به گزارش خبرگزاری فارس منابع هندی اعلام کردند که شرکتهای هندی پول نفت وارداتی از ایران را احتمالا تا سه ماه دیگر به ارزهای معتبر مثل یورو پرداخت میکنند.
بر اساس ساز و کارهایی که به نوشته فارس دو کشور ایران و هند بر سر آن به توافق رسیدهاند شرکتهای نفتی هند ۴۵ درصد از پول نفت ایران را به روپیه و به حساب ایران در یکی از بانکهای هندی واریز خواهند کرد. در حالی که مقام های بلندپایه ایران مرتبا از بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران میگویند، خبرگزاری فارس در گزارش خود مینویسد برخی منابع معتقدند فشارهای آمریکا ممکن است شرکتهای هندی را وادار کند پرداخت پول نفت ایران به روپیه را زودتر از سه ماه آینده آغاز کنند. فارس مینویسد روپیه در مبادلات تجاری بینالمللی جایگاه مهمی ندارد و در ۱۲ ماه گذشته ۱۱ درصد کاهش ارزش داشتهاست.
*
اسدالله عسگراولادی ۷۸ ساله که رییس اتاق بازرگانی ایران و چین است و خبرگزاری «جهان» از او به عنوان سلطان خشکبار ایران یاد میکند در گفتوگو با این خبرگزاری میگوید تحریم در صادرات و واردات مانع فعالیت نیست بلکه در نقل و انتقال پول مشکل ایجاد میکند. آقای عسگراولادی برای فرار از تحریمها میگوید هرکسی به فراخور حالش باید راهی پیدا کند. به گفته وی مدیریت مهم است چون با مدیریت است که تو میفهمی چه کار باید بکنی که هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنی.
*
اهمیت و پیآمد تغییر بهای ارز در بازار آزاد بر روی شاخصهای کلان اقتصادی
بازار ارز در ماههای گذشته با نوسانات و تلاطمهای بسیار روبهرو بود. بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم برای آرام کردن و مهار بازار تلاشهای زیادی کرد. از عرضه ارز به بازار تا بستن صرافیها و بازداشت معاملهگران ارز و اعلام تک نرخی بودن ارز. اما در نهایت تمام تلاشها و تهدیدات بانک مرکزی با شکست روبهرو شد و سرانجام این بانک همراه با اعلام نرخ مورد علاقه خود که روزانه هم تغییر میکند آزاد بودن نرخ ارز را پذیرفتهاست. به گونهای که در حال حاضر قیمت ارزهای خارجی در بازار آزاد تفاوت بسیاری با نرخهای مرجع اعلام شده از سوی بانک مرکزی دارد. به گزارش خبرگزاری مهر روز چهارشنبه نهم فروردین ۹۱ بهای دلار و یورو در بازار آزاد ارز به ترتیب حدود ۱۹۰ و ۲۵۰۰ تومان بود. با تغییر فاحش نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی ارزیابی و محاسبه کلیه شاخصهای کلان اقتصادی هم دگرگون شدهاست و این پرسش را مطرح میکند که مثلا اکنون با دلار ۱۹۰۰ تومانی حجم تولید ناخالص داخل ایران چه اندازه میشود.
فریدون خاوند استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در پاریس به رادیو فردا می گوید: تغییرات خیلی مهمی که در سال ۱۳۹۰ در بازار ارز ایران اتفاق افتاد بسیاری از دادههای اقتصادی را در ایران عوض میکند. هم در جهت منفی و هم در جهت مثبت. با کاهش نرخ برابری پول ملی ایران در برابر ارزهای بینالمللی و به خصوص دلار مساله ارزیابی تولید ناخالص داخل ایران تغییر میکند چون که بر اساس آماری که بانک مرکزی جمهوری اسلامی منتشر کرده تولید ناخالص داخل ایران در سال ۱۳۸۹ معادل ۵۳۹ هزار ملیارد تومان بوده که این مقدار با دلار هزارتومان میشود ۵۳۹ میلیارد دلار. با دلار ۱۲۲۶ تومانی که بانک مرکزی ایران اعلام کرده میشود ۴۳۹ میلیارد دلار. ولی اگر آن را باد دلار ۱۹۰۰ تومان بازار محاسبه کنیم میشود ۲۸۳ میلیارد دلار که بر این اساس جایگاه ایران در سلسله مراتب کشورها بر اساس تولید ناخالص داخلیشان عوض میشود.
