اعظم بهرامی*
روزهای با مناسبتهای نامگذاری شده، در تقویم ایرانی چیزی سنگینتر از ورقهای کاغذ و جلد مقوایی یا چرمی تقویم حمل نمیکنند. میچرخند و میگذرند و انتخاب کنندگانشان پرچمی مینویسند و گاه آن عدد این شانس را مییابد تا بودجهای برای سمیناری یا بزرگداشتی هم به دریافت کند.
در این میان حدود ۹۰ روز به سلامت، حامیان و حافظان سلامت، افراد و محیط زیست اختصاص داده شده است که برخی از انها یک هفته است٬ مانند هفته پیشگیری از مسمومیتها یا هفته هوای پاک.
امکان دارد روزهای ملی با روزهایی که در تقویم جهانی انتخاب شده متفاوت باشند. بهداشت محیط هر ساله در تقویم ما روز ۱۱ اسفند است و این روز در تقویم جهانی چهارم مهرماه (۲۶ سپتامبر) است. هر ساله متناسب با مشکلات بارز تهدید کننده سلامت محیط و طبیعت، شعاری نیز برای این روز انتخاب میشود.
۱۱ اسفند سال ۱۳۳۱ نخستین روزی بود که فعالیت برای برقراری بهداشت در محیط به شکل ارگانی و سازمانیافته شکل گرفت و به همین دلیل هم برای یادآوری نقطه مبداء این اقدام ارزشمند، این تاریخ در تقویم ثبت شد. اما اکنون چند سال است که این روز از تقویم حذف شده است.
تا سال گذشته معمولا وزیر بهداشت این روز را به فعالان این عرصه تبریک میگفت٬ از خدماتشان تقدیر میکرد و برنامه سال گذشته و سال پیش رو را شرح میداد.
بهداشت محیط در لغت به معنی کنترل عواملی است که در پایداری و حفظ سلامت انسان نقش دارند. این عبارت همچنین به منزله مطالعه مجموعه عوامل و فاکتورهایی است که در ایجاد الودگیهای محیطی، در سلامت محیط زیست و انسان خلل ایجاد میکنند. این مجموعه شناخت و مطالعه در بر گیرنده تمامی مواردی است که به شکل فیزیکی٬ بیولوژیکی یا شیمیایی و از طریق مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی موجودات زنده ساکن زمین تاثیر گذارند.
در ایران بهداشت محیط زیرگروههای بسیاری٬ از جمله مهندسین بهداشت و ایمنی محیط زیست، مدیریت و بازرسی مرکز سلامت محیط کار، پژوهشکدههای محیط زیست، دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی و خدمات بهداشت و درمان، مراکز بهداشت و سلامت، مراکز حامی و حافظ محیط زیست و اداراتی از این دست را در بر میگیرد.
اجرای طرح شهر سالم، تجزیه تحلیل آمار و شاخصهای بهداشت محیط، بررسی وضعیت آلودگیهای فاضلاب و پسماند، اقدامات اضطراری هنگام وقوع بلایای طبیعی، کنترل آلودگیهای شیمیایی و میکروبی آب آشامیدنی، بخشی از شرح وظایف واحدهای بهداشت محیط هستند٬ در واقع مجموعهای که در حفظ اکوسیستم طبیعتی سالم (انسان و حیوان و آب و گیاهان و ...) نظریههای آماری و پژوهشی مطرح کرده و آن را اجرا و عملیاتی و سپس کنترل و مدیریت میکنند.
به همین دلیل روز محیط زیست علاوه بر مناسبتی برای تقدیر از زحمتکشان این عرصه میتوانست بهانهای باشد برای یادآوری به قانونگذاران برای وضع قوانین حمایتگر و سختگیرانه در راستای حفظ سرمایههای ملی و اعتبار ارزش نهادن به حق سلامت شهروندان و یا اعتبار و امکانات دادن به پژوهشگران و محققان این عرصه.
علاوه بر این٬ چهار سال در این روز همایش علمی با عنوان بهداشت محیط برگزار میشد که امسال در صفحه رسمی انجمن علمی بهداشت محیط ایران (IAEH) اعلام شد که پنجمین دور همایش برگزار نخواهد شد. در عین حال به افرادی که برای حضور در این همایش٬ مقالههایی را آماده کرده بودند نیز هیچ توضیحی ارائه نشد.
