نشریه آمریکایی فارن پالیسی در گزارشی مشروح با عنوان «اسرائیل برای مقابله با ایران به جنگ در سوریه میرود»، تأکید کرده که مقامهای اسرائیلی که خود را در چنین مبارزهای تنها میبینند، به تازگی هر چه روشنتر از این رویارویی سخن میگویند.
فارن پالیسی گزارش خود را با اشاره به این باور مقامهای اسرائیلی آغاز کرده که تسلط ایران بر منطقه خاورمیانه رو به تحکیم است و اسرائیل برای مقابله با خطر نزدیک شدن جای پای ایران به مرزهای این کشور کممساحت، مدتی است که شخصاً آستینها را بالا زده و از راهکارهای نظامی و نیز سیاسی به مقابله با خطرات برای خود اقدام کرده است.
این نشریه به بمباران پی در پی هدفهایی در سوریه که همگی به اسرائیل نسبت داده میشود، با این هدف که از انتقال جنگافزار ایرانی برای حزبالله از خاک سوریه جلوگیری شود، اشاره کرده است؛ حملاتی که اسرائیل مواردی از آنها را مستقیم یا تلویحی تأیید کرده است.
فارن پالیسی، از جمله اقداماتی که اسرائیل برای مقابله با تقویت حضور نظامی ایران و همپیمانانش مانند حزبالله انجام داده، به حمله هوایی سه هفته پیش علیه یکی از کارخانههای وابسته به مجتمع صنایع نظامی سوریه در شهر مصیاف در استان حماء و همچنین به ساقط کردن پهپاد ایرانی در دست حزبالله که در ارتفاعات جولان و در حریم هوایی سوریه با شلیک موشک پاتریوت از شمال اسرائیل ساقط شد، اشاره کرده است.
به نوشته این نشریه، سرخوردگی اسرائیل از پاسخهایی که از مقامهای آمریکا و روسیه در مورد مقابله با «جای پای ایران در سوریه» شنیده، این کشور را به تشدید حملات نظامی به سوریه تشویق کرده است.
اما اسرائیل از همان نیمههای جنگ داخلی سوریه هر چه که بیشتر حکومت بشار اسد به ایران و حزبالله وابسته میشد، نسبت به احتمال گشوده شدن «جبهه دوم» جنگ از سوی حزبالله و ایران در ارتفاعات جولان، افزون بر جنوب لبنان، ابراز نگرانی میکرد.
در ژانویه ۲۰۱۵، دی ماه ۱۳۹۳، زمانی که محمدعلی اللهدادی یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران همراه با جهاد مغنیه، پسر ۱۸ ساله عماد مغنیه فرمانده کشتهشده نیروهای حزبالله، و پنج عضو دیگر حزب الله با دو خودروی شاسیبلند به «مزرعه الامل» در قنیطره در نزدیکی بخش اشغالی جولان رسیدند و با دوربین در دست بخش اسرائیلی جولان را نگاه میکردند، در حملاتی هوایی که به اسرائیل نسبت داده شد، دو خودرو منفجر گردید و هر هفت نفر کشته شدند.
اما از مدتی پیش که حکومت بشار اسد با یاریهای ایران و روسیه و برخورداری از کمکهای وسیع هزاران جنگجوی حزبالله به کسب پیروزیهای بیشتری در جنگ داخلی حدوداً هفت ساله این کشور رسید، صدای «خطر خطر» کردنها از سوی اسرائیل نسبت به «حضور فزاینده نظامی ایران و همپیمانانش» در نزدیکی مرزهای سوریه با اسرائیل بلندتر به گوش میرسد.
