بیش از صد روزنامهنگار ایرانی با امضای بیانیهای به مناسبت هفدهم مرداد ماه روز خبرنگار در ایران از دور نمای این حرفه در شرایط کنونی ابراز نگرانی کردهاند.
در میان این روزنامهنگاران نامهای آشنایی چون کریم ارغندهپور و رضا علیجانی هم حضور دارند. دولت جمهوری اسلامی ایران هفدهم مرداد را از آن رو به عنوان روز خبرنگار میشناسد که در این روز محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا به دست شبهنظامیان طالبان کشته شد.
گرامیداشت این روز در حالی برگزار میشود که سازمانهای مدافع حقوق بشر و آزادی بیان ایران را یکی از بزرگترین زندانهای روزنامهنگاران در خاورمیانه میدانند.
مرتضی کاظمیان، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، در ارتباط با این بیانیه به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
مرتضی کاظمیان: امضاکنندگان بيانيه روزنامهنگارانی هستند که در رونامههای مستقل و مطبوعات غيرخودی منتقد در ايران مشغول به کار هستند و بيشتر آنها در معرض تهديدهای مختلف از جمله بازداشت و بيکار شدن قرار دارند.
با توجه به وضع اجتماعی موجود در ايران، فشار بر مطبوعات مستقل در بالاترين حد خود قرار داشته و محدوديتها غير قابل تصور شده است. اين بيانيه در ارتباط با چنين وضعيتی منتشر شده و به نوعی ابراز همدردی با روزنامهنگاران بازداشت شده است و ابراز نگرانی و شکايت از پلمب شدن دفتر انجمن صنفی روزنامهنگاران است که تنها نهاد صنفی روزنامهنگاران منتقد و مستقل در ايران است.
اکنون دادگاه بازداشتشدگان اخير در جريان است و در کيفرخواست مطرح شده، برای رسانههای برون مرزی نقش ويژهای در جهت دادن به افکار عمومی قائل شدهاند.
در بيانيه ما به اين نکته اشاره شده که وقتی دريچههای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی برای مطبوعات و رسانههای داخلی محدود و يا بسته میشود، طبيعی است که شهروندان برای اطلاع از رخدادها به رسانههای برون مرزی مراجعه میکنند، آن هم در شرايطی که صدا و سيما به عنوان رسانه ملی ايفاگر وظيفه خود نيست و فقط ديدگاههای بخشی از جريان سياسی در ايران و به ويژه بخشی که در حکومت دارای هژمونی است را منعکس میکند.
بنابراين فضای اطلاعرسانی در ايران بعد از انتخابات رياست جمهوری با مشکلات و محدوديتهای جدی روبهرو است.
اکنون فيلتراسيون شديدی در ايران جاری است و اختلالات جدی برای دسترسی به سايتهای اينترنتی وجود دارد. همچنين تهديداتی متوجه وبلاگنويسان است، به طوری که از طرف نهادهای امنيتی، قضايی و شبه نظامی مورد مؤاخذه و تهديد قرار میگيرند تا خارج از روند غالب حرکت نکنند. در نتيجه کليت فضای رسانهای در ايران دچار مخاطره جدی است.
خير، آنچه در بيانيه نسبت به آن ابراز اميدوراری شده به اميدی بر میگردد که ناشی از روحيه آرمانخواهی جريان روشنفکری است و روزنامهنگاران هم به عنوان يکی از نمادهای برجسته آن در ايران قابل ارزيابی هستند.
اما قابل پيشبينی است که يک دست شدن هر چه بيشتر قوه مجريه در دولت آتی، حضور نيروهای منتقد را برنمیتابد. حتی خود آقای صفار هرندی هم از جانب آقای احمدینژاد تحمل نشد و به نوعی کنار گذاشته شد.
من هيچ چشمانداز روشنی را در کوتاه مدت برای مطبوعات مستقل و روزنامهنگاران و رسانههای منتقد در ايران نمیبينم و جريانی که اکنون در قوه مجريه مسلط است، تمام تلاش خود را برای اعمال محدوديت و فشار بر جريان آزاد اطلاعرسانی به مردم خواهد کرد.
در میان این روزنامهنگاران نامهای آشنایی چون کریم ارغندهپور و رضا علیجانی هم حضور دارند. دولت جمهوری اسلامی ایران هفدهم مرداد را از آن رو به عنوان روز خبرنگار میشناسد که در این روز محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا به دست شبهنظامیان طالبان کشته شد.
