شصت و ششمین دوره جشنواره فیلم برلین تحت تاثیر حضور فیلمهای مستند بود. برنده جایزه خرس طلای این جشنواره یک فیلم مستند ایتالیایی به نام «آتش در دریا» شد که بحران مهاجرت و پناهجویی مضمون اصلی آن است. مستند دیگر خبرساز این جشنواره با نام «روزهای صفر» و مضمونی درباره حملات سایبری، اثر شاخص نیمه دوم جشنواره بود. این مستند تحقیقی و افشاگرانه، جزئیات تازهای را از حمله ویروس استاکس نت به برنامه هستهای ایران ارائه میکند.
الکس گیبنی، کارگردان این مستند از شناخته شدهترین مستندسازان حال حاضر دنیاست. او در سال ۲۰۰۷ برای فیلم «تاکسی به سوی تاریکی» برنده جایزه اسکار شد و فیلمهای دیگرش مانند «دروغ آرمسترانگ» و «پاک شدن: ساینتولوژی و زندان اعتقاد» از خبرسازترین مستندهای چند سال اخیر محسوب میشوند. این گفتوگو یک روز پس از نمایش مستند تازهاش در جشنواره فیلم برلین انجام شده است.
چطور به ایده ساخت فیلمی درباره جنگ سایبری رسیدید؟
تهیهکنندهام، کسی که یکی از مستندهای قبلیام به نام «ما رازها را میدزدیم» را تهیه کرده بود، پیش من آمد و گفت به این نگاه کن، خیلی جالب است. ماجرای استاکس نت را میگفت. من نگاه سریعی کردم و دیدم یک داستان جاسوسی جالب است. در نتیجه شروع به کار روی آن کردم. اما دقیقا نمیدانستم که مرا به کجا خواهد برد.
قبل از آن درباره استاکس نت اطلاعی نداشتید؟
خیلی کم و سطحی. جزئیات زیادی نمیدانستم. درنتیجه، رسیدن به داستان این مستند حاصل آموزش و تحقیق زیاد بود.
چگونه به این میزان از اطلاعات دست یافتید پس از اینکه کارتان را شروع کردید؟ ما در فیلم اطلاعات خیلی تازهای را میبینیم.
خب. زمان زیادی را گرفت. ترکیبی بود از پیدا کردن افرادی که حاضر به صحبت آشکار بودند و افرادی که نمیخواستند نامشان برده شود. نیاز به کند و کاو زیاد داشت.
در فیلم میبینیم که شما به کشورهای زیادی سفر کردید. اسرائیل، تایوان، روسیه اما به ایران نرفتید. چرا؟
تلاش کردم. به دولت ایران رجوع کردم و گفتم که درباره این موضوع دارم فیلم میسازم و میخواهم به ایران بیایم و فیلم بگیرم. فهرستی از درخواست مصاحبههایم و موارد دیگری را هم دادم اما هرگز موفق به گرفتن ویزا نشدیم.
واکنش آنها چطور بود؟
مشوق بودند اما هرگز بعدا از آنها نتیجهای ندیدیم. من در این نظرم مطمئن نیستم بخاطر اینکه هیچ چیزی به من نگفتند اما فکر میکنم در مدت زمانی که این فیلم را میساختم، مذاکرات هستهای در جریان بود در نتیجه درخواست من معلق باقی ماند تا نتیجه مذاکرات را ببینند. باز هم میگویم در این نظرم مطمئن نیستم.
فکر میکنید فقط بخاطر مذاکرات بود؟
این چیزی است که من فکر میکنم. البته آشکار است که در ماجرایی مثل داستان استاکس نت، این سلاحی بود که علیه ایران به کار گرفته شد، در نتیجه فکر میکردم این موضوعی است که افراد مختلف دوست دارند دربارهاش صحبت کنند اما خب نتوانستم اجازه ورود بگیرم. به عنوان مثال خیلی تلاش کردم و مشتاق بودم که با یکی از نجان یافتگان از عملیات آدم کشی آن سالها که بسیار هم در برنامه هستهای ایران جایگاه مهمی دارد و قبلا هم مسئولیتی داشت، صحبت کنم. اما خب اجازه ورود ندادند و نتوانستیم صحبت کنیم. حتی تلاش کردیم از افرادی در داخل کمک بگیریم اما میترسیدند.
تلاش کردید با مسئولان ایرانی خارج از کشور هم صحبت کنید؟ در فیلم میبینیم که فقط یک نفر نظراتی مدافع ایران بیان میکند.
تلاش کردیم که با افراد رده بالا صحبت کنیم اما در متقاعد کردن آنها برای صحبت کردن به مشکل خوردیم. فردی که در نهایت با او صحبت کردیم، البته ردهای ندارد با این همه او جالب، باهوش و در جریان ماجرا و قادر به ترکیب و ارائه نکات مختلفی در صحبتهایش بود.
در فیلم میبینیم که طرح دیگری به نام «نیترو زئوس» برای حمله به تاسیسات زیربانی ایران وجود داشته است. اطلاعات بیشتری در این باره بیش از آنکه در فیلم دیدیم؛ بدست آوردید؟
بله، بدست آوردیم. برخی از آنها در مقاله منتشر شده توسط دیوید سنگر و جیمز بار در روزنامه نیویورک تایمز، ارائه شد. فکر میکنم در روزهای آینده اطلاعات بیشتری درباره این طرح ارائه کنیم.
در مستندتان میبینیم که ارتش سایبری ایران در واکنش به حملات سایبری دو بار واکنش نشان داده است. چقدر این حملات قدرتمند بودند؟ جزئیاتی بیش از آنچه در فیلم دیدیم، دارید؟
خب، کامپیوترهای شرکت آرامکو از اساس پاک شده بودند و بانکها هم برای چند روز تعطیل شده بودند. دولت ایالات متحده آمریکا کاملا از حمله به بانکها آگاه بود اما تصمیم گرفت که واکنش متقابل نشان ندهد. بخشی از آن به این دلیل بود که مسیر ورودی بدافزار در واقع در یک کشور سوم قرار داشت و وزارت خارجه آمریکا میترسید که اگر به آن مسیر ورودی حمله کند، به عنوان اقدام متجاوزانه به آن کشور سوم قلمداد شود.
فکر میکنید واکنش مردم ایران به فیلمتان وقتی آن را دیدند، چه باشد؟ به این موضوع فکر کردهاید؟
فکر کردهام و خیلی هم کنجکاوم تا این واکنشها را بدانم. امیدوارم فیلم در ایران نشان داده شود. مشتاقم تا واکنشها را ببینم اما نمیتوانم پیش بینی بکنم.
تلاشی برای ایجاد امکان نمایش فیلم برای مردم ایران میکنید؟
خب، فیلم برای نخستین بار است که به شکل عمومی نمایش داده شده است. بنابراین تازه شروع میکنیم به نمایش آن برای کشورهای مختلف. حتما ما دوست داریم که فیلم در ایران نمایش داده و دیده شود و این امید من است.