روزنامه مغرب در هفتهای که گذشت نوشت که روزانه ۱۳ ایرانی خودکشی میکنند. متوسط سن آنها که زندگیشان را به این شکل پایان میدهند ۲۹ سال است. یعنی حتی به دهه سوم عمر خود هم نرسیدهاند.
کارشناسان اجتماعی در گفتوگو با مغرب گفتهاند که بیکاری و مشکلات اقتصادی مهمترین دلایل این خودکشیهاست. مخصوصا در شهرهای محرومتر دور از مرکز.
در برخی از استانها و شهرهای ایران خودکشی بیش از جاهای دیگر ثبت و دیده شده. مثلا این طور که مدیر کل بهزیستی استان ایلام به خبرگزاری ایسنا میگوید خودکشی در این استان به یک بحران اجتماعی نگرانکننده تبدیل شده و گاه مرگ چهار نفر در سطح استان در طول هفته به دلیل خودکشی ثبت شده است،خودکشیهای اغلب زیر ۳۰ سال.
حسین قاضیان، جامعهشناس میهمان مجله جامعه این هفته رادیوفرداست تا خودکشی در ایران و روند آن را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
حسین قاضیان میگوید روند خودکشی در ایران کاهش و افزایش آماری مشخصی را نشان نمیدهد.
حسین قاضیان: ما با نوساناتی در سالهای مختلف روبهرو بودیم. مثلا اگر این ده سال اخیر یعنی سال ۸۰ را با سال ۹۰ مقایسه کنیم، در سال ۸۰ میزان خودکشی در ایران ۴/۶ در هر صد هزار نفر بوده است.
در حالی که بنا بر آماری که پزشک قانونی برای چهار ماه اول سال ۹۰ ارائه داده است، اگر این آمار را برای کل سال در نظر بگیریم با حدود سه هزار و ۷۰۰ و اندی خودکشی روبهرو بودهایم که چیزی حدود ۹/۴ در هر صد هزار نفر است که نسبت به سال ۸۰ کاهش نشان میدهد.
ولی ما میدانیم که در این ده سال این نوسانات وجود داشته و ارقام خودکشی پایینتر یا بالاتر رفته است. بنابر این ما با یک روند ثابت در جهت افزایش خودکشی در جامعه ایران روبهرو نیستیم.
میزان خودکشی در ایران در مقیاس جهانی در رتبههای پایین میزان خودکشی در جامعههای مختلف قرار دارد. مثلا در کشورهایی مثل کره در همین سال ۲۰۱۱ چیزی حدود ۳۱ مورد خودکشی در هر صد هزار نفر به ثبت رسیده است.
در کشور ژاپن ۲۴ نفر در هر صد هزار نفر به ثبت رسیده است.
این طور که جامعهشناس میهمان برنامه میگوید خودکشی در جوامع پیشرفته و صنعتی هم به عنوان آسیبی اجتماعی وجود دارد. کره جنوبی یکی از این نمونههاست، کشوری که تنها در طول یک نسل توانسته است از فقر و عقبماندگی رها شود و به یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان تبدیل شود.
سرعت بالای زندگی در این کشور، جهانی شدن ناگهانی و از بین رفتن ساختار سنتی خانواده از جمله دلایلی است که ناظران برای آمار حیرت انگیز خودکشی در این کشور آوردهاند.
تنها در پنج سال گذشته دستکم صد نفر با پرش از روی پل معروف رودخانه هن در شهر سئول به زندگی خود پایان دادهاند.
از حسین قاضیان میپرسم چه زمینههای مشترکی میان این دو بستر متفاوت برای خودکشی در ایران و کشوری مثل کره جنوبی میتواند وجود داشته باشد؟
حسین قاضیان: به یک معنی در هر دوی این جوامع ما با یک علت و دلیل روبهرو هستیم. اما این علت در دو جهت متفاوت کار میکند. آن علت عبارت است از میزان و شدت و نوع همبستگی اجتماعی. چون از دیدگاه جامعه شناسی، عنصر اصلی تبیین کننده و تعیین کننده خودکشی مسئله شدت و نوع همبستگی اجتماعی است.
در کشورهایی مثل ژاپن و کره ما با انواع دیگری از خودکشی روبهرو هستیم که تحت مقوله «خودکشیهای دگرخواهانه» طبقه بندی میشود.
یعنی در آن جوامع شدت همبستگی اجتماعی و تعلق فرد به گروه اجتماعی و به جامعه به آن اندازه هست که فرد به خاطر خطا یا گناهانی که نسبت به جمع یا گروه و جامعه مرتکب شدهاست حاضر است خودکشی کند.
در حالی که در کشور ما به خاطر پایین بودن این همبستگی اجتماعی خودکشی رخ میدهد و خودکشیهای خودخواهانه در این میان شکل میگیرد.
