علی ربیعی وزیر کار ایران میگوید تا پایان سال جاری فشار بر اقتصاد بیشتر شده و بر اثر تحریمهای تازه آمریکا یک میلیون شغل در ایران از بین خواهد رفت.
بنا به گفته مقامهای دولت، برای بهبود اقتصادی در ایران باید سالانه حدود ۵۰ میلیارد دلار جذب شود تا رشد اقتصادی بالا و پایدار محقق و بیکاری کاهش یابد و قدرت خرید و سطح معاش و معیشت بهتر شود. اینک با اجرابی شدن تحریمهای آمریکا به نظر میرسد، که رویای جذب سرمایه خارجی را باید برباد رفته تلقی کرد.
پیش از آنکه به پیامد تحریمها در بازار کار ایران پرداخته و تصویری هر چند اجمالی و مبهم را از تأثیر تحریمها بر را ترسیم کنیم، بد نیست که به وضعیت بیکاری در شرایط فعلی ایران پرداخته شود. بنا به تازهترین گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری افراد ۱۰ ساله و بالاتر در بهار سال جاری ۱۲.۱ درصد بوده است که نسبت به فصل مشابه سال گذشته نیم درصد کاهش نشان میدهد.
بدین ترتیب شمار بیکاران در این فصل به بیش از سه ملیون و ۳۰۰ هزار نفر رسید. این آمار بیکاری فصل نخست سال شامل و کامل و دقیق نیست، چون بر نمونهبرداری محدود آماری استوار است و همچنین کسانی که حداقل یک ساعت در هفته کار داشتهاند هم به عنوان شاغل تعریف میشود.
بنابراین تخمین نرخ بیکاری کل شامل بیکاران کامل و ناقص حدود ۲۰ درصد شاید چندان عجیب نباشد. البته باید توجه داشت که آمار مربوط به زمانی است که روابط اقتصادی ایران با جهان در سایه اجرایی شدن برجام هنوز برقرار بوده و در این دوره صدور نفت خام به بازار جهانی و واردات نیز رکوردی را به ثبت رسانده است. همچنین علیرغم اینکه آماری از نرخ رشد اقتصادی به طور رسمی منتشر نشده اما تخمینها به رشد مثبت اشاره دارد.
بیکاری در ایران چه ویژگیهایی دارد؟
بیکاری در ایران ساختاری است و دلیل مهم آن ساختار برونزا، درونگرا و رانتی اقتصاد ایران و همچنین غیررقابتی بودن آن است که ظرفیت ناچیزی برای کارآفرینی دارد. اقتصاد ایران از نظر ظرفیت ایجاد شغل بسیار ناتوان است، به طوری که همزمان با مشاغلی ایجاد میشود، مشاغلی هم از بین میرود، چه صنایع ایران فرسوده و غیررقابتی بوده و همچنین غالب مشاغلی هم که در آن ایجاد میشود در بخش خدمات است و ناپایدارند.
در مقایسه بینالمللی، کشورهایی در رتبه بالای اشتغالزایی قرار دارند که بازارهای صادراتی آنها گسترده میشود و صنایع نو جایگزین صنایع سنتی و قدیمی میشود. بنابراین هر تحریمی این ساختار ساختار برونزا و درونگرا و رانتی به شدت بر نرخ اشتغال و بیکاری مؤثر خواهد بود.
تأثیر تحریمهای آمریکا بر اشتغال در ایران
نخستین شوکها و تکانههای روانی-اقتصادی ناشی از خروج آمریکا از برجام و انتشار اخبار مربوط به تحریمها را بر نرخ اشتغال بیکاری در فصل تابستان ظاهر شده است. اما از آنجا که نرخ اشتغال و بیکاری در تابستان سال جاری منتشر نشده، نمیتوان تخمین دقیقی از آن عرضه کرد. با این وجود، توقف فعالیت بنگاههای ایرانی و یا خروج بنگاههای خارجی و فرار سرمایه داخلی از ایران قطعاً دارای اثراتی در بازار کار بوده است.
با آغاز تحریمها اثر واقعی آنها بر بازار کار خود را نشان میدهد، چرا که تحریمها گردش سرمایه و هم چنین سرمایهگذاری اعم از بلند و کوتاه مدت و بالتبع نرخ رشد را کاهش میدهد. همچنین با اجرایی شدن تحریمها که صادرات ایران اعم از نفت و همچنین واردات مواد خام، واسطه و فنآوری دچار اختلال خواهد شد.
طبیعی است اگر تحریمها و اگر بر واردات کالای واسطه و نیمساخته تأثیر بگذارد، فروش و فعالیت واحدهای اقتصادی را کاهش داده و این واحدها برای بقای خود باید نیروی کارشان را کاهش دهند و این بر نرخ اشتغال این واحدها تأثیر منفی خواهد گذاشت. افزایش بیکاری از بنگاه و یک صنعت به معنای افزایش بیکاری برای بنگاهها و صنایع دیگری است که دارای داد و ستد متقابل با یکدیگرند. با گسترش بیکاری و افزایش آن میانگین قدرت خرید و همچنین سطح تقاضای عمومی هم کاهش یافته بیکاری به کل جامعه تسری مییابد و به اصطلاح بیکاری، بیکاری میآورد.
پیامدهای از بین رفتن یک میلیون شغل آنهم برای خانوارها چیست؟
پیامدهای از بین رفتن شغل پیچیده و چندسویه است. بنابراین افزایش بیکاری در خلأ صورت نمیگیرد و با دهها متغیر دیگر اقتصادی در تعامل است. برای مثال در شرایط خاص ایران و در سایه تحریمهای جدید آمریکا، از بین رفتن مشاغل مقارن یک تورم افسار گسیخته است که بنا به گفته برخی از مقامها بیش از ۲۵ درصد و در خصوص مواد خوراکی ۱۰۰ درصد خواهد بود.
پیامد چنین امری گسترش فلاکت و فقر خانوار است. اما همزمان با این فرایند دو بازیگر اقتصادی دیگر یعنی بنگاه و دولت هم آسیب جدی خواهند دید.