«صدایی دیگر» این هفته ابتدا به جریان تجاوز گروهی به یک دختر دانشجوی هندی میپردازد که باعث شکلگیری تظاهرات و اعتراض در سراسر این کشور شد و سپس به موارد سابقه تجاوزات گروهی در ایران که هیچ اعتراض جمعی را در کشور برنیانگیخت.
حدود سه هفته از تجاوز گروهی به یک دختر ۲۳ ساله هندی در دهلی میگذرد؛ جریانی که تبدیل به یک اعتراض در سراسر کشور شد. ۶ مرد روز ۱۶ دسامبر یا ۲۶ آذرماه در اتوبوسی به این دختر تجاوز کردند. او را با میله آهنی به شدت کتک زدند و بعد از تجاوز او را با مرد جوانی که همراهش بود از اتوبوس به بیرون پرتاب کردند. دختر دانشجوی رشته فیزیوتراپی که نامش هنوز مشخص نشده دو هفته بعد از شدت جراحات در بیمارستانی در سنگاپور درگذشت.
اما گویا این مرگ و داستان طولانی تجاوز به زنان در هند بهانهای بود برای شکل گرفتن یک تظاهرات گسترده در دهلی که به بقیه شهرهای هند رسید. هر چند جسد این دختر دانشجو سوزانده شد ولی خشم مردم فروکش نکرد و کار به جایی رسید که مانموهان سینگ، نخست وزیر هند، خواستار آرامش مردم شد و در بیانیهای تاکید کرد دولت تمام اقدامات لازم را برای پیشگیری از خشونت علیه زنان انجام میدهد.
این همان چیزی است که تظاهرکنندگان خشمگین میخواهند. آنها در قالب شعار و نوشتههایی که با خود دارند میگویند زنان در سراسر هند ابزار مزاحمتهای مردان و تجاوزهای فردی و گروهی هستند. آنها خواستار شدیدترین مجازات برای کسانی شدند که در اتوبوس به دختر جوان تجاوز کردند. اعدام تنها چیزی است که این مردم فریاد میزنند و پدر این دختر مقتول هم خواستار آن است؛ مجازاتی که البته از دید برخی فعالان اجتماعی در هند مجازات مناسبی نیست.
هریش سادانی، رئیس و بنیانگذار سازمان مردان علیه خشونت و آزار در هند، میگوید مجازات اعدام شرایط را تغییر نمیدهد و میافزاید: «مجازات اعدام شرایط را تغییر نمیدهد. قطعیت اعمال حکم به نظر ما مهمتر از شدت آن است. اگر کسی که قصد تجاوز دارد به شدت مجازات آگاه و در مورد پلیس و قدرت قانون مطمئن باشد به تجاوز فکر هم نمیکند.»
پلیس هند روز پنجشنبه پنج نفر را که به این دانشجوی دختر ۲۳ ساله تجاوز کرده بودند رسما تفهیم اتهام کرد. اتهامات آنان تجاوز و قتل ذکر شده که میتواند مجازات اعدام را در پی داشنته باشد. نفر ششم که ممکن است کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشد در انتظار پاسخ پزشکی قانونی برای تشخیص سن است.
بهاراتی کوتوال از اعضای مرکز اسناد و تحقیقات زنان آلاکونا در هند، در یک گفتوگوی کتبی با رادیو فردا با مجازات اعدام موافق نیست و معتقد است: «ما فکر نمیکنیم مجازات اعدام به کاهش تجاوز کمکی کند. به احتمال زیاد این مجازات باعث سرکوب بیشتر هم میشود چون ممکن است متهم و پلیس فشار بیشتری بر قربانی تجاوز بیاورند تا به دلیل مجازات دنبال روند قانونی نرود.»
هریش سادانی که دست کم ۲۰ سال است با راهاندازی موسسه خود تلاش میکند همراه با مردان جوان به کاهش خشونت علیه زنان در کشور کمک کند میگوید، در فرهنگ و تاریخ پنج هزار ساله مردسالاری در کشور هند مذهب، دولت و رسانهها زیر سلطه مردان بودهاند و میافزاید: «خانواده یکی از مهمترین عواملی است که در جامعه هند پسران را از ابتدای تولد با تصویر سنتی مردانگی آشنا میکند. پسران در خانواده طوری رشد میکنند که جایگزینی برای مفهوم مردسالاری در قبال زنان خانواده خود ندارند. آنها هزینهای در برابر اعمال خشونت علیه زنان نمیپردازند.»
