تازه ترین خبر درباره برنامه هستهای ایران این است که روز شنبه علیاصغر سلطانیه، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره تولید اورانیوم به غلظت ۲۷ درصد در ایران گفت این امر یک بحث فنی عادی است که کارشناسان مشغول بررسی آن هستند. روز جمعه در گزارش سه ماهه آژانس آمده بود رد اورانیوم غنی شده ۲۷ درصدی به گزارش رویترز در تاسیسات هستهای فردو دیده شده که آژانس در حال بررسی آن است زیرا بنا بر این گزارش در زمان راه اندازی گاهی اندازه گیریها اورانیوم با غلظت بیشتر از گذشته را نشان میدهد. حتی پیش از این گفتهها و انتشار گزارش آژانس بحث درباره فعالیت هستهای ایران خبرساز بود. مذاکرات دوروزه هستهای بغداد میان ایران و ۵+۱ روز پنجشنبه بدون نتیجه پایان یافت.
کاترین اشتون مسئول دیپلماسی اتحادیه اروپا گفت دور بعدی مذاکرات در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن برابر ۲۹ و ۳۰ خرداد در مسکو ادامه خواهد یافت. خانم اشتون همچنین افزود: «ایران آمادگی خود را برای بررسی تبعات غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم اعلام کرد و در مقابل پیشنهاد پنج محوری خود را ارائه داد شامل این که ما حق غنیسازی اورانیوم را برای ایران به رسمیت بشناسیم.»
و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفت:«غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز حق اعضاست و این حق باید مورد احترام باشد.» رئیس هیات مذاکره گر ایرانی افزود:
«نتیجه این گفت و گو ها این بود که با دیدگاههای هم توانستیم بهتر و بیشتر آشنا شویم.»
همزمان در کنفرانس خبری در واشنگتن در پی مذاکرات بغداد هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفت: «همزمان با زمینه سازی برای مذاکرات مسکو در چارچوب سیاست دوسویه، فشار را ادامه میدهیم. همه تحریمها بر جای خود باقی است و در این مدت هم ادامه خواهد داشت. انتخاب با ایران است که به تعهدات بینالمللی خود عمل کند و به جهان درباره نیتهای خود اطمینان دهد یا نه.»
تکلیف پرونده هستهای ایران بعد از مذاکرات بغداد و پیش از مذاکرات مسکو چیست؟ پرسش اصلی برنامه دیدگاهها از سه میهمان این هفته: در لندن مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا از جمله در پرونده هستهای ایران، این هفته در استانبول، هوشنگ امیراحمدی استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه راتگرز و رئیس شورای آمریکاییان و ایرانیان، نهاد حامی بهبود مناسبات تهران و واشنگتن در آمریکا و در واشنگتن رسول نفیسی تحلیلگر و استاد جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه استریر.
آقای مهرداد عمادی، تا پیش از مذاکرات بغداد کاترین اشتون مسوول دیپلماسی اتحادیه اروپا با احتیاط نظر مثبتی درباره این دوره از مذاکرات ادامه میداد و راه حل گام به گام. برای امثال شما که با اتحادیه اروپا در تماس مستقیم و منظم هستید آنچه در مذاکرات رخ داد قابل پیشبینی بود یا نه تعجب زده شدید؟
مهرداد عمادی: نه. بسیار قابل پیشبینی بود و انتظارم چیزی بیشتر از این نبود. امید هم این بود که کمتر از این نباشد که همین حرکت گام به گام به سوی فصلهای بعدی پیدا کردن یک خط مشترک بین ایران و گروه مقابل باشد. در این چارچوب من یک چیزی را بد نیست یادآوری کنم که این نشست بغداد بیش از هر اهمیت دیگری که داشت این بود که هر دو طرف انتظارات خودشان را روی میز گذاشتند و فضا خیلی شفاف تر از گفتوگوهای پیشین بود و در این چارچوب آن فضایی که مثلا چند ماه پیش بود که به حالت ظن و تردید نگاه میشد خیلی کمتر بود در بغداد.
آقای امیراحمدی، شما هم با سیاست گذاران آمریکایی در تماس هستید و هم با مذاکره گران ایرانی و شورای عالی امنیت ملی در مواردی. حسین موسویان، عضو هیات مذاکره کننده ایران در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و زمانی که حسن روحانی مقام ارشد مذاکره کننده بود میگوید که ایران دو درخواست عمده دارد. یکی حق غنیسازی اورانیوم و دیگری کسب اطمینان از اینکه آمریکا و متحدانش به دنبال تغییر رژیم نیستند و تحریمها را هم کم و بیش در همین چارچوب ارزیابی میکنند مذاکراه کنندگان ایرانی. در مذاکرات بغداد در این دو مورد به ایران تضمین داده شده بود یا نشده بود؟
هوشنگ امیراحمدی: نه تنظیم داده نشده بود و من فکر میکنم که آمریکا و مخصوصا متحدین اروپا هرگز حاضر نخواهند بود تضمین را بدهند، تا این اعتماد به وجود نیاید من اعتقاد دارم همینطور که در مقاله هفته پیشم هم درباره این مذاکرات نوشتم، غیرممکن است اتفاق مهمی بیافتد. من تصادفا دقیقا پیشبینی کرده بودم این مذاکرات آن انتظاراتی را که ازش میرفت به دست نمیآورد. مشکل غنیسازی ایران صورت مسالهاش این طوری ست که با این برخوردهایی را که بین ۵+۱ و ایران وجود دارد، غیر قابل حل است. باید خود صورت مساله عوض شود و در چارچوب آن صورت مساله جدید یک راه حل جدید به وجود بیاید.
