ماه نوامبر امسال در پاریس ماه عکاسی شناخته شده و به همین مناسبت، دو هنرمند عکاس ایرانی، زهرا امیرابراهیمی و طاها مغانی، آثار عکاسی خود را در گالری گوستاو در پاریس عرضه کردهاند.
زهرا امیرابراهیمی و طاها مغانی، گذشته از کار عکاسی، ساختن فیلم را نیز آغاز کردهاند. این دو هنرمند، که نزدیک به یک سال است ایران را ترک کردهاند، قصد دارند در فرانسه، فعالیت هنری خود را دنبال کنند.
زهرا امیرابراهیمی ۲۷ ساله، رشته بازیگری تئاتر را به پایان رسانده و چهار سال است به عکاسی روی آورده است.
طاها مغانی که ۹ سال است عکاسی را به صورت حرفهای ادامه میدهد، ۳۲ سال دارد و فارغالتحصیل رشته مدیریت صنعتی است.
طاها مغانی که در کنار نمایشگاه عکسهای خویش در پاریس، فیلمی هم به نمایش گذاشته، در مورد تفاوت موضوع فیلم و عکسها، به رادیو فردا میگوید:
فضایی را که برای این پروژه انتخاب کردم، قبرستان اتوبوسرانی شرکت واحد جمهوری اسلامی بود، در جاجرود و همانطور که درفیلم مشاهده میشود، از دوستان خواهش کردم که، لباسهای سفید، سیاه و لباس عروس بپوشند و آنها را در بین اتوبوسها چیدم و از آنها عکس گرفتم.
در حین عکاسی از این پروژه، از دوستان خواستم که فیلمی تهیه کنند، با دو دوربین، یکی از پشت سرمن و دیگری روبهروی من. یکی از دوربینها، که دوربین رنگی است، متحرک است، ولی انسانها داخل کادر ثابت هستند و دوربین سیاه و سفید ثابت است، ولی تصاویر و انسانها متحرک. این ویدئو، به درک بیشتر فضای گورستان اتوبوسها کمک میکند، ضمن اینکه موضوع و اتفاقات را نشان میدهد. در واقع میتوانم بگویم که فیلم و عکسها یکی هستند، یعنی هردو یک موضوع را دنبال میکنند.
رادیوفردا: محور اصلی فکری، که شما به صورت عکس، آن را متبلور کردهاید، چیست؟
طاها مغانی: این عکسها را با نام آگاه زیان، واژهای که خود خلق کردهام، به نمایش گذاشتهام. این واژه را با الهام از واژههایی مانند «آبزیان» ساختم، که میتواند در فارسی دست کم دو معنی داشته باشد. کسانی که آگاهانه زندگی میکنند یا کسانی که آگاهانه ضرر میدهند، از دست میدهند، در حالی که میدانند دارند از دست میدهند، ولی از دست میدهند. و من تعبیر آن را به عهده مخاطب گذاشتهام.
زهرا امیرابراهیمی نیز، در گفتگو با رادیو فردا، نظر خویش را در مورد فیلم و عکس بیان میکند:
اصولاً فیلم را کاملتر میدانم و شاید هم برای همین کارگردانی را دوست دارم، چون فکر میکنم، میتوانم از همه چیزهایی که اتفاق میافتد، یعنی ازکلیه اتفاقاتی که در دنیای اطرافم میافتد، استفاده کنم و آنها را درخدمت بیان کردن فیلم خود بگیرم.
عکس هم همین طور، حتی به نظرم میآید که عکاسی، برای من تمرینی است، برای فیلم سازی.
در عکسهایی که از جنوب ایران گرفتهاید ذهنیت، بیشتر اجتماعی است یا در قالب زیبایی شناسی عکس؟
زهرا امیرابراهیمی: فکر میکنم نگاه من به این مجموعه، کاملاً اجتماعی بوده و شاید به خاطر دنبال کردن اخباری است که در دنیا اتفاق میافتد، یا به خاطر اینکه، الان در این موقعیت زمانی و مکانی، ذهن من گرفتار بعضی از اخبار مربوط به ایران، یا جنگ، حقوق زنها، و یا حقوق بشر است. به طور کلی به خاطر همه اینهاست، که این مجموعه شکل گرفته است.
این عکس، که حالات مختلف عروسکی را بر روی تیر چراغ برق نشان میدهد، بیانگر چیست؟
تصاویر تکراری، تصویر عروسکی است که به تیر چراغ برق دار زده شدهاست. نمیدانم چه کسی این کار را کرده، ولی این تصویر برای من خیلی عجیب بود. وقتی این عروسک را دیدم، اولین چیزی که در ذهنم به وجود آمد، این بود که یک بازی کودکانه است و بچههای ما حتی از کودکی عروسک را دار میزنند، یا چیزهایی از این نوع.
به هرحال تجسم ماجرای اعدام بود. ولی این [ذهنیت] هم شاید، به خاطر این است، که درحال حاضر خیلی به اعدام فکر میکنم وتصمیم گرفتم این را نشان دهم.
در این عکس، چیدمانی وجود ندارد؟
نه، وقتی کارها را می چیدم، کاملاً حسی فکر کردم که اگر بخواهم منظور خود را بهتر بیان کنم، یا چیزی را که دیدم منتقل کنم، باید به اینصورت چیده شود.
طاها مغانی و زهرا امیرابراهیمی در باره هدفشان از مهاجرت به پاریس میگویند:
طاها مغانی: هدف شامل دو حرکت است. حرکت اول این است که وارد جامعه هنری شهر پاریس بشویم، به طوری که افراد این جامعه هنری کم کم ما را بشناسند و به عنوان هنرمند قبول کنند.
حرکت بعدی هم طبیعتاً ادامه کار با همین قدرت و سرعتی است که درپیش گرفتهایم.
زهرا امیرابراهیمی: پاریس، شهری که درآن زندگی میکنم، شهری است که درزمینه هنری، اتفاقات زیادی در آن میافتد، و فکر میکنم از وقتی که به اینجا آمدهام، انرژی چند برابری برای کارکردن به دست آوردهام. بیش از گذشته عاشق فیلمسازی هستم، و سعی میکنم در هر قدمی که برمیدارم، به خود کمک کنم تا درهر زمینهای کارم تحکیم بیشتری پیدا کند.