برخی گمانهزنیها حاکی است که این تصمیم در راستای یکی کردن دو روز ملی و جهانی بهداشت محیط است که به این ترتیب هر سال در ۴ مهرماه از این روز، یاد شود. با اینحال سوال اینجاست که آیا یک چنین انتخابی تا این حد دشوار است که منجر به حذف فعلی آن از تقویم و لغو همایشی نوپا شده است؟
این روز در حالی از تقویم ایرانی حذف شده است که محیط زیست ایران شرایط خوبی را تجربه نمیکند.
چندی پیش رئیس فراکسیون انرژی و محیط زیست مجلس اعلام کرد که در میان ۱۷۸ کشور٬ ایران از لحاظ محیط زیست رتبه ۸۳، از نظر شاخص کیفیت هوا رتبه ۵۸ و از نظر آلودگی هوا رتبه ۱۲۴ و همچنین عملکرد شاخص بهداشتی و سلامت آب رتبه ۴۷ را دارد.
در عین حال به گزارش بهمنماه روزنامه همشهری در سال گذشته آمار مرگ و میر ناشی از عدم رعایت مسائل ایمنی در محیطهای کار رشد ۲۴در صدی داشته است.
همچنین بر اساس آمار رسمیای که وزارت بهداشت (سازمان Q) براساس شاخصهای جهانی مرگومیر ناشی از آلودگی هوای شهرهای بزرگ اعلام میکند، سالانه در شهر تهران بیش از چهار هزار و ۴۰۰ نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند؛ بهعبارت دقیقتر در هر ۲ ساعت یک نفر.
با این حساب٬ حذف این روز از تقویم ایران جای خالی نظارت و توجه به سلامت شهروندان٬ محیط کار و زندگیشان و نیز بهداشت و سلامت طبیعت را بیش از پس ملموس میکند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* اعظم بهرامی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته محیط زیست و فیزیک انرژیهای تجدیدپذیر در ایتالیا است.
روزهای با مناسبتهای نامگذاری شده، در تقویم ایرانی چیزی سنگینتر از ورقهای کاغذ و جلد مقوایی یا چرمی تقویم حمل نمیکنند. میچرخند و میگذرند و انتخاب کنندگانشان پرچمی مینویسند و گاه آن عدد این شانس را مییابد تا بودجهای برای سمیناری یا بزرگداشتی هم به دریافت کند.
در این میان حدود ۹۰ روز به سلامت، حامیان و حافظان سلامت، افراد و محیط زیست اختصاص داده شده است که برخی از انها یک هفته است٬ مانند هفته پیشگیری از مسمومیتها یا هفته هوای پاک.
امکان دارد روزهای ملی با روزهایی که در تقویم جهانی انتخاب شده متفاوت باشند. بهداشت محیط هر ساله در تقویم ما روز ۱۱ اسفند است و این روز در تقویم جهانی چهارم مهرماه (۲۶ سپتامبر) است. هر ساله متناسب با مشکلات بارز تهدید کننده سلامت محیط و طبیعت، شعاری نیز برای این روز انتخاب میشود.
۱۱ اسفند سال ۱۳۳۱ نخستین روزی بود که فعالیت برای برقراری بهداشت در محیط به شکل ارگانی و سازمانیافته شکل گرفت و به همین دلیل هم برای یادآوری نقطه مبداء این اقدام ارزشمند، این تاریخ در تقویم ثبت شد. اما اکنون چند سال است که این روز از تقویم حذف شده است.
تا سال گذشته معمولا وزیر بهداشت این روز را به فعالان این عرصه تبریک میگفت٬ از خدماتشان تقدیر میکرد و برنامه سال گذشته و سال پیش رو را شرح میداد.
بهداشت محیط در لغت به معنی کنترل عواملی است که در پایداری و حفظ سلامت انسان نقش دارند. این عبارت همچنین به منزله مطالعه مجموعه عوامل و فاکتورهایی است که در ایجاد الودگیهای محیطی، در سلامت محیط زیست و انسان خلل ایجاد میکنند. این مجموعه شناخت و مطالعه در بر گیرنده تمامی مواردی است که به شکل فیزیکی٬ بیولوژیکی یا شیمیایی و از طریق مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی موجودات زنده ساکن زمین تاثیر گذارند.
