جمعه برای سوریه پر از خبر بود. شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیق بینالمللی درباره کشتار روز ۵ خرداد در شهر هوله شد. اکثریت یعنی ۴۷ عضو این شورا در نشست اضطراری روز جمعه به قطعنامه پایانی رای مثبت دادند و فقط چین، روسیه و کوبا با آن مخالفت کردند.
در کشتار شهر هوله در سوریه بیش از ۱۰۰ غیرنظامی که اکثرا کودک و زن بودند بنا بر گزارشها با شلیک گلوله از فاصله نزدیک یا با ضربات چاقو به دست شبه نظامیان کشته و شماری نیز سر بریده شدند. روز جمعه همچنین فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه در پی دیدار با ولادیمیر پوتین در پاریس گفت تنها راه پایان به خشونتها در سوریه این است که بشار اسد از قدرت کنار رود. پیش از آن وزیر خارجه آمریکا بار دیگر از روسیه خواست با جامعه جهانی درباره بحران سوریه همکاری کند و افزود بیطرفی روسیه در شورای امنیت، دمشق و دیگر جاها به پشتیبانی این کشور از دولت بشار اسد تفسیر شده. پیش از آن ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه گفته بود طرفدار هیچیک از طرفین در جنگ داخلی سوریه نیست و با زور نمیتوان چیزی را تغییر داد.
از سویی دیگر ولادیمیر پوتین در سفر به آلمان با انگلا مرکل صدراعظم این کشور در جستجوی راهحل دیپلماتیک برای بحران سوریه تاکید کردند. افزون بر این، شورای ملی سوریه، یکی از نهادهای مخالف حکومت بشار اسد روز جمعه جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با ارائه کمکهای نظامی به دمشق در امور سوریه دخالت میکند. در کنار این رویدادها کوفی عنان فرستاده توامان سازمان ملل و اتحادیه عرب به سوریه از میدان دادن به اقدام نظامی جامعه بینالملل علیه حکومت سوریه فاصله خود را حفظ کرده و بر نیاز به ادامه دادن راه حل سیاسی پافشاری میکند.
سوریه به کدام سو میرود؟ برآیند سمتگیریهای بینالمللی دربرابر سوریه به کجا میانجامد؟ نقش ایران در این میان چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد ارشد علوم سیاسی در کالج بنینگتون در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، رییس بخش علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی در آمریکا و حسین علیزاده دیپلمات و کاردار سابق سفارت ایران در هلسینکی و کارمند سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر.
آقای فرهنگ، شورای حقوق بشر سازمان ملل کشتار هوله را محکوم کرده و خواستار تحقیقات شده در این باره و گفته باید عاملان پاسخگو باشند. بدون اینکه صحبتی از نهادی یا دولتی شود. با ۴۷ رای موافق و تنها سه رای مخالف چین، روسیه و کوبا. وضعیت بینالمللی حکومت سوریه با این ابراز نگرانیهای بینالمللی که میشود چطور است الان؟
منصور فرهنگ: در حال حاضر این نوع اعتراضات معنوی یا اخلاقی یا حقوقی تنها راهی است که جامعه جهانی دارد به این فاجعه سوریه پاسخ میدهد. برای اینکه بحران سوریه از آن تنشهای پیچیده قومی و مذهبی و ملی است که به خاطر نزدیک به ۵۰ سال حاکمیت استبداد که تبعیضی بوده علیه اکثریت بزرگ مردم راه حل مسالمتجویانه یا حد وسطی ندارد. یعنی طرفین نابودی یکدیگر را میخواهند ولذا یا رژیم حاکم شورشیان را سرکوب میکند و یا خودش در تمامیتش مضمحل میشود.
خلاصه این که مردم سوریه با فاجعهای روبهرو اند که نه سازمان ملل، نه دولتهای نگران منطقه و نه سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر قادر به پایان دادن این توحش نیستند. به همین دلیل است که برنامه کوفی عنان تلاشی است برای پیدا کردن راهحل دیپلماتیک که همه از این طرح حمایت میکنند بدون اینکه امید زیادی به موفقیت آن داشته باشند. و اگر روسیه و چین موضعشان را در شورای امنیت نگاه دارند یعنی از سوریه دفاع کنند بسیار سخت است که ما ببینیم ناتو یا کشورهای دیگر منطقه دست به دخالت خارجی در این ماجرا بزنند.
آقای میلانی، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟
محسن میلانی: درست است که برنامه آقای کوفی عنان امکان زیاد دارد که موفق نشود. ولی من خیلی مطمئن نیستم که دخالتهای نظامی مساله بغرنج سوریه را بتواند حل کند. کشورهای منطقه هم دخالت کردند. ایران دارد دخالت میکند، پول عربستان سعودی و اسد دارد به این آتش اضافه میکند. ترکیه دارد دخالت میکند. آمریکا دارد دخالت میکند. کشورهای غربی دارند دخالت میکنند. همه دارند دخالت میکنند. بنابراین حل این مطلب فقط موقعی امکان پذیر است که یک کنفرانس بینالمللی گذاشته شود که تمام کسانی که آینده سوریه برایشان مهم است بنشینند و مساله را از طریق دیپلماسی حل کنند.
من میدانم که معمولا دیکتاتورها مانند آقای اسد که باعث کشتن ده هزار نفر شده و باید برود و به نظر من خواهد رفت ولی با این حل باید تمام کسانی که برای آینده سوریه فکر میکنند بیایند در یک میز مذاکره بنشینند و از لحاظ دیپلماسی که هنر این است که چیزی را که مشکل به نظر میرسد حل و فصل کنند. پیروزی برای من در سوریه این است که آقای اسد برود، این حکومت دیکتاتور که در آنجا به وجود آمده تبدیل شود به یک حکومتی که یک مقداری دموکراتیک است و راه حلش هم به نظر من راه حل مسالمت آمیز است.
بنابراین به نظرم امروز تنها راهی که فعلا هست راه آقای کوفی عنان است و باید کشورهایی که دارند کمک می کنند به کسانی که دارند در داخل سوریه شلوغ میکنند باید برای مدتی این کمکها را قطع کنند و همه با همدیگر بنشینند و سعی در این کنند که آقای اسد را از حکومت بیرون کنند.