آقای خاوند، با توجه به اینکه یکی از مهمترین اهداف قانون هدفمندی یارانهها نزدیک کردن بهای کالاهای یارانهای در ایران به، ویژه حاملهای انرژی به بهای آنها در بازارهای بینالمللی بود. حالا که ارزش برابری ریال در برابر ارزهای خارجی به ویژه دلار تقریبا نصف شده این هدف اصولا معنی دیگر دارد؟
شما اگر بنزین لیتری ۷۰۰ تومان را بر اساس هر دلار معادل هزار تومان حساب کنید ۷۰۰ تومان تبدیل میشود به ۷۰ سنت. ولی اگر بر اساس دلار معادل ۱۸۵۰ یا ۱۹۰۰ تومان حساب کنید در واقع هر لیتر بنزین در ایران تبدیل میشود به ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ تومان. و چون بعد از تغییرات اخیر در بازار ارز ایران قیمت هر لیتر بنزین در سطح ۷۰۰ تومان باقی ماند، فاصله بین نرخ بنزین در ایران و نرخ بنزین در بازارهای بینالمللی کم و بیش برگشت به دوران پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و به همین علت است که قاچاق بنزین از ایران به کشورهای همسایه که طی مدت چندماهه بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها متوقف شده بود بار دیگر از سر گرفته شده تا جایی که آقای فرزین معاون وزارت اقتصاد به تازگی اعلام کرد که بار دیگر ۷۰ درصد بنزین مورد نیاز افغانستان به صورت قاچاق از ایران تامین میشود. یعنی اینکه با تغییر نرخ برابری پول ملی ایران در برابر ارزهای بینالمللی چیزی که قبلا پیشبینی میشد در مورد قیمت حاملهای انرژی در ایران بر هم خورد.
یعنی اگر دولت بخواهد آن هدفی را که داشت دنبال کند و قیمت مثلا بنزین را به پای قیمتهای معمول در جهان یا نزدیک به آن برساند باید بنزین را بکند لیتری ۱۵۰۰ تومان.
در واقع همین است. یعنی بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ یا ۱۶۰۰ تومان و این اتفاق اگر بیافتد در شرایط جهش تورمی که اقتصاد ایران در حال حاضر تجربه میکند بسیار وضعیت وخیمی به وجود خواهد آمد و به همین علت است که هیچکس در حال حاضر چنین چیزی را در ایران پیشنهاد نمیکند.
آقای خاوند، پیش از تغییرات در بازار ارز بسیاری از کارشناسان دولت را متهم میکردند که با پایین نگاه داشتن مصنوعی ارزش برابری ارزهای خارجی در برابر پول ملی به وارد کنندهها یارانه میدهد و خواستار محاسبه ارزش واقعی ریال در برابر ارزهای خارجی بودند. حالا این خواست عملا تحقق پیدا کرده و کالاهای وارداتی گران شدهاند. آیا این گرانی بار تورمی دیگری را بر دوش اقتصاد ایران نمیگذارد و باعث گرانی کالاهای مورد نیاز نمیشود؟
در مجموع با توجه به تغییراتی که در بازار آزاد ارز ایران اتفاق افتاده بخشی از واردات ایران و به خصوص واردات کالاهای مواد غذایی مطمئنا گرانتر تمام میشود و به همین علت این پدیده به موج تورمی در ایران دامن میزند. ولی از طرف دیگر برای بعضی از تولید کنندگان ایران احتمالا در عرصههایی مانند صنایع نساجی و صنایع چرم وضعیت تا اندازهای بهبود پیدا میکند. به این دلیل که کالاهای وارداتی به ایران گران تمام میشود و به همین دلیل تولید کنندگان داخلی میتوانند از این وضعیت تا اندازهای به سود خودشان استفاده کنند.
