آرام قاسمی بازیگر و کارگردان ایرانی مقیم میلان است که به تازگی با گروه تئاتر خود «تارْمِه» توری را در سرتاسر ایتالیا آغاز کردهاست. این گروه، چندین نمایش از جمله نقالی، نمایش حاجی فیروز برای کودکان و داستانهای مربوط به شاهنامه را در ماههای آینده برای مخاطبان خود در شهرهای مختلف، به روی صحنه میبرند.
با آرام قاسمی مسئول گروه تئاتری تارمه گفتوگویی کرده و از او در مورد چند و چون این تور پرسیدهایم:
آرام قاسمی: در حقیقت این تور از هفته گذشته شروع شده و این یک تور بهاره و تابستانه است و اولین اجرای ما اجرای حاجی فیروز است. در این اجرا حاجی فیروز به کارناوال میلان سفر میکند که این کار، یک اجرا برای کودکان بود و هفته گذشته آن را در کارناوال میلان اجرا کردیم و در حقیقت میتوان گفت که حاجی فیروز نماینده ایران در این کارناوال بود. در این کارناوال از کشورهای مختلفی حضور داشتند.
از فردا به فلورانس میرویم و یک اجرای نقالی در کتابخانه مرکزی فلورانس خواهیم داشت. در آنجا یک کنفرانس در مورد نقالی دارند، به این دلیل که یک شاهنامه خیلی قدیمی و معتبر در این کتابخانه نگهداری میشود و همچنین به این دلیل که سال گذشته یونسکو هنر نقالی را یکی از هنرهای حفاظت شده معرفی کرد.
روز سوم و روز چهارم مارس هم یکی دیگر از کارهایمان را که در سال ۲۰۱۰ تولید کردیم و تا کنون در جاهای مختلفی اجرا کردهایم باز هم اجرا میکنیم.
این کار در مورد گردآفرید صحبت میکند، گرچه یک گونه و نگارش خیلی امروزی از آن است.
در ماه مه نیز ما یک هفته در تئاتر سانکارلوچو کار «قدرت ضحاک» را اجرا خواهیم کرد.
این کار را سال ۲۰۰۸ تولید کردیم و تا به حال نه تنها در ایتالیا بلکه در جاهای مختلفی آن را اجرا کردهایم.
گفتید که یک کار نقالی خواهید داشت و از داستانهای شاهنامه کارهایی را اجرا خواهید کرد. مخاطب ایتالیایی چقدر با این مضامین شاهنامه یا با نقالی ارتباط برقرار میکند؟
به هر صورت شاهنامه هم جزو داستانهای حماسی دنیاست و خیلی هم متفاوت با داستانهای یونانی نیست که از سوی کسانی که تئاتر میخوانند، مطالعه میشود.
داستانهای شاهنامه حتی خیلی هم متفاوت نیست با داستانها و حماسههایی که در هندوستان به جا مانده یا در آفریقا وجود دارد.
من میتوانم بگویم این شیوه داستانها در همه کشورهایی که تمدنهای قدیمی و غنی دارند، وجود دارد.
شاید به همین دلیل است که تماشاچی ایتالیایی خیلی راحت با داستانهای نقل شده از شاهنامه ارتباط برقرار میکند.
البته ما به اشکال مختلفی برنامههای نقالیمان را اجرا میکنیم. برخی جاها از ما میخواهند که آن را به زبان فارسی اجرا کنیم، چون اصلا دوست دارند که زبان و لهجه فارسی شنیده بشود.
مثلا در ناپل برای اجرا میرویم چون آنجا میخواهند که دانشجویانی که زبانهای شرقی میخوانند را دعوت کنند، از من درخواست کردهاند که حتما نمایش ضحاک را به زبان فارسی اجرا کنم.
ولی به عنوان مثال ما نقالی رستم و سهراب را به زبان ایتالیایی اجرا میکنیم.
وقتی اجرای ما به زبان فارسی است، حتما بازیگری در کنار من خواهد بود که این اجرا را به زبان ایتالیایی معنا کند، چون میتوانم بگویم که زبان بدن و ایما و اشارههای نقال تا یک جایی با مخاطب ارتباط برقرار میکند ولی از یک حد و زمانی که میگذرد، تماشاچی مایل است که داستان را بفهمد.
خیلی وقتها ما هم از ویدیو پروژکتور و زیرنویس استفاده میکنیم.
ممکن است برایمان بگویید که اساسا گروه شما از کی شکل گرفت؟ و چطور شد که گروه تئاتر تارمه در ایتالیا را تشکیل دادید؟
در حقیقت شکلگیری تارمه در ایتالیا نبود. در حقیقت شکلگیری اولیه گروه تئاتر تارمه از سالهای آخری که من در ایران بودم آغاز شد و من با یک گروه از دوستان هنرمند معلولم کار میکردم.
در آن سالها تصمیم گرفتم یک گروه تئاتر تشکیل بدهم که ترکیبی از هنرمندان معلول و هنرمندان عادی باشند.
این گروه تشکیل شد و ما یکسری کار اجرا کردیم و اسم گروه همان را تارمه گذاشتیم. که معنای تارمه در معماری ایرانی به معنای ایوانی است که رو به نور است.
وقتی من به ایتالیا آمدم این کارم را ادامه دادم و با همان نام قدیمی کارم را شروع کردم و تولیدات جدیدمان را آغاز کردیم.
الان در حقیقت گروه تارمه یک گروه ترکیبی است بین دوستان ایرانی و دوستان ایتالیایی و البته برخی اوقات از دوستان ملیتهای مختلفی هم حتی استفاده کردهایم و تلاشمان این است که این گروه، یک گروه بینالمللی باشد.