آقای علیزاده، اشاره شد به نقش ایران. ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) چند روز پیش از سرتیپ اسماعیل قاآنی معاون فرمانده سپاه قدس نقل کرد که ایران در رویدادهای سوریه درگیر است اما به فاصله کمی از انتشار خبر، خبر حذف شد از صفحه. نگاه جمهوری اسلامی ایران به این مساله چیست؟
حسین علیزاده: نکته اول این که قدرتهای بیرون از حدود جغرافیایی الان در مساله دخیل شدهاند. هرکدام یک طرف را گرفتند. قطر، عربستان و بعضی کشورهای دیگر پول و یا تجهیزات نظامی به اپوزیسیون میدهند و در مقابل هم جمهوری اسلامی همانطور که قاآنی گفته بودند از دولت سوریه حمایت میکنند. چرا جمهوری اسلامی دارد این هزینه را میکند؟ به دو دلیل.
دلیل اول این که جمهوری اسلامی منطقه را را در معرض یک تغییر استراتژیک دارد میبیند که سوریه از اتحاد امروز که با جمهوری اسلامی دارد فردا میشود متحد استراتژیک عربستان، قطر و کشورهای دیگر.
نکته دوم که مساله نفوذ جمهوری اسلامی در جنوب لبنان حزب الله لبنان از طریق پل سوریه است که اگر پل سوریه خراب شود ارتباط ایران و حزب الله لبنان به کلی معدوم میشود و حزب الله لبنان تنها در یک عملیات محدود میتواند از خودش دفاع کند و پشتوانه لجستیکی خودش را از دست میدهد.
پس به این دودلیل برای جمهوری اسلامی اهمیت استراتژیک برای بشار اسد قایل است. بادا باد، یعنی هر آنچه هزینه مالی و معنوی و جانی و تخریب کشور همه را حاضر است متحمل شود. به قول خانم شیرین عبادی تنها کشوری که از بشار اسد امروز دارد حمایت میکند فقط جمهوری اسلامی است.
آقای فرهنگ، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟ من یک تفاوتی دیدم بین پاسخهایی که ارائه شد.
بنابراین دخالت خارجی بودن اینکه در داخل نهادی باشد که ازش حمایت کند و یا حداقل همراهی کند در سوریه مطلقا وجود ندارد. به همین دلیل هم هست که در آنجا مساله این است که طرفین نزاع نابودی یکدیگر را میخواهند و هیچ نیرویی در حاکمیت سوریه وجود ندارد که بتواند نقش میانجی را بازی کند.
شما چه چیزی را امکان پذیر میدانید؟
جامعه جهانی به دلیل اختلافاتی که در شورای امنیت وجود دارد، روسیه امروز ادامه دهنده سیاست ۵۰ ساله اتحاد جماهیر شوروی در سوریه است. سوریه مشتری بزرگ اسلحه روسیه است. سوریه تنها کشوری در منطقه مدیترانه است که به روسیه اجازه ایجاد پایگاه دریایی داده. روسیه هم در برابر این مشکل قرار گرفته که اگر بخواهد از این رژیم حمایت کند و این رژیم ساقط شود که احتمالش وجود دارد، جانشینان این رژیم روسیه را به عنوان یک دشمن برخورد میکنند. اگر بخواهد بر ضد این رژیم باشد در حال حاضر میتواند امکانات خودش را، بازار اسلحه خودش و پایگاه خودش را به خطر بیاندازد.
جالب اینجاست که ایران کوچکترین نفعی که ارتباط به رفاه و امنیت و حتی منافع خود رژیم داشته باشد در سوریه ندارد. آن اصلی که راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است این است که دشمن دشمن من دوست من است. و در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تنها دولتی که دشمن آمریکا یعنی شیطان بزرگ هست این دوست ایران میشود.
و خیلی جالب است که سوریه تنها کشور عربی است که کوچکترین مشکلی در۵۰ سال گذشته برای اسرائیل ایجاد نکرده. اسرائیل به همان اندازه نگران اضمحلال دولت اسد است که ایران. برای اینکه هر گروهی که به جای اسد و رژیم بعث بیاید از حمایت قابل توجه جامعه برخوردار باشد میتواند برای اسرائیل چالش سیاسی و دیپلماتیک و حتی نظامی ایجاد کند در حالی که در ۴۵ سال اخیر یعنی از سال ۱۹۶۷ که تپههای جولان را اسرائیل گرفته و شهرسازی در آنجا کرده سوریه کوچکترین مشکلی برای اسرائیل ایجاد نکرده و حتی وقتی در سال ۲۰۰۷ اسرائیلی ها رفتند تاسیسات هستهای سوریه را به کلی نابود و بمباران کردند سوریه این موضوع را اصلا نادیده گرفت و ناچیز جلوه داد.
این ایران است که منافع جامعه ایران را دارد فدای تبلیغات میکند. رژیم ایران نه تنها از عقلانیت به کلی دور است بلکه سیاست ایران در سوریه در این ۳۳ سال گذشته کوچکترین ارتباطی با رفاه و امنیت و حیثیت جامعه نداشته.
آقای میلانی، آقای فرهنگ دست گذاشتند روی روسیه اول. با این عدم هماهنگی میان آمریکا و روسیه چه نتیجهای میتواند حاصل شود؟
تا زمانی که در شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با سوریه موافقت نشود امکان اینکه کشورهای غربی یا منطقه بتوانند دخالت نظامی کنند به نظر من کم است. اگر هم بکنند با اشکالات جدی روبهرو میشوند. در رابطه با راه حل نظامی یک مقداری شک دارم که بتواند مساله را حل کند.
داخل سوریه ما علویها را داریم که ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه هستند. کردها را داریم که ۱۰ تا ۱۲ درصد جامعه هستند. سنیها هستند، مسیحی ها هستند. تمام این گروهها خودشان رابطه دارند با کشورهای دیگر منطقه. اگر جنگ داخلی جدی شود یا حمله نظامی شود این مساله فقط در داخل سوریه دیگر نخواهد بود. هنوز که جنگ داخلی در سوریه شروع نشده آرام آرام کشت و کشتار دارد به لبنان میآید. بعد مساله به عراق خواهد کشید. امکان دارد مساله به ترکیه بکشد. در داخل ترکیه ۱۵ میلیون علوی وجود دارد. فردا اگر علویها که در راس سیستم اطلاعاتی ارتش سوریه هستند سنیها شروع کنند انتقام گرفتن چه کسی باید بیاید جواب این را بدهد.