گرامیداشت این روز در حالی برگزار میشود که سازمانهای مدافع حقوق بشر و آزادی بیان ایران را یکی از بزرگترین زندانهای روزنامهنگاران در خاورمیانه میدانند.
مرتضی کاظمیان، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، در ارتباط با این بیانیه به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
- رادیو فردا: آقای کاظمیان، هدف از انتشار این بیانیه چه بود؟
مرتضی کاظمیان: امضاکنندگان بيانيه روزنامهنگارانی هستند که در رونامههای مستقل و مطبوعات غيرخودی منتقد در ايران مشغول به کار هستند و بيشتر آنها در معرض تهديدهای مختلف از جمله بازداشت و بيکار شدن قرار دارند.
با توجه به وضع اجتماعی موجود در ايران، فشار بر مطبوعات مستقل در بالاترين حد خود قرار داشته و محدوديتها غير قابل تصور شده است. اين بيانيه در ارتباط با چنين وضعيتی منتشر شده و به نوعی ابراز همدردی با روزنامهنگاران بازداشت شده است و ابراز نگرانی و شکايت از پلمب شدن دفتر انجمن صنفی روزنامهنگاران است که تنها نهاد صنفی روزنامهنگاران منتقد و مستقل در ايران است.
- در اين بيانيه اشاره شده که اکنون نقش رسانههای برون مرزی پر رنگ شده است. با توجه به شرايط ايران پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری فضای رسانهای به چه سمت و سويی میرود؟
اکنون دادگاه بازداشتشدگان اخير در جريان است و در کيفرخواست مطرح شده، برای رسانههای برون مرزی نقش ويژهای در جهت دادن به افکار عمومی قائل شدهاند.
در بيانيه ما به اين نکته اشاره شده که وقتی دريچههای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی برای مطبوعات و رسانههای داخلی محدود و يا بسته میشود، طبيعی است که شهروندان برای اطلاع از رخدادها به رسانههای برون مرزی مراجعه میکنند، آن هم در شرايطی که صدا و سيما به عنوان رسانه ملی ايفاگر وظيفه خود نيست و فقط ديدگاههای بخشی از جريان سياسی در ايران و به ويژه بخشی که در حکومت دارای هژمونی است را منعکس میکند.
بنابراين فضای اطلاعرسانی در ايران بعد از انتخابات رياست جمهوری با مشکلات و محدوديتهای جدی روبهرو است.
- اين تهديدات فقط مخصوص روزنامههايی است که به صورت مکتوب چاپ میشوند يا روزنامهنگاری سايبر را هم هدف قرار میدهد؟
اکنون فيلتراسيون شديدی در ايران جاری است و اختلالات جدی برای دسترسی به سايتهای اينترنتی وجود دارد. همچنين تهديداتی متوجه وبلاگنويسان است، به طوری که از طرف نهادهای امنيتی، قضايی و شبه نظامی مورد مؤاخذه و تهديد قرار میگيرند تا خارج از روند غالب حرکت نکنند. در نتيجه کليت فضای رسانهای در ايران دچار مخاطره جدی است.
- شما در اين بيانيه نويد روزگاری نزديک را دادهايد که حريم روزنامهنگاران حفظ شود. با توجه به کنارهگيری آقای صفار هرندی از وزارت ارشاد در روزهای پايانی کار دولت نهم، فکر میکنيد چنين اتفاقی در دولت آينده رخ خواهد داد؟
خير، آنچه در بيانيه نسبت به آن ابراز اميدوراری شده به اميدی بر میگردد که ناشی از روحيه آرمانخواهی جريان روشنفکری است و روزنامهنگاران هم به عنوان يکی از نمادهای برجسته آن در ايران قابل ارزيابی هستند.
اما قابل پيشبينی است که يک دست شدن هر چه بيشتر قوه مجريه در دولت آتی، حضور نيروهای منتقد را برنمیتابد. حتی خود آقای صفار هرندی هم از جانب آقای احمدینژاد تحمل نشد و به نوعی کنار گذاشته شد.
من هيچ چشمانداز روشنی را در کوتاه مدت برای مطبوعات مستقل و روزنامهنگاران و رسانههای منتقد در ايران نمیبينم و جريانی که اکنون در قوه مجريه مسلط است، تمام تلاش خود را برای اعمال محدوديت و فشار بر جريان آزاد اطلاعرسانی به مردم خواهد کرد.