علیرغم گزارش خبرگزاری آناتولی و ابراز امیدواری منابع ترک به نقل از هیئت نمایندگی تهران مبنی بر «ادامه مذاکرات اتمی در آینده»، گفتوگوهای ۲۴ ژوئیه، سهشنبه سوم مردادماه، بین هلگا اشمید و علی باقری در استانبول را میتوان نقطه پایان تلاشهایی تلقی کرد که بعد از چهارده ماه وقفه از ماه آوریل سال جاری در همان شهر آغاز شد.
بازماندن دیپلماسی در یافتن راه خروج از بنبست اتمی ایران، افزایش فشارهای غرب علیه تهران را که تصمیم اخیر کنگره آمریکا برای تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی از جمله آنهاست غیر قابل اجتناب خواهد ساخت.
تفاوتهای ساختاری بین انتظارات ایران و جامعه بینالملل، انعطافناپذیری غرب در مقابل ایران، تاثیرگذاری تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا و همچنین سرعت گرفتن تغییرات محیطی، بهخصوص در سوریه، را میتوان از جمله عوامل اصلی شکست تلاشهای سیاسی شش ماه گذشته در یافتن راه حلی برای معضل اتمی ایران دانست.
بر اساس پیشنهاد کلی روسیه که با اغراق از آن به عنوان «طرح» یاد میشد قرار بود که از راه دست یافتن به توافقهای ابتدایی، مذاکرات بعدی به صورت گام به گام ادامه یافته و تدریجا به نتایج جامعتری منتهی شود.
دریافت روسیه از نحوه برخورد آمریکا با مذاکرات اتمی استانبول اشتباه بود. جمهوری اسلامی نیز با وجود روشن بودن انتظارات آمریکا که اردوغان خطوط کلی آن را بعد از دیدار با باراک اوباما در حاشیه کنفرانس امنیتی ۲۷ ماه مارس سئول با خود به تهران برده بود، در ارزیابی خواستههای غرب، اشتباه مسکو را تکرار کرد.
عقب راندن تدریجی
در مذاکرات ماه آوریل استانبول که زمان انجام آن هدفدار و به بعد از تصویب تحریمهای تازه نفتی جامعه اروپا علیه ایران موکول شده بود، آمریکا انتظار داشت که ایران در گام نخست و بدون شرط، بخشی از خواستههای ابتدایی جامعه جهانی را برآورده ساخته و در گامهای بعد برنامه اتمی خود را به همان شرایطی منتقل سازد که شش سال پیش قرار داشت.
از این لحاظ، طرح بازگشت تدریجی از مسیری که برنامههای اتمی ایران طی شش سال گذشته پشت سر نهاده بود با درخواست خارج ساختن ۱۶۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده از ایران و تعطیل مرکز غنیسازی فوردو آغاز شد.
هدف نهایی آمریکا تعطیل محترمانه چرخه سوخت اتمی در ایران و خنثی ساختن برنامهای است که طی ده سال گذشته از آن به عنوان «تهدید علیه صلح منطقه» یاد شده است.
انتظار آمریکا قرار گرفتن برنامه اتمی ایران در مسیری است که برنامه اتمی لیبی در ابتدای دهه گذشته قرار گرفت و سانتریفیوژهای آن کشور به جای غنیسازی در طرابلس در سال ۲۰۰۳ به آزمایشگاهی در آمریکا منتقل شد.
این انتظار را میت رامنی، نامزد جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، روز سهشنبه به روشنی تکرار کرد. دیدگاههای اوباما و رامنی در قبال ایران اتمی، با وجود تفاوتهای رفتاری و گفتاری، دارای تفاوتهای ساختاری نیست.
عقبماندگی یا رشد؟
با وجود روشن بودن مواضع غرب، ایران خواستار آغاز دور تازه تلاشهای سیاسی با هدف دستیابی به توافق (پایاپای) با جامعه جهانی شد.
ایران در یک ارزیابی غیرواقعی از جایگاه کنونی و اهرمهای در اختیار خود، ظاهرا انتظار داشت در مقابل واگذاری مشروط بخشی از دستاوردهای دو سال گذشته اتمی، علاوه بر لغو تحریمهای یکجانبه و ادامه دسترسی به درآمدهای نفتی و خدمات بانکی بینالمللی، چرخه سوخت اتمی را حفظ و به غنیسازی اورانیوم به صورت قانونی ادامه دهد.
غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم و راهاندازی فردو طی دو سال گذشته صورت گرفته بود که برای برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در ظاهر یک یا دو گام به جلو تلقی میشد.
