با گذشت چند روز از بازداشت عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیتساز و سامان صفرزایی روزنامه فرهیختگان در شماره شنبه خود در یادداشتی با تیتر «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» نوشته است: «پس از بازداشت جمعی از فعالان رسانهای کشور، رسانههای منتقد دولت از صداوسیما گرفته تا سایتهای خبری و روزنامههای متعلق به این طیف با انتشار اخبار متعدد، پرحجم، غیردقیق، کلی و در بسیاری از موارد غیرواقعی، فضایی پرغبار را پدید آوردهاند که افکار عمومی پیشکش، بسیاری از تحلیلگران امور سیاسی کشور نیز نتوانستهاند از دلایل این همه بگیر ببند، سر دربیاورند.»
روزنامههای ایران و بهار هم در شماره شنبه خود ضمن انتشار یادداشتهایی به بازداشت روزنامهنگاران به اتهام «نفوذ» انتقاد کردهاند.
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، عکس یک خود را به پوستر نمایشگاه مطبوعات اختصاص داده و نوشته است: نمایشگاه بیست و یکم مطبوعات با شعار «نقد منصفانه، پاسخ مسئولانه» روز شنبه گشایش مییابد و «میزبان۶۰۰ رسانه» خواهد بود.
روزنامه وطن امروز به صاحب امتیازی مهرداد بذرپاش از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری اما صفحه یک شماره شنبه خود را «سفید» و تنها با «یک جمله» منتشر کرده و نوشته است: «خدایا به تو پناه میبریم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گروهی به مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.»
این روزنامه ضمن انتشار نامهای به حسن روحانی در صفحات میانی خود اعلام کرده که «در نمایشگاه مطبوعات شرکت نمیکند».
روزنامه شهروند با اشاره به ابلاغ بخشنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره ممنوعیت «واردات دو دسته کالا از آمریکا» نوشته است: «آن طور که از بخشنامه وزیر صنعت، معدن و تجارت استنباط میشود، واردات و عرضه هر گونه کالای مصرفی که نماد آمریکایی باشد، ممنوع است»، اما این تمام ماجرا نیست، چرا که بر اساس اظهارات یدالله صادقی رئیس مرکز امور اصناف و بازرگانان ایران «ورود کالاها دارای سبک زندگی آمریکایی نیز ممنوع شده است».
روزنامه اعتماد از راهاندازی «خدمات ویژه پیشگیری از ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» در همه استانهای ایران خبر داده و نوشته است: «۳۱ بیمارستان دانشگاهی در ۳۱ استان ایران موظف به اجرای مراقبت و درمانهای پیشگیری از انتقال ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» شدهاند.
روزنامه ایران از آغاز «طرح خرید کالای ایرانی» خبر داده و نوشته است: «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و وزارت صنعت، معدن و تجارت با صدور اطلاعیه مشترکی آغاز اجرای طرح خرید کالای ایرانی را اعلام کردند.»
روزنامه ایران عکس یک خود را به نیوشا توکلیان عکاس اختصاص داده و نوشته است: «انتخاب عکسهایی از نیوشا توکلیان، عکاس ایرانی برای روی جلد تایم تجربه بدیعی است.»
به نوشته این روزنامه، «مجله تایم در شماره نوامبر خود پروندهای دربارهٔ ایران منتشر کرده است. این مجله تیتر "ایران ۲۰۲۵" را برای عکس جلد خود انتخاب کرده است» و «در صفحات داخلی و در متن این مقاله این سؤال پرسیده شده که آیا نهایتاً ایران آماده تغییر است؟»
روزنامه اعتماد ضمن انتشار گزارشی دربارهٔ «سرلیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان»، از «دوگانه محمدرضا عارف- غلامعلی حداد» یاد کرده و نوشته است: «انتخابات مجلس دهم و رقابت اصلاحطلبان و اصولگرایان را میشود در دوگانه عارف- حداد خلاصه کرد. دو سیاستمداری که چند سالی است در مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار هم مینشینند، به هم احترام میگذارند، با هم درگوشی سخن میگویند و هر از چندگاهی با یکدیگر مزاح میکنند و میخندند. هر چه هست در ویترین رقابت انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان این دو سیاستمدار جای و جایگاهی ویژه دارند.»
احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، در سرمقالهای با عنوان «آینده سیاسی سید حسن خمینی» نوشته است: «برخی پرسشها سادهاند، اما پاسخ آنها دشوار است. یکی از این پرسشهای ساده، که این روزها از سوی برخی افراد و گروههای سیاسی مطرح میشود این است: سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان شرکت میکند؟»
سرمقالهنویس روزنامه شرق تأکید کرده است که «اگر سید حسن خمینی در انتخابات آتی مجلس خبرگان حضور پیدا نکند، بالقوهگیاش را از دست نمیدهد. پس نباید بالقوهای را که میتواند فعلیت پیدا کند و سیاستی را خلق و دگرگونه کند، به امر ممکن و امر واقع تخفیف و تقلیل داد.»
تداوم واکنشها به بازداشت روزنامهنگاران؛ «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»
روزنامههای فرهیختگان، ایران و بهار در شماره شنبه خود ضمن انتشار یادداشتهایی به بازداشت روزنامهنگاران به اتهام «نفوذ» واکنش نشان دادهاند و اظهارات تلویزیونی دو عضو سپاه پاسداران علیه روزنامهنگاران بازداشت شده را رد کردهاند.
با گذشت چند روز از بازداشت عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیتساز و سامان صفرزایی، روزنامه فرهیختگان در شماره شنبه خود در یادداشتی با تیتر «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» نوشته است: «پس از بازداشت جمعی از فعالان رسانهای کشور، رسانههای منتقد دولت از صدا و سیما گرفته تا سایتهای خبری و روزنامههای متعلق به این طیف با انتشار اخبار متعدد، پرحجم، غیردقیق، کلی و در بسیاری از موارد غیرواقعی، فضایی پرغبار را پدید آوردهاند که افکار عمومی پیشکش، بسیاری از تحلیلگران امور سیاسی کشور نیز نتوانستهاند از دلایل این همه بگیر ببند، سر دربیاورند.»
حمید متقی یادداشتنویس روزنامه فرهیختگان ضمن اشاره به حضور حمیدرضا مقدمفر مشاور فرمانده سپاه در برنامه خبری ویژه شبکه دوم تلویزیون ایران و طرح اتهاماتی چون «ادراکسازی» و واریز پول «برای این افراد از طریق صرافیها» توسط یک مأمور امنیتی در این برنامه به روزنامهنگاران بازداشت شده نوشته است: اگر این برنامه را ندیده باشید و «به شما بگویند که این جملات نظرات کارشناس امنیتی وزارت اطلاعات دولت یازدهم دربارهٔ منتقدان سیاستهای هستهای دولت در برجام است، شما چه واکنشی دربارهٔ این ادعاها از خود نشان خواهید داد؟ احتمالاً اگر حامی دولت باشید و از رسانههای رقیب نیز دل خوشی نداشته باشید، پیش خود شواهدی از نزدیکی فلان سرمقاله روزنامه شاخص منتقد دولت و گزارش خبری یدیعوت احارنوت خواهید یافت یا مواضع فلان چهره شاخص ضد برجام را نزدیک به سردبیران معاریو ارزیابی خواهید کرد» و «اگر هم منتقد دولت باشید به احتمال زیاد تلاش میکنید که نیت برخوردکنندگان را زیر سؤال ببرید».