تجربهای که در عراق دیدند. تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است آدمهای بیشتری کشته شوند. اگر سعی نکنیم یک راه حل سیاسی برایش پیدا کنیم. در نیویورک تایمز یک گزارش جالب بود در رابطه با این که رییس مسیحیان روسیه دارد فشار میآورد روی حکومت پوتین که طرفداری از سوریه کند. به خاطر اینکه میترسد اگر اسد برود این ۱۵ درصد مسیحیانی که اینجا هستند از بین بروند. به نظر من دکتر فرهنگ کاملا درست گفتند.
حکومت اسد هم یک حکومت اطلاعاتی و نظامی است. پدر اسد سال ۱۹۸۲ یعنی سه سال بعد از انقلاب ایران ۱۵ هزار آدم را در شهر حما کشت. یعنی اینها فامیل قاتلی اند. باید بروند. فقط مساله این است که چطوری اینها باید بروند. تنها راه این است که کنفرانسی گذاشته شود، کشورهایی که در منطقه در سوریه برنامه دارند، ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای غربی بنشینند همین کاری که در کنفرانس بن کردند بعد از اینکه طالبان رفتند به یک سری موافقتهای کلی برسند.
دکتر فرهنگ کاملا درست میگویند. ایران رل مهمی را دارد ولی رل تعیین کننده در سوریه ندارد. برای ایران هم سوریه مهم است. به نظر من فقط به یک دلیل که بتوانند اسلحه و پول به حزب الله برسانند. این مساله اصلی است که اینها دارند. تا زمانی که روسیه و آمریکا سر مساله سوریه موافقت نکنند به نظر من این جنگ و جدال ادامه پیدا خواهد کرد و معلوم هم نیست که کی آقای اسد را مجبور خواهند کرد که از حکومت کنار رود.
آقای علیزاده، نظر شما در مورد بررسی و تحلیل آقایان فرهنگ و میلانی از ارزش سوریه برای منافع ملی ایران و جمهوری اسلامی ایران چیست و پیشنهادی که هر دو مطرح کردند؟
با کمال تواضع میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ متعرض شوم که من در شگفت شدم از فرمایشان آقای دکتر که فرمودند در کل این چند دهه گذشته سوریه یک همسایه غیردردسرسازی برای اسرائیل بوده. اگر ما انتظار داشتیم سوریها با توازن نظامی بسیار ضعیفی که در برابر اسرائیل داشتند وارد جنگی شوند این کمال خبط دولت سوریه است. من پرسشم از آقای دکتر فرهنگ این است که مگر کسی غیر از سوریه و ایران حزب الله را قوی کرده که ۳۳ روز موشک پرانی قوی وموثر کردند علیه اسرائیلیها؟ مگر لزومی دارد سوریه خودش وارد کار شود؟
این سووال را ازشان میپرسم. ولی در مورد سوریه شما پاسخ را بدهید.
وضع سوریه برای جمهوری اسلامی ایران در حدی است که به گمان من حیات و ممات جمهوری اسلامی پیوسته به سوریه است. برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند توازن نظامی و دفاعی خودش را برقرار کند علیه اسرائیل و آمریکا که الان آمریکا دور ایران حلقه زده تنها راهش این است که بتواند اسرائیل را مورد تهدید خودش قرار دهد و هیچ نیروی نظامی بهتر از حزب الله نیست. میدانیم که حماس عقب کشیده و بنابر این برای تقویت بنیه نظامی حزب الله تنها از راه سوریه باید رفت و بنابراین پل استراتژیک برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
اما راه حل. نمیشود در زمانی که آقای اسد هنوز هیچ تضمینی پیدا نکرده مثل آقای عبدالله صالح که بگویند شما از قدرت رفتید کنار ما با خانوادهات کاری نداشته باشیم، اولا هیچ تضمینی به ایشان داده نشده حتی از طریق اپوزیسیون. نکته دوم این است که آیا اساسا اسد در قدرت است یا آن جریان حزب بعث پشت سرش هست؟ در این جا ارتش مستقل نیست. کاملا تحت فرمان رییس جمهور است. بنابراین به گمان من یک جنگ فرسایشی برای چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.
مساله این هست که کدام یک از طرفین در این جنگ فرسایشی آسیب بیشتر میبینند؟ وقتی میگویم طرفین فقط دعوای سوریها با سوریها نیست. طرفین وقتی میگویم یعنی حامیان پشت پرده. جمهوری اسلامی یک طرف، عربستان و قطر و دیگر کشورها هم یک طرف. اگر جمهوری اسلامی به عنوان حامی پشت پرده بشار بتواند این جنگ فرسایشی را قویا پیش ببرد آن موقع تصمیم بینالمللی بر این خواهد بود که مداخله نظامی شود. راه حل صلح آمیزی در کار نیست.
آقای فرهنگ، جمعبندی شما به انضمام اینکه آیا ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای اپوزیسیون سوریه قابل قبول است؟
این امکان هست که شخص بشار اسد برود. برای اینکه در سوریه یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی و نظامی سر کار است. این امکان دارد ولی رفتن اسد تغییری در واقعیت نمیدهد مگر اینکه رژیم بخواهد از بین برود.
ولی در رابطه با لبنان میخواستم توضیحی راجع به گفتههای آقای علیزاده بدهم. در سال ۲۰۰۶ اسرائیلی ها آمدند بیش از ۱۲۰۰ لبنانی را که اکثریت قریب به اتفاقشان که شیعیان بودند کشتند. بیش از شش هفت هزار نفر را زخمی کردند. یک میلیون انسان را آواره کردند، تنها کاری که ایران و سوریه کردند یک مقدار شعار دادند. اینکه بگوییم اینها در برابر اسرائیل مقاومت کردند و این حرفها، این ها واقعا به نظر من ظلم به مردمی است که کشته دادند و زخمی دادند و خانههایشان از بین رفت.
واقعیت امر این است که حزب الله لبنان برای اسرائیل به هیچ وجه چالش نظامی نیست. ممکن است یک دردسر کوچکی باشد که این درد سر را با بهای بسیار هنگفت میپردازد. مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد. مگر این که تبلیغاتی که تحت کنترل خودشان بود.
