انقلاب ۱۳۵۷ ، بی شک بزرگ ترین نقطه عطف تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. تحولی که نه تنها ساختار سیاسی و مواضع کلان کشور، بلکه هنجارهای رفتاری و اجتماعی ایرانیان را نیز تا حد قابل توجهی دگرگون کرد.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، حتی عمق تغییراتی که به دنبال انقلاب ۱۳۵۷ در هنجارهای اجتماعی به وقوع پیوست، به دلیل نهادینه شدن آن در اخلاق و زندگی شخصی یکایک افراد جامعه، ژرف تر و پایدارتر از تحولات ساختار سیاسی است.
با توجه به نقش سنتی و عمیق مذهب در جامعه ایرانی، شکل گیری هرگونه هنجار جدید اجتماعی و رفتاری، بی هیچ تردیدی ملهم از تحول در باورهای مذهبی است.
سعيد رجايی خراسانی
مدافعان نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارند که وقوع انقلاب و شکل گیری حکومت مذهبی در ایران با «زنده کردن» ارزش های اسلامی، از اضمحلال دین در جامعه جلوگیری کرد.
بدون دعوت چادر سر کردند
سعید رجایی خراسانی، سفیر پیشین تهران در سازمان ملل متحد و نماینده پیشین ایران در مجلس شورای اسلامی از جمله کسانی است که بر اين باورند زنان بدون هيچ اجبار و يا حتی دعوتی، خود داوطلبانه چادر به سر کردند.
وی به راديو فردا می گوید:« ارزش های اسلام پیش از انقلاب به تدریج کنار گذاشته می شد که این کار با تشویق رسانه ها و دستگاه های اجرایی و تبلیغاتی که از طرف دولت دنبال می شد.»
آقای رجایی خراسانی می افزاید:«اسلام زدایی انگار جزو اهداف نظام پیش از انقلاب بود و در جهت دیگر واکنش مردم به این پدیده رفتاری و اجتماعی این شد که خواهان احیای ارزش های اسلامی شدند و از همان روزها ی اول انقلاب، خانم ها بدون دعوت یا پیشنهاد کسی، چادر سر کردند و در رعایت مواردی چون حلال و حرام، یک بازنگری یا احیای ارزش ها صورت گرفت.»
در همین حال اما، بسیاری دیگر از صاحب نظران سیاسی معتقدند که نظام پیشین، نظام شاهنشاهی، در جهت نابودی دین حرکت نمی کرد و تفاوت آن با نظام اسلامی فعلی در شخصی بودن اعتقادات مذهبی بود.
عطاء الله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه اول دولت اصلاح طلب محمد خاتمی به رادیو فردا می گوید:«پیش از پیروزی انقلاب، گرایش های دینی و نهادهای مذهبی، در ایران وجود داشت وفعال هم بودند اما دین امر حکومتی نبود و حکومت و دولت در زندگی دینی مردم نقشی نداشتند و عمال نظر و سلیقه نمی کردند.»
اکبر کرمی
وی می افزاید:«با وقوع انقلاب، حکومت درباره گرایش های دینی مردم صاحب موضع شد. پس از اینکه دین به اعتبار حکومت رسمیت پیدا کرد، امر به معروف و نهی از منکر و تحکم حاکمیت در حوزه و مباحث و هنجارهای دینی اتفاق افتاد که این امر واکنش های مختلفی در پی داشت.»
آقای مهاجرانی می گوید:«پیش از انقلاب، دین در بین دانشجویان بود و مسجد هم در دانشگاه فعال بود، اما به محض اینکه بدانیم شکل و گرایش دینی با الزام همراه است، طبیعی است که واکنشی در ذهن جوان اتفاق می افتد و احساس می کند گرایش دینی او انتخابی نیست و دستوری است که او باید انجام دهد. از این رو تجربه تحکم در حوزه دین و گفت و گو با نسل جوان نمی تواند روند مثبتی باشد.»
عطاء الله مهاجرانی
چنین«تحکمی»، به اعتقاد شماری از تحلیلگران سیاسی، جامعه را به شکل قابل توجهی از ارزش های دینی دور کرده است.
اکبر کرمی، تحلیلگر سیاسی در قم در این رابطه به رادیو فردا می گوید:«با توجه به اینکه انقلاب به نام اسلام صورت گرفت و متعاقب آن، ساختار حکومتی به نام اسلام شکل گرفت و بسیاری از رفتارها و هنجارها به نام اسلام در جامعه تبلیغ شد، باعث شد نسل جوان به طور جدی در اسلام تجدید نظر کند.»