طی زمان مشابه، جنگ سایبری و پروژههای ارسال کرم رایانهای «استاکسنت»، پروژههای کمتر شناخته شده «بازیهای المپیک» و طرح «شعله» (فلیم) علیه تاسیسات اتمی و حتی نفتی ایران به موقع اجرا گذاشته شده و با گستردن جبهههای جنگ مجازی بیش از دو یا سه گام، بخشهای دیگری از برنامههای اتمی ایران را به عقب رانده بود.
پای میز مذاکرات استانبول، غرب به دلیل تاثیرگذاری جنگ سایبری، اثرگذاری تحریمهای یکجانبه، و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به زیان ایران، خود را در موقعیت برتر میدید و از جمهوری اسلامی انتظار تسلیم (محترمانه) داشت و نه معامله پایاپای.
از این جهت غرب کمترین تمایلی برای پرداختن به پیشنهادات ایران که در ۵ فصل تنظیم و در شمول آن مسائل بحرین و سوریه نیز قرار داده شده بود نشان نداد.
خشنودی غرب از ادامه وضع موجود
قبول ادامه مذاکرات از سوی غرب و رفتن به بغداد و مسکو با وجود شکست دور اول دیدارها در استانبول، با این جمعبندی صورت گرفته است که «از ادامه وضع موجود و طولانی شدن گفتوگوها ایران زیان بیشتری دیده و ضعیفتر خواهد شد».
مفهوم ساده و مستقیم ادامه وضع موجود برای ایران تنها در رابطه با کاهش صادرات نفت، ۱۰۰ میلیون دلار زیان روزانه است. مفهوم غیرمستقیم ادامه وضع موجود در داخل، کاهش نرخ تولید، گرانی کالا و خدمات، افزایش بیکاری و توسعه نارضایتیهای عمومی است.
آثار وضعی تغییرات محیطی نیز چندان در جهت تقویت دست جمهوری اسلامی دیده نمیشوند، چنان که در بحرین اعتراضهای داخلی فرو نشسته و در سوریه اوضاع به زیان رژیم اسد که متحد استراتژیک تهران شمرده میشود در حال تغییر است.
توقف گفتوگو بین ایران و گروه ۱+۵، تلاشهای موازی برای رفع ابهام از راه تدوین مدالیته و گفتوگوهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. مفهوم از حرکت ماندن دیپلماسی در رابطه با بنبست اتمی ایران، فعالتر شدن اجتنابناپذیر راهکارهایی است که بنا بر اظهارات رهبران غرب همیشه روی میز قرار داشتهاند.
بازماندن دیپلماسی در یافتن راه خروج از بنبست اتمی ایران، افزایش فشارهای غرب علیه تهران را که تصمیم اخیر کنگره آمریکا برای تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی از جمله آنهاست غیر قابل اجتناب خواهد ساخت.
تفاوتهای ساختاری بین انتظارات ایران و جامعه بینالملل، انعطافناپذیری غرب در مقابل ایران، تاثیرگذاری تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا و همچنین سرعت گرفتن تغییرات محیطی، بهخصوص در سوریه، را میتوان از جمله عوامل اصلی شکست تلاشهای سیاسی شش ماه گذشته در یافتن راه حلی برای معضل اتمی ایران دانست.
بر اساس پیشنهاد کلی روسیه که با اغراق از آن به عنوان «طرح» یاد میشد قرار بود که از راه دست یافتن به توافقهای ابتدایی، مذاکرات بعدی به صورت گام به گام ادامه یافته و تدریجا به نتایج جامعتری منتهی شود.
دریافت روسیه از نحوه برخورد آمریکا با مذاکرات اتمی استانبول اشتباه بود. جمهوری اسلامی نیز با وجود روشن بودن انتظارات آمریکا که اردوغان خطوط کلی آن را بعد از دیدار با باراک اوباما در حاشیه کنفرانس امنیتی ۲۷ ماه مارس سئول با خود به تهران برده بود، در ارزیابی خواستههای غرب، اشتباه مسکو را تکرار کرد.
عقب راندن تدریجی
در مذاکرات ماه آوریل استانبول که زمان انجام آن هدفدار و به بعد از تصویب تحریمهای تازه نفتی جامعه اروپا علیه ایران موکول شده بود، آمریکا انتظار داشت که ایران در گام نخست و بدون شرط، بخشی از خواستههای ابتدایی جامعه جهانی را برآورده ساخته و در گامهای بعد برنامه اتمی خود را به همان شرایطی منتقل سازد که شش سال پیش قرار داشت.