از سوی دیگر بهاراتی کوتوال از مرکز اسناد و تحقیقات زنان آلاکونا در پونه هند، درباره قانون فعلی رسیدگی به موارد تجاوز در این کشور از وضعیت رو به وخامت قانون برخورد با متجاوزان میگوید که شرایط ارتکاب جرم برای مردان را سادهتر کرده و آنها را از مجازات مصون نگه داشتهاست.
وی میگوید: «دولت میتواند برای کاهش تجاوز به زنان در کشور با ثبت سریع هر مورد توسط پلیس و برگزاری مداوم و زودهنگام دادگاههای مربوط به این اتهامات کمک کند. گاهی حتی پلیس برای ثبت این شکایتها تلاشی نمیکند یا کار را کند و دیر انجام میدهد. پلیس و دستگاه قضایی با تصور نادرست مردسالارانه به شکایتهای مربوط به تجاوزهای جنسی به سرعت رسیدگی نمیکنند. دلیلش هم از دید آنها این است که قربانی جنسی به دلیل انگ اجتماعی نباید شناخته شود.»
خانوادهها که از دید برخی فعالان مدنی در هند نقش مهمی در شکلگیری نگاه مردسالارانه و ضد زن پسران دارند، به گفته هریش سادانی دختران را به عنوان عضو خدمتدهنده به مردان بزرگ میکنند.
هریش سادانی: «در جامعه هند پدر و مادرها از دختران میخواهند قبل از تاریک شدن هوا به خانه برگردند و لباس مناسب بپوشند. این نوع محدودیتها از سوی خانواده اعمال میشود و تازه اینها در شرایطی است که اصولا نوزاد دختر در خانواده پذیرفتنی نیست و بیشتر خانوادهها از ابتدا دختر حامله خود را مجبور میکنند تست تشخیص جنسیت جنین بدهد. وقتی زندگی یک دختر در خانواده این چنین شروع شود، حتی زمانی که در جامعه به او تجاوز میشود هم خانواده او را مقصر میدانند.»
اما جریان تجاوزهای گروهی فقط منحصر به هند نیست. در برخی کشورهای دیگر از جمله ایران هم هر از چندی اخبار مربوط به این نوع تجاوزهای جمعی به یک یا چند زن منتشر میشود.
سال ۹۰ بزرگترین پروندههای تجاوز جمعی در نقاط مختلف ایران به شکل رسانهای مطرح شد. خرداد سال گذشته اخبار مربوط به تجاوز گروهی به ۶ زن در خمینی شهر اصفهان و تجاوز ۱۰ نفر به یک زن در شهرستان کاشمر در استان خراسان رضوی در کنار اخبار تجاوز چند نفر به پزشک زن روستا و آزار و اذیت او در استان گلستان منتشر شد.
اما چه جریاناتی باعث شکلگیری و رشد تجاوزهای گروهی به زنان در یک جامعه میشود؟
علیاکبر مهدی، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لسآنجلس پاسخ میدهد: «بیشتر تجاورهای جمعی را ما در موقعیتهای جنگی داریم که با تضادهای قومی و قبیلهای، سیاسی و حتی دینی شکل میگیرد. ولی متاسفانه وقتی در سطح اجتماع تجاوز را به گونهای که ما در ایران از جمله در خمینیشهر یا تهران میبینیم، این مسئله برمیگردد به ویژگیهای جمعیتی. یعنی کسانی که به این تجاوزها دست میزنند موقعیت بسیار تحقیر شده زنان در جامعه را میبینند و تصویری که جامعه از زن ارائه داده به عنوان یک جنس که حضورش در میان مردان تحریککننده است. این تعریف خود به خود زمینهساز این گونه اعمال است.»
اما چرا اعتراض به موردی مثل تجاوز گروهی به یک دختر دانشجو در هند میتواند تبدیل به سه هفته اعتراض و راهپیمایی و خشم جمعی مردم این کشور شود، ولی در ایران اعتراض همگانی را برنیانگیزد؟
علیاکبر مهدی، جامعهشناسی که از جمله پژوهشهایی در باره نوجوانان و زنان در ایران دارد، دو عامل را در این زمینه دخیل میداند: «اول عامل فرهنگی جامعه است که برمیگردد به ساختار ذهنی جامعه و مردم ما. از آنجا که مردم این امر را ناموسی میدانند سعی میکنند پنهانکاری کنند و جامعه به قربانی برچسب ناگواری میزند که هزینهاش از نظر اجتماعی و فرهنگی برای خانواده قربانی بسیار زیاد است پس بیشتر پنهانکاری انجام میشود. این امر تداوم دیگری هم دارد که بسیار دردناک است، این که قربانی مورد حمایت و درمان قرار نمیگیرد. به نظر من نبود ساختارها کمک میکند که در جامعه ایران این مسئله حساسیتهای عمومی و پر سروصدا را به وجود نیاورد.»