زمینه دیگری که احتمالا با افزایش قیمت ارز میتواند مورد استفاده ایران قرار گیرد در عرصه خدمات و به خصوص جهانگردی و توریسم هست. بر اساس تمام شواهدی که طی این تعطیلات نوروزی به دست آمده به دلیل افزایش شدید قیمت نرخ ارز از خروج مسافران و جهانگردان به کشورهای همسایه مثل ارمنستان و آذربایجان یا دوبی کم شده و در عوض توریسم داخلی گسترش پیدا کرده.
یعنی این از جمله نکات مثبتی است که تعادل نسبی ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی را با خودش همراه داشته است؟
همینطور است. به خاطر اینکه همان طور که بسیاری از کارشناسان ایرانی طی سال های گذشته اعلام میکردند با واقعی شدن نرخ ارز بعضی از عرصههای اقتصادی ایران که قدرت رقابتی خودشان را کلا از دست داده بودند بار دیگر از لحاظ رقابت نیرومند میشوند.
خوب، اگر این طور که شما میفرمایید ببینیم، لازم نبود که اصولا قانونی به اسم قانون هدفمندسازی یارانهها تهیه و تصویب و اجرا شود. بلکه کافی بود که نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی را به بازار بسپارند.
در مجموع بر اساس بررسی وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۰ یک نکته مسلم به نظر میرسد و اکثر کارشناسان اقتصادی که رویدادهای اقتصادی ایران را دنبال میکنند بر آن تاکید میکنند این است که اصولا قانون هدفمند کردن یارانهها به شکل بسیار بسیار بدی به اجرا گذاشته شد و پیآمدهای بدی هم برای اقتصاد ایران به بار آورده.
بر اساس ساز و کارهایی که به نوشته فارس دو کشور ایران و هند بر سر آن به توافق رسیدهاند شرکتهای نفتی هند ۴۵ درصد از پول نفت ایران را به روپیه و به حساب ایران در یکی از بانکهای هندی واریز خواهند کرد. در حالی که مقام های بلندپایه ایران مرتبا از بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران میگویند، خبرگزاری فارس در گزارش خود مینویسد برخی منابع معتقدند فشارهای آمریکا ممکن است شرکتهای هندی را وادار کند پرداخت پول نفت ایران به روپیه را زودتر از سه ماه آینده آغاز کنند. فارس مینویسد روپیه در مبادلات تجاری بینالمللی جایگاه مهمی ندارد و در ۱۲ ماه گذشته ۱۱ درصد کاهش ارزش داشتهاست.
*
اسدالله عسگراولادی ۷۸ ساله که رییس اتاق بازرگانی ایران و چین است و خبرگزاری «جهان» از او به عنوان سلطان خشکبار ایران یاد میکند در گفتوگو با این خبرگزاری میگوید تحریم در صادرات و واردات مانع فعالیت نیست بلکه در نقل و انتقال پول مشکل ایجاد میکند. آقای عسگراولادی برای فرار از تحریمها میگوید هرکسی به فراخور حالش باید راهی پیدا کند. به گفته وی مدیریت مهم است چون با مدیریت است که تو میفهمی چه کار باید بکنی که هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنی.
