقای خامنهای برای ترمیم روابط با اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به نظر میرسد تنها در جهت راضی ساختن پارهای از محافل مذهبی نزدیک به او صورت گرفته باشد. آقای خامنهای در دفاع نسبی از آقای هاشمی رفسنجانی تنها به شمردن سوابق شغلی او بسنده کرد و مسئولیتهای کنونی او را یاد آور نشد.
محمود احمدینژاد در تازهترین حملات خود علیه آقای رفسنجانی و خانواده او و متهم ساختن آنها به فساد، تهدید کرده بود که زمینه محاکمه آنها فراهم خواهد شد.
آقای خامنهای با تأکید بر ضرورت ثبوت فساد، ضمن تکرار تهدید یاد شده در لفافه، با هدف ساکت ساختن آقای هاشمی، در عمل راه را برای محاکمات آینده باز گذاشته است. در سخنان نماز جمعه آقای خامنهای آشکارا تهدید آقای هاشمی قویتر از تحبیب او به چشم میخورد.
در صورت به محاکمه کشیدن آقای هاشمی، که هنوز عهدهدار ریاست مجلس خبرگان و شورای تشخیص مصلحت رژیم است، این بزرگترین تسویه سیاسی و حساسترین چالش درون سازمانی نظام از زمان بر کناری بنیصدر خواهد بود.
به منظور پوشاندن شکافهای رو به توسعه در داخل نظام، در اقدامی نمادین، رؤسای سه قوه، در صف مقدم نماز جمعه، در کنار هم قرار داده شده بودند. این همنشینی مسالمتآمیز و دستوری، در شرایطی به نمایش در میآمد که پیش از این هیچگاه دامنه اختلافات مابین سران سه قوه نظام جمهوری اسلامی در اندازههای کنونی نبوده است.
اظهارات آقای خامنهای حاکی از این است که به منظور ساکت کردن نارضایتیهای عمومی، به جای دادن امتیاز و توسل به شیوه تغذیه تمساح، و احتمال افزایش مطالبات مردم، رژیم جمهوری اسلامی سیاست تهدید و توسل به زور را اتخاذ کرد است. در اجرای این سیاست به نظر میرسد که مخالفان درونی نظام در کنار معترضان خارج از نظام، در یک ردیف قرار داده شدهاند.
در رابطه با کشورهای خارجی، اظهارات توأم با خشم و التهاب آقای خامنهای، نشان از نگرانیهای جدی او در این زمینه داشت. او با خبیث خواندن دولت بریتانیا، و اظهار شگفتی نسبت به ابراز همدردی اوباما با مردم ایران، نشان داد که ادامه سیاست تهاجمی چند روز گذشته جمهوری اسلامی که با احضار سفرای تعداد زیادی از کشورهای خارجی آغاز شده بود، در روزهای آینده با دشواریهای تازهای روبهرو خواهد شد.
ادامه فشارهای داخلی و تکرار احضار سفرای خارجی مأمور در تهران، به راحتی میتواند به کاهش سطح روابط سیاسی ایران با کشورهای بزرگ جهان منجر شود.
علاوه بر نگرانیهای جدی در قبال تداوم فشارهای سیاسی خارجی، جمهوری اسلامی نگران نحوه انعکاس حوادث داخلی ایران در وسایل ارتباط جمعی جهان است. با توجه به تأثیرگذاری فراوان وسایل ارتباط جمعی در شکلگیری افکار عمومی و سیاستهای رسمی کشورهای دمکراتیک، نگرانیهای رهبر جمهوری اسلامی طی روزها و هفتهها آینده بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
بیتردید، نظام جمهوری اسلامی طی روزهای آینده مجبور به مقاومت در سه جبهه داخلی و خارجی خواهد بود. در جبهه داخلی با بیپاسخ گذاشتن مطالبات مردم و قرار گرفتن در کنار رئیس دولت، اعتراضهای عمومی همچنان ادامه خواهد یافت.
افزایش برخوردهای خشونتآمیز با مردم در صورت ادامه تظاهرات، که به نظر میرسد در شرایط کنونی سیاست اصلی رژیم شده است، تدریجاً و یا با سرعت، به آغاز اعتصابهای عمومی خواهد انجامید.
این اعتصابها هم اکنون در مراکز دانشگاهی آغاز شده و میتواند در صورت بروز خشونتهای بیشتر، به تعطیل مراکز خدماتی، دولتی و صنعتی منجر شود.
این گونه اعتصابها معمولاً با کم کاری در مراکز دولتی آغاز میشوند. گسترش اعتصابهای رسمی و غیررسمی، بزرگترین نقطه ضعف دولتهای اقتدارگرا در مقابله با مطالبات و اعتراضهای مردمی است.
در جبهه درون سازمانی نظام، همچنین مقاومت عوامل قدیمی و با تجربهتر مانند آقایان هاشمی و ناطق، در نتیجه اعلام آرایش تازه، که طی آن رهبر جمهوری اسلامی در کنار رئیس دولت قرار گرفته است، ادامه خواهد یافت. قرار گرفتن در مقابل خطر مشترک میتواند به نزدیکتر شدن این عوامل به خواستههای عمومی و شکل گرفتن اتحاد تازهای در برابر حاکمیت و دولت منجر شود.
