سالنامه جنبش دانشجويی که سال ۱۳۸۷ را سالی پر از وقايع و اتفاقات، همراه با شادیها و غمها برای جنبش دانشجويی ايران میداند، اين گونه آغاز میشود:
سال ۱۳۸۷ برای دانشجويان در برابر زندان اوين آغاز شد، آن هنگام که خانوادههای دانشجويان زندانی در برابر زندان اوين جمع شدند تا آغاز بهار را با ياد دانشجويان در بند همراه شوند.
اما شايد دانشجويان و خانوادههای آنان تصور نمیکردند که اين روزهای پر فراز و نشيب را طی کنند تا در واپسين لحظههای سال ۸۷، آغاز سال بعد را نيز برای همراهی با دانشجويان دربند در برابر زندان بگذرانند.
مهدی عربشاهی، دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت در تهران، در اين باره به راديو فردا میگويد: «اکنون تعداد دانشجويانی که در بازداشت به سر می برند، شامل ۹ نفر از دانشگاه اميرکبير، يک نفر از دانشگاه تربيت معلم، يک نفر از دانشگاه زنجان و متأسفانه تعداد زياد ديگری هم از دانشجويان طيف چپ و دانشجويان فعال قومی از ترکها و کردها در بازداشت به سر میبرند«.
آنچه افزايش چشمگير خودکشیهای دانشجويان و همچنين کشته شدن يا مجروح شدن دانشجويان بر اثر مشکلات محل تحصيل و خوابگاه آنان خوانده شده، از جمله اتفاقات تلخ برای دانشجويان از نگاه سالنامه جنبش دانشجويی است.
به باور نويسندگان سالنامه جنبش دانشجويی، هيچگونه آمار دقيقی از تعداد دانشجويانی که در سال ۱۳۸۷ دست به خودکشی زدند، وجود ندارد. اما موارد خودکشیهايی که در سال ۱۳۸۷ در رسانههای گوناگون داخلی به آن اشاره شده است شامل چهار مورد خودکشی در دانشگاه تهران، خودکشی دو دانشجو در دانشگاه سيستان و بلوچستان و خودکشی دانشجويانی در دانشگاههای شهيد بهشتی، زنجان، دامغان و اصفهان است.
مهدی عربشاهی ضمن اشاره به اينکه در سال گذشته در بسياری از دانشگاهها و به خصوص در دانشگاه تهران که دانشگاه مادر است، شاهد مواردی از خودکشی دانشجويان بودهايم، معتقد است: « اين نشان میدهد که ياس و نا اميدی در ميان دانشجويان و قشر جوان گسترش پيدا کرده و اين مسئله با برخوردهای صورت گرفته و نامناسب بودن وضعيت معيشتی و اقتصادی دانشجويان ارتباط دارد«.
وی میافزايد: « مسئولين در اين زمينه نه تنها چارهسازی نمیکنند، بلکه میخواهند صورت مسئله را حذف و موضوع را انکار کنند و تلاش میکنند چنين مواردی رسانهای نشود«.
پايان سال ۱۳۸۷ در پی وقايع دانشگاه اميرکبير، بيش از ۷۰ نفر از دانشجويان اين دانشگاه در پی اعتراض به دفن پيکر جانباختگان جنگ در دانشگاه امير کبير بازداشت شدند.
مهدی عربشاهی، دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت در تهران، در مورد اين بازداشتها میگويد: «از ابتدا که دولت آقای احمدینژاد روی کار آمد، احساس میکردند که پيکان جريان دانشجويی در دانشگاه اميرکبيرقرار دارد و بايد آن را مهار کنند. به ويژه بعد از اعتراضاتی که در زمان حضور آقای احمدینژاد در سال ۸۵ صورت گرفت، شاهد نشريات جعلی بوديم که حاصل آن بازداشت هشت نفر از دانشجويان بود. سه نفر از آنها يعنی مجيد توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری حدود يک سال و نيم در زندان ماندند«.
وی میافزايد: «مورد آخری که بهانه ای شد برای بازداشت دانشجويان، برنامه تدفين شهدا در دانشگاه بود. اگر چه دانشجويان اعلام کرده بودند که برای شهدا احترام قايل هستند، ولی مخالف اين کار بودند و همين مسئله دليلی شد برای بازداشت دانشجويان و اکنون ۹ نفر از دانشجويان اين دانشگاه و آقای عباس حکيمزاده که دبير سياسی دفتر تحکيم وحدت است در زندان به سر میبرند«.
سالنامه جنبش دانشجويی، در پايان اين نکته را يادآور میشود که با وجود تمامی فشارها، سال ۸۷ نيز بارها شاهد اعتراض و تحصن دانشجويان دانشگاهها برای احقاق حقوقشان و در اعتراض به محدوديتها و سرکوبها بوديم.
