لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۰۳

دیدگاه‌ها- حمایت از تولید داخلی در ایران ممکن است؟


آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در آغاز سال ۱۳۹۷ هم به مانند سال‌های گذشته شعاری جدید برای سال پیش رو تعیین کرد. این شعار در سال‌های اخیر اقتصادی بوده است.

رهبر جمهوری اسلامی در نخستین دقایق پس از تحویل سال ۹۷ گفت که مسئله اصلی سال جدید مانند سال‌های گذشته مسئله «اقتصاد و معیشت مردم» است.

او سال ۹۷ را «سال حمایت از کالای ایرانی» نامید و گفت اگر تولید ملی با همت و پیگیری همگانی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات معیشتی مردم و مسائل اشتغال و سرمایه‌گذاری حل خواهد شد و آسیب‌های اجتماعی به‌گفته او کاهش زیادی خواهد یافت.

در نخستین واکنش به سخنان رهبر ایران، اسحاق جهانگیری، معاون رئیس‌جمهوری اعلام کرد هیچ دستگاه دولتی حق خرید کالاهای خارجی با بودجه دولتی را ندارد.

رهبر جمهوری اسلامی سال ۱۳۹۱ را هم «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نامیده بود. تاکید آیت‌الله خامنه‌ای بر موضوع اقتصاد در حالی است که برخی از صاحب‌نظران فعالیت‌ نهادهای اقتصادی و نظامی زیر نظر او را از جمله مشکلات اقتصاد ایران می‌دانند.

در برنامه دیدگاه‌های این هفته به موضوع حمایت از تولید داخلی پرداختیم و با حضور دو کارشناس این پرسش را مطرح کردم که آیا اساسا حمایت از تولید داخلی در ایران امکان‌پذیر است؟

مهمانان این هفته کامران دادخواه، استاد دانشگاه و اقتصاددان در بوستون آمریکا و احمد علوی، استاد دانشگاه و اقتصاددان در سوئد هستند.

دیدگاه ها- حمایت از تولید داخلی در ایران ممکن است؟
please wait

No media source currently available

0:00 0:20:47 0:00
لینک مستقیم

آقای دادخواه، همه صحبت‌های آقای خامنه‌ای را شنیده‌ایم. شما چقدر موافق صحبت‌های ایشان هستید؟ چقدر فکر می‌کنید باید از تولیدات داخلی حمایت شود؟

حرف‌هایی که آقای خامنه‌ای زده و به طور کلی رهبران ایران می‌زنند به درد خودشان می‌خورد، هیچ ارزشی ندارد. بنابراین آنچه که من صحبت می‌کنم، صحبتِ حرف‌های ایشان نیست. این رهبران ایران همان‌هایی بودند که می‌خواستند آب را در ایران مجانی کنند، برق را مجانی کنند، اتوبوس را مجانی کنند، حتی آقای احمدی‌نژاد که آن بلاها را سر مملکت آورد، حالا صحبت از آزادی می‌کند و غیره. بنابراین من راجع به حرف‌های ایشان صحبتی ندارم.

ولی واقعیت این است که یک دولت باید از تولیدات داخلی و از اقتصاد داخلی حمایت کند. ولی این حمایت مفهوم بسیار مشخصی دارد: شماره یک، باید امنیت برقرار باشد، امکان رقابت، امکان نوآوری، امکان سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد. افراد آزاد باشند، انتخاب کنند و کارها را پیش ببرند. دوم، حمایت به این معناست که اجازه ندهند کالاهای خارجی بیاید و در حالت غیر مساعدی رقابت بکند. این چطور انجام می‌شود؟ یکی این است که با پایین نگه داشتن ارزش دلار فرضا، یعنی به طور مصنوعی ارزش ریال را بالا نگه داشتن، دولت به کشورهای خارجی، به تولیدکنندگان خارجی، یارانه می‌پردازد. الان با پایین نگه‌داشتن قیمت دلار این امکان هست که «برادران قاچاقچی»، این دلارهای نفتی را بگیرند و ببرند در خارج و کالاهای بنجل چینی را وارد کنند و کل اقتصاد ایران را پر کنند از آنها. بنابراین، آن موقعی که صحبت این را می‌کنیم، [ضرورتش] این است که امکان اینکه کالا از کشورهای خارجی به طور بی‌رویه وارد بشود، جلوش گرفته بشود و یارانه از طریق پایین نگه‌داشتن ارزش دلار انجام نشود. شما ملاحظه کنید، چین برای اینکه بتواند اقتصادش را پیش ببرد، قیمت یوآن را به طور کلی پایین نگه می‌دارد و صدای اروپا و آمریکا و غیره سر این ماجرا درآمده. در حالی که ایران درست بر عکسش را [اجرا] می‌کند.

