با توقيف نشريه دانشجويی طعم آزادی کام دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير، پلی تکنيک تهران، يک بار ديگر تلخ شد.
کميته ناظر بر نشريات دانشجويی به حيات اين نشريه، که در مهرماه نيز به اتهام «انکار ولايت فقيه و توهين به رييس جمهوری» به مدت سه ماه توقيف شده بود، برای هميشه پايان داد.
کارشناسان توقيف نزديک به چهل نشريه دانشجويی در ۱۰ ماه گذشته، حذف و فيلترينگ بسياری از نشريات الکترونيکی دانشجويی و احضار مدام گردانندگان اين نشريات را به کميته های انظباطی دانشگاه نشانه ديگری از سرکوب جنبش دانشجويی ارزيابی می کنند که در ماه های اخير شدت گرفته است.
ويژگی های نشريات دانشجويی
مهم ترين شاخص نشريه دانشجويی را ترکيب توليد کنندگان و مخاطبان آن شکل می دهند.
مطبوعات را روزنامه نگاران حرفه ای برای مخاطبان عام در گروه های سنی متنوع منتشر می کنند، اما نشريه دانشجويی رسانه ای است که دانشجويان برای دانشجويان توليد می کنند.
توليد کنندگان و مخاطبان نشريات دانشجويی از گروه سنی جوانان در پرشورترين سال های زندگی برمی خيزند.
دانشجويان، به ويژه در کشورهای نيمه صنعتی چون ايران، آگاه ترين لايه های جامعه را شکل داده و از امکان تجمع صنفی و احترام اجتماعی برخوردارند.
آزادی از برخی دغدغه های نشريات حرفه ای چون افزايش تيراژ و آگهی، بهره مندی از مخاطبانی آگاه و شوق و شور جوانی برای خلق و تجربه چشم اندازهای تازه، نشريات دانشجويی را به نشرياتی آوانگارد، نوگرا و تجربی در فرم و محتوا بر کشيده و بر موضوع ، زبان و گرافيک اين نشريات اثر می نهد.
گرايش ناگزيراغلب نشريات دانشجويی به طرح مباحث سياسی و انتقادی و سقف تنگ سانسور و تحمل دولت به چشم اسفنديار نشريات دانشجويی بدل شده و اين نشريات را با خطر هميشگی توقيف رو در رو می کند.
بخشی از تاريخ سياسی معاصر
پيشينه نشريات دانشجويی در ايران بخش مهمی از تاريخ سياسی ايران را شکل می دهد.
معدود نشريات دانشجويی دهه سی، که در هماهنگی با فضای غالب روزگار به مسائل سياسی می پرداختند، از منظر معيارهای حرفه ای درهمان سطح نازل مطبوعات دهه سی منتشر می شدند.
کودتای مرداد ۳۲ به عمر نشريات دانشجويی مستقل نيز پايان داد. پيام دانشجو، معروف ترين نشريه دانشجويی فضای نيمه باز ۳۹ تا ۴۲ به ارگان جناج چپ جبهه ملی تقليل يافت.
در دهه های استبدادی چهل و پنجاه که ادبيات و هنر به تنها مفر حضور فرهنگی روشنفکران غيرحکومتی بدل شد، نشريات دانشجويی نيز به ادب و هنر آوانگارد روی آوردند.
دهه های چهل و پنجاه از منظر کميت و کيفيت، تنوع نظری و موضوعی، گرافيک، زبان، ژورناليزم حرفه ای و ارتباط تنگاتنگ با محافل روشنفکران منتقد از پر رونق ترين دوره های نشريات دانشجويی بود.
نشريه دانشجويان دانشگاه تبريز در سال های ۴۶ و ۴۷، از مشهورترين نشريات دانشجويی دهه های چهل و پنجاه، که با همکاری جلال آل احمد، احمد شاملو، غلامحسين ساعدی، صمد بهرنگی، بهروز دهقانی و کاظم سعادتی منتشر می شد، از معدود نشريات دانشجويی بود که در کنار ادبيات و هنر به سياست نيز می پرداخت.