هیچ تاکیدی هم بر این نکته نداریم که تمرکز کار گروهیمان الزاما روی ایران باشد. میخواهیم کارمان فراتر از یک جا و مکان باشد و در حقیقت یک گروه بینالمللی باشیم.
با آرام قاسمی مسئول گروه تئاتری تارمه گفتوگویی کرده و از او در مورد چند و چون این تور پرسیدهایم:
آرام قاسمی: در حقیقت این تور از هفته گذشته شروع شده و این یک تور بهاره و تابستانه است و اولین اجرای ما اجرای حاجی فیروز است. در این اجرا حاجی فیروز به کارناوال میلان سفر میکند که این کار، یک اجرا برای کودکان بود و هفته گذشته آن را در کارناوال میلان اجرا کردیم و در حقیقت میتوان گفت که حاجی فیروز نماینده ایران در این کارناوال بود. در این کارناوال از کشورهای مختلفی حضور داشتند.
از فردا به فلورانس میرویم و یک اجرای نقالی در کتابخانه مرکزی فلورانس خواهیم داشت. در آنجا یک کنفرانس در مورد نقالی دارند، به این دلیل که یک شاهنامه خیلی قدیمی و معتبر در این کتابخانه نگهداری میشود و همچنین به این دلیل که سال گذشته یونسکو هنر نقالی را یکی از هنرهای حفاظت شده معرفی کرد.
روز سوم و روز چهارم مارس هم یکی دیگر از کارهایمان را که در سال ۲۰۱۰ تولید کردیم و تا کنون در جاهای مختلفی اجرا کردهایم باز هم اجرا میکنیم.
این کار در مورد گردآفرید صحبت میکند، گرچه یک گونه و نگارش خیلی امروزی از آن است.
در ماه مه نیز ما یک هفته در تئاتر سانکارلوچو کار «قدرت ضحاک» را اجرا خواهیم کرد.
این کار را سال ۲۰۰۸ تولید کردیم و تا به حال نه تنها در ایتالیا بلکه در جاهای مختلفی آن را اجرا کردهایم.
گفتید که یک کار نقالی خواهید داشت و از داستانهای شاهنامه کارهایی را اجرا خواهید کرد. مخاطب ایتالیایی چقدر با این مضامین شاهنامه یا با نقالی ارتباط برقرار میکند؟
به هر صورت شاهنامه هم جزو داستانهای حماسی دنیاست و خیلی هم متفاوت با داستانهای یونانی نیست که از سوی کسانی که تئاتر میخوانند، مطالعه میشود.
داستانهای شاهنامه حتی خیلی هم متفاوت نیست با داستانها و حماسههایی که در هندوستان به جا مانده یا در آفریقا وجود دارد.
من میتوانم بگویم این شیوه داستانها در همه کشورهایی که تمدنهای قدیمی و غنی دارند، وجود دارد.
شاید به همین دلیل است که تماشاچی ایتالیایی خیلی راحت با داستانهای نقل شده از شاهنامه ارتباط برقرار میکند.
البته ما به اشکال مختلفی برنامههای نقالیمان را اجرا میکنیم. برخی جاها از ما میخواهند که آن را به زبان فارسی اجرا کنیم، چون اصلا دوست دارند که زبان و لهجه فارسی شنیده بشود.
مثلا در ناپل برای اجرا میرویم چون آنجا میخواهند که دانشجویانی که زبانهای شرقی میخوانند را دعوت کنند، از من درخواست کردهاند که حتما نمایش ضحاک را به زبان فارسی اجرا کنم.
ولی به عنوان مثال ما نقالی رستم و سهراب را به زبان ایتالیایی اجرا میکنیم.
وقتی اجرای ما به زبان فارسی است، حتما بازیگری در کنار من خواهد بود که این اجرا را به زبان ایتالیایی معنا کند، چون میتوانم بگویم که زبان بدن و ایما و اشارههای نقال تا یک جایی با مخاطب ارتباط برقرار میکند ولی از یک حد و زمانی که میگذرد، تماشاچی مایل است که داستان را بفهمد.
خیلی وقتها ما هم از ویدیو پروژکتور و زیرنویس استفاده میکنیم.
ممکن است برایمان بگویید که اساسا گروه شما از کی شکل گرفت؟ و چطور شد که گروه تئاتر تارمه در ایتالیا را تشکیل دادید؟
در حقیقت شکلگیری تارمه در ایتالیا نبود. در حقیقت شکلگیری اولیه گروه تئاتر تارمه از سالهای آخری که من در ایران بودم آغاز شد و من با یک گروه از دوستان هنرمند معلولم کار میکردم.
در آن سالها تصمیم گرفتم یک گروه تئاتر تشکیل بدهم که ترکیبی از هنرمندان معلول و هنرمندان عادی باشند.
این گروه تشکیل شد و ما یکسری کار اجرا کردیم و اسم گروه همان را تارمه گذاشتیم. که معنای تارمه در معماری ایرانی به معنای ایوانی است که رو به نور است.
وقتی من به ایتالیا آمدم این کارم را ادامه دادم و با همان نام قدیمی کارم را شروع کردم و تولیدات جدیدمان را آغاز کردیم.
الان در حقیقت گروه تارمه یک گروه ترکیبی است بین دوستان ایرانی و دوستان ایتالیایی و البته برخی اوقات از دوستان ملیتهای مختلفی هم حتی استفاده کردهایم و تلاشمان این است که این گروه، یک گروه بینالمللی باشد.
هیچ تاکیدی هم بر این نکته نداریم که تمرکز کار گروهیمان الزاما روی ایران باشد. میخواهیم کارمان فراتر از یک جا و مکان باشد و در حقیقت یک گروه بینالمللی باشیم.