يک عضو کميته هفت نفره اصولگرايان در ايران، پيش بينی میکند که جبهه پايداری، نزديک به محمود احمدینژاد، در انتخابات دور آينده مجلس، نامزدهای جداگانهای داشته باشد.
رضا تقوی، رییس شورای سياستگذاری ائمه جمعه و عضو کميته اصولگرايان میگويد: «جبهه پايداری عنوان کرده که برای انتخابات ليست نمیدهد، اما کارهايی که در استانها انجام میدهند و تشکلهايی که شکل میگيرد، نشاندهنده چيز ديگری است.»
در گفت و گو با عليرضا حقيقی، استاد دانشگاه در رشته تاريخ و تحليلگر مسايل سياسی ايران در کانادا، این موضوع را به به بحث گذاشتیم.
رادیو فردا: آیا حرفهای آقای تقوی، به معنای شکست تلاشها برای اتحاد اصولگرايان ايرانیست؟
عليرضا حقيقی: آقای تقوی در حقيقت می خواهد خاطرنشان کند که جبهه پايداری تقاضاهای بيشتری دارد و نمی خواهد وارد اين ليست انتخاباتی شود. مضافا اينکه خودشان اظهار کرده اند که مسئله ما انتخابات نيست، بلکه ما چيزهای بيشتری داريم.
ولی واقعيت اين است که جبهه پايداری، مرزبندی خود را با آقای احمدی نژاد مشخص نکرده است، فقط به جريان انحرافی که آقای مشايی است، حمله می کند. اين در حالی است که با توجه به سخنانی که آقای سقای بی ريا مطرح کرده اند، که در جلسات کابينه، آقای احمدی نژاد مطرح کرده است که آقای مشايی قله است و ما بايد به قله برسيم، چنين به نظر می آيد که اين وضعيت به گونه ای نيست که اينها بتوانند به توافق و وحدت برسند.
آیا این به معنای آن است که آقای احمدی نژاد و جبهه پايداری ديگر از جريان اصولگرايی خارج هستند؟
افرادی که در ليست جبهه پايداری مطرح شده اند نه آدم های موثری در جريان انقلاب بوده اند و نه آدم های موثری در جريان جنگ بوده اند. بنابر اين فاقد ريشه های اساسی در جريان اصيل انقلاب هستند. افرادی هستند که بعد از به قدرت رسيدن آقای احمدی نژاد، توانسته اند موقعيتی برای خودشان دست و پا کنند. بنابر اين اينها خودشان خيلی مهم نيستند، منابع مالی و منابع سياسی که پشت اينها هستند، اهميت دارند.
پرسش من اين بود که معنا و مفهوم آن اين است که در اين ميان نه تنها جبهه پايداری، بلکه آقای احمدی نژاد هم خارج از جبهه اصولگرايی است؟
آقای احمدی نژاد و آقای مشايی که در حقيقت يک جريان واحد هستند، در جستجوی اين هستند که در انتخابات اخير مجلس، برخی از صندلی های مجلس آتی را در اختيار داشته باشند.
به نظر می رسد که پرونده اختلاس می تواند در ابعاد بزرگتری دامن دولت را بگيرد. ممکن است حتی واکنش های ميان دولت و قوه قضایيه، جدی تر و سهمگين تر از آن چيزی باشد که الان به نظر می رسد.
آقای تقوی عنوان کرده است که جبهه پايداری می خواهد از پول جريان انحرافی در انتخابات به نفع خودش استفاده کند. شما هم به اين نکته اشاره کرديد که پول و امکانات و منابع پشت سر اين افراد، از اهميت برخوردار است. در صورتی که جبهه پايداری با ليست جداگانه وارد جريان انتخابات شود، اين مسئله می تواند منجر به گرم شدن بازار انتخابات شود؟
نه. جبهه پايداری نفوذ اجتماعی چندانی بين مردم ندارد که بتواند بازار انتخابات را گرم کند. يعنی نماينده جريان خاصی نيست و بيش از اينکه بتواند از جنبه اجتماعی بسيج نيرو کند، صرفا در گزاره های قدرت به دنبال اين است که بتواند وضعيتی ايجاد کند که سهميه بيشتری در مجلس آينده به دست بياورد.
مضافا اينکه آقای احمدی نژاد هم از اين جريان استقبال می کند، برای اينکه بتواند از اين طريق بين جريان اصولگرايان شکاف ايجاد کند.
پيشتر، آقای غلامعلی حداد عادل، مشاور آيت الله علی خامنه ای گفت بود که اگر اصولگرايان نتوانند به وحدت برسند، در انتخابات آينده مجلس شکست می خورند. حالا مشخص شده است که اصولگرايان با دو ليست، وارد عرصه انتخابات خواهند شد. جبهه پايداری وزن اجتماعی چندانی ندارد. بنابر اين خيلی نمی تواند نيروی تعيين کننده ای به حساب بيايد.
آيا بقيه اصولگرايان می توانند تنور انتخابات را گرم کنند؟
هيچ جريانی به تنهايی نمی تواند تنور انتخابات را گرم کند.