بنابراین در اینجا هم ایران استفاده تبلیغاتی از کمک نظامی به حزب الله میکند و حزب الله هم با کمکهایی که از ایران گرفتند میلیونر شدند. آنها هم بهرهبرداری مادی وسیعی از ایران کردند. ولی این که این چه ارتباطی با امنیت و رفاه و حیثیت جامعه ایران دارد؟ جواب صفر است.
آقای علیزاده، شما به این جواب بدهید. آیا راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای حامیان سوریه قابل قبول است؟
سوریه و بشار اسد یک وزن دارند. در نظامهای دیکتاتوری شخص حاکم و نظام یک معنی دارند. کمااینکه در ایران هم این است. شما وقتی میگویید نظام یعنی آیتالله خامنهای. اگر آیتالله خامنهای برود یعنی نظام رفته.
من اجازه میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ دوباره عرض ادب داشته باشم بگویم که همیشه میگویند شما تهدید را ببرید در خانه دشمن. ما به هر حال این را داریم که جمهوری اسلامی اسرائیل را دشمن خودش میداند و حزب الله لبنان به هر حال الان قدرت ۳۳ روز موشک پرانی را داشته حزب الله یا نداشته. بله بنده هم با شما هم نظر هستم که الان آقای حسن نصرالله اعلام کرد که همان جنگ و خرابیهای جنوب لبنان همه آباد شده. هنوز خرمشهر ما آباد نشده. هنوز زلزله بم آباد نشده. من با شما مواقمم ولی ما با حاکمیت نابخردی سر و کار داریم که میگویند عیب ندارد بگذار آباد نشود اما بتوانیم تهدید را دم خانه دشمن و بردند دم خانه دشمن. از طریق پل استراتژیک سوریه.
لذا پاسخ من این است که به هیچ وجه از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد. اگر بشار اسد ساقط شود حزب الله ساقط میشود و اگر حزب الله ساقط شود جمهوری اسلامی در خطر تهدید سقوط قرار میگیرد. پس از نظر منطق برای چنین آقایان نابخردی طبیعتا این است که ما سقوط را از همان مرحله اول نگاه داریم. یعنی با هر آنچه میتوانند پشت سر شخص بشار اسد بایستند.
آقای میلانی، شما گفتید که بشار اسد به هر حال رفتنی است. لازمه این که جامعه بینالمللی به راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برسد چیست؟ مثلا روسیه در شرایطی میتواند با این حل راه حل راضی باشد؟
امروز متاسفانه هر دو طرف شروع کردند اسلحه به روی هم کشیدن و مساله را خیلی بغرنج کرده اند. به نظرم اصلا برنامه اسد و طرفداران اسد این بود که این اتفاق بیافتد و متاسفانه کشورهای دیگر منطقه هم کمک کردند و مساله را خیلی بغرنج کردند.
مدلی که به نظر من خیلیها دارند صحبتش را میکنند و دولت آمریکا هم یک اشاره به آن کرده مدلی است که ما در اول بهار عرب در مصر دیدیم و نوع بهترش در یمن اتفاق افتاد که آقای صالح را انداختند و معاونش آمد و رفت. یعنی مدل این است که شما آقای اسد را یک طوری قانع کنید یا مجبور کنید که از حکومت ساقط شود و بعد یک نفر جای او بیاید و انتخابات آزاد بگذارید. من به نظرم درست است که امروز جمهوری اسلامی اعلام کرده که تا آخر پای اسد خواهد ایستاد و به اسد کمک خواهد کرد.
ولی همانطورکه من قبلا اشاره کردم ایران بازیگر عمده در سوریه نیست. اگر روسیه با این برنامه با آمریکا موافقت کند ایران چارهای ندارد مگر اینکه آن را قبول کند. در حال حاضر هم ممکن است مخالفان این را قبول کنند. من نمیدانم هنوز که مخالفان اسد با این برنامه موافقت خواهند کرد یا نه.
یک اشکال عمده که امروز سوریه دارد این است که مخالفان اسد همصدا با هم نیستند. بیشتر کسانی که در داخل سوریه دارند میجنگند با کسانی که درترکیه نشستهاند و از آزادی ترکیه دارند استفاده میکنند و شورای ملی سوریه را تشکیل داده اند با آنها اختلاف دارند. تا زمانی مخالفان هم نتوانند یک برنامه درستی داشته باشند بعید به نظر میرسد که یک کاری جلو برود.
برای خاطر همین است که من گفتم یک کنفرانس بینالمللی اگر گذاشته شود این شاید مجبور کند مخالفان اسد را تا با یک برنامه دقیقی جلو بیایند. تا امروز مخالفان اسد فقط مخالفت کردهاند. برای انداختن یک حکومت فقط مخالفت کردن کافی نیست. شما باید یک برنامهای را هم جلو بگذارید.
«اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند و شاید این یک راه حلی باشد که آقای کوفی عنان هیچ موقع این حرف را نزده. ولی فکر میکنم اگر آقای کوفی عنان بتواند برنامه خودش را به جلو ببرد در غایت این نکتهای که شما گفتید انجام خواهد شد. یعنی آقای اسد با این بهار عربی که شروع شده در هر صورت خواهد رفت. مساله این است که کی میرود و چطوری میرود.
در کشتار شهر هوله در سوریه بیش از ۱۰۰ غیرنظامی که اکثرا کودک و زن بودند بنا بر گزارشها با شلیک گلوله از فاصله نزدیک یا با ضربات چاقو به دست شبه نظامیان کشته و شماری نیز سر بریده شدند. روز جمعه همچنین فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه در پی دیدار با ولادیمیر پوتین در پاریس گفت تنها راه پایان به خشونتها در سوریه این است که بشار اسد از قدرت کنار رود. پیش از آن وزیر خارجه آمریکا بار دیگر از روسیه خواست با جامعه جهانی درباره بحران سوریه همکاری کند و افزود بیطرفی روسیه در شورای امنیت، دمشق و دیگر جاها به پشتیبانی این کشور از دولت بشار اسد تفسیر شده. پیش از آن ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه گفته بود طرفدار هیچیک از طرفین در جنگ داخلی سوریه نیست و با زور نمیتوان چیزی را تغییر داد.