*
اهمیت و پیآمد تغییر بهای ارز در بازار آزاد بر روی شاخصهای کلان اقتصادی
بازار ارز در ماههای گذشته با نوسانات و تلاطمهای بسیار روبهرو بود. بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم برای آرام کردن و مهار بازار تلاشهای زیادی کرد. از عرضه ارز به بازار تا بستن صرافیها و بازداشت معاملهگران ارز و اعلام تک نرخی بودن ارز. اما در نهایت تمام تلاشها و تهدیدات بانک مرکزی با شکست روبهرو شد و سرانجام این بانک همراه با اعلام نرخ مورد علاقه خود که روزانه هم تغییر میکند آزاد بودن نرخ ارز را پذیرفتهاست. به گونهای که در حال حاضر قیمت ارزهای خارجی در بازار آزاد تفاوت بسیاری با نرخهای مرجع اعلام شده از سوی بانک مرکزی دارد. به گزارش خبرگزاری مهر روز چهارشنبه نهم فروردین ۹۱ بهای دلار و یورو در بازار آزاد ارز به ترتیب حدود ۱۹۰ و ۲۵۰۰ تومان بود. با تغییر فاحش نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی ارزیابی و محاسبه کلیه شاخصهای کلان اقتصادی هم دگرگون شدهاست و این پرسش را مطرح میکند که مثلا اکنون با دلار ۱۹۰۰ تومانی حجم تولید ناخالص داخل ایران چه اندازه میشود.
فریدون خاوند استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در پاریس به رادیو فردا می گوید: تغییرات خیلی مهمی که در سال ۱۳۹۰ در بازار ارز ایران اتفاق افتاد بسیاری از دادههای اقتصادی را در ایران عوض میکند. هم در جهت منفی و هم در جهت مثبت. با کاهش نرخ برابری پول ملی ایران در برابر ارزهای بینالمللی و به خصوص دلار مساله ارزیابی تولید ناخالص داخل ایران تغییر میکند چون که بر اساس آماری که بانک مرکزی جمهوری اسلامی منتشر کرده تولید ناخالص داخل ایران در سال ۱۳۸۹ معادل ۵۳۹ هزار ملیارد تومان بوده که این مقدار با دلار هزارتومان میشود ۵۳۹ میلیارد دلار. با دلار ۱۲۲۶ تومانی که بانک مرکزی ایران اعلام کرده میشود ۴۳۹ میلیارد دلار. ولی اگر آن را باد دلار ۱۹۰۰ تومان بازار محاسبه کنیم میشود ۲۸۳ میلیارد دلار که بر این اساس جایگاه ایران در سلسله مراتب کشورها بر اساس تولید ناخالص داخلیشان عوض میشود.
آقای خاوند، با توجه به اینکه یکی از مهمترین اهداف قانون هدفمندی یارانهها نزدیک کردن بهای کالاهای یارانهای در ایران به، ویژه حاملهای انرژی به بهای آنها در بازارهای بینالمللی بود. حالا که ارزش برابری ریال در برابر ارزهای خارجی به ویژه دلار تقریبا نصف شده این هدف اصولا معنی دیگر دارد؟
شما اگر بنزین لیتری ۷۰۰ تومان را بر اساس هر دلار معادل هزار تومان حساب کنید ۷۰۰ تومان تبدیل میشود به ۷۰ سنت. ولی اگر بر اساس دلار معادل ۱۸۵۰ یا ۱۹۰۰ تومان حساب کنید در واقع هر لیتر بنزین در ایران تبدیل میشود به ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ تومان. و چون بعد از تغییرات اخیر در بازار ارز ایران قیمت هر لیتر بنزین در سطح ۷۰۰ تومان باقی ماند، فاصله بین نرخ بنزین در ایران و نرخ بنزین در بازارهای بینالمللی کم و بیش برگشت به دوران پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و به همین علت است که قاچاق بنزین از ایران به کشورهای همسایه که طی مدت چندماهه بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها متوقف شده بود بار دیگر از سر گرفته شده تا جایی که آقای فرزین معاون وزارت اقتصاد به تازگی اعلام کرد که بار دیگر ۷۰ درصد بنزین مورد نیاز افغانستان به صورت قاچاق از ایران تامین میشود. یعنی اینکه با تغییر نرخ برابری پول ملی ایران در برابر ارزهای بینالمللی چیزی که قبلا پیشبینی میشد در مورد قیمت حاملهای انرژی در ایران بر هم خورد.