مسئله آخری که می‌خواهم عرض کنم این است که اگر بخواهیم اقتصاد قدرتمند داشته باشیم، فساد نبایستی وجود داشته باشد. اگر این امکانش باشد که با پول دادن به این و آن، یا در یک کارهایی مثل تولیدات سپاه یا آستان قدس این یا آستان قدس آن، به هر پولی برسیم، دیگر چه احتیاجی هست کسی ریسک بکند و سرمایه‌گذاری کند و کارهایی انجام بدهد؟

و آخرین مطلب شاید، یک نکته دیگر هم اضافه کنم، که خیلی مهم است. دولت اگر واقعا می‌خواهد از تولید داخلی حمایت کند، مهم این است که زیربنای خوبی را ایجاد کند، از نظر راهها، از نظر ارتباطات، و از نظر ارتباط با کشورهای دیگر. اگر شما برگردید به چهل سال گذشته نگاه کنید، در تمام این مراحل، جمهوری اسلامی بر سر اقتصاد ایران زده و اقتصادی که امروز می‌توانست یکی از اقتصادهای برتر دنیا، یکی از پانزده، بیست اقتصاد برتر دنیا باشد، به این روز فلاکت‌بار افتاده.

اجازه بدهید همین سوال را از آقای علوی هم بپرسیم. شما چقدر با حرف‌های آقای دادخواه موافق هستید؟ آیا موافقید با حمایت از تولید داخلی در ایران یا خیر؟

خب، البته مطالبی را که همکار گرامی من مطرح کردند، مطالبی است که مقبول بسیاری یا همه اقتصاددان‌هاست. یعنی باید مکانیزم‌هایی واقعی ایجاد شود، یک شرط‌هایی در اقتصاد ایران ایجاد شود که بتوان به طور واقعی اقتصاد ایران را تولیدمحور کرد و البته با شعار نمی‌شود کار کرد و از قضا نهادهایی که تحت مدیریت خود آقای خامنه‌ای هستند، مثل قوه قضاییه یا بنیاد مستضعفان یا ستاد اجرایی فرمان امام، باید دید آنها تا الان چه کار کرده‌اند که ایشان الان دارد شعار تولیدی شدن اقتصاد ایران را می‌دهد. بعد باید توجه داشت که این شعار، شعار تازه‌ای نیست.

در دوره مدرن ایران که شاید به صدسال اخیر برسد، این شعار مطرح بوده و البته دولت‌ها در اجرای آن موفق نبوده‌اند. چرا؟ به خاطر این که همین است مسئله. یعنی اینکه دولت‌ها یا روسای دولت‌ها شعارش را می‌داده‌اند، اما حاضر نبوده‌اند به آن شرایطی گردن بگذارند که شرط لازم و شرایط کافی برای تولیدمحور کردن اقتصاد، تلقی می‌شود. آقای خامنه‌ای اگر علاقه دارد اقتصاد ایران تولیدی بشود، باید در ابتدا دانست که مفهوم تولیدی شدن در دوره و زمانه ما با مفهوم تولیدی شدن در صد سال گذشته فرق دارد. البته باید تاکید کرد که تولیدی شدن با انگیزه خارجی‌ستیزی یا شوونیزم ملی یا شوونیزم مذهبی امکان‌ناپذیر است. تولیدی شدن زمانی میسر است که مسئله افزایش سطح زندگی افراد در داخل کشور و شهروندان مطرح باشد، بهبود مصرف مطرح باشد، و البته در چارچوب منافع مردم ایران.

از ایشان باید پرسید خب، اقتصاد ایران تولیدی بشود، اما در چارچوب منافع کدام گروه اجتماعی؟ در چارچوب منافع دولت یا فرضا بیت رهبری، یا مردم؟ اگر قرار بر این است که چنان شود، یعنی این تولید در چارچوب منافع مردم انجام بشود، ابتدا باید رانت‌زدایی شود از اقتصاد ایران. البته بسیاری از نهادهایی که تحت مدیریت ایشان است، مسئولیت و کارکرد خودشان، توزیع رانت است. و البته نظامی‌زدایی. آیا ایشان حاضر است گردن بگذارد بر این که اقتصاد ایران نظامی‌زدایی شود؟