از سویی دیگر ولادیمیر پوتین در سفر به آلمان با انگلا مرکل صدراعظم این کشور در جستجوی راهحل دیپلماتیک برای بحران سوریه تاکید کردند. افزون بر این، شورای ملی سوریه، یکی از نهادهای مخالف حکومت بشار اسد روز جمعه جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با ارائه کمکهای نظامی به دمشق در امور سوریه دخالت میکند. در کنار این رویدادها کوفی عنان فرستاده توامان سازمان ملل و اتحادیه عرب به سوریه از میدان دادن به اقدام نظامی جامعه بینالملل علیه حکومت سوریه فاصله خود را حفظ کرده و بر نیاز به ادامه دادن راه حل سیاسی پافشاری میکند.
سوریه به کدام سو میرود؟ برآیند سمتگیریهای بینالمللی دربرابر سوریه به کجا میانجامد؟ نقش ایران در این میان چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد ارشد علوم سیاسی در کالج بنینگتون در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، رییس بخش علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی در آمریکا و حسین علیزاده دیپلمات و کاردار سابق سفارت ایران در هلسینکی و کارمند سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر.
آقای فرهنگ، شورای حقوق بشر سازمان ملل کشتار هوله را محکوم کرده و خواستار تحقیقات شده در این باره و گفته باید عاملان پاسخگو باشند. بدون اینکه صحبتی از نهادی یا دولتی شود. با ۴۷ رای موافق و تنها سه رای مخالف چین، روسیه و کوبا. وضعیت بینالمللی حکومت سوریه با این ابراز نگرانیهای بینالمللی که میشود چطور است الان؟
مردم سوریه با فاجعهای روبهرو اند که نه سازمان ملل، نه دولتهای نگران منطقه و نه سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر قادر به پایان دادن این توحش نیستند.منصور فرهنگ سفیرسابق ایران در سازمان ملل
منصور فرهنگ: در حال حاضر این نوع اعتراضات معنوی یا اخلاقی یا حقوقی تنها راهی است که جامعه جهانی دارد به این فاجعه سوریه پاسخ میدهد. برای اینکه بحران سوریه از آن تنشهای پیچیده قومی و مذهبی و ملی است که به خاطر نزدیک به ۵۰ سال حاکمیت استبداد که تبعیضی بوده علیه اکثریت بزرگ مردم راه حل مسالمتجویانه یا حد وسطی ندارد. یعنی طرفین نابودی یکدیگر را میخواهند ولذا یا رژیم حاکم شورشیان را سرکوب میکند و یا خودش در تمامیتش مضمحل میشود.
خلاصه این که مردم سوریه با فاجعهای روبهرو اند که نه سازمان ملل، نه دولتهای نگران منطقه و نه سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر قادر به پایان دادن این توحش نیستند. به همین دلیل است که برنامه کوفی عنان تلاشی است برای پیدا کردن راهحل دیپلماتیک که همه از این طرح حمایت میکنند بدون اینکه امید زیادی به موفقیت آن داشته باشند. و اگر روسیه و چین موضعشان را در شورای امنیت نگاه دارند یعنی از سوریه دفاع کنند بسیار سخت است که ما ببینیم ناتو یا کشورهای دیگر منطقه دست به دخالت خارجی در این ماجرا بزنند.
آقای میلانی، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟
درست است که برنامه آقای کوفی عنان امکان زیاد دارد که موفق نشود. ولی من خیلی مطمئن نیستم که دخالتهای نظامی مساله بغرنج سوریه را بتواند حل کند.محسن میلانی رئیس بخش علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه فلوریدای جنوبی
محسن میلانی: درست است که برنامه آقای کوفی عنان امکان زیاد دارد که موفق نشود. ولی من خیلی مطمئن نیستم که دخالتهای نظامی مساله بغرنج سوریه را بتواند حل کند. کشورهای منطقه هم دخالت کردند. ایران دارد دخالت میکند، پول عربستان سعودی و اسد دارد به این آتش اضافه میکند. ترکیه دارد دخالت میکند. آمریکا دارد دخالت میکند. کشورهای غربی دارند دخالت میکنند. همه دارند دخالت میکنند. بنابراین حل این مطلب فقط موقعی امکان پذیر است که یک کنفرانس بینالمللی گذاشته شود که تمام کسانی که آینده سوریه برایشان مهم است بنشینند و مساله را از طریق دیپلماسی حل کنند.
من میدانم که معمولا دیکتاتورها مانند آقای اسد که باعث کشتن ده هزار نفر شده و باید برود و به نظر من خواهد رفت ولی با این حل باید تمام کسانی که برای آینده سوریه فکر میکنند بیایند در یک میز مذاکره بنشینند و از لحاظ دیپلماسی که هنر این است که چیزی را که مشکل به نظر میرسد حل و فصل کنند. پیروزی برای من در سوریه این است که آقای اسد برود، این حکومت دیکتاتور که در آنجا به وجود آمده تبدیل شود به یک حکومتی که یک مقداری دموکراتیک است و راه حلش هم به نظر من راه حل مسالمت آمیز است.
بنابراین به نظرم امروز تنها راهی که فعلا هست راه آقای کوفی عنان است و باید کشورهایی که دارند کمک می کنند به کسانی که دارند در داخل سوریه شلوغ میکنند باید برای مدتی این کمکها را قطع کنند و همه با همدیگر بنشینند و سعی در این کنند که آقای اسد را از حکومت بیرون کنند.
آقای علیزاده، اشاره شد به نقش ایران. ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) چند روز پیش از سرتیپ اسماعیل قاآنی معاون فرمانده سپاه قدس نقل کرد که ایران در رویدادهای سوریه درگیر است اما به فاصله کمی از انتشار خبر، خبر حذف شد از صفحه. نگاه جمهوری اسلامی ایران به این مساله چیست؟
قدرتهای بیرون از حدود جغرافیایی الان... هرکدام یک طرف را گرفته اند. قطر، عربستان و بعضی کشورهای دیگر پول و یا تجهیزات نظامی به اپوزیسیون میدهند و در مقابل هم جمهوری اسلامی ... از دولت سوریه حمایت میکند.حسین علیزاده دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران در هلسینکی
حسین علیزاده: نکته اول این که قدرتهای بیرون از حدود جغرافیایی الان در مساله دخیل شدهاند. هرکدام یک طرف را گرفتند. قطر، عربستان و بعضی کشورهای دیگر پول و یا تجهیزات نظامی به اپوزیسیون میدهند و در مقابل هم جمهوری اسلامی همانطور که قاآنی گفته بودند از دولت سوریه حمایت میکنند. چرا جمهوری اسلامی دارد این هزینه را میکند؟ به دو دلیل.
