غلامعلی حداد عادل، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی و و عضو کمیته وحدت اصولگرایان، این هفته در گفتوگویی مفصل با هفتهنامه «شما»، ارگان حزب موتلفه، هشدارهایی به اصولگرایان داد که در صحنه انتخابات با هوشیاری عمل کنند.
در گفتوگویی با علی افشاری، دبیر پیشین دفتر تحکیم وحدت، از وی خواستهایم تا تحلیلی در مورد سخنان آقای حداد عادل ارائه دهد.
علی افشاری: مصاحبه آقای حداد با ارگان جمعیت موتلفه اسلامی حاوی چند نکته بود، یکی از نکات برجسته مصاحبه تاکید بر این بود که اگر اصولگرایان دچار تفرقه شوند، همان بلایی بر سرشان میآید که بر سر جریان اصلاحطلبان آمد و شکست میخورند.
اما به زعم او رقیب جدیتر اصولگرایان، جریان آقای احمدینژاد است و چیزی که تحت عنوان جریان انحرافی یاد میکند و آنها را رقیب قدرتری برای اصولگرایان میداند.
آقای حداد عادل به خصوص از «جبهه پایداری» خواسته تا مواظب باشند عملکردشان باعث بروز اختلاف میان اصولگرایان و در نتیجه پیروزی (به گفته او) جریان فتنه نشوند.
فکر میکنید «جبهه پایداری» نقش مهمی در جبهه اصولگرایان دارد؟
جبهه پایداری در اصل آن بخش افراطیتر و رادیکال نیروهای اصولگرا را نمایندگی میکند که بخش نیروهای جدید در نظام سیاسی بوده و با نیروهای قدیمی این جناح یعنی بخش سنتی یا بخش روحانی و بازاری آن متفاوت هستند.
جبهه پایداری بیشتر نیروهای جوانتری هستند که در لایههای نظامی و امنیتی این جریان رشد کردند، به خصوص در ذیل حمایتهای رهبری و بیشتر مدعی طرفداری دوآتشه از اوامر ولایت فقیه و رهبری هستند. این جریان نسخه تجدیدنظر شده «رایحه خوش خدمت» یا جریان سوم تیر و هواداران سابق احمدینژاد هستند.
البته باید این نکته را تذکر داد که این جناح در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری هم اگرچه قرار بود با نیروهای اصولگرا ائتلاف کند ولی این کار را انجام نداد و مستقلاً از احمدینژاد حمایت کرد و منجر به پیروزی او شد. در انتخابات مجلس هفتم و هشتم هم این جریان یک خط مشی متمایز داشت.
به نظر من برخلاف توصیه آقای حداد عادل، این شکاف طوری نیست که پر شود و جبهه پایداری همانطور که تاکنون نشان داده بیشتر تمایل دارد یک حرکت مستقل داشته باشد. البته به این معنا نیست که اگر لیستی برای انتخابات بدهند هیچ همپوشانی با جریانات شناخته شده و قدیمیتر اصولگرایان نداشته باشد چون آنها خودشان را خارج از اصولگرایی تعریف نمیکنند. ولی در ذیل ائتلاف ۷+۸ جمع نمیشوند، اگرچه بخشی از این جریان به طور غیرمستقیم گفتهاند باید یک نفر از آنها در جمع هیئت داوری یعنی هیئت ۷ نفره حضور داشته باشد و یک نفر هم سهمیهشان بیشتر شود یعنی جمع ۸ نفره. ولی تاکنون زعمای این جناح از جمله آقای مهدوی کنی و شیخ محمد یزدی پاسخ مثبتی ندادهاند.
شاید آن چیزی که مد نظر رهبری است از طریق جبهه پایداری بتواند تعادلی را ایجاد کند که در اصل در آرایش جدید قوا در درون حاکمیت منجر به تغییر سیاستهای جاری در سالیان گذشته نشود.
با این اوصاف فکر میکنید انتخابات مجلس با مشارکت گروههای مختلف به خصوص با حضور مردم برگزار شود؟
به نظر من خیر. البته برای قضاوت زود است، ولی انتخابات پیش رو انتخاباتی است رقابتی در درون گروههای حکومت که در آرایش نیروهای حاکمیت تاثیر خواهد داشت. ولی از منظر عمومی یعنی در بین مردم از نظر گسترش دموکراسی یا معیارهای حداقلی برای انتخابات آزاد، این فضا مزیتی ندارد.
نه انتخابات گرمی خواهد بود و نه مشارکت مردم بالا خواهد بود و نه اصلا میتوان نام انتخابات بر آن نهاد حتی با ملاکهای حداقلی، ولی از منظر رقابتهای درون حاکمیت و جنگ قدرت موجود، معنادار خواهد بود.