بسیاری از نهادهایی که تحت مدیریت رهبر ایران است، مسئولیت و کارکرد خودشان، توزیع رانت است. و البته نظامی‌زدایی. آیا ایشان حاضر است گردن بگذارد بر اینکه اقتصاد ایران نظامی‌زدایی شود؟
احمد علوی

دوم اینکه تصدی‌گری دولت کاهش پیدا کند و همچنین باید سرمایه‌گذاری به جای اینکه صرف ماجراجویی بین‌المللی شود، صرف تحقیق، پژوهش و توسعه بشود. و افزون بر این، یکی از شرط‌های دیگر تولیدی شدن اقتصاد ایران این است که تنش‌زدایی بشود در عرصه بین‌المللی، که اقتصاد ایران بتواند خارج از چارچوب‌های ایدئولوژیک و سیاسی که مدنظر ایشان است، فعال باشد. چرا؟ برای اینکه اقتصاد تولیدی بشود این شرایط را لازم داریم. افزون بر این، اقتصاد ایران، اقتصاد دوره مصدق نیست که بشود با فرضا مسائل ملی‌گرایی یا تحریک احساسات، آن را تولیدی و داخلی‌اش کرد؛ بلکه باید با توجه به مزیت نسبی بین‌المللی و با توجه به توانمندی‌ها [تولیدی شود]. اقتصاد هیچ کشوری نمی‌تواند بر اساس شعارهایی که داده می‌شود، کاملا خودکفا شود و بر اساس خارجی‌ستیزی یا بیگانه‌ستیزی سازماندهی شود که تولیدی بشود. بنابراین، خلاصه کنم، [برای تولیدی شدن آن] شرایطی لازم است که این شرایط در دسترس نیست، از قضا خود بیت رهبری و خود ایشان، از موانع تولیدی شدن اقتصادند.

آقای دادخواه، آقای علوی اشاره کردند به بحث نظامیان و گفتند باید نظامی‌زدایی بشود. شما خودتان هم در صحبت‌هایتان [به این موضوع] اشاره کردید. می‌دانیم که سپاه در اکثر قراردادهای اقتصادی نقش دارد، رانت بزرگی در این زمینه دارد. فکر می‌کنید چاره‌اش چیست؟ امکان دارد سپاه دستش از قراردادهای اقتصادی کوتاه بشود؟

ملاحظه بفرمایید، همان‌طور که خیلی از افراد گفته‌اند، حتی آقای روحانی هم این را گفته، اینها برادرانی هستند که هم پول دارند هم می‌توانند افراد را توقیف کنند، هم اسلحه دست‌شان است. در نتیجه اقتصادی که ایجاد شده است، اقتصادی مافیایی است. و به حالت عادی، امکان اینکه این درست بشود وجود ندارد. به خصوص برای اینکه کسانی که در قدرت هستند، کسانی که فرماندهی و رهبری دارند، اینها منافع‌شان وابسته به این است. اینها دارند جیب خودشان را و قوم و خویش‌شان را و آقازاده‌های‌شان را پر می‌کنند. در ظاهر حرفی زده می‌شود، می‌گویند اگر می‌خواهید معالجه بشوید بروید به آستان قدس. ولی وقتی خودشان مریض می‌شوند بلافاصله می‌روند در آلمان معالجه کنند. بنابراین یکسری حرف‌هایی زده می‌شود. با توجه به اینکه سپاه اسلحه دستش است، و قدرت دارد و در جاهای مختلف نفوذ کرده، این کار به سادگی امکان‌پذیر نیست. واقعیت این است که تنها امکانی که وجود دارد، این است که اگر جنگی بشود، اگر فروپاشی عظیمی ایجاد بشود، مسائل به ترتیب دیگری حل بشود. وگرنه این ادامه خواهد داشت. ما می‌توانیم نگاه کنیم به کشورهای دیگر، به شوروی سابق. آن جنایت‌ها را مرتکب شدند. بعد هم وقتی دستگاه سقوط کرد دوباره پوتین آمد و آن قضایا را درست کرد. آلمان مثال دیگری است. ولی آلمان شکست عظیمی خورد و بعد از جنگ دوم [جهانی]، اِرهارت اقتصاد آلمان را بر یک پایه و اساس دیگری درست کرد. بنابراین اگر من بخواهم پیش‌بینی بکنم، امکان اینکه در حال عادی سپاه از این منافعی که دارد دست بردارد، وجود ندارد.مگر این که ماجرای عظیمی خارج از قدرت سپاه اتفاق بیفتد که این کارها درست بشود.