میانگین سنی آنها که در ایران خودکشی کردهاند ۲۹ سال بوده است. چرا جوانترها میخواهند بمیرند؟ چرا مرگ را انتخاب میکنند و چرا به آن فکر میکنند؟ آیا خودکشی با هرم سنی جامعه هم ارتباطی دارد؟
حسین قاضیان: از بین انواع خودکشیهایی که وجود دارد، برخی خودکشیها هستند که با سن میتوانند ارتباطی داشته باشند. مثلا خودکشیهای خودخواهانه، خودکشیهای جوگرایانه و خودکشیهای ناشی از بی هنجاری یا آنامومیک. بدین معنا که خودکشی در این موارد از یک حالت استیصال خبر میدهد. از نبودن راهی دیگر، آینده یا نبودن امید خبر میدهد.
در این جا سن نقش بازی میکند به این معنا که کسی که سن کمتری دارد هنوز آن تجربههای بیشتر را از سر نگذارندهاست تا بداند که روزهایی بودهاست که احساس استیصال میکرده است و بعد گشایش و فراخی به بار آمده و از آن استیصال و درماندگی درآمده است. بنابر این هنوز نمی داند که امروز پایان تاریخ نیست. امروز روزی است و فردا روز دیگری خواهد بود که ممکن است با امروز متفاوت باشد.
لوکین، جامعهشناس فرانسوی، در تحقیق معروفش درباره خودکشی به انواع دیگرخواهانه و خودخواهانه خودکشی اشاره میکند. خودکشی در ایران از کدام مدل پیروی میکند؟
ما یک جامعهای هستیم که به هر حال در حال گذار و بحرانیم. گذارهای متعدد و تو در تو و بحرانهای دائمی در جامعه ما وجود داشته و من فکر میکنم خودکشیهای آنومیک و خودکشیهای خودخواهانه یکی از انواع خودکشیهایی است که در جامعه ایران ، میتواند میزان و شدت خودکشیها را توضیح دهد.
فکر میکنم خودکشیهای دگرخواهانه در جامعه ما از کمترین میزان احتمال برخوردارند.
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی یک میلیون نفر در جهان در سال خودکشی میکنند.
تعداد آنها که به خودکشی اقدام میکنند و ناموفقند ده تا ۲۰ برابر است.
خودکشی سیزدهمین دلیل مرگ در سراسر جهان به حساب میآید. در ایران نرخ خودکشی از اغلب کشورهای غربی پایین تر اما از کشورهای خاورمیانه بالاتر است.
در اینجا هم اغلب ، آمار دقیقی ثبت نمیشود. اما حدود ۵۰۰ خودکشی موفق در سال ثبت شده که ناظران اجتماعی از آن به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی جدی یاد میکنند.
ایلام، لرستان و کرمانشاه در صدر فهرست اقدام برای خودکشی در ایران قرار دارند.
کارشناسان اجتماعی در گفتوگو با مغرب گفتهاند که بیکاری و مشکلات اقتصادی مهمترین دلایل این خودکشیهاست. مخصوصا در شهرهای محرومتر دور از مرکز.
در برخی از استانها و شهرهای ایران خودکشی بیش از جاهای دیگر ثبت و دیده شده. مثلا این طور که مدیر کل بهزیستی استان ایلام به خبرگزاری ایسنا میگوید خودکشی در این استان به یک بحران اجتماعی نگرانکننده تبدیل شده و گاه مرگ چهار نفر در سطح استان در طول هفته به دلیل خودکشی ثبت شده است،خودکشیهای اغلب زیر ۳۰ سال.
حسین قاضیان، جامعهشناس میهمان مجله جامعه این هفته رادیوفرداست تا خودکشی در ایران و روند آن را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
حسین قاضیان میگوید روند خودکشی در ایران کاهش و افزایش آماری مشخصی را نشان نمیدهد.
حسین قاضیان: ما با نوساناتی در سالهای مختلف روبهرو بودیم. مثلا اگر این ده سال اخیر یعنی سال ۸۰ را با سال ۹۰ مقایسه کنیم، در سال ۸۰ میزان خودکشی در ایران ۴/۶ در هر صد هزار نفر بوده است.
در حالی که بنا بر آماری که پزشک قانونی برای چهار ماه اول سال ۹۰ ارائه داده است، اگر این آمار را برای کل سال در نظر بگیریم با حدود سه هزار و ۷۰۰ و اندی خودکشی روبهرو بودهایم که چیزی حدود ۹/۴ در هر صد هزار نفر است که نسبت به سال ۸۰ کاهش نشان میدهد.
ولی ما میدانیم که در این ده سال این نوسانات وجود داشته و ارقام خودکشی پایینتر یا بالاتر رفته است. بنابر این ما با یک روند ثابت در جهت افزایش خودکشی در جامعه ایران روبهرو نیستیم.
میزان خودکشی در ایران در مقیاس جهانی در رتبههای پایین میزان خودکشی در جامعههای مختلف قرار دارد. مثلا در کشورهایی مثل کره در همین سال ۲۰۱۱ چیزی حدود ۳۱ مورد خودکشی در هر صد هزار نفر به ثبت رسیده است.
