هر چه تلاش و تصمیم غرب برای ارسال سلاحهای (سنگین و تهاجمی) بیشتر جدیتر میشود، روسیه هم حمله به تأسیسات زیرساختی اوکراین (راهها و پلها، ریلها و ایستگاههای راهآهن، فرودگاهها، انبارهای تسلیحاتی و ...) افزایش داده تا انتقال سلاحهای یادشده به اوکراین را با مشکل روبهرو کند.
تشدید حملات موشکی در روزهای اخیر به مناطق مختلف اوکراین در وجه عمده در همین رابطه است. برای کرملین ظاهراً ممانعت از ورود عمده سلاحهای غربی به اوکراین به یک خط قرمز بدل شده است با همه پیامدهای فاجعهبار و ویرانگرش.
اینکه این حملات و اقدامات روسیه واقعاً در ممانعت از تقویت بنیه نظامی اوکراین تأثیر محسوسی بگذارد سؤالی است که پاسخ به آن آسان نیست، ولی موضع تازه ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین که خط قرمزهای جدیدی برای مذاکره و آتشبس با روسیه اعلام کرده، چندان با این اقدامات روسیه تطابق ندارد.
زلنسکی روز چهارشنبه، ۱۴ اردیبهشت، در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفته که جنگ سه مرحله دارد، که مرحله اولش متوقفسازی پیشروی روسیه بوده و با موفقیت توأم شده، مرحله دومش شامل بیرون راندن کامل نیروهای روسیه از مناطق اشغالی و مرحله سوم احیای کامل تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین است.
تحقق این شرط و خط قرمز زلنسکی ناممکن نیست، ولی معادلات کنونی در صحنه جنگ که بنا بر خبرها پیشروی روسها آهسته در جنوب و مناطق شرقی در جریان است و مناطق بیشتری را اشغال کردهاند و نیز تشدید حملات موشکی آنها که ارسال سلاح از غرب را برای اوکراین احتمالاً مشکل میکند، تحقق راهبرد سه مرحلهای یادشده و امتناع زلنسکی از مذاکرات آتشبس را در چشمانداز نزدیک با ابهام روبهرو میکند.
مگر اینکه بنیه نظامی اوکراین واقعاً به رغم حملات روسیه رو به ارتقای کیفی باشد و در تلفیق با روحیه بالای دستکم بخشی از نیروهای مسلح اوکراین تحقق راهبرد یادشده را به سرعت تسهیل کند.
خط قرمزهای تحریمی
ورای اما و اگرها در مورد رسیدن یا نرسیدن سلاحهای غربی به اوکراین اهرم دیگر برای زیر فشار گذاشتن روسیه برای پایان جنگ، یعنی تشدید تحریمها هم که یک خط قرمز دیگر برای اروپا و آمریکاست، لزوماً قطعی نیست. و در مورد اثرات تحریمها، آن هم در شرایطی که بخش قابل اعتنایی از جهان شامل هند و چین به این تحریمها نپیوستهاند، هم اما و اگر کم نیست و اثری از کاهش حملات روسیه دیده نمیشود. اینکه تعمیم این تحریمها به واردات انرژی از روسیه هم تأثیری متفاوت و محسوستر در تغییر رفتار کرملین بگذارد هم کمتر قابل پیشبینی قطعی است.
اعمال چنین تحریمهایی به خصوص در مورد گاز البته همچنان دشوارتر از آن است که در آینده نزدیک در دستور کار قرار گیرد. در پنج پکیجی از تحریمها که اتحادیه اروپا از روز تجاوز روسیه به اوکراین تا کنون تصویب کرده مشکل و اختلاف عمدهای وجود نداشته است. در مورد واردات انرژی تا آنجا که به زغال سنگ مربوط میشد اعمال تحریم در یک بازه زمانی چهار ماهه به سرعت مورد توافق قرار گرفت. حال که ماجرا به تحریم نفت کشیده، وضعیت مقداری دشوارتر است.
در زمینه نفت این روزها یک توافق اولیه بر سر اعمال تحریم واردات از روسیه در یک بازه زمانی شش ماهه را کمیسیون اروپا به جریان انداخته است، به خصوص که آلمان هم به رغم برخی ابهامات در مورد اینکه چگونه همه ۳۵ درصد نفت وارداتی از روسیه را جایگزین خواهد کرد، قول داده که به هر حال با این تحریم همراه شود.