آقای علوی، به بحث سپاه اشاره کردید. بحث دیگر، تحریم‌هاست. سال‌ها ایران تحریم بوده و این اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده. می‌توانید برای‌مان از تاثیر این تحریم‌ها بگویید؟

این تحریم‌ها چیز جدیدی نبوده و به هرحال ریشه‌های آن غالبا سیاسی است. و این انگیزه حاکمیت ایران برای صادرات انقلاب است که از اول مطرح بوده و باعث شد که یک جنگ ایجاد بشود، جنگی که اگر بشود با اینها کسی خصوصی صحبت کند، الان گمان نمی‌کنم کسی دفاع کند. بعد از آن، سرکوب نیروهای داخلی است. این تنش‌های داخلی یکی از عوامل فرار سرمایه است و ناتوانی در جذب سرمایه.

به جز این تنش‌های داخلی که داشته‌ایم و هنوز هم کم‌وبیش وجود دارد، تنش‌های خارجی هم داشته‌ایم. به هرحال مسئله این بوده که اینها می‌خواسته‌اند نوعی از شیعه‌گری وِلایی را صادر کنند، به کشورهای منطقه یا حتی کشورهای آفریقایی. این البته محدود به دولت‌های آن‌ها نیست، محدود به جامعه جهانی هم نیست که در زمانه ما، دوباره بر طبل فرقه‌گرایی کوبیده بشود. چرا که تجربه فرقه‌گرایی نشان می‌دهد که فرقه‌گرایی با توسعه، پیشرفت، افزایش سطح زندگی و بهبود مصرف مصرف‌کنندگان سازگاری ندارد. این تنش‌ها همان‌طور که گفتم باعث فرار سرمایه و ناتوانی در جذب سرمایه شده و حتی به تحریم‌ و انزوای بیشتر ایران انجامید. تمام اینها شرایطی بوده که فراهم شده تا اقتصاد ایران از یک اقتصاد معمولی که هدف آن افزایش و بهبود سطح زندگی، افزایش درآمد سرانه و اشتغال و رشد اقتصادی است، به تقویت نیروی نظامی مصروف شود.

ما الان در ایران شاهد دو دیوانسالاری هستیم: یکی دیوانسالاری نهاد ولی‌فقیه، که در شهرها، فرضا امام جمعه‌ها و افراد وابسته به آنها هستند، و دوم، نیروی نظامی. هیچ کشوری نمی‌تواند با دو بوروکراسی، با دو دیوانسالاری و دو نیروی نظامی، به شکل بهینه امکاناتش را تخصیص بدهد به تولیدی کردن. و هیچ کشوری نمی‌تواند با ایجاد تنش داخلی و بیرونی که باعث فرار سرمایه و ناتوانی در جذب سرمایه می‌شود، بر تولیدی بودن تاکید کند. کما اینکه ما مثال کره جنوبی را داریم، حتی مثال سوئد را داریم. یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی در سوئد، عدم دخالت در جنگ جهانی اول و دوم بوده. اقتصاددان‌های سوئدی همه بر این نظر تاکید دارند. حتی کشورهای دیگر. چون اقتصاد جنگ هدفش چیزی است و اقتصاد معمولی -که هدفش رفاه عمومی است، چیز دیگری است. این تنشها البته باعث انزوای ایران شده و ما الان در سال‌جاری، در سال نو هم زمزمه تحریم‌های جدیدی می‌شنویم. خب با توجه به این ماجراجویی بین‌المللی، با توجه به این انگیزه که این شیعه‌گری ولایی به سایر کشورها صادر بشود، و [با توجه به] این تنش داخلی و بین‌المللی، تولیدکننده داخلی چه طور می‌تواند همّ خودش را مصروف بهبود کیفیت تولید یا وارد شدن به بازارهای بین‌المللی کند؟ عملا اقتصاد ایران یک اقتصاد منزوی است و بنابراین این شرطی که من پیش از این هم گفتم، فراهم نیست برای اینکه تولیدی بشود و از قضا اینجا یک تناقضی در گفته‌های آقای خامنه‌ای دیده می‌شود، و آن هم این است که از طرفی بر صادرکردن انقلاب و بر آمریکایی‌ستیزی و غرب‌ستیزی تاکید دارد و از طرف دیگر [اقتصاد] تولیدی می‌خواهد. ما در هیچ جای دنیا به شکل تجربی شاهدی نداریم که بشود این اقتصاد را تولیدی کرد، از منظر نظری هم نمی‌شود دلیلی آورد بر اینکه چنین اقتصادی با این کشمکش داخلی و بیرونی بتواند راه تولیدی شدن را بپیماید.