آمریکا با ایران مسایل خیلی متعدد و عمده دارد. یک غنیسازی است. به هر حال اگر مساله غنیسازی حل شود مشکل ا یران و آمریکا میماند. یادتان باشد که ما در بغداد یا استانبول سر رابطه ایران و آمریکا صحبت نمی کردیم. سر یک موضوع مشخصی به نام غنیسازی داشتیم صحبت میکردیم و جمهوری اسلامی از یک طرف نمیخواد آمریکا دنبال تغییر رژیم برود و از یک طرف هم نمیخواهد دیگر با آمریکا هم مذاکره کند. خوب، این نمیشود. اگر میخواهی یک گارانتی امنیتی بگیری و نگران این جریان هستی باز هم با آمریکا باید حرف بزنی. نمیشود هم خدا را بخواهی هم خرما را، هم با آمریکا بخواهی دشمنی کنی . نمیخواهی با هاش حرف بزنی و هم از آمریکا تعهد بگیری که تو را تغییر ندهد و بعد هم غنیسازی اورانیوم را بگذارد شما انجام دهید. در محیطی که اصلا اعتماد وجود ندارد.
آقای نفیسی، مساله آمریکا این طور که گزارش شده باغنی سازی ۲۰ درصدی و وجود ذخیرهای اورانیوم ۲۰ درصدی در خاک ایران است و حساسیتش را روی غنی سازی ۳.۵ تا ۵ درصدی که قبلا داشت کنار گذاشته. مبنای موضع ایران چیست؟
رسول نفیسی: موضع ایرانیها تغییری نکرده و مساله اصلی که در قطعنامه سازمان ملل ۲۰۰۶ هم عنوان شده اصلا این است که ایران هر نوع تغلیظ مواد اتمی را کنار بگذارد و تا روشن شدن پرونده تکلیف این مساله این است که کلا ایران دست ازتغلیظ بردارد اینها مطرح نشده و از اول معلوم بوده ایران به نحوی امیدوار است که بتواند تحریم ها را دور بزند یا کم کند. به خصوص مساله اول جولای که اروپا دیگر از ایران نفت نخواهد خرید و بدتر از آن تحریم بانک مرکزی است. اینها را به نحوی جلوگیری کند. این دفعه سومی است که آقایان میآیند پای میز مذاکره.
استراتژی ویژه دولت جمهوری اسلامی است که تمام فرصتها را بسوزاند و بعد در بدترین شرایط و در موضع ضعف و در جایی که کارها به بن بست رسیده شروع کند تقاضای مذاکره و صلح و کنار آمدن کند. خواستی که ایران دارد چنانکه آقای امیراحمدی هم اشاره کردند خواست غیر واقع بینانه است در آن پنج موردی که ایران تاکید کرده برداشتن کل تحریمها مطرح است. همچنانکه خانم اشتون اضافه کرد تحریمها الان یک قانون است. دقت نمیکنند که حتی قوانین تحریم علیه عراق هفت سال طول کشید تا آن ها لغو کنند و روال برگردد به حالت عادی.
آقای عمادی، از لابهلای گفتههای دیپلماتهای اروپا و یا تماسهای مستقیم خبر دارید که چه بوده در بسته مقابل ایران شامل آن چه پنج محور جامع نامیده و پیشنهادهای هستهای و غیرهستهای که الان آقای رسول نفیسی به آن اشاره کردند؟
تمام جزییات را نمیشود بازگویی کرد ولیکن دو مساله که شاید اینجا یک مقدارشتابزدگی نشان داده شد این بود که ما از همان گام اول آمدیم یک مقدار بسیار قابل توجهی پرونده را بسیار بزرگ کردیم. یعنی یک سری مسایل و خواستهای دیگری را وارد کردیم که این، هم پذیرایی از سوی دیگر را خیلی کمتر کرد احتمالش را و هم دست ایران را بست در این مذاکرات.
من تصور میکنم که این خواست ایران که تحریمها برداشته شود فقط در همین نشست یا قول این یا پذیرفتن این اعلام شود خردمندانه نبود. برای اینکه ما اگر گام به گام پیش برویم من هنوز به این باور هستم که ما اینها را به عنوان فصل در مذاکرات نگاه کنیم و آقای نفیسی اشاره خوبی کردند که در مورد عراق چندین سال طول کشید که تحریمها از نظر قانونی برداشته شد و ما اگر بخواهیم نگاه کنیم تحریمهایی که آمریکا بر روی اتحاد جماهیر شوروی داشت حتی پس از تغییر سیستم در شوروی که فدراسیون روسیه شد ۴ سال طول کشید که اینها برداشته شود. اما این قابل انجام است.
هنوز باور من این است که هم در سوی اتحادیه اروپا و هم در سوی آمریکا کسانی هستند که در مصدر کار هستند و اینها میخواهند از زبان دیپلماتیک و ابزارهای گفت و گو استفاده کنند برای برداشتن این مشکل با ایران. ولیکن از آن سو هم ایران باید این را بپذیرد که گامهای اول به خصوص در چارچوب شفاف کردن مسوولیتهای ایران در مقابل آژانس نیاز هست و غیر قابل اجتناب است که ایران این گامها را بردارد. چون ما اینجا هستیم به خاطر اینکه یک مقدار روشن بودن رفتارها باعث شد که سوء ظن ها پررنگ تر شود.