به این ترتیب، علیرغم توسل به تهدید و اعمال زور، به نظر نمیرسد که شرایط موجود داخلی در روزهای آینده به نفع دولت و نظام تغییر کند.
در جبهه خارجی، شرایط حاکم بهتر از وضعیت داخلی برای جمهوری اسلامی نیست. اینک اوباما، معمار آغاز گفتگوهای بدون پیش شرط با ایران، در داخل کشور خود برای اعمال فشار بیشتر بر ایران تحت فشار قرار گرفته است.
کشورهای اروپایی، تحت تأثیر افکار عمومی و وسایل ارتباط جمعی بینالمللی، فشارهای خود را بر آمریکا و اعتراضهای خود علیه ایران طی روزهای آینده افزایش خواهند داد.
همزمان، برنامههای اتمی و تهدید موشکی، و اقدامات بازدارنده جمهوری اسلامی در قبال صلح خاورمیانه، ضرورت اقدام جدیتر از گذشته در برابر آن رژیم را اجتناب خواهد ساخت.
دست کشیدن یکباره از برنامههای اتمی که رئیس دولت کنونی خود را قهرمان آن میداند، در داخل به نشانه ضعف بیشتر رژیم تلقی خواهد شد. ادامه برنامههای جاری اتمی نیز جبهه خارجی علیه ایران را سختتر از پیش خواهد کرد.
در چنین فضایی، اعمال فشارهای سیاسی، از جمله کاهش سطح روابط با جمهوری اسلامی و احضار سفیران خارجی از تهران، اعمال محدودیتهای تازه بانکی، مشابه اقدام روز گذشته دولت بریتانیا در ضبط حساب بانکی دولت ایران، و همچنین تشدید تحریمهای اقتصادی و گسترش دادن محدودیتها به صادرات نفت ایران و همچنین منع فروش فرآوردههای نفتی به ایران، میتواند تواناییهای دولت را به شدت کاهش دهد.
با تأکید بر این نکته که ابطال انتخابات کنونی اعتبار انتخابات را در جمهوری اسلامی مخدوش کرده و به تزلزل رژیم خواهد انجامید، آقای خامنهای عملاً راه هر نوع سازش احتمالی با خواستههای معترضان به تقلب گسترده در انتخابات را مسدود ساخت.
هدف اصلی اظهارات آقای خامنهای تأکید بر ایستادگی در کنار محمود احمدینژاد و تهدید مخالفان به منظور وادار ساختن آنها به پذیرش وضع موجود است. عدم حضور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نماز جمعه نشان میدهد که دو نامزد اصلاحطلب انتخابات ریاست جمهوری، نسبت به خط مشی اعلام شده آقای خامنهای در نماز جمعه، از پیش آگاه بودهاند.
تلاش ظاهری آقای خامنهای برای ترمیم روابط با اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به نظر میرسد تنها در جهت راضی ساختن پارهای از محافل مذهبی نزدیک به او صورت گرفته باشد. آقای خامنهای در دفاع نسبی از آقای هاشمی رفسنجانی تنها به شمردن سوابق شغلی او بسنده کرد و مسئولیتهای کنونی او را یاد آور نشد.
محمود احمدینژاد در تازهترین حملات خود علیه آقای رفسنجانی و خانواده او و متهم ساختن آنها به فساد، تهدید کرده بود که زمینه محاکمه آنها فراهم خواهد شد.
آقای خامنهای با تأکید بر ضرورت ثبوت فساد، ضمن تکرار تهدید یاد شده در لفافه، با هدف ساکت ساختن آقای هاشمی، در عمل راه را برای محاکمات آینده باز گذاشته است. در سخنان نماز جمعه آقای خامنهای آشکارا تهدید آقای هاشمی قویتر از تحبیب او به چشم میخورد.
در صورت به محاکمه کشیدن آقای هاشمی، که هنوز عهدهدار ریاست مجلس خبرگان و شورای تشخیص مصلحت رژیم است، این بزرگترین تسویه سیاسی و حساسترین چالش درون سازمانی نظام از زمان بر کناری بنیصدر خواهد بود.
به منظور پوشاندن شکافهای رو به توسعه در داخل نظام، در اقدامی نمادین، رؤسای سه قوه، در صف مقدم نماز جمعه، در کنار هم قرار داده شده بودند. این همنشینی مسالمتآمیز و دستوری، در شرایطی به نمایش در میآمد که پیش از این هیچگاه دامنه اختلافات مابین سران سه قوه نظام جمهوری اسلامی در اندازههای کنونی نبوده است.
اظهارات آقای خامنهای حاکی از این است که به منظور ساکت کردن نارضایتیهای عمومی، به جای دادن امتیاز و توسل به شیوه تغذیه تمساح، و احتمال افزایش مطالبات مردم، رژیم جمهوری اسلامی سیاست تهدید و توسل به زور را اتخاذ کرد است. در اجرای این سیاست به نظر میرسد که مخالفان درونی نظام در کنار معترضان خارج از نظام، در یک ردیف قرار داده شدهاند.