به نوشته نشریه فارن پالیسی، البته «آن سوریه که ما پیشتر میشناختیم» دیگر وجود ندارد؛ حکومتی است که ریسمانش در دست حاکمان ایرانی و روسی است؛ و بخشی از خاکش هنوز از کنترل نیروهای حکومتی سوریه به دور مانده است؛ اما اردوگاه تحت رهبری ایران در حالی که به صراحت نیز از نابودی و محو موجودیت اسرائیل سخن میگوید، دست بالا را گرفته و فاصله حائل باقی مانده میان این اردوگاه با خاک اسرائیل نیز در حال از بین رفتن است.
اکنون مدتی است که دولتمردان، سیاسیون و فرماندهان نظامی کنونی و پیشین اسرائیل و یک دوجین از «کارشناسان» اطلاعاتی و امنیتی این کشور در رسانههای کشورشان و نیز در سطح بینالمللی نسبت به «ایجاد یک دالان زمینی از تهران تا به ساحل دریای مدیترانه در سوریه» هشدار میدهند و میگویند که ایران پایگاههایی دریایی، هوایی و زمینی در سوریه هم برای خود برقرار میکند و حزبالله را نیز در سوریه تقویت میکند.
نگرانی اسرائیل زمانی تقویت شد که نیروهای همپیمان با ایران به منطقه بوکمال در مرز سوریه و عراق رسیدند و احتمال ایجاد دالانی از ایران به سواحل سوریه و یا تا چند کیلومتری خاک اسرائیل در بلندیهای جولان، که اسرائیل پیشاپیش از آن ابراز وحشت میکند، شدت گرفت.
معارضان سوری از فعالیت ایران و همپیمانانش در مناطقی مانند تل الشعر و تل الاحمر و تیپ نود، همگی در نزدیکی مرز با اسرائیل، خبر میدهند.
اسرائیل نسبت به قویتر شدن گروههای شیعی عراقی همپیمان با ایران نیز مانند النجباء که از رهگذر وحدت با ایران و حزبالله و رویدادهای صحنه داخلی عراق پرقدرت شدهاند، و از احتمال پیوستن آنها به حزبالله و همسو شدن با هدفهای ایران در منطقه، ابراز نگرانی عمیق میکند.
فارن پالیسی هم یادآور شده که نگرانی اسرائیل بویژه زمانی شدت گرفت که النجبا بخشی از نیروهای خود را با نام «تحریر الجولان» (آزادکنندههای جولان) معرفی کرد؛ اسرائیل نگران است که ایران به راحتی بتواند از خاک عراق به سوریه و تا به بندر طرطوس در آبهای ساحل مدیترانه برسد.
القدس العربی، روزنامه عربزبان چاپ لندن نیز به تازگی از طرح ایران برای کاهش جمعیت عربهای سنی میان دمشق با مرز لبنان و جایگزین کردن آنها با شیعیان داخلی و حتی خارجی طرفدار دمشق خبر داده بود.
از سوی دیگر، آتشبسی نیز که از میانه تیر ماه (اوائل ژوئیه امسال) با میانجیگری مستقیم آمریکا و روسیه به دست آمد، با عنوان بخشهای «کاهش تنش» در جنوب غرب سوریه و در نزدیکی اسرائیل، از نظر دولتمردان اسرائیلی خطرات را برای امنیت این کشور بیشتر کرده است.
رسانههای اسرائیل در هفتههای گذشته گزارش دادند که این کشور خواهان آن بوده که در این آتشبس تضمین شود که نیروهای ایرانی به ۶۰ کیلومتری مرز سوریه با اسرائیل نرسند اما نه آمریکا و نه روسیه چنین تضمینی ندادهاند.
اینها در حالی است که فارن پالیسی هم یادآور شده هرچند حملات سریع هوایی و سایر اقدامات نظامی منتسب به اسرائیل یکی از راهکارهای این کشور در مقابله با ایران و گروههای نیابتیاش در سوریه است، اما اسرائیل راهکار دومی را نیز دنبال میکند و آن ارسال کمکهای دارویی و غذایی و دادن برخی تسهیلات دیگر به گروههایی از معارضان سوری است.