دلیل اول این که جمهوری اسلامی منطقه را را در معرض یک تغییر استراتژیک دارد میبیند که سوریه از اتحاد امروز که با جمهوری اسلامی دارد فردا میشود متحد استراتژیک عربستان، قطر و کشورهای دیگر.
نکته دوم که مساله نفوذ جمهوری اسلامی در جنوب لبنان حزب الله لبنان از طریق پل سوریه است که اگر پل سوریه خراب شود ارتباط ایران و حزب الله لبنان به کلی معدوم میشود و حزب الله لبنان تنها در یک عملیات محدود میتواند از خودش دفاع کند و پشتوانه لجستیکی خودش را از دست میدهد.
پس به این دودلیل برای جمهوری اسلامی اهمیت استراتژیک برای بشار اسد قایل است. بادا باد، یعنی هر آنچه هزینه مالی و معنوی و جانی و تخریب کشور همه را حاضر است متحمل شود. به قول خانم شیرین عبادی تنها کشوری که از بشار اسد امروز دارد حمایت میکند فقط جمهوری اسلامی است.
آقای فرهنگ، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟ من یک تفاوتی دیدم بین پاسخهایی که ارائه شد.
با نهایت تاسف من امکان پذیر نمیبینیم که کوفی عنان از طریق دیپلماسی بتواند این مساله را حل کند.منصور فرهنگ
از نظر ارزشی هر کسی اگر کوفی عنان بتواند از طریق مذاکره و دیپلماتیک دوجانبه یا بینالمللی مساله را حل کند این صد در صد هر کسی که طرفدار صلح و امنیت و ثبات است حمایت میکند ازش. یعنی این آرزومندی است. ولی در دنیای واقعیت متاسفانه من این امکان را نمیبینم. امیدوارم حرفم غلط باشد.
با نهایت تاسف من امکان پذیر نمیبینیم که کوفی عنان از طریق دیپلماسی بتواند این مساله را حل کند. در سوریه یک دستگاه امنیتی و سرکوبی که فقط از علویها، رهبران آن هستند خودیها هستند که حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از مردم را تشکیل میدهند و بقیه غیرخودی هستند. بنابراین در اینجا جامعه جهانی یا باید سکوت کند و یا تماشاگر این فاجعه در آنجا باشد و یا اقدامی کند.
بنابراین دخالت خارجی بودن اینکه در داخل نهادی باشد که ازش حمایت کند و یا حداقل همراهی کند در سوریه مطلقا وجود ندارد. به همین دلیل هم هست که در آنجا مساله این است که طرفین نزاع نابودی یکدیگر را میخواهند و هیچ نیرویی در حاکمیت سوریه وجود ندارد که بتواند نقش میانجی را بازی کند.
شما چه چیزی را امکان پذیر میدانید؟
جامعه جهانی به دلیل اختلافاتی که در شورای امنیت وجود دارد، روسیه امروز ادامه دهنده سیاست ۵۰ ساله اتحاد جماهیر شوروی در سوریه است. سوریه مشتری بزرگ اسلحه روسیه است. سوریه تنها کشوری در منطقه مدیترانه است که به روسیه اجازه ایجاد پایگاه دریایی داده. روسیه هم در برابر این مشکل قرار گرفته که اگر بخواهد از این رژیم حمایت کند و این رژیم ساقط شود که احتمالش وجود دارد، جانشینان این رژیم روسیه را به عنوان یک دشمن برخورد میکنند. اگر بخواهد بر ضد این رژیم باشد در حال حاضر میتواند امکانات خودش را، بازار اسلحه خودش و پایگاه خودش را به خطر بیاندازد.
جالب اینجاست که ایران کوچکترین نفعی که ارتباط به رفاه و امنیت و حتی منافع خود رژیم داشته باشد در سوریه ندارد. آن اصلی که راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است این است که دشمن دشمن من دوست من است. و در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تنها دولتی که دشمن آمریکا یعنی شیطان بزرگ هست این دوست ایران میشود.
و خیلی جالب است که سوریه تنها کشور عربی است که کوچکترین مشکلی در۵۰ سال گذشته برای اسرائیل ایجاد نکرده. اسرائیل به همان اندازه نگران اضمحلال دولت اسد است که ایران. برای اینکه هر گروهی که به جای اسد و رژیم بعث بیاید از حمایت قابل توجه جامعه برخوردار باشد میتواند برای اسرائیل چالش سیاسی و دیپلماتیک و حتی نظامی ایجاد کند در حالی که در ۴۵ سال اخیر یعنی از سال ۱۹۶۷ که تپههای جولان را اسرائیل گرفته و شهرسازی در آنجا کرده سوریه کوچکترین مشکلی برای اسرائیل ایجاد نکرده و حتی وقتی در سال ۲۰۰۷ اسرائیلی ها رفتند تاسیسات هستهای سوریه را به کلی نابود و بمباران کردند سوریه این موضوع را اصلا نادیده گرفت و ناچیز جلوه داد.
این ایران است که منافع جامعه ایران را دارد فدای تبلیغات میکند. رژیم ایران نه تنها از عقلانیت به کلی دور است بلکه سیاست ایران در سوریه در این ۳۳ سال گذشته کوچکترین ارتباطی با رفاه و امنیت و حیثیت جامعه نداشته.
آقای میلانی، آقای فرهنگ دست گذاشتند روی روسیه اول. با این عدم هماهنگی میان آمریکا و روسیه چه نتیجهای میتواند حاصل شود؟
درباره راه حل نظامی کمی شک دارم ... تجربهای که در عراق دیدند. تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است آدمهای بیشتری کشته شوند.محسن میلانی
تا زمانی که در شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با سوریه موافقت نشود امکان اینکه کشورهای غربی یا منطقه بتوانند دخالت نظامی کنند به نظر من کم است. اگر هم بکنند با اشکالات جدی روبهرو میشوند. در رابطه با راه حل نظامی یک مقداری شک دارم که بتواند مساله را حل کند.