در ایران بهداشت محیط زیرگروههای بسیاری٬ از جمله مهندسین بهداشت و ایمنی محیط زیست، مدیریت و بازرسی مرکز سلامت محیط کار، پژوهشکدههای محیط زیست، دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی و خدمات بهداشت و درمان، مراکز بهداشت و سلامت، مراکز حامی و حافظ محیط زیست و اداراتی از این دست را در بر میگیرد.
اجرای طرح شهر سالم، تجزیه تحلیل آمار و شاخصهای بهداشت محیط، بررسی وضعیت آلودگیهای فاضلاب و پسماند، اقدامات اضطراری هنگام وقوع بلایای طبیعی، کنترل آلودگیهای شیمیایی و میکروبی آب آشامیدنی، بخشی از شرح وظایف واحدهای بهداشت محیط هستند٬ در واقع مجموعهای که در حفظ اکوسیستم طبیعتی سالم (انسان و حیوان و آب و گیاهان و ...) نظریههای آماری و پژوهشی مطرح کرده و آن را اجرا و عملیاتی و سپس کنترل و مدیریت میکنند.
به همین دلیل روز محیط زیست علاوه بر مناسبتی برای تقدیر از زحمتکشان این عرصه میتوانست بهانهای باشد برای یادآوری به قانونگذاران برای وضع قوانین حمایتگر و سختگیرانه در راستای حفظ سرمایههای ملی و اعتبار ارزش نهادن به حق سلامت شهروندان و یا اعتبار و امکانات دادن به پژوهشگران و محققان این عرصه.
علاوه بر این٬ چهار سال در این روز همایش علمی با عنوان بهداشت محیط برگزار میشد که امسال در صفحه رسمی انجمن علمی بهداشت محیط ایران (IAEH) اعلام شد که پنجمین دور همایش برگزار نخواهد شد. در عین حال به افرادی که برای حضور در این همایش٬ مقالههایی را آماده کرده بودند نیز هیچ توضیحی ارائه نشد.
برخی گمانهزنیها حاکی است که این تصمیم در راستای یکی کردن دو روز ملی و جهانی بهداشت محیط است که به این ترتیب هر سال در ۴ مهرماه از این روز، یاد شود. با اینحال سوال اینجاست که آیا یک چنین انتخابی تا این حد دشوار است که منجر به حذف فعلی آن از تقویم و لغو همایشی نوپا شده است؟
این روز در حالی از تقویم ایرانی حذف شده است که محیط زیست ایران شرایط خوبی را تجربه نمیکند.
چندی پیش رئیس فراکسیون انرژی و محیط زیست مجلس اعلام کرد که در میان ۱۷۸ کشور٬ ایران از لحاظ محیط زیست رتبه ۸۳، از نظر شاخص کیفیت هوا رتبه ۵۸ و از نظر آلودگی هوا رتبه ۱۲۴ و همچنین عملکرد شاخص بهداشتی و سلامت آب رتبه ۴۷ را دارد.
در عین حال به گزارش بهمنماه روزنامه همشهری در سال گذشته آمار مرگ و میر ناشی از عدم رعایت مسائل ایمنی در محیطهای کار رشد ۲۴در صدی داشته است.
همچنین بر اساس آمار رسمیای که وزارت بهداشت (سازمان Q) براساس شاخصهای جهانی مرگومیر ناشی از آلودگی هوای شهرهای بزرگ اعلام میکند، سالانه در شهر تهران بیش از چهار هزار و ۴۰۰ نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند؛ بهعبارت دقیقتر در هر ۲ ساعت یک نفر.
با این حساب٬ حذف این روز از تقویم ایران جای خالی نظارت و توجه به سلامت شهروندان٬ محیط کار و زندگیشان و نیز بهداشت و سلامت طبیعت را بیش از پس ملموس میکند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* اعظم بهرامی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته محیط زیست و فیزیک انرژیهای تجدیدپذیر در ایتالیا است.