ما امروز نمی‌توانیم فرض کنیم که یک ایلی هستیم و دور ایل را هم دیوار کشیده‌ایم و می‌خواهیم همان جا زندگی کنیم. دنیا، دنیایی یگانه است و بایستی در ارتباط باشیم. اگر اقتصاد ایران بخواهد پیشرفت داشته باشد، بایستی با کشورهای دیگر رابطه داشته باشد و امکان صادرات وجود داشته باشد.
کامران دادخواه

آقای دادخواه، ایران جزو تجارت آزاد نیست و تجارت آزاد ندارد. چه قدر این مسئله می‌تواند در وضعیت کیفیت کالاها و این تولید داخلی که داریم، موثر باشد؟

این بسیار به ضرر ایران است. همان طوری که گفتم ما امروز نمی‌توانیم فرض کنیم که یک ایلی هستیم و دور ایل را هم دیوار کشیده‌ایم و می‌خواهیم همان جا زندگی کنیم. دنیا، دنیایی یگانه است و بایستی در ارتباط باشیم. اگر اقتصاد ایران بخواهد پیشرفت داشته باشد، بایستی با کشورهای دیگر رابطه داشته باشد و امکان صادرات وجود داشته باشد، امکان گرفتن تکنولوژی وجود داشته باشد. بنا براین همه این تحریم‌ها و غیره و ذلک، باعث عقب‌ماندگی اقتصاد ایران شده. ولی مسئله عبارت از این است که کسانی که تصمیم‌گیرنده هستند، همین وضعیت را می‌خواهند. آنها آنچه مورد علاقه‌شان است، این است که ایران تحریم باشد. ایران از دنیا جدا باشد و آنها بتوانند کارهایی را که می‌خواهند انجام بدهند. در نتیجه هر وقت هم قدمی مثبت برداشته می‌شود، می آیند و سنگ می‌اندازند. به عنوان مثال، وقتی برجام مورد قبول واقع شد، این امکان وجود داشت که بسیاری مشکلات حل بشود. دولت ایران دائما می‌گوید می‌خواهیم اینجا را نابود کنیم، می‌خواهیم آنجا را آن‌چنان بکنیم! اینها باعث می‌شود یک حالت دشمنی و دعوا برقرار شود. و همین، این امکان را می‌دهد که بسیاری از این افراد، پشت پرده بروند کالاهای بنجل چینی یا کالاهای دیگر را وارد کنند و اقتصاد ایران را نابود کنند. بنابراین آنچه می‌خواهم عرض کنم این است که بسیاری از کسانی که در قدرت هستند، نمی‌خواهند مسائل اقتصادی ایران حل بشود. آنها دنبال این هستند که مملکت را همین طور نگه دارند تا بتوانند از منافع‌شان حمایت کنند. در نتیجه راه‌حلی وجود ندارد. نمی‌دانم چطور ممکن است تغییر اساسی ایجاد شود، که آن وقت اقتصاد ایران بر اساس تولید، سرمایه‌گذاری، نوآوری و تکنولوژی باشد و همین طور با دنیا رابطه داشته باشد که بتواند کالایش را صادر بکند و چیزهایی را که می‌خواهد از دنیا، بدست بیاورد. ولی باز عرض می‌کنم آن کسانی که امروز در قدرت هستند، نمی‌خواهند که این ماجرا انجام بشود و اگر یک قدم هم برداشته شود، به عنوان مثال همین برجام، شروع کردند به مسائل موشکی و می‌خواهیم این و آن را نابود بکنیم... نکته آخر هم که عرض کنم این است که خیلی حرف‌ها زده شده ولی کسانی را که می‌گویند دوست ما هستند واقعا دشمن ایران بودند. می‌گویند می‌خواهیم از فلسطینی‌ها حمایت کنیم. مگر فلسطینی‌ها همراه صدام حسین نمی‌جنگیدند؟ در مورد آمریکا خیلی حرف‌ها می‌زنند اما راستش را بگویم، بسیاری حرف‌ها که در مورد آمریکا زده شده دروغ است. آمریکا می‌توانست دوست خوبی برای ایران باشد و می‌توانست این امکان را بدهد که ایران اقتصاد بسیار خوبی داشته باشد. ولی کسانی هستند که نمی‌خواهند این ماجرا انجام بشود.