یادداشتنویس روزنامه فرهیختگان با طرح این پرسش که «آیا به صرف هر نوع شباهت احتمالی ادبیات گفتمانی بین تولیدات فکری، خبری و... بخشهایی از نخبگان داخلی و رسانههای خارجی میتوان آنان را عاملان نفوذ اجانب معرفی و با آنان برخورد کرد؟» نوشته است: «با نگاهی به تجربیات حقوقی و تاریخی سایر ممالک میتوان این گونه نتیجه گرفت که مطالبه افکار عمومی در این قبیل موارد باید روشنگری و درخواست انتشار موارد اتهامی بدون توجه به تحلیلهای سیاسی رایج، در کنار ایجاد فضایی منصفانه برای دفاع متهمان از بزههای انتسابی باشد.»
روزنامه فرهیختگان نوشته است: «با توجه به این که تاکنون دلایل حقوقی و محکمهپسندی دربارهٔ دستگیریهای هفته پیش مطرح نشده است، به نظر میرسد که این خواست میتواند به محور نزدیکی همه رسانههای علاقهمند به این ملکوملت اعم از اصولگرا، مستقل، اصلاحطلب وتحولخواه بدل شود.»
یادداشتنویس روزنامه فرهیختگان از فعالان رسانهای طیفهای مختلف سیاسی خواسته تا بر «درخواست انتشار موارد اتهامی» و «ایجاد فضایی منصفانه برای دفاع متهمان از بزههای انتسابی» دربارهٔ روزنامهنگاران بازداشت شده تأکید کنند و نوشته است: این خواستهای است که «در صورت اجابت آن همگی اصحاب رسانه با هر مرام و مسلکی در چالشهای احتمالی آتی از آن بهره خواهند برد»، ضمن این که «این تحول سبب خواهد شد که دستاندرکاران این قبیل پروندهها دریابند که نقش آنان با یادداشتنویسها وتحلیلگران رسانههای منتقد دولت متفاوتاست و اگر اظهارات آنان فراتر از شواهد و مدارک پرونده باشد و بر اساس تحلیل-اعم از درست ویا اشتباه- بنا شده باشد، مورد بازخواست افکار عمومی قرار خواهند گرفت».
روزنامه ایران هم در سرمقاله خود با تیتر «چه کسانی «نفوذ» را مصادره به مطلوب می کنند» نوشته است: «در فضایی که به غبار تبلیغات تندروها آغشته شد، حسن روحانی زنگ هشدار تحریف و سوء استفاده از اظهارات اخیر رهبری را به صدا درآورد.»
محمد نوری در سرمقاله روزنامه ایران به طرح اتهامات مختلف در برنامه خبری ویژه شبکه دوم تلویزیون جمهوری اسلامی علیه روزنامهنگاران بازداشت شده انتقاد کرده و نوشته است: «تهیهکنندگان برنامه ابتدا در فراخوانهای گسترده خود وعده دادند که افکار عمومی را از جزئیات بازداشت خبرنگاران آگاه خواهند کرد اما در نهایت آن چه بعد از اخبار ساعت ۲۲ و ۳۰ به مخاطبان عرضه شد نه اطلاعات یا جزئیات مربوط به بازداشت چند روزنامهنگار، بلکه مجموعهای از ادعاها و اتهامهایی بود که میهمان برنامه و مدیر ارشد خبری دوران دولت سابق علیه دولت مستقر کنونی ساخته و پرداخته کرد.»
روزنامه ایران بازداشت روزنامهنگاران را بخشی از اقدامات جناح مخالف دولت ارزیابی کرده و نوشته است: «رفتار جریان مخالف دولت در سوء استفاده از بحث نفوذ به اندازهای شتابزده بود که حتی چهرههای سرشناس اصولگرا نیز زبان به ملامت گشودند» و از جمله «یادداشت هشداردهنده احمد توکلی یکی از چندین واکنش سران اصولگرا بود که نسبت به لوث شدن مباحث رهبری در نزاعهای سیاسی اعلام خطر کردند».