اینکه یک مرتبه تمام خواستهها را ایران بیاورد در همان گفتار اول بگذارد روی میز به نظر من یک مقدار شتابزدگی دیپلماتیک بود ولی من باورم این نیست که این باعث شد مذاکرات شکست بخورد. من همانطور که اشاره کردم این یک فرصتی بود که میزان تفاوت ارزیابیهای دو سو دیده شود و امیدوارم که در مسکو یک مقدار انتظارات نزدیک تر به نتایجی باشد که قابل دستیابی هستند برای هر دو سو.
آقای امیراحمدی، توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در برابر تحویل قطعات یدکی هواپیماهای مسافربری، همکاری برای تامین ایمنی هستهای و ارائه ایزوتوپهای پزشکی گزارش شده که در بسته پیشنهادی ۵+۱ به ایران بوده در مذاکرات بغداد. اطلاع دارید چیزهای دیگری هم بوده یا نه؟
نه واقعا. من فکر میکنم چیز دیگری نبوده. فقط این را میدانم که به ایران گفتهاند که اگر قدم اول را بردارند و اگر تا جولای ایران بخواهد حداقل بخشی از تقاضاهای ۵+۱ را مخصوصا آن ۲۰ درصد را برآورد کند ممکن است تحریمهای نفت برای یک مدتی متوقف شود. یعنی نه که از بین برود تاریخش را یک کم عقبتر ببرند. برنامه کار اینطور بوده.
جمهوری اسلامی من فکر میکنم یک درک غلطی از آمریکا گرفت در این چند وقت گذشته. گزارشهایی آمد در لوسآنجلس تایمز و این ور و آن ور که بله آمریکا مثل اینکه غنیسازی ۵ درصدی را در خاک ایران قبول کرده و این حرفها... من اعتقاد دارم که اینها صحت ندارد و دولت آمریکا چنین چیزی را قبول نکرده و دولت آمریکا موضعش هنوز همان موضع قبلی است و اینکه جمهوری اسلامی قبل از هر چیز باید به آن چیزی که شورای امنیت سازمان ملل ازش خواسته اول باید آن را انجام دهد. یعنی غنیسازی را متوقف کند تا بعد بنشینیم روی مسایل دیگر حرف بزنیم. این موضع اصلی آمریکا است.
متاسفانه یک عده از متخصصان در آمریکا و خارج کشور و در داخل ایران یک درک غلط به ایران داده اند و بر اساس آن درک غلط ایران انتظاراتش یک دفعه خیلی رفت بالا. از آن طرف هم آمریکا به نظر من درک غلطی از ایران گرفت در همان موقع و آن اینکه ایران شروع کرد به اصطلاح به خواهش و تمنا که تحریمها را بردارید. آقای آمانو را برد ایران و با سر و صدا که بله ما به توافق رسیدهایم و از این حرفها و اینها حرکتهای جمهوری اسلامی بود که یک درک غلطی به ۵+۱ داد مبنی بر اینکه اینها درماندهاند و چارهای جز اینکه حرف ما را گوش بدهند ندارند و بنابراین آنها هم یک بستهای را گذاشتند روی میز برای ایران که آن بسته یک مقدار واقعبینانه نبود.
بنابراین هر دو طرف با درک غلط و انتظارات غلط وارد میدانی شدند که آن بستههایی رکه گذاشتند روی میز مناسب آن جلسه خاص نبود. قرار بود این حرکت خیلی آهسته باشد. قدم به قدم باشد. مراحل مختلفی را طی کند. ولی خوب یک مرتبه اینها حرکتهای وسیعتر از آن چیزی را که در استانبول به توافق رسیده بودند انجام دادند.
آقای نفیسی، شما قبلا معتقد بودید که تجارب جهانی نشان میدهند که تحریمها کاری نیستند برای تغییر رفتار حکومتها. الان فکر میکنید که تحریمها موثر واقع شده بودند تا حدی؟
کاملا درست میفرمایید. من نظر داشتم که تحریمها اصولا رفتار کشورها را عوض نکرده. نمونهاش کوبا و غیرذلک است. منتهی یک عامل که در اینجا بسیار مهم است این است که تحریمهایی در این سطح هم در جهان کم تر صورت گرفته. به خصوص که هشتاد در صد اقتصاد ایران وابسته به نفت است.
من همیشه میگفتم که تا زمانی که نفت در جریان است و ایران میتواند نفت بفروشد تحریمها بیاثر است. ولی الان دقت کردید که مساله آمد سر نفت و شروع کردند به این که بازار ایران را از دستش بگیرند که این بسیار تحریم هوشمندانهای بود برخلاف آن حالت نظامیگری که بوش و اینها میگفتند که با جنگ یا با گذاشتن کشتیهای جنگی جلوی این کار را می گیریم. این که بازار را از دست ایران بگیرند یک عمل بسیار جدید بود و در این بسته جدید هم که در بغداد ارائه شد یک قسمت این بود که چهار کشور آسیایی اجازه داشته باشند که از ایران نفت بخرند و این دریچه را باز میگذارند برای ایران که البته ایران هم در مقابل باید پروتکل الحاقی را بپذیرد و دست ناظران بینالمللی را کاملا باز بگذارد.
این جریان جدید که برای ایران که نزدیک به هشتاد درصد اقتصادش به نفت وابسته است جریانی است که کمتر اتفاق افتاده و به این لحاظ باید دقت کنیم. اگر که عرض بنده قبلا این بود که تحریم اثرگذار نیست ولی بلافاصله اشاره میکردم که تا زمانی که نفت در جریان است دولت ایران بر پای خودش خواهد ایستاد و کسانی که واقعا لطمه اصلی را میبینند مردم ایران اند و نه دولت ایران.