یعنی اگر دولت بخواهد آن هدفی را که داشت دنبال کند و قیمت مثلا بنزین را به پای قیمتهای معمول در جهان یا نزدیک به آن برساند باید بنزین را بکند لیتری ۱۵۰۰ تومان.
در واقع همین است. یعنی بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ یا ۱۶۰۰ تومان و این اتفاق اگر بیافتد در شرایط جهش تورمی که اقتصاد ایران در حال حاضر تجربه میکند بسیار وضعیت وخیمی به وجود خواهد آمد و به همین علت است که هیچکس در حال حاضر چنین چیزی را در ایران پیشنهاد نمیکند.
آقای خاوند، پیش از تغییرات در بازار ارز بسیاری از کارشناسان دولت را متهم میکردند که با پایین نگاه داشتن مصنوعی ارزش برابری ارزهای خارجی در برابر پول ملی به وارد کنندهها یارانه میدهد و خواستار محاسبه ارزش واقعی ریال در برابر ارزهای خارجی بودند. حالا این خواست عملا تحقق پیدا کرده و کالاهای وارداتی گران شدهاند. آیا این گرانی بار تورمی دیگری را بر دوش اقتصاد ایران نمیگذارد و باعث گرانی کالاهای مورد نیاز نمیشود؟
در مجموع با توجه به تغییراتی که در بازار آزاد ارز ایران اتفاق افتاده بخشی از واردات ایران و به خصوص واردات کالاهای مواد غذایی مطمئنا گرانتر تمام میشود و به همین علت این پدیده به موج تورمی در ایران دامن میزند. ولی از طرف دیگر برای بعضی از تولید کنندگان ایران احتمالا در عرصههایی مانند صنایع نساجی و صنایع چرم وضعیت تا اندازهای بهبود پیدا میکند. به این دلیل که کالاهای وارداتی به ایران گران تمام میشود و به همین دلیل تولید کنندگان داخلی میتوانند از این وضعیت تا اندازهای به سود خودشان استفاده کنند.
زمینه دیگری که احتمالا با افزایش قیمت ارز میتواند مورد استفاده ایران قرار گیرد در عرصه خدمات و به خصوص جهانگردی و توریسم هست. بر اساس تمام شواهدی که طی این تعطیلات نوروزی به دست آمده به دلیل افزایش شدید قیمت نرخ ارز از خروج مسافران و جهانگردان به کشورهای همسایه مثل ارمنستان و آذربایجان یا دوبی کم شده و در عوض توریسم داخلی گسترش پیدا کرده.
یعنی این از جمله نکات مثبتی است که تعادل نسبی ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی را با خودش همراه داشته است؟
همینطور است. به خاطر اینکه همان طور که بسیاری از کارشناسان ایرانی طی سال های گذشته اعلام میکردند با واقعی شدن نرخ ارز بعضی از عرصههای اقتصادی ایران که قدرت رقابتی خودشان را کلا از دست داده بودند بار دیگر از لحاظ رقابت نیرومند میشوند.
خوب، اگر این طور که شما میفرمایید ببینیم، لازم نبود که اصولا قانونی به اسم قانون هدفمندسازی یارانهها تهیه و تصویب و اجرا شود. بلکه کافی بود که نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی را به بازار بسپارند.
در مجموع بر اساس بررسی وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۰ یک نکته مسلم به نظر میرسد و اکثر کارشناسان اقتصادی که رویدادهای اقتصادی ایران را دنبال میکنند بر آن تاکید میکنند این است که اصولا قانون هدفمند کردن یارانهها به شکل بسیار بسیار بدی به اجرا گذاشته شد و پیآمدهای بدی هم برای اقتصاد ایران به بار آورده.