داخل سوریه ما علویها را داریم که ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه هستند. کردها را داریم که ۱۰ تا ۱۲ درصد جامعه هستند. سنیها هستند، مسیحی ها هستند. تمام این گروهها خودشان رابطه دارند با کشورهای دیگر منطقه. اگر جنگ داخلی جدی شود یا حمله نظامی شود این مساله فقط در داخل سوریه دیگر نخواهد بود. هنوز که جنگ داخلی در سوریه شروع نشده آرام آرام کشت و کشتار دارد به لبنان میآید. بعد مساله به عراق خواهد کشید. امکان دارد مساله به ترکیه بکشد. در داخل ترکیه ۱۵ میلیون علوی وجود دارد. فردا اگر علویها که در راس سیستم اطلاعاتی ارتش سوریه هستند سنیها شروع کنند انتقام گرفتن چه کسی باید بیاید جواب این را بدهد.
تجربهای که در عراق دیدند. تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است آدمهای بیشتری کشته شوند. اگر سعی نکنیم یک راه حل سیاسی برایش پیدا کنیم. در نیویورک تایمز یک گزارش جالب بود در رابطه با این که رییس مسیحیان روسیه دارد فشار میآورد روی حکومت پوتین که طرفداری از سوریه کند. به خاطر اینکه میترسد اگر اسد برود این ۱۵ درصد مسیحیانی که اینجا هستند از بین بروند. به نظر من دکتر فرهنگ کاملا درست گفتند.
حکومت اسد هم یک حکومت اطلاعاتی و نظامی است. پدر اسد سال ۱۹۸۲ یعنی سه سال بعد از انقلاب ایران ۱۵ هزار آدم را در شهر حما کشت. یعنی اینها فامیل قاتلی اند. باید بروند. فقط مساله این است که چطوری اینها باید بروند. تنها راه این است که کنفرانسی گذاشته شود، کشورهایی که در منطقه در سوریه برنامه دارند، ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای غربی بنشینند همین کاری که در کنفرانس بن کردند بعد از اینکه طالبان رفتند به یک سری موافقتهای کلی برسند.
دکتر فرهنگ کاملا درست میگویند. ایران رل مهمی را دارد ولی رل تعیین کننده در سوریه ندارد. برای ایران هم سوریه مهم است. به نظر من فقط به یک دلیل که بتوانند اسلحه و پول به حزب الله برسانند. این مساله اصلی است که اینها دارند. تا زمانی که روسیه و آمریکا سر مساله سوریه موافقت نکنند به نظر من این جنگ و جدال ادامه پیدا خواهد کرد و معلوم هم نیست که کی آقای اسد را مجبور خواهند کرد که از حکومت کنار رود.
آقای علیزاده، نظر شما در مورد بررسی و تحلیل آقایان فرهنگ و میلانی از ارزش سوریه برای منافع ملی ایران و جمهوری اسلامی ایران چیست و پیشنهادی که هر دو مطرح کردند؟
با کمال تواضع میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ متعرض شوم که من در شگفت شدم از فرمایشان آقای دکتر که فرمودند در کل این چند دهه گذشته سوریه یک همسایه غیردردسرسازی برای اسرائیل بوده ...حسین علیزاده
با کمال تواضع میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ متعرض شوم که من در شگفت شدم از فرمایشان آقای دکتر که فرمودند در کل این چند دهه گذشته سوریه یک همسایه غیردردسرسازی برای اسرائیل بوده. اگر ما انتظار داشتیم سوریها با توازن نظامی بسیار ضعیفی که در برابر اسرائیل داشتند وارد جنگی شوند این کمال خبط دولت سوریه است. من پرسشم از آقای دکتر فرهنگ این است که مگر کسی غیر از سوریه و ایران حزب الله را قوی کرده که ۳۳ روز موشک پرانی قوی وموثر کردند علیه اسرائیلیها؟ مگر لزومی دارد سوریه خودش وارد کار شود؟
این سووال را ازشان میپرسم. ولی در مورد سوریه شما پاسخ را بدهید.
وضع سوریه برای جمهوری اسلامی ایران در حدی است که به گمان من حیات و ممات جمهوری اسلامی پیوسته به سوریه است. برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند توازن نظامی و دفاعی خودش را برقرار کند علیه اسرائیل و آمریکا که الان آمریکا دور ایران حلقه زده تنها راهش این است که بتواند اسرائیل را مورد تهدید خودش قرار دهد و هیچ نیروی نظامی بهتر از حزب الله نیست. میدانیم که حماس عقب کشیده و بنابر این برای تقویت بنیه نظامی حزب الله تنها از راه سوریه باید رفت و بنابراین پل استراتژیک برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
اما راه حل. نمیشود در زمانی که آقای اسد هنوز هیچ تضمینی پیدا نکرده مثل آقای عبدالله صالح که بگویند شما از قدرت رفتید کنار ما با خانوادهات کاری نداشته باشیم، اولا هیچ تضمینی به ایشان داده نشده حتی از طریق اپوزیسیون. نکته دوم این است که آیا اساسا اسد در قدرت است یا آن جریان حزب بعث پشت سرش هست؟ در این جا ارتش مستقل نیست. کاملا تحت فرمان رییس جمهور است. بنابراین به گمان من یک جنگ فرسایشی برای چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.
مساله این هست که کدام یک از طرفین در این جنگ فرسایشی آسیب بیشتر میبینند؟ وقتی میگویم طرفین فقط دعوای سوریها با سوریها نیست. طرفین وقتی میگویم یعنی حامیان پشت پرده. جمهوری اسلامی یک طرف، عربستان و قطر و دیگر کشورها هم یک طرف. اگر جمهوری اسلامی به عنوان حامی پشت پرده بشار بتواند این جنگ فرسایشی را قویا پیش ببرد آن موقع تصمیم بینالمللی بر این خواهد بود که مداخله نظامی شود. راه حل صلح آمیزی در کار نیست.
آقای فرهنگ، جمعبندی شما به انضمام اینکه آیا ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای اپوزیسیون سوریه قابل قبول است؟
مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد.
منصور فرهنگ سفیر سابق ایران در سازمان ملل
این امکان هست که شخص بشار اسد برود. برای اینکه در سوریه یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی و نظامی سر کار است. این امکان دارد ولی رفتن اسد تغییری در واقعیت نمیدهد مگر اینکه رژیم بخواهد از بین برود.