میرسیم به جمعبندی. ماگزیمم و مینیممی که ممکن است در روسیه اتفاق بیافتد چه خواهد بود؟ چشم انداز چیست؟ آقای عمادی؟
من تصور میکنم کمترین نتیجهای که ممکن است به دست بیاوریم به جایی برسیم که آنقد شکاف زیاد است که یکسو که ممکن است ایران باشد یا گروه ۵+۱ این ارزیابی را بدهند که به اندازه کافی حسن نیست و نشان دادن تمایل برای پیدا کردن راه حل پایدار برای این گره وجود ندارد و ما برگردیم به سوی عدم همکاری یا توقف در ارتباطات اینطور. اما آن حداکثر میتواند این باشد که به راستی باور من است که ما به جایی برسیم که گزارش آژانس از انجام دادن تعهدات ایران در مقابل آژانس مثبت باشد و هر گاه آن گزارش مثبت باشد سازمان ملل این را منعکس خواهد کرد و آن در را باز خواهد کرد برای مذاکرات در مورد بازسازی روابط تجاری و بانکی ایران با غرب و در سطح جهانی.
اما این را من یادآوری میکنم که ما یک راه کوتاه نداریم. این یک پروسهای خواهد بود که طول خواهد کشید ولی ما هر گاه به سوی این پروسه حرکت کنیم خیلی زود خواهیم دید ظرف یک سال که بخش اول این تحریمها دارند یکی یکی برداشته میشوند و راههای همکاری باز میشود. ولی این انتظار به نظر من انتظار خردمندانهای نیست که ما توقع داشته باشیم در نشست مسکو یک مرتبه تمام این مشکلات حل شود چون هنوز ما نیاز به اطمینان سازی داریم و هنوز نیاز به این داریم که غرب و آژانس واقعا این را باور کنند که ایران حاضر است که شفافیت داشته باشد در برنامههایش و هیچ نگرانی ندارد که این برنامهها دیده شود. چون برنامهها کاربرد نظامی ندارند.
حالا ممکن است یک موقعی هم یک تفکر بوده باشد در ایران ولی در حال حاضر هیچ مدرکی نداریم. در آن زمان من تصور میکنم که یک مقدارزیادی از این بدبینیها کمرنگ تر شوند و در طول مدت ما ببینیم که روابط بازسازی میشود و به عنوان آخرین جمله این را باید بگویم که بین چین و ایالات متحده از زمانی که دیپلماسی پینگ پنگ شروع شد در زمان کیسینجر تا زمانی که اولین قرارداد تجاری بسته شد بین چین و یک شرکت آمریکایی بیش از ۱۲ سال طول کشید. اما من انتظارم این است که در مورد ایران این زمان بسیار کوتاهتر باشد.
آقای امیراحمدی، چشمانداز دور آینده مذاکرات در مسکو را چگونه میبینید؟
بستگی به این دارد که دو طرف واقع بین شوند یا نه. اگر با همین استراتژی که در بغداد در کنار هم نشستند در مسکو هم به همین صورت کنار هم بنشینند حتما شکست میخورد. تحریمها روی ایران دارند اثر میگذارند. حتمی درست است. اما تحریمها به نظر من جمهوری اسلامی را در مقابل ۵+۱ تسلیم نمیکند. یعنی چه؟ یعنی برسد به جایی که جمهوری اسلامی بگوید ؛باشد من تسلیم ام. وادادم غنیسازی اورانیوم را و شما هرچه بگویید باشد. می کنم آن کار را». این امکان ندارد آقای خامنهای بتواند چنین کاری بکند مخصوصا الان که آقای خامنهای توی میدان این بازی به طور مستقیم هست. آقای جلیلی مستقیما ایشان را نمایندگی میکند.
آقای خامنهای ایشان بارها و بارها گفته که اصلا مساله غنی سازی عزت ملت است. یعنی در واقع آقای خامنهای هم حیثیت خودش و هم موجودیت نظام خودش را را به یک شکلی به این جریان غنیسازی گره زده. که اگر آمریکا بخواهد مساله هستهای را با جمهوری اسلامی حل کند باید به این واقعیت توجه کند که آقا این آدم نمیتواند نمیتواند بپذیرد آنچه را که شما بگویید. حتی اگر بداند که شما فردا میخواهید با او جنگ کنید. جمهوری اسلامی برایش یک چیزی مهم است. این نظام الان توی تله افتاده از دید آنها. هم غنیسازی اورانیوم را ادامه دهد توی تله افتاده و هم غنیسازی را متوقف کند توی تله است.
بنابراین یک کسی باید این تله را باز کند راهش را یا اینکه غیرممکن است این مشکل حل شود و من اعتقاد دارم که غنیسازی خارج از چارچوب رابطه با آمریکا قابل حل حتی نیست. تمام این جریانهای ۵+۱ آنجا سیاهی لشگر اند. فقط آمریکاست که بگوید «آره» میشود و بگوید «نه» نمیشود. با توجه به گذشت ایران و آمریکا و تمام مسایلی که بین این دو کشور وجود دارد آمریکا به این سادگی به این جریان نخواهد گفت آره. جمهوری اسلامی باید بداند. اگر میخواهی این مشکل حل شود باید برگردی به اصل مشکل. به آن رابطه با آمریکا.