رضا تقوی، رییس شورای سياستگذاری ائمه جمعه و عضو کميته اصولگرايان میگويد: «جبهه پايداری عنوان کرده که برای انتخابات ليست نمیدهد، اما کارهايی که در استانها انجام میدهند و تشکلهايی که شکل میگيرد، نشاندهنده چيز ديگری است.»
در گفت و گو با عليرضا حقيقی، استاد دانشگاه در رشته تاريخ و تحليلگر مسايل سياسی ايران در کانادا، این موضوع را به به بحث گذاشتیم.
گفت و گو با علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی، درباره جبهه پایداری انقلاب اسلامی
رادیو فردا: آیا حرفهای آقای تقوی، به معنای شکست تلاشها برای اتحاد اصولگرايان ايرانیست؟
عليرضا حقيقی: آقای تقوی در حقيقت می خواهد خاطرنشان کند که جبهه پايداری تقاضاهای بيشتری دارد و نمی خواهد وارد اين ليست انتخاباتی شود. مضافا اينکه خودشان اظهار کرده اند که مسئله ما انتخابات نيست، بلکه ما چيزهای بيشتری داريم.
ولی واقعيت اين است که جبهه پايداری، مرزبندی خود را با آقای احمدی نژاد مشخص نکرده است، فقط به جريان انحرافی که آقای مشايی است، حمله می کند. اين در حالی است که با توجه به سخنانی که آقای سقای بی ريا مطرح کرده اند، که در جلسات کابينه، آقای احمدی نژاد مطرح کرده است که آقای مشايی قله است و ما بايد به قله برسيم، چنين به نظر می آيد که اين وضعيت به گونه ای نيست که اينها بتوانند به توافق و وحدت برسند.
آیا این به معنای آن است که آقای احمدی نژاد و جبهه پايداری ديگر از جريان اصولگرايی خارج هستند؟
افرادی که در ليست جبهه پايداری مطرح شده اند نه آدم های موثری در جريان انقلاب بوده اند و نه آدم های موثری در جريان جنگ بوده اند. بنابر اين فاقد ريشه های اساسی در جريان اصيل انقلاب هستند. افرادی هستند که بعد از به قدرت رسيدن آقای احمدی نژاد، توانسته اند موقعيتی برای خودشان دست و پا کنند. بنابر اين اينها خودشان خيلی مهم نيستند، منابع مالی و منابع سياسی که پشت اينها هستند، اهميت دارند.
پرسش من اين بود که معنا و مفهوم آن اين است که در اين ميان نه تنها جبهه پايداری، بلکه آقای احمدی نژاد هم خارج از جبهه اصولگرايی است؟
آقای احمدی نژاد و آقای مشايی که در حقيقت يک جريان واحد هستند، در جستجوی اين هستند که در انتخابات اخير مجلس، برخی از صندلی های مجلس آتی را در اختيار داشته باشند.
به نظر می رسد که پرونده اختلاس می تواند در ابعاد بزرگتری دامن دولت را بگيرد. ممکن است حتی واکنش های ميان دولت و قوه قضایيه، جدی تر و سهمگين تر از آن چيزی باشد که الان به نظر می رسد.
آقای تقوی عنوان کرده است که جبهه پايداری می خواهد از پول جريان انحرافی در انتخابات به نفع خودش استفاده کند. شما هم به اين نکته اشاره کرديد که پول و امکانات و منابع پشت سر اين افراد، از اهميت برخوردار است. در صورتی که جبهه پايداری با ليست جداگانه وارد جريان انتخابات شود، اين مسئله می تواند منجر به گرم شدن بازار انتخابات شود؟
نه. جبهه پايداری نفوذ اجتماعی چندانی بين مردم ندارد که بتواند بازار انتخابات را گرم کند. يعنی نماينده جريان خاصی نيست و بيش از اينکه بتواند از جنبه اجتماعی بسيج نيرو کند، صرفا در گزاره های قدرت به دنبال اين است که بتواند وضعيتی ايجاد کند که سهميه بيشتری در مجلس آينده به دست بياورد.
مضافا اينکه آقای احمدی نژاد هم از اين جريان استقبال می کند، برای اينکه بتواند از اين طريق بين جريان اصولگرايان شکاف ايجاد کند.
پيشتر، آقای غلامعلی حداد عادل، مشاور آيت الله علی خامنه ای گفت بود که اگر اصولگرايان نتوانند به وحدت برسند، در انتخابات آينده مجلس شکست می خورند. حالا مشخص شده است که اصولگرايان با دو ليست، وارد عرصه انتخابات خواهند شد. جبهه پايداری وزن اجتماعی چندانی ندارد. بنابر اين خيلی نمی تواند نيروی تعيين کننده ای به حساب بيايد.
آيا بقيه اصولگرايان می توانند تنور انتخابات را گرم کنند؟
هيچ جريانی به تنهايی نمی تواند تنور انتخابات را گرم کند.