سرمقالهنویس روزنامه ایران تأکید کرده است: «آن چه میهمان ویژه سیما در باب نفوذ گفت نه تنها رنگی از واقعیت نداشت، بلکه تحریف و دستکاری آشکار در حقایق دو سال اخیر بود»، چرا که او [حمیدرضا مقدمفر] به روشنی میداند که پدیده نفوذ زمانی رخ میدهد که دولت مثل هشت سال دولت گذشته به جای مذاکره آشکار و رسمی به دیپلماسی پنهان روی آورد و فاجعه نفوذ و وابستگی زمانی دامن یک کشور را میگیرد که یک کشور همه ابزارها و اهرمهای قدرت خود را در منطقه و نظام جهانی از دست بدهد و به صورت یک عضو منزوی و مطرود دربیاید، وضعیتی که دقیقاً در سالهای پایانی دولت دهم پیدا کردیم».
مصطفی ایزدی هم در سرمقاله روزنامه بهار با عنوان «کلمه روز: نفوذ» نوشته است: «اگر قرار است همه مصداقهای نفوذپذیری را در میان حامیان دولت و اصلاحطلبان جستوجو کرد و مشخصا روزنامهنگاران را، در این وانفسای کمبود روزنامهخوان، هدف دشمنان برای نفوذ دانست، صد البته گام در بیراهه گذاشتن است.»
سرمقالهنویس روزنامه بهار نوشته است: «وقتی به آسانی میتوان حدس زد که اگر دشمن بخواهد نفوذ کند، کدام نقطه را هدف قرار میدهد، بعضیها از کلمه نفوذ سوءاستفاده میکنند تا بعضی از اقدامات منجر به برخورد با افراد به نام نفوذ برای مردم روشن نشود و کنشگران سیاسی را از چگونگی شناسایی نفوذپذیرها مطلع نکنند،اما نگرانی عمومی همچنان پابرجاست.»
روزنامه بهار نوشته است: «آیا کسی هست که نداند نفوذ دیگران به مراکزی راه مییابد که مراکز مهم و مؤثری هستند و میتوانند و افکار عمومی را به نقطه دلخواه نفوذکننده سوق دهند؟ پس چرا با افرادی که احتمالاً نقشی در شکلدهی افکار عمومی ندارند برخورد میشود؟»
سرمقالهنویس روزنامه بهار تأکید کرده است که «دلنگرانی رئیس محترم جمهوری در آخرین سخنرانیاش همین بود که نکند از نفوذ سوءاستفاده شود».
«ورود و عرضه دو دسته کالای آمریکایی جرم شد»
روزنامه شهروند در گزارشی به بررسی «ابلاغیه منع واردات آمریکایی» پرداخته و نوشته است: «ورود و عرضه دو دسته کالای آمریکایی جرم شد.»
به نوشته این روزنامه، «در فضای ضدآمریکایی این روزهای ایران که همین چند روز قبل باعث شد، شعبه شبیه به رستوران آمریکایی کیافسی پلمب شود، حالا قرار است که محدودیتهای بیشتری برای کالاهای آمریکایی اعمال شود و ممنوعیت عرضه و واردات کالاهای مصرفی آمریکایی و کالاهایی که نماد آمریکایی باشند، در دستورکار رسمی کشور باشد و واردات این کالاها غیرقانونی باشد».
روزنامه شهروند با اشاره به ابلاغ بخشنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت در ممنوعیت «واردات دو دسته کالا از آمریکا» نوشته است: «آن طور که از بخشنامه وزیر صنعت، معدن و تجارت استنباط میشود، واردات و عرضه هر گونه کالای مصرفی که نماد آمریکایی باشد ممنوع است»، اما این تمام ماجرا نیست، چرا که بر اساس اظهارات یدالله صادقی رئیس مرکز امور اصناف و بازرگانان ایران «ممنوعیت واردات محصولات آمریکایی تنها محدود به کالاهای مصرفی نخواهد بود و ورود کالاها دارای سبک زندگی آمریکایی نیز ممنوع شده است».