ولی در رابطه با لبنان میخواستم توضیحی راجع به گفتههای آقای علیزاده بدهم. در سال ۲۰۰۶ اسرائیلی ها آمدند بیش از ۱۲۰۰ لبنانی را که اکثریت قریب به اتفاقشان که شیعیان بودند کشتند. بیش از شش هفت هزار نفر را زخمی کردند. یک میلیون انسان را آواره کردند، تنها کاری که ایران و سوریه کردند یک مقدار شعار دادند. اینکه بگوییم اینها در برابر اسرائیل مقاومت کردند و این حرفها، این ها واقعا به نظر من ظلم به مردمی است که کشته دادند و زخمی دادند و خانههایشان از بین رفت.
واقعیت امر این است که حزب الله لبنان برای اسرائیل به هیچ وجه چالش نظامی نیست. ممکن است یک دردسر کوچکی باشد که این درد سر را با بهای بسیار هنگفت میپردازد. مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد. مگر این که تبلیغاتی که تحت کنترل خودشان بود.
بنابراین در اینجا هم ایران استفاده تبلیغاتی از کمک نظامی به حزب الله میکند و حزب الله هم با کمکهایی که از ایران گرفتند میلیونر شدند. آنها هم بهرهبرداری مادی وسیعی از ایران کردند. ولی این که این چه ارتباطی با امنیت و رفاه و حیثیت جامعه ایران دارد؟ جواب صفر است.
آقای علیزاده، شما به این جواب بدهید. آیا راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای حامیان سوریه قابل قبول است؟
از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد.حین علیزاده دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران
سوریه و بشار اسد یک وزن دارند. در نظامهای دیکتاتوری شخص حاکم و نظام یک معنی دارند. کمااینکه در ایران هم این است. شما وقتی میگویید نظام یعنی آیتالله خامنهای. اگر آیتالله خامنهای برود یعنی نظام رفته.
من اجازه میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ دوباره عرض ادب داشته باشم بگویم که همیشه میگویند شما تهدید را ببرید در خانه دشمن. ما به هر حال این را داریم که جمهوری اسلامی اسرائیل را دشمن خودش میداند و حزب الله لبنان به هر حال الان قدرت ۳۳ روز موشک پرانی را داشته حزب الله یا نداشته. بله بنده هم با شما هم نظر هستم که الان آقای حسن نصرالله اعلام کرد که همان جنگ و خرابیهای جنوب لبنان همه آباد شده. هنوز خرمشهر ما آباد نشده. هنوز زلزله بم آباد نشده. من با شما مواقمم ولی ما با حاکمیت نابخردی سر و کار داریم که میگویند عیب ندارد بگذار آباد نشود اما بتوانیم تهدید را دم خانه دشمن و بردند دم خانه دشمن. از طریق پل استراتژیک سوریه.
لذا پاسخ من این است که به هیچ وجه از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد. اگر بشار اسد ساقط شود حزب الله ساقط میشود و اگر حزب الله ساقط شود جمهوری اسلامی در خطر تهدید سقوط قرار میگیرد. پس از نظر منطق برای چنین آقایان نابخردی طبیعتا این است که ما سقوط را از همان مرحله اول نگاه داریم. یعنی با هر آنچه میتوانند پشت سر شخص بشار اسد بایستند.
آقای میلانی، شما گفتید که بشار اسد به هر حال رفتنی است. لازمه این که جامعه بینالمللی به راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برسد چیست؟ مثلا روسیه در شرایطی میتواند با این حل راه حل راضی باشد؟
باید همه طرفهای در گیر در یک کنفرانس بین المللی تصمیم بگیرند ... «اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند.محسن میلانی استاد روابط بین الملل
امروز متاسفانه هر دو طرف شروع کردند اسلحه به روی هم کشیدن و مساله را خیلی بغرنج کرده اند. به نظرم اصلا برنامه اسد و طرفداران اسد این بود که این اتفاق بیافتد و متاسفانه کشورهای دیگر منطقه هم کمک کردند و مساله را خیلی بغرنج کردند.
مدلی که به نظر من خیلیها دارند صحبتش را میکنند و دولت آمریکا هم یک اشاره به آن کرده مدلی است که ما در اول بهار عرب در مصر دیدیم و نوع بهترش در یمن اتفاق افتاد که آقای صالح را انداختند و معاونش آمد و رفت. یعنی مدل این است که شما آقای اسد را یک طوری قانع کنید یا مجبور کنید که از حکومت ساقط شود و بعد یک نفر جای او بیاید و انتخابات آزاد بگذارید. من به نظرم درست است که امروز جمهوری اسلامی اعلام کرده که تا آخر پای اسد خواهد ایستاد و به اسد کمک خواهد کرد.
ولی همانطورکه من قبلا اشاره کردم ایران بازیگر عمده در سوریه نیست. اگر روسیه با این برنامه با آمریکا موافقت کند ایران چارهای ندارد مگر اینکه آن را قبول کند. در حال حاضر هم ممکن است مخالفان این را قبول کنند. من نمیدانم هنوز که مخالفان اسد با این برنامه موافقت خواهند کرد یا نه.
یک اشکال عمده که امروز سوریه دارد این است که مخالفان اسد همصدا با هم نیستند. بیشتر کسانی که در داخل سوریه دارند میجنگند با کسانی که درترکیه نشستهاند و از آزادی ترکیه دارند استفاده میکنند و شورای ملی سوریه را تشکیل داده اند با آنها اختلاف دارند. تا زمانی مخالفان هم نتوانند یک برنامه درستی داشته باشند بعید به نظر میرسد که یک کاری جلو برود.
برای خاطر همین است که من گفتم یک کنفرانس بینالمللی اگر گذاشته شود این شاید مجبور کند مخالفان اسد را تا با یک برنامه دقیقی جلو بیایند. تا امروز مخالفان اسد فقط مخالفت کردهاند. برای انداختن یک حکومت فقط مخالفت کردن کافی نیست. شما باید یک برنامهای را هم جلو بگذارید.
«اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند و شاید این یک راه حلی باشد که آقای کوفی عنان هیچ موقع این حرف را نزده. ولی فکر میکنم اگر آقای کوفی عنان بتواند برنامه خودش را به جلو ببرد در غایت این نکتهای که شما گفتید انجام خواهد شد. یعنی آقای اسد با این بهار عربی که شروع شده در هر صورت خواهد رفت. مساله این است که کی میرود و چطوری میرود.