در کشور ژاپن ۲۴ نفر در هر صد هزار نفر به ثبت رسیده است.
این طور که جامعهشناس میهمان برنامه میگوید خودکشی در جوامع پیشرفته و صنعتی هم به عنوان آسیبی اجتماعی وجود دارد. کره جنوبی یکی از این نمونههاست، کشوری که تنها در طول یک نسل توانسته است از فقر و عقبماندگی رها شود و به یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان تبدیل شود.
سرعت بالای زندگی در این کشور، جهانی شدن ناگهانی و از بین رفتن ساختار سنتی خانواده از جمله دلایلی است که ناظران برای آمار حیرت انگیز خودکشی در این کشور آوردهاند.
تنها در پنج سال گذشته دستکم صد نفر با پرش از روی پل معروف رودخانه هن در شهر سئول به زندگی خود پایان دادهاند.
از حسین قاضیان میپرسم چه زمینههای مشترکی میان این دو بستر متفاوت برای خودکشی در ایران و کشوری مثل کره جنوبی میتواند وجود داشته باشد؟
حسین قاضیان: به یک معنی در هر دوی این جوامع ما با یک علت و دلیل روبهرو هستیم. اما این علت در دو جهت متفاوت کار میکند. آن علت عبارت است از میزان و شدت و نوع همبستگی اجتماعی. چون از دیدگاه جامعه شناسی، عنصر اصلی تبیین کننده و تعیین کننده خودکشی مسئله شدت و نوع همبستگی اجتماعی است.
در کشورهایی مثل ژاپن و کره ما با انواع دیگری از خودکشی روبهرو هستیم که تحت مقوله «خودکشیهای دگرخواهانه» طبقه بندی میشود.
یعنی در آن جوامع شدت همبستگی اجتماعی و تعلق فرد به گروه اجتماعی و به جامعه به آن اندازه هست که فرد به خاطر خطا یا گناهانی که نسبت به جمع یا گروه و جامعه مرتکب شدهاست حاضر است خودکشی کند.
در حالی که در کشور ما به خاطر پایین بودن این همبستگی اجتماعی خودکشی رخ میدهد و خودکشیهای خودخواهانه در این میان شکل میگیرد.
میانگین سنی آنها که در ایران خودکشی کردهاند ۲۹ سال بوده است. چرا جوانترها میخواهند بمیرند؟ چرا مرگ را انتخاب میکنند و چرا به آن فکر میکنند؟ آیا خودکشی با هرم سنی جامعه هم ارتباطی دارد؟
حسین قاضیان: از بین انواع خودکشیهایی که وجود دارد، برخی خودکشیها هستند که با سن میتوانند ارتباطی داشته باشند. مثلا خودکشیهای خودخواهانه، خودکشیهای جوگرایانه و خودکشیهای ناشی از بی هنجاری یا آنامومیک. بدین معنا که خودکشی در این موارد از یک حالت استیصال خبر میدهد. از نبودن راهی دیگر، آینده یا نبودن امید خبر میدهد.
در این جا سن نقش بازی میکند به این معنا که کسی که سن کمتری دارد هنوز آن تجربههای بیشتر را از سر نگذارندهاست تا بداند که روزهایی بودهاست که احساس استیصال میکرده است و بعد گشایش و فراخی به بار آمده و از آن استیصال و درماندگی درآمده است. بنابر این هنوز نمی داند که امروز پایان تاریخ نیست. امروز روزی است و فردا روز دیگری خواهد بود که ممکن است با امروز متفاوت باشد.
لوکین، جامعهشناس فرانسوی، در تحقیق معروفش درباره خودکشی به انواع دیگرخواهانه و خودخواهانه خودکشی اشاره میکند. خودکشی در ایران از کدام مدل پیروی میکند؟
ما یک جامعهای هستیم که به هر حال در حال گذار و بحرانیم. گذارهای متعدد و تو در تو و بحرانهای دائمی در جامعه ما وجود داشته و من فکر میکنم خودکشیهای آنومیک و خودکشیهای خودخواهانه یکی از انواع خودکشیهایی است که در جامعه ایران ، میتواند میزان و شدت خودکشیها را توضیح دهد.
فکر میکنم خودکشیهای دگرخواهانه در جامعه ما از کمترین میزان احتمال برخوردارند.
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی یک میلیون نفر در جهان در سال خودکشی میکنند.
تعداد آنها که به خودکشی اقدام میکنند و ناموفقند ده تا ۲۰ برابر است.
خودکشی سیزدهمین دلیل مرگ در سراسر جهان به حساب میآید. در ایران نرخ خودکشی از اغلب کشورهای غربی پایین تر اما از کشورهای خاورمیانه بالاتر است.
در اینجا هم اغلب ، آمار دقیقی ثبت نمیشود. اما حدود ۵۰۰ خودکشی موفق در سال ثبت شده که ناظران اجتماعی از آن به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی جدی یاد میکنند.
ایلام، لرستان و کرمانشاه در صدر فهرست اقدام برای خودکشی در ایران قرار دارند.