در گفتوگویی با علی افشاری، دبیر پیشین دفتر تحکیم وحدت، از وی خواستهایم تا تحلیلی در مورد سخنان آقای حداد عادل ارائه دهد.
مصاحبه شاهین بشیری با علی افشاری به بهانه مصاحبه حداد عادل در مورد انتخابات
علی افشاری: مصاحبه آقای حداد با ارگان جمعیت موتلفه اسلامی حاوی چند نکته بود، یکی از نکات برجسته مصاحبه تاکید بر این بود که اگر اصولگرایان دچار تفرقه شوند، همان بلایی بر سرشان میآید که بر سر جریان اصلاحطلبان آمد و شکست میخورند.
اما به زعم او رقیب جدیتر اصولگرایان، جریان آقای احمدینژاد است و چیزی که تحت عنوان جریان انحرافی یاد میکند و آنها را رقیب قدرتری برای اصولگرایان میداند.
آقای حداد عادل به خصوص از «جبهه پایداری» خواسته تا مواظب باشند عملکردشان باعث بروز اختلاف میان اصولگرایان و در نتیجه پیروزی (به گفته او) جریان فتنه نشوند.
فکر میکنید «جبهه پایداری» نقش مهمی در جبهه اصولگرایان دارد؟
جبهه پایداری در اصل آن بخش افراطیتر و رادیکال نیروهای اصولگرا را نمایندگی میکند که بخش نیروهای جدید در نظام سیاسی بوده و با نیروهای قدیمی این جناح یعنی بخش سنتی یا بخش روحانی و بازاری آن متفاوت هستند.
جبهه پایداری بیشتر نیروهای جوانتری هستند که در لایههای نظامی و امنیتی این جریان رشد کردند، به خصوص در ذیل حمایتهای رهبری و بیشتر مدعی طرفداری دوآتشه از اوامر ولایت فقیه و رهبری هستند. این جریان نسخه تجدیدنظر شده «رایحه خوش خدمت» یا جریان سوم تیر و هواداران سابق احمدینژاد هستند.
البته باید این نکته را تذکر داد که این جناح در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری هم اگرچه قرار بود با نیروهای اصولگرا ائتلاف کند ولی این کار را انجام نداد و مستقلاً از احمدینژاد حمایت کرد و منجر به پیروزی او شد. در انتخابات مجلس هفتم و هشتم هم این جریان یک خط مشی متمایز داشت.
به نظر من برخلاف توصیه آقای حداد عادل، این شکاف طوری نیست که پر شود و جبهه پایداری همانطور که تاکنون نشان داده بیشتر تمایل دارد یک حرکت مستقل داشته باشد. البته به این معنا نیست که اگر لیستی برای انتخابات بدهند هیچ همپوشانی با جریانات شناخته شده و قدیمیتر اصولگرایان نداشته باشد چون آنها خودشان را خارج از اصولگرایی تعریف نمیکنند. ولی در ذیل ائتلاف ۷+۸ جمع نمیشوند، اگرچه بخشی از این جریان به طور غیرمستقیم گفتهاند باید یک نفر از آنها در جمع هیئت داوری یعنی هیئت ۷ نفره حضور داشته باشد و یک نفر هم سهمیهشان بیشتر شود یعنی جمع ۸ نفره. ولی تاکنون زعمای این جناح از جمله آقای مهدوی کنی و شیخ محمد یزدی پاسخ مثبتی ندادهاند.
شاید آن چیزی که مد نظر رهبری است از طریق جبهه پایداری بتواند تعادلی را ایجاد کند که در اصل در آرایش جدید قوا در درون حاکمیت منجر به تغییر سیاستهای جاری در سالیان گذشته نشود.
با این اوصاف فکر میکنید انتخابات مجلس با مشارکت گروههای مختلف به خصوص با حضور مردم برگزار شود؟
به نظر من خیر. البته برای قضاوت زود است، ولی انتخابات پیش رو انتخاباتی است رقابتی در درون گروههای حکومت که در آرایش نیروهای حاکمیت تاثیر خواهد داشت. ولی از منظر عمومی یعنی در بین مردم از نظر گسترش دموکراسی یا معیارهای حداقلی برای انتخابات آزاد، این فضا مزیتی ندارد.
نه انتخابات گرمی خواهد بود و نه مشارکت مردم بالا خواهد بود و نه اصلا میتوان نام انتخابات بر آن نهاد حتی با ملاکهای حداقلی، ولی از منظر رقابتهای درون حاکمیت و جنگ قدرت موجود، معنادار خواهد بود.