این روزنامه نوشته است: «این محصولات که میتوان بارزترین آن را پوشاک برشمرد، پیش از این نیز از محل مبادی غیررسمی یا همان قاچاق وارد کشور میشده و واردات رسمی نداشته است»، اما یدالله صادقی رئیس مرکز امور اصناف و بازرگانان ایران با بیان این که «به طور کلی برای ورود کالاهای آمریکایی به کشور محدودیت و در بخش مصرفی ممنوعیت اعمال میشود» گفته است: «بر اساس این بخشنامه نمایندگی شرکتهای عرضهکننده کالاهای آمریکایی را ثبت نمیکنیم و در سایر قسمتهای وزارتخانه نیز این ممنوعیت برقرار خواهد شد.»
روزنامه شهروند نوشته است: «در حالی واردات کالاهای مصرفی به کشور ممنوع شده که بخش عمدهای از کالاهایی که به صورت رسمی از این کشور وارد شده را کالاهای بادوام و واسطهای تشکیل میدهند و بیشتر کالاهای مصرفی کشور به صورت قاچاق و غیرمستقیم وارد کشور میشوند.»
این روزنامه به «رونق رفتوآمد هیئتهای تجاری اروپایی و آسیایی به ایران» اشاره کرده و نوشته است: «رقابت شدیدی بین کشورهای مختلف برای سرمایهگذاری و افزایش تراز بازرگانیشان با ایران شکل گرفته تا از این طریق به بازار ۷۵ میلیون نفری ایران در جمع ۳۰۰ میلیون نفره منطقه خاورمیانه دست یابند. در این میان آمریکا که روابط تجاریش با ایران در سه دهه اخیر به دلیل سیاستهای این کشور به حداقل ممکن کاهش یافته بود، درصدد صادرات مجدد محصولات خود به ایران است تا این گونه از رقابت با رقبایش باز نماند.»
اعتماد با اشاره به این که پس از برجام «در ایران شرایط تازهای رقم خورد و وضع را به شکلی تازه رقم زد، نوشت: «با فرمان رهبری به رئیس جمهور، پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی، تقویت تولید ملی، جلوگیری از واردات بیرویه و پرهیز از واردات مواد مصرفی از آمریکا» مدنظر دولت قرار گرفت و با این فرمان «دستور کار دولت این شد که ایران در شرایط پساتحریم تدابیری را برای عدم ورود کالاهای مصرفی آمریکایی به ایران اتخاذ کند».
«خدمات ویژه پیشگیری از ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» در ۳۱ بیمارستان
روزنامه اعتماد از راهاندازی «خدمات ویژه پیشگیری از ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» در همه استانهای ایران خبر داده و نوشته است: «۳۱ بیمارستان دانشگاهی در ۳۱ استان ایران موظف به اجرای مراقبت و درمانهای پیشگیری از انتقال ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» شدهاند.
گزارشنویس ر وزنامه اعتماد با اشاره به این که «این الزام بر اثر ابلاغ دستورالعمل مدیریت مواجهه غیرشغلی با HIV شکل گرفته» نوشته است: «مسئولان بیمارستانهای دانشگاهی در تمام استانها توجیه شدهاند که به محض مراجعه قربانیان تعرض جنسی و در صورتی که بنا بر اظهارات قربانیان و تشخیص مشاوران ایدز، از زمان تعرض بیش از ۴۸ الی ۷۲ ساعت نگذشته باشد، درمانهای پیشگیرانه را برای قربانیان آغاز کرده و به مدت ۲۸ روز این درمانها را ادامه دهند.»
این دستورالعمل که از سوی مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت تهیه و ابلاغ شده است «ویرایش سوم از تمهیدات لازم برای کاهش انتقال ایدز از طریق خشونتهای جنسی» است که مردادماه سال گذشته نهایی شده بود.
عباس صداقت رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت به روزنامه اعتماد گفته است: «بنا بر پیشبینیها، اجرای دقیق این دستورالعمل در زمان طلایی پس از وقوع تعرض و به شرط رعایت دستورات مراقبتی طی زمان تعیین شده، میتواند خطر انتقال ایدز به قربانی را حتی تا کمتر از دو درصد کاهش دهد.»