آقای دادخواه متشکرم. فرصت زیادی نمانده. اگر ممکن است می‌خواستم یک جمع‌بندی داشته باشیم... آقای علوی. شما فکر می‌کنید با این راهی که ایران می‌رود، و با توجه به صحبت‌هایی که کردیم، تولید داخلی به کجا می‌رود؟

ببینید، تولید داخلی لازمه‌اش رشد پایدار اقتصادی است و این هم خودش مشروط به این است که سرمایه خارجی و داخلی جذب بشود، در ایران بماند، و منابع، صرف توسعه و تحقیق بشود، برای اینکه نوآوری بشود و کارآفرینی ایجاد شود. شرایطی که الان وجود دارد، نه به گفته من، بلکه به گفته منابع گوناگون، شرکت‌ها و موسسات بین‌المللی، [امکانش] وجود ندارد. و اِلا سرمایه‌گذاران خارجی خیلی علاقه [به برقراری ارتباط] داشتند. بعد از برجام، بارها صدها گروه و صدها هیات خارجی به ایران مراجعه کردند و سنجیدند و بعد با توجه به مسائلی که در ایران وجود دارد، می‌دانم که هیچ خبری نشد. از قضا یکی از کسانی که به اصطلاح منتقد آمدن این هیات‌ها بودند، همان‌هایی بودند که کارشکنی می‌کردند در دوره پسابرجام. البته با توجه به ساختار سیاسی حاکم و با توجه به موانعی که برای تولید هست، به نظر نمی‌رسد این شعار در کوتاه‌مدت و دستکم با این ساختار، [اجرا، و شرایط ] دگرگون بشود. البته دولت تلاش می‌کند برخی از سیاست‌های جزیی و کوتاه‌مدت را دگرگون کند برای اینکه فرضا به سمت این برود که اقتصاد ایران کمتر خسارت ببیند. ولی ما می‌دانیم هم بخش دولتی ایران، هم آن بخش اقتصادی که زیرنظر حاکمیت است، یعنی خود بیت رهبری، اقتصادهای فاسدی هستند. بنابراین شرط واقعی و لازم وجود ندارد و این حرف‌ها در حد شعار باقی خواهد ماند. کما اینکه شعار خودکفایی که بعد از انقلاب مطرح شد تا الان در حد شعار باقی مانده.

خیلی متشکرم آقای علوی. آقای دادخواه، دوست دارم جمع‌بندی شما را هم بشنویم. اسحاق جهانگیری، معاون آقای روحانی، گفته که از این به بعد هیچ دستگاه دولتی حق خرید کالای خارجی با بودجه دولتی را ندارد و باید از تولید داخلی حمایت شود. به این ترتیبی که صحبتش شد، با این مشکلاتی که اقتصاد ایران دارد، فکر می‌کنید این مسئله تولید داخلی به کجا می‌انجامد؟

ببینید این هم از همان حرف‌های توخالی است که می‌زنند، برای اینکه حرفی زده باشند و وانمود کرده باشند می‌خواهند کاری را انجام بدهند. بحث خیلی مشخص است. اگر می‌خواهیم که اقتصاد راه بیفتد، بایستی به طرف تولید برویم، بایستی آزادی اقتصادی وجود داشته باشد، بایستی امکانات مهیا شود. اینکه بیاییم و بگوییم دولت این را یا هیچ کالای خارجی را نخواهد خرید، این چه مفهومی دارد؟ آیا ارتش جزو دولت است؟ بسیاری از اسلحه‌ها بایستی از خارج بیاید. بسیاری از تکنولوژی‌ها باید از خارج بیاید. این از همان حرف‌های توخالی است که می‌زنند تا کارشان را پیش ببرند. و یک چیزی هم خدمت‌تان عرض کنم. یک مسئله خیلی مهم این است که افراد اعتماد داشته باشند. این اعتماد در اقتصاد ایران از بین رفته. اعتماد به حرف‌های دولت از بین رفته. تا روزی که چنین حرفی هست و تا وقتی که این اعتماد برنگشته، فایده‌ای ندارد. اگر دولت بگوید ما می‌خواهیم تورم را کنترل کنیم، کسی باور نمی‌کند. این اعتماد بایستی برگردد و باز عرض می‌کنم من در وجنات این دولت و در افق آن، چیزی نمی‌بینم که این کار درست بشود. مگر اینکه واقعه عظیمی اتفاق بیفتد و این اختاپوسی که روی اقتصاد ایران و روی مملکت ایران و روی مردم ایران افتاده، یک جوری برداشته شود.

XS
SM
MD
LG