در رابطه با کشورهای خارجی، اظهارات توأم با خشم و التهاب آقای خامنهای، نشان از نگرانیهای جدی او در این زمینه داشت. او با خبیث خواندن دولت بریتانیا، و اظهار شگفتی نسبت به ابراز همدردی اوباما با مردم ایران، نشان داد که ادامه سیاست تهاجمی چند روز گذشته جمهوری اسلامی که با احضار سفرای تعداد زیادی از کشورهای خارجی آغاز شده بود، در روزهای آینده با دشواریهای تازهای روبهرو خواهد شد.
ادامه فشارهای داخلی و تکرار احضار سفرای خارجی مأمور در تهران، به راحتی میتواند به کاهش سطح روابط سیاسی ایران با کشورهای بزرگ جهان منجر شود.
علاوه بر نگرانیهای جدی در قبال تداوم فشارهای سیاسی خارجی، جمهوری اسلامی نگران نحوه انعکاس حوادث داخلی ایران در وسایل ارتباط جمعی جهان است. با توجه به تأثیرگذاری فراوان وسایل ارتباط جمعی در شکلگیری افکار عمومی و سیاستهای رسمی کشورهای دمکراتیک، نگرانیهای رهبر جمهوری اسلامی طی روزها و هفتهها آینده بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
بیتردید، نظام جمهوری اسلامی طی روزهای آینده مجبور به مقاومت در سه جبهه داخلی و خارجی خواهد بود. در جبهه داخلی با بیپاسخ گذاشتن مطالبات مردم و قرار گرفتن در کنار رئیس دولت، اعتراضهای عمومی همچنان ادامه خواهد یافت.
افزایش برخوردهای خشونتآمیز با مردم در صورت ادامه تظاهرات، که به نظر میرسد در شرایط کنونی سیاست اصلی رژیم شده است، تدریجاً و یا با سرعت، به آغاز اعتصابهای عمومی خواهد انجامید.
این اعتصابها هم اکنون در مراکز دانشگاهی آغاز شده و میتواند در صورت بروز خشونتهای بیشتر، به تعطیل مراکز خدماتی، دولتی و صنعتی منجر شود.
این گونه اعتصابها معمولاً با کم کاری در مراکز دولتی آغاز میشوند. گسترش اعتصابهای رسمی و غیررسمی، بزرگترین نقطه ضعف دولتهای اقتدارگرا در مقابله با مطالبات و اعتراضهای مردمی است.
در جبهه درون سازمانی نظام، همچنین مقاومت عوامل قدیمی و با تجربهتر مانند آقایان هاشمی و ناطق، در نتیجه اعلام آرایش تازه، که طی آن رهبر جمهوری اسلامی در کنار رئیس دولت قرار گرفته است، ادامه خواهد یافت. قرار گرفتن در مقابل خطر مشترک میتواند به نزدیکتر شدن این عوامل به خواستههای عمومی و شکل گرفتن اتحاد تازهای در برابر حاکمیت و دولت منجر شود.
به این ترتیب، علیرغم توسل به تهدید و اعمال زور، به نظر نمیرسد که شرایط موجود داخلی در روزهای آینده به نفع دولت و نظام تغییر کند.
در جبهه خارجی، شرایط حاکم بهتر از وضعیت داخلی برای جمهوری اسلامی نیست. اینک اوباما، معمار آغاز گفتگوهای بدون پیش شرط با ایران، در داخل کشور خود برای اعمال فشار بیشتر بر ایران تحت فشار قرار گرفته است.
کشورهای اروپایی، تحت تأثیر افکار عمومی و وسایل ارتباط جمعی بینالمللی، فشارهای خود را بر آمریکا و اعتراضهای خود علیه ایران طی روزهای آینده افزایش خواهند داد.
همزمان، برنامههای اتمی و تهدید موشکی، و اقدامات بازدارنده جمهوری اسلامی در قبال صلح خاورمیانه، ضرورت اقدام جدیتر از گذشته در برابر آن رژیم را اجتناب خواهد ساخت.
دست کشیدن یکباره از برنامههای اتمی که رئیس دولت کنونی خود را قهرمان آن میداند، در داخل به نشانه ضعف بیشتر رژیم تلقی خواهد شد. ادامه برنامههای جاری اتمی نیز جبهه خارجی علیه ایران را سختتر از پیش خواهد کرد.
در چنین فضایی، اعمال فشارهای سیاسی، از جمله کاهش سطح روابط با جمهوری اسلامی و احضار سفیران خارجی از تهران، اعمال محدودیتهای تازه بانکی، مشابه اقدام روز گذشته دولت بریتانیا در ضبط حساب بانکی دولت ایران، و همچنین تشدید تحریمهای اقتصادی و گسترش دادن محدودیتها به صادرات نفت ایران و همچنین منع فروش فرآوردههای نفتی به ایران، میتواند تواناییهای دولت را به شدت کاهش دهد.