فارن پالیسی میافزاید که این گروههای معارضان مانند فرسان الجولان که هنوز نیز بیشترین بخش از نواحی نزدیک مرز سوریه با اسرائیل را در دست دارند، از کمکهای اسرائیل بهرهمند میشوند، هر چند که شواهدی از ارسال جنگافزار اسرائیلی برای این معارضان در دست نیست.
ژنرال گادی آیزنکوت، فرمانده ارتش اسرائیل، به تازگی در مصاحبه با رسانههای کشورش به مناسبت سال نوی عبری به انگیزههای کمکرسانی به گروههایی از معارضان سوری و درمان مرزنشینهای سوری زخمی در بیمارستانهای اسرائیلی اشاره کرد و آن را اقدامی برای تقویت همکاری میان اسرائیل با مردم بومی در مقابله با خطرات امنیتی ناشی از ایران و حزبالله توصیف کرد.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل اواسط تابستان داغ امسال که محور سوریه، ایران، روسیه و حزبالله در حال کسب پیروزیهای بیشتر نظامی بود، ابتدا یوسی کهن رئیس موساد را با هیئتی راهی واشینگتن کرد و سپس خودش تا به بندر سوچی، گردشگاه تفریحی ولادیمیر پوتین رفت تا این «خطرات» برای اسرائیل را مطرح کند.
هرچند نتانیاهو پیشتر نیز گفته بود که «بر اساس تجربیات ما» آقای پوتین «گوش شنوایی» برای درک نیازهای امنیتی اسرائیل دارد و آنها را همواره رعایت کرده است، اما بعداً رسانههای اسرائیل فاش کردند که هم یوسی کهن در واشینگتن و هم نتانیاهو در سوچی پاسخهای چندان رضایتبخشی نگرفتهاند.
فارن پالیسی یادآور شده که ابراز نگرانی از خطرات فوری یکی از خصلتهای راهبردی فرهنگی اسرائیلیان است اما به این واقعیت نیز اشاره کرده که آمریکا مسائل منطقه را دقیقاً مانند اسرائیل نمیبیند و لذا اسرائیل به این باور رسیده که تنها و تنها باید بر توان خود تکیه کند.
همایش اخیر «ضد تروریسم» در هرتسلیا فرصت تازهای بود تا نشان دهد که مقامهای اسرائیل در اتاقهای فکری خود و در سطوح نظامی و سیاسی و نشستهای دولتی و در بحثهای رسانهای، منطقه را به چهار حوزه نفوذی تقسیم میکنند؛ ۱. ایران و اذنابش، ۲. اردوگاه نه چندان قوی حکومتهای عربی مخالف ایران (غیر از قطر) که عملاً همراه با گروه مصر و اردن و خود اسرائیل هستند، ۳. اردوگاه نیروهای سنی محافظهکار مانند ترکیه، قطر، حماس، اخوانالمسلمین و شورشیهای عرب سنی در سوریه، و ۴. شبکههای منطقهای جهادگرایان سلفی سنی و در صدر آنها داعش و القاعده.
اما مقامهای اسرائیل اذعان دارند که در اثرگذاری این چهار اردوگاه بر تغییر آرایش منطقهای، این ایران و همپیمانانش هستند که دست بالا را دارند و از توان بالقوه نیز برای تقویت هر چه بیشتر این فضا به سود خود برخوردارند.
فارن پالیسی هم نوشته است که هرچند دونالد ترامپ و اطرافیانش در ارزیابیهای اسرائیلی نسبت به چالشهای ناشی از بلندپروازیهای ایران شریک هستند اما آمریکا که بر مبارزه با داعش متمرکز شده، اقداماتی را تا حال، چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی، برای رویارویی با ایران در عرصههای سوریه، عراق و لبنان انجام نداده است.
ییسرائل کاتز، وزیر اطلاعات اسرائیل، به تازگی در همایش «ضد تروریسم» در هرتسلیا گفت که در جنگی جدید علیه اسرائیل، ایران و حزبالله میخواهند دهها هزار نیروی شیعی دیگر از سراسر جهان را به منطقه سرازیر کنند.