سانسور و ارگان حزبی
انقلاب اسلامی نشريات دانشجويی را از سانسور آزاد کرد، اما تلاش احزاب و گرايش های سياسی حکومتی و غير حکومتی برای وابسته کردن جنبش دانشجويی به نهادهای سياسی، اغلب نشريات دانشجويی را به ارگان اين نهادها تقليل داد.
پر تيراژترين نشريات دانشجويی سال های اول انقلاب، نشريه پيشگام و نشريه دانشجويان مسلمان، چون ارگان رسمی سازمان های فدايی و مجاهد منتشر می شدند.
انقلاب فرهنگی به عمر فضای باز دانشگاه ها و نشريات دانشجويی پايان داد.
نشريات دانشجويی تا طلوع دوم خرداد به چند نشريه غير حرفه ای نازل وابسته به انجمن های اسلامی محدود می شدند.
به دوران رياست جمهوری آقای خاتمی تعداد نشريات دانشجويی به حدود ۳ هزار نشريه افزايش يافت.
دولت آقای احمدی نژاد کوشيده است تا با توقيف نشريات، تهديد گردانندگان نشريات به زندان و اخراج از دانشگاه و با وضع و اجرای آيين نامه های محدود کننده، نشريات دانشجويی را کنترل کند.
ماده ۲ «آيين نامه و دستور العمل نشريات دانشگاهی» انتشار نشريات دانشجويی را به صدور «مجوز رسمی» مشروط می کند.
در يکی دو سال سال اخير اغلب مجوزها به صورت «موقت و قابل فسخ در هر زمان» صادر شده اند.
اين آيين نامه «کميته ناظر بر نشريات دانشگاهی» را موظف کرده است که نشريات دانشجويی را کنترل و سانسور کند.
معاون دانشجويی و فرهنگی دانشگاه، نماينده رهبری، يک حقوقدان به انتخاب رييس دانشگاه، يکی از اعضای هيئت علمی به انتخاب شورای دانشگاه، دو نماينده مديران مسئول نشريات دانشگاهی و مدير امور فرهنگی دانشگاه در اين کميته عضويت دارند.
بر اساس آيين نامه نشريات دانشگاهی، رای کميته ناظر در توقيف موقت يا دائم نشريات و در مجازات مديران مسئول « قطعی و لازمالاجرا » است.
ماده ۶ اين آيين نامه «انتشار مطلبی توهين آميز به دين مبين اسلام و مقدسات آن» را سبب «منع انتشار نشريه» و « محروميت مدير مسئول آن از تحصيلات دانشگاهی» می داند.
همين ماده «انتشار عکس ها و تصاوير و مطالب خلاف عفت عمومی» و «افشای اسرار دانشگاه و دانشگاهيان» را نيز جرم تلقی می کند.
آيين نامه نشريات دانشجويی، علاوه بر اين همه، «موارد ممنوع شده در قانون مطبوعات» و «کليه مواردی که مطالب نشريه براساس قوانين موضوعه کشور جرم تلقی شوند» را نيز منع می کند.
اغلب موارد ممنوع شده در اين آيين نامه کلی، مبهم و تعميم پذير بوده و از بار عينی و سنجش پذير مفاهيم حقوقی بی بهره اند. در اين آيين نامه «اسرار دانشگاه» با اسرار نظامی همطراز شده است.
با اين حال، اکنون امکان انتشار نشريات الکترونيکی چشم انداز تازه ای را برای نشريات دانشجويی به ارمغان آورده است.
مخاطبان نشريات دانشجويی از پيگيرترين و کنجکاوترين کاربران اينترنت هستند و اين مشخصه راه ارتباط توليد کننده و مخاطب را هموارتر می کند.
آگاهی، شجاعت، هوشمندی و شوق و شور جوانی دانشجويان ايرانی تا کنون فشارها و سرکوب های عملی و حقوقی را چندان خنثی کرده است که کارشناسان از ارتقاء چشمگير کيفی نشريات مکتوب و الکترونيکی دانشجويی در سال های اخير سخن می گويند.