در روزهای باقیمانده به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، فضای شهر تهران بسیار آرام به نظر میرسد و بهجز پوسترهای ابراهیم رئیسی، برخلاف رأیگيریهای دورههای گذشته، هیچ اثری از تحرک انتخاباتی و اجتماعات بزرگ و پرشوری که قبلاً برگزار میشد، دیده نمیشود.
خبرگزاری آسوشیتدپرس از خلال گفتوگو با تعدادی از شهروندان تهرانی سعی کرده است نگرانیها و امیدهای مردم را منعکس کند. هرچند مردم ایران در مورد رأی دادن و چگونه رأی دادن اختلافنظر دارند، ولی در مورد نارضایتی عمیق از وضعیت موجود و آرزوی بهبود آیندهٔ کشور اتفاقنظر دارند.
در عین حال، در آستانهٔ انتخابات ریاستجمهوری در ایران، بسیاری نگراناند که برگزاری آن فقط تأکیدی دیگر بر ناتوانی مردم در مشارکت در سرنوشت سیاسی کشور باشد.
دور دوم ریاستجمهوری حسن روحانی که یکی از محورهای اصلی آن بهبود وضع اقتصادی کشور بود، عمدتاً بهدلیل بنبست در اجرای برجام عملاً به شکست انجامید. برخی کارشناسان میگویند با وجود تداوم مذاکرات برای احیای برجام با هدف بازگشت ایران و آمریکا به این توافق، عدم موفقیت حسن روحانی که با پرچم اعتدال به مقام ریاستجمهوری رسید، تا حدی زمینه را برای برتری تندروها فراهم کرده است.
شورای نگهبان فقط صلاحیت هفت نامزد را تأیید کرده و همهٔ نامزدهای اصلاحطلب و دیگر متحدان آقای روحانی رد صلاحیت شدهاند. تصور عمومی بر این است که ابراهیم رئیسی، رئیس تندروِ قوه قضائیه و یکی از نزدیکان و افراد مورد اعتماد آیتالله خامنهای، بیشترین شانس پیروزی را دارد.
در شرایطی که ایران هنوز با همهگیری ویروس کرونا دستوپنجه نرم میکند، از نظر بینالمللی در انزوا قرارد دارد و با پیامدهای اقتصادی تحریمهای آمریکا از جمله گرانی و تورم شدید روبهروست، فضای غالب در میان واجدان شرکت در انتخابات بیاعتنایی به انتخابات است.
درصد اندکی از مردم امیدوارند که این رأیگیری فضا و احساس بحران در کشور را کاهش دهد. برخی میگویند به دلیل شعارهای ابراهیم رئیسی در زمینه مبارزه با فساد مالی و یا به دلیل اعتراض به ناکامیهای دولت حسن روحانی به نامزد اصلی جناح تندرو رأی خواهند داد.
برخی دیگر هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفتهاند و یا طرفدار تحریم انتخابات هستند چون برای بهبود وضعیت کشور و بهبود زندگی خود دیگر به حکومت اعتماد ندارند.
معصومه افتخاری، یک زن ۳۰ ساله و باردار، در بازار بزرگ تهران به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «من مناظرههای تلویزیونی نامزدها را تماشا کردم، ولی هیچیک از آنها راهحلهای واقعی ارائه ندادند.» او با حیرت به قیمتهای سرسامآور لباس نوزاد اشاره میکند و سپس میافزاید: «مناظرهها من را واقعاً ناامید کرده و در حال حاضر نمیتوانم بگویم به کدامیک از نامزدها گرایش دارم. هیچکدام را قبول ندارم.»
فتانه رکابی، حسابدار ۲۹ ساله، نیز که بهشدت نگران سقوط اقتصادی کشور است، هیچیک از نامزدها را قبول ندارد. او میگوید: «نمیدانم در آینده چه وضعیتی پیش میآید و برای همین به هیچیک از نامزدها اعتماد ندارم. اگر وضعیت بدتر از این بشود، مردم راه نجاتی نخواهند داشت.»
ساسان غفوری، ۲۹ ساله که در رشته تکنسین آزمایشگاه تحصیل میکند ولی فعلاً برای امرار معاش در یک مرکز خرید تهران لباس میفروشد، میگوید از شدت کار بسیار خسته و از سیستم انتخاباتی کاملاً ناامید است چون هیچکس به وعدههای خود عمل نمیکند. او اضافه میکند: «من هر روز هفته از ساعت ۹ صبح تا ۹ شب کار میکنم و برای تحصیل و تفریح هیچ فرصتی ندارم. اين زندگی چه معنایی دارد؟ در این شرایط نمیتوانم به هیچیک از آرزوهایم فکر کنم.»