از این لحاظ، طرح بازگشت تدریجی از مسیری که برنامههای اتمی ایران طی شش سال گذشته پشت سر نهاده بود با درخواست خارج ساختن ۱۶۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده از ایران و تعطیل مرکز غنیسازی فوردو آغاز شد.
هدف نهایی آمریکا تعطیل محترمانه چرخه سوخت اتمی در ایران و خنثی ساختن برنامهای است که طی ده سال گذشته از آن به عنوان «تهدید علیه صلح منطقه» یاد شده است.
انتظار آمریکا قرار گرفتن برنامه اتمی ایران در مسیری است که برنامه اتمی لیبی در ابتدای دهه گذشته قرار گرفت و سانتریفیوژهای آن کشور به جای غنیسازی در طرابلس در سال ۲۰۰۳ به آزمایشگاهی در آمریکا منتقل شد.
این انتظار را میت رامنی، نامزد جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، روز سهشنبه به روشنی تکرار کرد. دیدگاههای اوباما و رامنی در قبال ایران اتمی، با وجود تفاوتهای رفتاری و گفتاری، دارای تفاوتهای ساختاری نیست.
عقبماندگی یا رشد؟
با وجود روشن بودن مواضع غرب، ایران خواستار آغاز دور تازه تلاشهای سیاسی با هدف دستیابی به توافق (پایاپای) با جامعه جهانی شد.
ایران در یک ارزیابی غیرواقعی از جایگاه کنونی و اهرمهای در اختیار خود، ظاهرا انتظار داشت در مقابل واگذاری مشروط بخشی از دستاوردهای دو سال گذشته اتمی، علاوه بر لغو تحریمهای یکجانبه و ادامه دسترسی به درآمدهای نفتی و خدمات بانکی بینالمللی، چرخه سوخت اتمی را حفظ و به غنیسازی اورانیوم به صورت قانونی ادامه دهد.
غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم و راهاندازی فردو طی دو سال گذشته صورت گرفته بود که برای برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در ظاهر یک یا دو گام به جلو تلقی میشد.
طی زمان مشابه، جنگ سایبری و پروژههای ارسال کرم رایانهای «استاکسنت»، پروژههای کمتر شناخته شده «بازیهای المپیک» و طرح «شعله» (فلیم) علیه تاسیسات اتمی و حتی نفتی ایران به موقع اجرا گذاشته شده و با گستردن جبهههای جنگ مجازی بیش از دو یا سه گام، بخشهای دیگری از برنامههای اتمی ایران را به عقب رانده بود.
پای میز مذاکرات استانبول، غرب به دلیل تاثیرگذاری جنگ سایبری، اثرگذاری تحریمهای یکجانبه، و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به زیان ایران، خود را در موقعیت برتر میدید و از جمهوری اسلامی انتظار تسلیم (محترمانه) داشت و نه معامله پایاپای.
از این جهت غرب کمترین تمایلی برای پرداختن به پیشنهادات ایران که در ۵ فصل تنظیم و در شمول آن مسائل بحرین و سوریه نیز قرار داده شده بود نشان نداد.
خشنودی غرب از ادامه وضع موجود
قبول ادامه مذاکرات از سوی غرب و رفتن به بغداد و مسکو با وجود شکست دور اول دیدارها در استانبول، با این جمعبندی صورت گرفته است که «از ادامه وضع موجود و طولانی شدن گفتوگوها ایران زیان بیشتری دیده و ضعیفتر خواهد شد».
مفهوم ساده و مستقیم ادامه وضع موجود برای ایران تنها در رابطه با کاهش صادرات نفت، ۱۰۰ میلیون دلار زیان روزانه است. مفهوم غیرمستقیم ادامه وضع موجود در داخل، کاهش نرخ تولید، گرانی کالا و خدمات، افزایش بیکاری و توسعه نارضایتیهای عمومی است.
آثار وضعی تغییرات محیطی نیز چندان در جهت تقویت دست جمهوری اسلامی دیده نمیشوند، چنان که در بحرین اعتراضهای داخلی فرو نشسته و در سوریه اوضاع به زیان رژیم اسد که متحد استراتژیک تهران شمرده میشود در حال تغییر است.
توقف گفتوگو بین ایران و گروه ۱+۵، تلاشهای موازی برای رفع ابهام از راه تدوین مدالیته و گفتوگوهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. مفهوم از حرکت ماندن دیپلماسی در رابطه با بنبست اتمی ایران، فعالتر شدن اجتنابناپذیر راهکارهایی است که بنا بر اظهارات رهبران غرب همیشه روی میز قرار داشتهاند.