جمهوری اسلامی بیخودی از روز اول از ۲۰۰۳ وقتش را با اروپا گرفت و یک مذاکرات بیخودی را شروع کرد و خودش را توی تله انداخت و همینطور دارد آن مشکل را ادامه میدهد. هنوز هم فکرش این است که ۵+۱ هست و چین هست و روسیه هست از این حرفها. نه. فقط آمریکا هست که حرف اول و آخر را هم او میزند. جمهوری اسلامی ایران یا با آمریکا میسازد و یک جوری کنار میآید و نگرانیّای ایران و آمریکا را رفع می کند یا اینکه نه. این دعوا ادامه پیدا میکند و دعوا وقتی ادامه پیدا کند مساله غنیسازی هم این وسط حل شدنی نیست. بنا براین مسکو بازهم برمیگردد به همین جریانی که الان عرض کردم.
آقای خامنه ای الان آماده است. هیچوقت ایران به اندازه امروز آماده نبوده برای یک مذاکره ای که بتواند پیش ببرد. اما شرایط خودش را هم دارد. یعنی اینطوری نیست که به هر قیمتی برود جلو. اگر آقای خامنهای در این مذاکرات شکست بخورد برایش واویلا است. به همین دلیل هم تا جایی که میتواند جلوی شکست را میگیرد. اما بازهم آنجا یک خط قرمز دارد. آمریکا اگر بتواند به آن خط قرمز توجه کند موضوع با ایران حل میشود. ولی اگر آن خط قرمز را توجه نکند و اگر این مشکل را برای جمهوری اسلامی حل نکند و این تله را یک جوری باز نکند غیرممکن است سر غنیسازی به توافق برسد.
آقای نفیسی، با توجه به موضع رهبر که آقای امیراحمدی به آن اشاره کردند شما چشمانداز دور بعدی مذاکرات در مسکو را چگونه می بینید؟
در درجه اول باید امیدوار بود که از الان تا مذاکرات مسکو بین متخصصان از چند کشور که یک طرف آن ایران است ار تباط دایم برقرار باشد. تمام مسایل را بررسی کنند به طور تخصصی. دوم این که باید توجه کنیم که ایران این دفعه آماده مذاکرات با آمریکا یک مقداری نیست. چند موضوع دیگر هم مطرح است. یکی اینکه انتخابات آمریکا یکی سر رسیدن اول جولای و بعد مساله تحریم بانک مرکزی است. اینها همانقدر اساسی است برای ایران که انتخابات برای آمریکا.
پس در این شرایطی که هر دواحتیاج به زمان خریدن دارند شاید خوب باشد که توافق کنند که ایران بعضی از کارهایش را حتی تعطیل کند موقتا از پنج تن اورانیوم کم تغلیظ شده یک مقدارش حاضر باشد به خارج بفرستد. اورانیوم ۲۰ درصد را به کلی منهای آن مقدار که برای تاسیسات کوی دانشگاه لازم است بقیه را حاضر باشد بفرستد به خارج و در مقابل آمریکا هم یک مقداری بهتر عمل کند. یعنی فقط دادن وسایل یدکی هواپیما باشد ایران نمیتواند ببرد آن را در آنجا عرضه کند و به قول یک متخصص مثل اینکه یک نفر رفته اتومبیل بخرد برگردد به خانمش بگوید یک تایر زاپاس خریدم آوردم.
بنابراین آمریکا و اروپا هم پیشنهادهای اساسی تری را عنوان کنند. مثلا در مورد تحریمها. مثلا در مورد برداشتن بعضی تحریمها که سر رسید آن نزدیک است. این عدم تقارنی که بین ایران و ۵+۱ وجود دارد بازهم مذاکرات مسکو را دچار دردسر میکند مگر اینکه یک سری مذاکره دایم در ژنو یا در جای دیگری بین ایران و این کشورها برقرار شود شاید به توافقهایی در این زمینه ها برسند.
هوشنگ امیراحمدی: می خواستم اضافه کنم که آقای نفیسی در مورد این یدکی ها صحبت کرد من جزییات... افتخارم این است که رویش کار کرده ام و من خوشحالم که در بسته ۵+۱ بود مساله یدکی. بسیار مهم است. باور کنید بیش از دو هزار ایرانی در ده سال گذشته در سانحههای هوایی مردهاند و مرتب هم بدتر میشود این.
من حرف آقای نفیسی را قبول دارم که این کافی نیست و باید هواپیما را هم بفروشند. ولی این گام بسیار مهمی بود و من امیدوارم که هر اتفاقی برای این جریان مذاکره پیش بیاید یا نیاید مساله فروش یدکیها از این وسط برداشته نشود و این اتفاق بیافتد برای سیاست مردمی آمریکا این بسیار مهم است. مردم ایران هم بسیار بسیار متشکر خواهند شد.
رسول نفیسی: کاملا درست است. من درش شکی ندارم و شما هم روی این موضوع کار کردید و من اطلاع دارم و بسیار کار خداپسندانهای است. منتها همانطور که گفتید خیلی ناچیز است این پیشنهادی که به ایران دادند در مقابل کارهایی که از ایران می خواهند. منظور من این بود.
کاترین اشتون مسئول دیپلماسی اتحادیه اروپا گفت دور بعدی مذاکرات در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن برابر ۲۹ و ۳۰ خرداد در مسکو ادامه خواهد یافت. خانم اشتون همچنین افزود: «ایران آمادگی خود را برای بررسی تبعات غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم اعلام کرد و در مقابل پیشنهاد پنج محوری خود را ارائه داد شامل این که ما حق غنیسازی اورانیوم را برای ایران به رسمیت بشناسیم.»
و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفت:«غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز حق اعضاست و این حق باید مورد احترام باشد.» رئیس هیات مذاکره گر ایرانی افزود:
«نتیجه این گفت و گو ها این بود که با دیدگاههای هم توانستیم بهتر و بیشتر آشنا شویم.»