سال ۱۳۸۷ برای دانشجويان در برابر زندان اوين آغاز شد، آن هنگام که خانوادههای دانشجويان زندانی در برابر زندان اوين جمع شدند تا آغاز بهار را با ياد دانشجويان در بند همراه شوند.
اما شايد دانشجويان و خانوادههای آنان تصور نمیکردند که اين روزهای پر فراز و نشيب را طی کنند تا در واپسين لحظههای سال ۸۷، آغاز سال بعد را نيز برای همراهی با دانشجويان دربند در برابر زندان بگذرانند.
مهدی عربشاهی، دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت در تهران، در اين باره به راديو فردا میگويد: «اکنون تعداد دانشجويانی که در بازداشت به سر می برند، شامل ۹ نفر از دانشگاه اميرکبير، يک نفر از دانشگاه تربيت معلم، يک نفر از دانشگاه زنجان و متأسفانه تعداد زياد ديگری هم از دانشجويان طيف چپ و دانشجويان فعال قومی از ترکها و کردها در بازداشت به سر میبرند«.
آنچه افزايش چشمگير خودکشیهای دانشجويان و همچنين کشته شدن يا مجروح شدن دانشجويان بر اثر مشکلات محل تحصيل و خوابگاه آنان خوانده شده، از جمله اتفاقات تلخ برای دانشجويان از نگاه سالنامه جنبش دانشجويی است.
به باور نويسندگان سالنامه جنبش دانشجويی، هيچگونه آمار دقيقی از تعداد دانشجويانی که در سال ۱۳۸۷ دست به خودکشی زدند، وجود ندارد. اما موارد خودکشیهايی که در سال ۱۳۸۷ در رسانههای گوناگون داخلی به آن اشاره شده است شامل چهار مورد خودکشی در دانشگاه تهران، خودکشی دو دانشجو در دانشگاه سيستان و بلوچستان و خودکشی دانشجويانی در دانشگاههای شهيد بهشتی، زنجان، دامغان و اصفهان است.
مهدی عربشاهی ضمن اشاره به اينکه در سال گذشته در بسياری از دانشگاهها و به خصوص در دانشگاه تهران که دانشگاه مادر است، شاهد مواردی از خودکشی دانشجويان بودهايم، معتقد است: « اين نشان میدهد که ياس و نا اميدی در ميان دانشجويان و قشر جوان گسترش پيدا کرده و اين مسئله با برخوردهای صورت گرفته و نامناسب بودن وضعيت معيشتی و اقتصادی دانشجويان ارتباط دارد«.
وی میافزايد: « مسئولين در اين زمينه نه تنها چارهسازی نمیکنند، بلکه میخواهند صورت مسئله را حذف و موضوع را انکار کنند و تلاش میکنند چنين مواردی رسانهای نشود«.
پايان سال ۱۳۸۷ در پی وقايع دانشگاه اميرکبير، بيش از ۷۰ نفر از دانشجويان اين دانشگاه در پی اعتراض به دفن پيکر جانباختگان جنگ در دانشگاه امير کبير بازداشت شدند.
مهدی عربشاهی، دبير تشکيلات دفتر تحکيم وحدت در تهران، در مورد اين بازداشتها میگويد: «از ابتدا که دولت آقای احمدینژاد روی کار آمد، احساس میکردند که پيکان جريان دانشجويی در دانشگاه اميرکبيرقرار دارد و بايد آن را مهار کنند. به ويژه بعد از اعتراضاتی که در زمان حضور آقای احمدینژاد در سال ۸۵ صورت گرفت، شاهد نشريات جعلی بوديم که حاصل آن بازداشت هشت نفر از دانشجويان بود. سه نفر از آنها يعنی مجيد توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری حدود يک سال و نيم در زندان ماندند«.
وی میافزايد: «مورد آخری که بهانه ای شد برای بازداشت دانشجويان، برنامه تدفين شهدا در دانشگاه بود. اگر چه دانشجويان اعلام کرده بودند که برای شهدا احترام قايل هستند، ولی مخالف اين کار بودند و همين مسئله دليلی شد برای بازداشت دانشجويان و اکنون ۹ نفر از دانشجويان اين دانشگاه و آقای عباس حکيمزاده که دبير سياسی دفتر تحکيم وحدت است در زندان به سر میبرند«.
سالنامه جنبش دانشجويی، در پايان اين نکته را يادآور میشود که با وجود تمامی فشارها، سال ۸۷ نيز بارها شاهد اعتراض و تحصن دانشجويان دانشگاهها برای احقاق حقوقشان و در اعتراض به محدوديتها و سرکوبها بوديم.