کسانی که به پیروزی ابراهیم رئیسی امید بستهاند، میگویند تمام پسانداز آنها به دلیل سقوط بیسابقهٔ ارزش ریال در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی بر باد رفته و امیدوارند که با روی کار آمدن فرد دیگری وضعیت اقتصادی کشور بهبود یابد.
علی مؤمنی، حسابدار ۳۷ ساله در یک مرکز خرید سطح بالا در غرب تهران، میگوید: «دولت حسن روحانی پر از ناامیدی و ناکارآمدی بود. من به دلیل شغلم با امور مالی سر و کار دارم و از مشکلات اقتصادی که مردم هر روز با آن روبهرو هستند، بهخوبی خبر دارم.» او اضافه میکند که به ابراهیم رئیسی رأی خواهد داد و امیدوار است که با به خدمت گرفتن مشاوران اقتصادی توانمند بتواند وضع کشور را بهبود دهد.
لقمان کریمی، باربر ۵۰ ساله که با چرخدستی خود در بازار شلوغ تهران جنس جابهجا میکند، میگوید به ابراهیم رئیسی رأی خواهد داد، نه بهخاطر شعارها و وعدههای بزرگش بلکه به دلیل اقدامات مشخصی که در تمام ریاست قوه قضائیه انجام داده است.
او ادامه میدهد: «ابراهیم رئیسی تعداد زیادی از کارخانجات ورشکسته را دوباره به کار انداخته است. کدامیک از رؤسای قبلی قوه قضائیه چنین کاری کردهاند؟ هیچکدام از آنها چنین کارهای خوبی انجام ندادهاند. چرا مردم ایران باید دچار این گرانی سرسامآور باشند؟ چرا مردم ایران برای تخممرغ و یا مرغ باید در صف بایستند؟»
هرچند مردم ایران در مورد رأی دادن و چگونه رأی دادن اختلافنظر دارند، ولی در مورد نارضایتی عمیق از وضعیت موجود و آرزوی بهبود آیندهٔ کشور اتفاقنظر دارند.
از نگاه برخی، آیندهٔ بهتر در گرو بازگشت به برجام و سالهای امیدواری به بهبود رابطه با جامعهٔ جهانی و جلب سرمایهگذاریهای خارجی است، یعنی سالهای قبل از خروج یکجانبهٔ آمریکا از این توافق و ازسرگیری تحریمها.
نسرین حسنی، خیاط ۳۴ ساله در یک مرکز خرید در تهران، میگوید:«اکنون به نقطهای رسیدهایم که آرزو میکنیم ای کاش میشد پنج یا شش سال به عقب بازگشت حتی اگر به این قیمت باشد که هیچ بهبود خاصی صورت نگیرد.»
برخی از رد صلاحیت محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران، ابراز تأسف میکنند. با وجود آنکه دوران ریاستجمهوری او با تشدید تحریمها و افول وضعیت اقتصادی ایران همراه بود، ولی بهگفتهٔ این افراد، آقای احمدینژاد تداعیکنندهٔ نوعی دلتنگی برای گذشته است.
بسیاری از مردم میگویند فارغ از اینکه نتیجهٔ این انتخابات چه باشد، آرزوی اصلی آنها بدل شدن ایران به یک «کشور عادی» است؛ کشوری که زیر تحریم نباشد و در هراس از جنگ و یا محاصره و انزوا زندگی نکند.
انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ به نوعی زمینه را برای مذاکرات دیپلماتیک با جامعهٔ جهانی، حدی از گشایش در فضای فرهنگی و امیدواری مردم فراهم کرد. ولی سیاستمداران میانهرو هشدار میدهند که در صورت پیروزی ابراهیم رئیسی چنین فضایی ایجاد نخواهد شد.
فتانه رکابی، حسابدار ۲۹ ساله، میگوید: «تنها خواستهٔ من این است که رئیسجمهور آینده با کشورهای دیگر درنیفتد و دیگران نیز با ایران درنیفتند. ما واقعاً کلافه شدهایم. سزاوار چنین زندگی دشوار و پرمصیبت و ناخوشایندی نيستیم.»
این احساس تیرهوتار از زندگی در ایران باعث شده که در سالهای اخیر نیز چند صدهزار نفر دیگر در آرزوی یک زندگی بهتر از ایران مهاجرت کنند.
نسرین حسنی، خیاط ۳۴ ساله که هنوز در مورد شرکت در انتخابات مطمئن نیست، میگوید: «آنهایی که امکانش را دارند، از ایران میروند. بسیاری از دوستان من مهاجرت کرده و یا به فکر مهاجرت هستند. امیدوارم اوضاع بهتر بشود تا مردم رغبت کنند در ایران بمانند.»