همزمان در کنفرانس خبری در واشنگتن در پی مذاکرات بغداد هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفت: «همزمان با زمینه سازی برای مذاکرات مسکو در چارچوب سیاست دوسویه، فشار را ادامه میدهیم. همه تحریمها بر جای خود باقی است و در این مدت هم ادامه خواهد داشت. انتخاب با ایران است که به تعهدات بینالمللی خود عمل کند و به جهان درباره نیتهای خود اطمینان دهد یا نه.»
تکلیف پرونده هستهای ایران بعد از مذاکرات بغداد و پیش از مذاکرات مسکو چیست؟ پرسش اصلی برنامه دیدگاهها از سه میهمان این هفته: در لندن مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا از جمله در پرونده هستهای ایران، این هفته در استانبول، هوشنگ امیراحمدی استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه راتگرز و رئیس شورای آمریکاییان و ایرانیان، نهاد حامی بهبود مناسبات تهران و واشنگتن در آمریکا و در واشنگتن رسول نفیسی تحلیلگر و استاد جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه استریر.
آقای مهرداد عمادی، تا پیش از مذاکرات بغداد کاترین اشتون مسوول دیپلماسی اتحادیه اروپا با احتیاط نظر مثبتی درباره این دوره از مذاکرات ادامه میداد و راه حل گام به گام. برای امثال شما که با اتحادیه اروپا در تماس مستقیم و منظم هستید آنچه در مذاکرات رخ داد قابل پیشبینی بود یا نه تعجب زده شدید؟
مهرداد عمادی: نه. بسیار قابل پیشبینی بود و انتظارم چیزی بیشتر از این نبود. امید هم این بود که کمتر از این نباشد که همین حرکت گام به گام به سوی فصلهای بعدی پیدا کردن یک خط مشترک بین ایران و گروه مقابل باشد. در این چارچوب من یک چیزی را بد نیست یادآوری کنم که این نشست بغداد بیش از هر اهمیت دیگری که داشت این بود که هر دو طرف انتظارات خودشان را روی میز گذاشتند و فضا خیلی شفاف تر از گفتوگوهای پیشین بود و در این چارچوب آن فضایی که مثلا چند ماه پیش بود که به حالت ظن و تردید نگاه میشد خیلی کمتر بود در بغداد.
آقای امیراحمدی، شما هم با سیاست گذاران آمریکایی در تماس هستید و هم با مذاکره گران ایرانی و شورای عالی امنیت ملی در مواردی. حسین موسویان، عضو هیات مذاکره کننده ایران در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و زمانی که حسن روحانی مقام ارشد مذاکره کننده بود میگوید که ایران دو درخواست عمده دارد. یکی حق غنیسازی اورانیوم و دیگری کسب اطمینان از اینکه آمریکا و متحدانش به دنبال تغییر رژیم نیستند و تحریمها را هم کم و بیش در همین چارچوب ارزیابی میکنند مذاکراه کنندگان ایرانی. در مذاکرات بغداد در این دو مورد به ایران تضمین داده شده بود یا نشده بود؟
هوشنگ امیراحمدی: نه تنظیم داده نشده بود و من فکر میکنم که آمریکا و مخصوصا متحدین اروپا هرگز حاضر نخواهند بود تضمین را بدهند، تا این اعتماد به وجود نیاید من اعتقاد دارم همینطور که در مقاله هفته پیشم هم درباره این مذاکرات نوشتم، غیرممکن است اتفاق مهمی بیافتد. من تصادفا دقیقا پیشبینی کرده بودم این مذاکرات آن انتظاراتی را که ازش میرفت به دست نمیآورد. مشکل غنیسازی ایران صورت مسالهاش این طوری ست که با این برخوردهایی را که بین ۵+۱ و ایران وجود دارد، غیر قابل حل است. باید خود صورت مساله عوض شود و در چارچوب آن صورت مساله جدید یک راه حل جدید به وجود بیاید.
آمریکا با ایران مسایل خیلی متعدد و عمده دارد. یک غنیسازی است. به هر حال اگر مساله غنیسازی حل شود مشکل ا یران و آمریکا میماند. یادتان باشد که ما در بغداد یا استانبول سر رابطه ایران و آمریکا صحبت نمی کردیم. سر یک موضوع مشخصی به نام غنیسازی داشتیم صحبت میکردیم و جمهوری اسلامی از یک طرف نمیخواد آمریکا دنبال تغییر رژیم برود و از یک طرف هم نمیخواهد دیگر با آمریکا هم مذاکره کند. خوب، این نمیشود. اگر میخواهی یک گارانتی امنیتی بگیری و نگران این جریان هستی باز هم با آمریکا باید حرف بزنی. نمیشود هم خدا را بخواهی هم خرما را، هم با آمریکا بخواهی دشمنی کنی . نمیخواهی با هاش حرف بزنی و هم از آمریکا تعهد بگیری که تو را تغییر ندهد و بعد هم غنیسازی اورانیوم را بگذارد شما انجام دهید. در محیطی که اصلا اعتماد وجود ندارد.
آقای نفیسی، مساله آمریکا این طور که گزارش شده باغنی سازی ۲۰ درصدی و وجود ذخیرهای اورانیوم ۲۰ درصدی در خاک ایران است و حساسیتش را روی غنی سازی ۳.۵ تا ۵ درصدی که قبلا داشت کنار گذاشته. مبنای موضع ایران چیست؟
رسول نفیسی: موضع ایرانیها تغییری نکرده و مساله اصلی که در قطعنامه سازمان ملل ۲۰۰۶ هم عنوان شده اصلا این است که ایران هر نوع تغلیظ مواد اتمی را کنار بگذارد و تا روشن شدن پرونده تکلیف این مساله این است که کلا ایران دست ازتغلیظ بردارد اینها مطرح نشده و از اول معلوم بوده ایران به نحوی امیدوار است که بتواند تحریم ها را دور بزند یا کم کند. به خصوص مساله اول جولای که اروپا دیگر از ایران نفت نخواهد خرید و بدتر از آن تحریم بانک مرکزی است. اینها را به نحوی جلوگیری کند. این دفعه سومی است که آقایان میآیند پای میز مذاکره.