وی بر این باور است که در سال های پس از انقلاب، نوع تفکر وتلقی درقاعده هرم اجتماعی به اسلام تغییر کرده و به سوی جریان های لايیک، سوق پیدا کرده است.
از اعتقاد درونی تا تظاهر بیرونی
این در حالی است که مقوله دوری مردم از دین، از سوی معتقدین به نظام فعلی جمهوری اسلامی رد می شود. سعید رجایی خراسانی چنین نمونه هایی در جامعه امروز ایران را معلول مشکلات معیشتی و امری زودگذر به شمار می آورد.
آقای رجایی خراسانی می گوید:«ممکن است در بخشی از قشرها، به دلیل مشکلات اجتماعی این مسئله مطرح باشد، اما در کل این گونه نیست. اینکه پیشتر اشاره کردم در جریان وقوع انقلاب ارزش ها احیا شد، در کتاب ها نبود و در رفتارهای مردم این احیا دیده شد و اجتناب از عمل حرام و عمل به واجبات، قوت گرفت. شاید الان مردم صد در صد به قوانین اسلامی عمل نکنند، اما این مسئله ناشی از مشکلات اجتماعی است.»
علی اکبر معين فر
در مواجهه با آنچه دور شدن مردم از مذهب خوانده می شود، عطاء الله مهاجرانی اعتقاد دارد از آنجا که آمار دقیقی از چنین پدیده ای در دست نیست، قضاوت در این خصوص بسیار دشوار است، اما وی در عین حال می گوید که با توجه به مشاهدات شخصی اش، از «عمق» اعتقادات مذهبی کاسته شده است.
آقای مهاجرانی می گوید:«ممکن است در صورت ظاهر و سطح، شاهد توسعه گرایش های مذهبی باشیم، اما به سختی می توان باور کرد که این گرایش تعمیق هم پیدا کرده باشد. نسل ما در دانشگاه و دبیرستان گرایش عمیق تری به دین داشت و نسل پس از ما به تدریج به ژرفای کمتری از دین رسید آن هم به این دلیل که در زمان ما اطلاعات دینی پرسشگرانه تعمیق می شد و جوانان ما پس از نسل اول انقلاب، به دورانی رسیدند که به دلیل محدودیت در پرسشگری، عمق دین در آنها کمتر شده بود.»
صاحب نظرانی که معتقدند تحکم مذهبی در جامعه ایران، باعث دوری مردم از اسلام شده همچنین به تاثیرات اجتماعی این مساله اشاره می کنند.
علی اکبر معین فر، تحلیلگر سیاسی و وزیر نفت دولت موقت مهدی بازرگان، همگانی شدن دورویی در جامعه را بزرگترین دستاورد حکومتی شدن مذهب بر می شمرد و می گوید:«متاسفانه تاثیری که انقلاب در اخلاقیات مردم گذاشت، تاثیر مثبتی نیست. تعداد زیادی از مردم را به حالت دورویی و نفاق درآورده که در خارج از خانه ها و محل های شخصی خود طوری هستند و در انظار عمومی طور دیگر. کسانی که حتی به عقاید دینی و شعائرمذهبی اعتقاد نداشته باشند، در ملا عام به شکلی هستند که مانند حزب اللهی ها هستند آن هم به ویژه جوانان که از یک طرف به دلیل ترس از به وجود آمدن مشکل در تحصیل و زندگی اجتماعی، در ظاهر به مذهب عقیده دارند اما در عمق تحت تاثیر مذهب نیستند.»
آقای معین فر می افزاید:«انحطاط مذهبی پس از انقلاب بیشتر شده، آن هم برخلاف آنچه مقامات فعلی جمهوری اسلامی، تصور می کنند که با پرداختن به ظواهر توانسته اند شعائر مذهبی را حفظ کنند.»
اما پدیده اجتماعی دوری مردم از باورهای مذهبی، در نظر برخی از تحلیلگران ِ معتقد به سکولاریسم و یا جدایی دین از حکومت، به نفع جامعه ایران نیز هست.
بخش بعدی این برنامه به بررسی پدیده سکولاریسم و ارتباط آن با جمهوری اسلامی می پردازد.