البته نگرانی از بالارفتن بهای انرژی جایگزین، رقمخوردن تورم بیشتر در اتحادیه اروپا و فشار بیشتر بر بخشهای مختلف جوامع هم بحث کماهمیت و عاری از نگرانی نیست، منتهی حرف عمده مقامهای اروپایی این است که همبستگی با اوکراین هزینه دارد و مردم باید بخشی از این هزینه را تحمل کنند. اینکه آستانه فشارپذیری جوامع مختلف اروپا چه باشد و این حس همستگی و هزینهدادن برای آن تا کجا قابل تحقق و دوام باشد هم سؤال روز است.
روز چهارشنبه، ۱۴ اردیبهشت که خانم اورزلا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا در پارلمان اروپا طرح تحریم نفت روسیه را با جزئیات بیشتری تشریح کرد، از ۶۶۰ نماینده تنها ۴۰ نفر حاضر بودند که با توجه به اصرار پارلمان به اعمال تحریمهای بیشتر علیه روسیه در قیاس با دولتهای اروپایی، کمی حیرتانگیز بود و فوندرلاین هم از سالن نسبت خالی پارلمان که نشانی از حمایت قاطع نمادین نمایندگان نبود ناخشنودتر از آن بود که در چهرهاش هویدا نباشد.
طرح تحریم نفتی روسیه را که فون در لاین ارائه کرد تنها از مجارستان تحت حکومت ویکتور اوربان دارای رابطه نزدیک به کرملین نبود که صحبت از تحفظات و مخالفت به میان آمد. اسلواکی هم مخالف است و حتی یک بازه زمانی یک ساله را هم قابل قبول نمیداند.
«اوکراین نبازد، روسیه پیروز نشود»
روزهای سختی در انتظار تصمیمگیران اتحادیه اروپا است، چرا که اگر این تحریم به مشکل بخورد یا بیش از اندازه نرم و دارای استثنائات بشود حفظ انسجام اتحادیه درحمایت ار اوکراین که تا کنون جزیی از شکست طرح کرملین برای ایجاد انشقاق در اتحادیه تلقی میشده خدشه برمیدارد و میتوان انتظار داشت که در مورد گاز اختلافات به مراتب بیشتر خواهد بود.
طرفه اینکه وابستگی اروپا به اروانیوم روسیه و میلههای سوخت اروانیوم غنیشده برای نیروگاههای هستهای به مراتب بیشتر از نفت و گاز است، ولی حساسیت این عرصه و نبود جایگزین فوری برای آن کلاً فضایی از سکوت را در اتحادیه اروپا حاکم کرده و کمتر کسی از تحریم اورانیوم روسیه صحبت میکند.
اینکه حالا تحریم نفت و گاز عملی شود و در صورت عملیشدن تأثیرات آن بر ماشین جنگی روسیه و رویکردهای کرملین در جنک اوکراین چه باشد هم سؤال بیپاسخی است. فرمول اتحادیه اروپا این است که تحریمها و ارسال سلاح به اوکراین در خدمت این است که اوکراین نبازد و روسیه پیروز نشود، هدفی که بلندپروازانه نیست و حالا البته با شروطی که زلنسکی برای آتشبس اعلام کرده لزوماً تطبیق ندارد.
آمریکاییها هم راهبرد خاص خود در جنگ اوکراین دارند و بیش از پیش زمینگیرکردن روسیه برای تحقق یک نظم نوین جدید را دنبال میکنند، نظمی که در آن روسیه دیگر بازیگری جدی نباشد و چین هم از قبل حذف نسبی روسیه و برخی تدابیر دیگر تضعیف شده باشد. به عبارتی حالا گرچه کرملین همچنان کارتهای خود را برای اهداف واقعی و قطعیاش در جنگ علیه اوکراین رو نمیکند و شاید آن را به تابعی از شرایط میدان بدل کرده، ولی در جبهه مقابل هم در کییف و واشینگتن و بروکسل لزوماً تطبیق کامل راهبرد حاکم نیست.
تا آنجا که به راهبرد غیربلندپروازانه اتحادیه اروپا برمیگردد، تحقق آن منوط به آن است که سلاحها به سرعت و سهولت به اوکراین برسند و تحریمهای بخش انرژی روسیه هم با انسجام تصویب شوند و به جریان بیفتند و همه اینها هم تأثیرات محسوسی بر رفتار و رویکرد کرملین بگذارند. معادلهای چند وجهی که برای حلش باید منتظر روندها و فرآیندهای آتی ماند و اهمیت تطبیق یا عدم تطبیق آن با راهبردها در واشینگتن و کییف را هم دستکم نگرفت.