استراتژی ویژه دولت جمهوری اسلامی است که تمام فرصتها را بسوزاند و بعد در بدترین شرایط و در موضع ضعف و در جایی که کارها به بن بست رسیده شروع کند تقاضای مذاکره و صلح و کنار آمدن کند. خواستی که ایران دارد چنانکه آقای امیراحمدی هم اشاره کردند خواست غیر واقع بینانه است در آن پنج موردی که ایران تاکید کرده برداشتن کل تحریمها مطرح است. همچنانکه خانم اشتون اضافه کرد تحریمها الان یک قانون است. دقت نمیکنند که حتی قوانین تحریم علیه عراق هفت سال طول کشید تا آن ها لغو کنند و روال برگردد به حالت عادی.
آقای عمادی، از لابهلای گفتههای دیپلماتهای اروپا و یا تماسهای مستقیم خبر دارید که چه بوده در بسته مقابل ایران شامل آن چه پنج محور جامع نامیده و پیشنهادهای هستهای و غیرهستهای که الان آقای رسول نفیسی به آن اشاره کردند؟
تمام جزییات را نمیشود بازگویی کرد ولیکن دو مساله که شاید اینجا یک مقدارشتابزدگی نشان داده شد این بود که ما از همان گام اول آمدیم یک مقدار بسیار قابل توجهی پرونده را بسیار بزرگ کردیم. یعنی یک سری مسایل و خواستهای دیگری را وارد کردیم که این، هم پذیرایی از سوی دیگر را خیلی کمتر کرد احتمالش را و هم دست ایران را بست در این مذاکرات.
من تصور میکنم که این خواست ایران که تحریمها برداشته شود فقط در همین نشست یا قول این یا پذیرفتن این اعلام شود خردمندانه نبود. برای اینکه ما اگر گام به گام پیش برویم من هنوز به این باور هستم که ما اینها را به عنوان فصل در مذاکرات نگاه کنیم و آقای نفیسی اشاره خوبی کردند که در مورد عراق چندین سال طول کشید که تحریمها از نظر قانونی برداشته شد و ما اگر بخواهیم نگاه کنیم تحریمهایی که آمریکا بر روی اتحاد جماهیر شوروی داشت حتی پس از تغییر سیستم در شوروی که فدراسیون روسیه شد ۴ سال طول کشید که اینها برداشته شود. اما این قابل انجام است.
هنوز باور من این است که هم در سوی اتحادیه اروپا و هم در سوی آمریکا کسانی هستند که در مصدر کار هستند و اینها میخواهند از زبان دیپلماتیک و ابزارهای گفت و گو استفاده کنند برای برداشتن این مشکل با ایران. ولیکن از آن سو هم ایران باید این را بپذیرد که گامهای اول به خصوص در چارچوب شفاف کردن مسوولیتهای ایران در مقابل آژانس نیاز هست و غیر قابل اجتناب است که ایران این گامها را بردارد. چون ما اینجا هستیم به خاطر اینکه یک مقدار روشن بودن رفتارها باعث شد که سوء ظن ها پررنگ تر شود.
اینکه یک مرتبه تمام خواستهها را ایران بیاورد در همان گفتار اول بگذارد روی میز به نظر من یک مقدار شتابزدگی دیپلماتیک بود ولی من باورم این نیست که این باعث شد مذاکرات شکست بخورد. من همانطور که اشاره کردم این یک فرصتی بود که میزان تفاوت ارزیابیهای دو سو دیده شود و امیدوارم که در مسکو یک مقدار انتظارات نزدیک تر به نتایجی باشد که قابل دستیابی هستند برای هر دو سو.
آقای امیراحمدی، توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در برابر تحویل قطعات یدکی هواپیماهای مسافربری، همکاری برای تامین ایمنی هستهای و ارائه ایزوتوپهای پزشکی گزارش شده که در بسته پیشنهادی ۵+۱ به ایران بوده در مذاکرات بغداد. اطلاع دارید چیزهای دیگری هم بوده یا نه؟
نه واقعا. من فکر میکنم چیز دیگری نبوده. فقط این را میدانم که به ایران گفتهاند که اگر قدم اول را بردارند و اگر تا جولای ایران بخواهد حداقل بخشی از تقاضاهای ۵+۱ را مخصوصا آن ۲۰ درصد را برآورد کند ممکن است تحریمهای نفت برای یک مدتی متوقف شود. یعنی نه که از بین برود تاریخش را یک کم عقبتر ببرند. برنامه کار اینطور بوده.
جمهوری اسلامی من فکر میکنم یک درک غلطی از آمریکا گرفت در این چند وقت گذشته. گزارشهایی آمد در لوسآنجلس تایمز و این ور و آن ور که بله آمریکا مثل اینکه غنیسازی ۵ درصدی را در خاک ایران قبول کرده و این حرفها... من اعتقاد دارم که اینها صحت ندارد و دولت آمریکا چنین چیزی را قبول نکرده و دولت آمریکا موضعش هنوز همان موضع قبلی است و اینکه جمهوری اسلامی قبل از هر چیز باید به آن چیزی که شورای امنیت سازمان ملل ازش خواسته اول باید آن را انجام دهد. یعنی غنیسازی را متوقف کند تا بعد بنشینیم روی مسایل دیگر حرف بزنیم. این موضع اصلی آمریکا است.