حدود سه هفته از تجاوز گروهی به یک دختر ۲۳ ساله هندی در دهلی میگذرد؛ جریانی که تبدیل به یک اعتراض در سراسر کشور شد. ۶ مرد روز ۱۶ دسامبر یا ۲۶ آذرماه در اتوبوسی به این دختر تجاوز کردند. او را با میله آهنی به شدت کتک زدند و بعد از تجاوز او را با مرد جوانی که همراهش بود از اتوبوس به بیرون پرتاب کردند. دختر دانشجوی رشته فیزیوتراپی که نامش هنوز مشخص نشده دو هفته بعد از شدت جراحات در بیمارستانی در سنگاپور درگذشت.
اما گویا این مرگ و داستان طولانی تجاوز به زنان در هند بهانهای بود برای شکل گرفتن یک تظاهرات گسترده در دهلی که به بقیه شهرهای هند رسید. هر چند جسد این دختر دانشجو سوزانده شد ولی خشم مردم فروکش نکرد و کار به جایی رسید که مانموهان سینگ، نخست وزیر هند، خواستار آرامش مردم شد و در بیانیهای تاکید کرد دولت تمام اقدامات لازم را برای پیشگیری از خشونت علیه زنان انجام میدهد.
این همان چیزی است که تظاهرکنندگان خشمگین میخواهند. آنها در قالب شعار و نوشتههایی که با خود دارند میگویند زنان در سراسر هند ابزار مزاحمتهای مردان و تجاوزهای فردی و گروهی هستند. آنها خواستار شدیدترین مجازات برای کسانی شدند که در اتوبوس به دختر جوان تجاوز کردند. اعدام تنها چیزی است که این مردم فریاد میزنند و پدر این دختر مقتول هم خواستار آن است؛ مجازاتی که البته از دید برخی فعالان اجتماعی در هند مجازات مناسبی نیست.
هریش سادانی، رئیس و بنیانگذار سازمان مردان علیه خشونت و آزار در هند، میگوید مجازات اعدام شرایط را تغییر نمیدهد و میافزاید: «مجازات اعدام شرایط را تغییر نمیدهد. قطعیت اعمال حکم به نظر ما مهمتر از شدت آن است. اگر کسی که قصد تجاوز دارد به شدت مجازات آگاه و در مورد پلیس و قدرت قانون مطمئن باشد به تجاوز فکر هم نمیکند.»
پلیس هند روز پنجشنبه پنج نفر را که به این دانشجوی دختر ۲۳ ساله تجاوز کرده بودند رسما تفهیم اتهام کرد. اتهامات آنان تجاوز و قتل ذکر شده که میتواند مجازات اعدام را در پی داشنته باشد. نفر ششم که ممکن است کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشد در انتظار پاسخ پزشکی قانونی برای تشخیص سن است.
بهاراتی کوتوال از اعضای مرکز اسناد و تحقیقات زنان آلاکونا در هند، در یک گفتوگوی کتبی با رادیو فردا با مجازات اعدام موافق نیست و معتقد است: «ما فکر نمیکنیم مجازات اعدام به کاهش تجاوز کمکی کند. به احتمال زیاد این مجازات باعث سرکوب بیشتر هم میشود چون ممکن است متهم و پلیس فشار بیشتری بر قربانی تجاوز بیاورند تا به دلیل مجازات دنبال روند قانونی نرود.»
هریش سادانی که دست کم ۲۰ سال است با راهاندازی موسسه خود تلاش میکند همراه با مردان جوان به کاهش خشونت علیه زنان در کشور کمک کند میگوید، در فرهنگ و تاریخ پنج هزار ساله مردسالاری در کشور هند مذهب، دولت و رسانهها زیر سلطه مردان بودهاند و میافزاید: «خانواده یکی از مهمترین عواملی است که در جامعه هند پسران را از ابتدای تولد با تصویر سنتی مردانگی آشنا میکند. پسران در خانواده طوری رشد میکنند که جایگزینی برای مفهوم مردسالاری در قبال زنان خانواده خود ندارند. آنها هزینهای در برابر اعمال خشونت علیه زنان نمیپردازند.»
از سوی دیگر بهاراتی کوتوال از مرکز اسناد و تحقیقات زنان آلاکونا در پونه هند، درباره قانون فعلی رسیدگی به موارد تجاوز در این کشور از وضعیت رو به وخامت قانون برخورد با متجاوزان میگوید که شرایط ارتکاب جرم برای مردان را سادهتر کرده و آنها را از مجازات مصون نگه داشتهاست.