به گزارش روزنامه اعتماد، «ابلاغ این دستورالعمل یکی از اقدامات وزارت بهداشت برای کاهش خطر انتقال ایدز از طریق روابط جنسی بوده که فعالان رصد وضعیت بیماری، بر اساس تغییرات نمودار علت ابتلای مبتلایان شناسایی شده، نخستین نشانههای هشدار این تغییر الگوی بیماری را از نیمه دوم دهه ۸۰ مشاهده کرده بودند» و در حالی که «بنا بر مراودات محرمانهای که مسئولان وزارت بهداشت و مراجع قضایی و انتظامی داشتهاند، افزایش یا کاهش نیافتن موارد تعرضهای جنسی در طول سالهای گذشته، یک علامت هشدار نسبت به پررنگ بودن احتمال ابتلای قربانیان تعرضها به ایدز» است و بر همین اساس «تدوین این دستورالعمل یک اقدام پیشگیرانه و حمایتی برای قربانیان تجاوز در ایران است».
این روزنامه تأکید کرده است که راهاندازی «خدمات ویژه پیشگیری از ایدز برای قربانیان تعرض جنسی» را علاوه بر تلاش برای تابوشکنی از ایدز، باید به آیندهنگری در جهت کاهش هزینههای تحمیل شده بر دوش دولت از محل ابتلای بیمارانی تغبیر کرد که اغلب از بیمار شدن خود آگاه نیستند.
اعتماد تأکید کرده است که «بر اساس برآوردها ابتلای هر فرد به اچآی وی ایدز، ماهانه حدود ۵۰۰ دلار برای دولت هزینه ایجاد میکند که با ورود بیمار به فاز پیشرفته بیماری و ایجاد مقاومتهای دارویی، این هزینه به ۱۰ برابر هم افزایش مییابد».
به نوشته این روزنامه، «مسئولان وزارت بهداشت صرفاً قربانیان تعرض را به عنوان یکی از گروههای پرخطر و در معرض تهدید جدی ابتلا به ایدز در نظر نداشتهاند و کارکنان مشاغل خاص هم به عنوان یکی از گروههای در معرض ابتلا شناسایی شدهاند» و دستورالعمل «مدیریت مواجهه شغلی با اچآی وی، ویروس هپاتیت B و C» هم که آبان ۱۳۸۹ توسط مرکز مدیریت بیماریهای معاون سلامت وزارت بهداشت، در یک ویرایش تدوین و برای تمام مراکز درمانی کشور ابلاغ شد، قدم دیگری در جهت کاهش خطر ابتلای افراد در معرض تهدید بوده است.
عباس صداقت رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت با تأکید بر لزوم آگاهی عموم و به ویژه قربانیان تعرض جنسی از ارائه خدمات پیشگیری از ایذز در همه استانهای ایران، به روزنامه اعتماد گفته است: «تا امروز، بیشترین مراجعات ثبت شده برای دریافت درمانهای پیشگیرانه، مربوط به مواجهات شغلی و شاغلان بخش درمان بوده که به طور تصادفی با سوزن آلوده یا وسایلی که امکان بالقوه انتقال ویروس را دارند مواجهه داشتهاند.»
وی دلیل بیشتر بودن مراجعه شاغلان بخش درمان را بیاطلاعی عموم از فراهم شدن چنین امکاناتی برای کاهش ایدز عنوان کرده و گفته است: «مردم باید بدانند که اگر کسی قربانی خشونت جنسی شد باید به سرعت به نزدیکترین بیمارستان دانشگاهی محل سکونت خود مراجعه کند. ما هم با نیروی انتظامی و مراجع قضایی مکاتبه میکنیم که به قربانیان تعرض جنسی توصیه کنند در سریعترین زمان برای مراجعه و دریافت این درمانها اقدام کنند.»