سخنان این دولتمرد عضو ارشد حزب حاکم لیکود بیراه نیست؛ حسن نصرالله دبیرکل حزبالله که بارها گفته است که «پول، اسلحه و همه چیز حزبالله از ایران میآید»، به تازگی با صراحت بیشتر تأکید کرده که جنگهای بعدی تنها میان حزبالله و اسرائیل نخواهد بود بلکه «دهها هزار نیروی دیگر» نیز در این «جهاد» مشارکت خواهند داشت.
اسرائیل راهکار سیاسی برای این رویارویی را از طریق مراجعههای پی در پی به میانجیگران بینالمللی باز گذاشته و در این راستا بود که نتانیاهو از فرصت حضور دو هفته پیش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد استفاده کرد و در دیدار با دونالد ترامپ و شمار دیگری از رهبران تلاش کرد آنها را با نگرانیهای اسرائیل همداستان کند.
روسها از شهریور ۱۳۹۴، سپتامبر ۲۰۱۵ در سوریه حضور نظامی دارند و عملاً هیچگاه با حملات منتسب به اسرائیل در سوریه مخالفت نکرده و تنها در یک مورد، سفیر اسرائیل در مسکو را فرا خواندند که آن نیز به نوشته رسانههای اسرائیل، اثری بر مناسبات اورشلیم- مسکو نداشت.
البته اسرائیل به تأیید کارشناسان بینالمللی در امور نظامی، نیروی قهریه خود را در منطقه بیرقیب میداند و از آنجا که همراهی لازم را از روسیه که سهل است از آمریکا نیز ندیده، از توان نظامیاش به استفاده بیشتری پرداخته است.
همزمان به نوشته فارن پالیسی، از آنجا که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه هیچ خصومت ایدئولوژیک با اسرائیل نداشته و حمایت خاصی نیز از تهران نشان نمیدهد، اسرائیل میخواهد روسها دست اسرائیل را در حملات در سوریه باز بگذارند.
در حالی که فارن پالیسی ارزیابی کرده که اسرائیل برای مقابله با ایران به جنگ در سوریه میرود، نظامیان اسرائیلی در ارزیابیهایی که به مناسبت سال نوی عبری و سالروز جنگ یوم کیپور به رسانههای کشورشان درز دادند، دوباره بر «خطرات جدی» ناشی از تقویت نظامی ایران در سوریه انگشت نهادند.
اما بر خلاف ارزیابیهای اسرائیلی و ارزیابی فارن پالیسی که روسیه دست اسرائیل را در سوریه برای حمله به هدفهای وابسته به ایران و حزبالله باز گذاشته است، تسنیم یکی از خبرگزاریهای نزدیک به سپاه پاسداران ایران در روزهای گذشته نوشته بود، «روسیه از تقویت نفوذ ایران در منطقه حمایت میکند».
تسنیم با تکیه بر تحلیلهای روزنامه روسی پراودا و روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال افزوده بود «در صورت وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل، روسیه بدون تردید طرف ایران را خواهد گرفت» زیرا «گسترش نفوذ ایران در کل منطقه خاورمیانه، نه تنها روسیه را نگران نکرده، بلکه به نفع مسکو است» و «اتحاد سیاسی- نظامی برای حمایت از دمشق» که در سالهای اخیر میان ایران و روسیه به وجود آمده «همچنان در حال گسترش و تقویت است».
تسنیم، که شنبه گذشته نیز موشکهای دوربرد ایران را «اسرائیلزن» توصیف کرده بود، در این تفسیر با طرح این پرسش که «آیا حملات اسرائیل در سوریه به رویارویی با ایران منجر میشود؟»، نوشته بود «امکان آغاز یک بازی خطرناک ژئوپلیتیکی بین اسرائیل و ایران بسیار افزایش یافته است».