وی میگوید: «دولت میتواند برای کاهش تجاوز به زنان در کشور با ثبت سریع هر مورد توسط پلیس و برگزاری مداوم و زودهنگام دادگاههای مربوط به این اتهامات کمک کند. گاهی حتی پلیس برای ثبت این شکایتها تلاشی نمیکند یا کار را کند و دیر انجام میدهد. پلیس و دستگاه قضایی با تصور نادرست مردسالارانه به شکایتهای مربوط به تجاوزهای جنسی به سرعت رسیدگی نمیکنند. دلیلش هم از دید آنها این است که قربانی جنسی به دلیل انگ اجتماعی نباید شناخته شود.»
خانوادهها که از دید برخی فعالان مدنی در هند نقش مهمی در شکلگیری نگاه مردسالارانه و ضد زن پسران دارند، به گفته هریش سادانی دختران را به عنوان عضو خدمتدهنده به مردان بزرگ میکنند.
هریش سادانی: «در جامعه هند پدر و مادرها از دختران میخواهند قبل از تاریک شدن هوا به خانه برگردند و لباس مناسب بپوشند. این نوع محدودیتها از سوی خانواده اعمال میشود و تازه اینها در شرایطی است که اصولا نوزاد دختر در خانواده پذیرفتنی نیست و بیشتر خانوادهها از ابتدا دختر حامله خود را مجبور میکنند تست تشخیص جنسیت جنین بدهد. وقتی زندگی یک دختر در خانواده این چنین شروع شود، حتی زمانی که در جامعه به او تجاوز میشود هم خانواده او را مقصر میدانند.»
اما جریان تجاوزهای گروهی فقط منحصر به هند نیست. در برخی کشورهای دیگر از جمله ایران هم هر از چندی اخبار مربوط به این نوع تجاوزهای جمعی به یک یا چند زن منتشر میشود.
سال ۹۰ بزرگترین پروندههای تجاوز جمعی در نقاط مختلف ایران به شکل رسانهای مطرح شد. خرداد سال گذشته اخبار مربوط به تجاوز گروهی به ۶ زن در خمینی شهر اصفهان و تجاوز ۱۰ نفر به یک زن در شهرستان کاشمر در استان خراسان رضوی در کنار اخبار تجاوز چند نفر به پزشک زن روستا و آزار و اذیت او در استان گلستان منتشر شد.
اما چه جریاناتی باعث شکلگیری و رشد تجاوزهای گروهی به زنان در یک جامعه میشود؟
علیاکبر مهدی، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لسآنجلس پاسخ میدهد: «بیشتر تجاورهای جمعی را ما در موقعیتهای جنگی داریم که با تضادهای قومی و قبیلهای، سیاسی و حتی دینی شکل میگیرد. ولی متاسفانه وقتی در سطح اجتماع تجاوز را به گونهای که ما در ایران از جمله در خمینیشهر یا تهران میبینیم، این مسئله برمیگردد به ویژگیهای جمعیتی. یعنی کسانی که به این تجاوزها دست میزنند موقعیت بسیار تحقیر شده زنان در جامعه را میبینند و تصویری که جامعه از زن ارائه داده به عنوان یک جنس که حضورش در میان مردان تحریککننده است. این تعریف خود به خود زمینهساز این گونه اعمال است.»
اما چرا اعتراض به موردی مثل تجاوز گروهی به یک دختر دانشجو در هند میتواند تبدیل به سه هفته اعتراض و راهپیمایی و خشم جمعی مردم این کشور شود، ولی در ایران اعتراض همگانی را برنیانگیزد؟
علیاکبر مهدی، جامعهشناسی که از جمله پژوهشهایی در باره نوجوانان و زنان در ایران دارد، دو عامل را در این زمینه دخیل میداند: «اول عامل فرهنگی جامعه است که برمیگردد به ساختار ذهنی جامعه و مردم ما. از آنجا که مردم این امر را ناموسی میدانند سعی میکنند پنهانکاری کنند و جامعه به قربانی برچسب ناگواری میزند که هزینهاش از نظر اجتماعی و فرهنگی برای خانواده قربانی بسیار زیاد است پس بیشتر پنهانکاری انجام میشود. این امر تداوم دیگری هم دارد که بسیار دردناک است، این که قربانی مورد حمایت و درمان قرار نمیگیرد. به نظر من نبود ساختارها کمک میکند که در جامعه ایران این مسئله حساسیتهای عمومی و پر سروصدا را به وجود نیاورد.»