متاسفانه یک عده از متخصصان در آمریکا و خارج کشور و در داخل ایران یک درک غلط به ایران داده اند و بر اساس آن درک غلط ایران انتظاراتش یک دفعه خیلی رفت بالا. از آن طرف هم آمریکا به نظر من درک غلطی از ایران گرفت در همان موقع و آن اینکه ایران شروع کرد به اصطلاح به خواهش و تمنا که تحریمها را بردارید. آقای آمانو را برد ایران و با سر و صدا که بله ما به توافق رسیدهایم و از این حرفها و اینها حرکتهای جمهوری اسلامی بود که یک درک غلطی به ۵+۱ داد مبنی بر اینکه اینها درماندهاند و چارهای جز اینکه حرف ما را گوش بدهند ندارند و بنابراین آنها هم یک بستهای را گذاشتند روی میز برای ایران که آن بسته یک مقدار واقعبینانه نبود.
بنابراین هر دو طرف با درک غلط و انتظارات غلط وارد میدانی شدند که آن بستههایی رکه گذاشتند روی میز مناسب آن جلسه خاص نبود. قرار بود این حرکت خیلی آهسته باشد. قدم به قدم باشد. مراحل مختلفی را طی کند. ولی خوب یک مرتبه اینها حرکتهای وسیعتر از آن چیزی را که در استانبول به توافق رسیده بودند انجام دادند.
آقای نفیسی، شما قبلا معتقد بودید که تجارب جهانی نشان میدهند که تحریمها کاری نیستند برای تغییر رفتار حکومتها. الان فکر میکنید که تحریمها موثر واقع شده بودند تا حدی؟
کاملا درست میفرمایید. من نظر داشتم که تحریمها اصولا رفتار کشورها را عوض نکرده. نمونهاش کوبا و غیرذلک است. منتهی یک عامل که در اینجا بسیار مهم است این است که تحریمهایی در این سطح هم در جهان کم تر صورت گرفته. به خصوص که هشتاد در صد اقتصاد ایران وابسته به نفت است.
من همیشه میگفتم که تا زمانی که نفت در جریان است و ایران میتواند نفت بفروشد تحریمها بیاثر است. ولی الان دقت کردید که مساله آمد سر نفت و شروع کردند به این که بازار ایران را از دستش بگیرند که این بسیار تحریم هوشمندانهای بود برخلاف آن حالت نظامیگری که بوش و اینها میگفتند که با جنگ یا با گذاشتن کشتیهای جنگی جلوی این کار را می گیریم. این که بازار را از دست ایران بگیرند یک عمل بسیار جدید بود و در این بسته جدید هم که در بغداد ارائه شد یک قسمت این بود که چهار کشور آسیایی اجازه داشته باشند که از ایران نفت بخرند و این دریچه را باز میگذارند برای ایران که البته ایران هم در مقابل باید پروتکل الحاقی را بپذیرد و دست ناظران بینالمللی را کاملا باز بگذارد.
این جریان جدید که برای ایران که نزدیک به هشتاد درصد اقتصادش به نفت وابسته است جریانی است که کمتر اتفاق افتاده و به این لحاظ باید دقت کنیم. اگر که عرض بنده قبلا این بود که تحریم اثرگذار نیست ولی بلافاصله اشاره میکردم که تا زمانی که نفت در جریان است دولت ایران بر پای خودش خواهد ایستاد و کسانی که واقعا لطمه اصلی را میبینند مردم ایران اند و نه دولت ایران.
میرسیم به جمعبندی. ماگزیمم و مینیممی که ممکن است در روسیه اتفاق بیافتد چه خواهد بود؟ چشم انداز چیست؟ آقای عمادی؟
من تصور میکنم کمترین نتیجهای که ممکن است به دست بیاوریم به جایی برسیم که آنقد شکاف زیاد است که یکسو که ممکن است ایران باشد یا گروه ۵+۱ این ارزیابی را بدهند که به اندازه کافی حسن نیست و نشان دادن تمایل برای پیدا کردن راه حل پایدار برای این گره وجود ندارد و ما برگردیم به سوی عدم همکاری یا توقف در ارتباطات اینطور. اما آن حداکثر میتواند این باشد که به راستی باور من است که ما به جایی برسیم که گزارش آژانس از انجام دادن تعهدات ایران در مقابل آژانس مثبت باشد و هر گاه آن گزارش مثبت باشد سازمان ملل این را منعکس خواهد کرد و آن در را باز خواهد کرد برای مذاکرات در مورد بازسازی روابط تجاری و بانکی ایران با غرب و در سطح جهانی.
اما این را من یادآوری میکنم که ما یک راه کوتاه نداریم. این یک پروسهای خواهد بود که طول خواهد کشید ولی ما هر گاه به سوی این پروسه حرکت کنیم خیلی زود خواهیم دید ظرف یک سال که بخش اول این تحریمها دارند یکی یکی برداشته میشوند و راههای همکاری باز میشود. ولی این انتظار به نظر من انتظار خردمندانهای نیست که ما توقع داشته باشیم در نشست مسکو یک مرتبه تمام این مشکلات حل شود چون هنوز ما نیاز به اطمینان سازی داریم و هنوز نیاز به این داریم که غرب و آژانس واقعا این را باور کنند که ایران حاضر است که شفافیت داشته باشد در برنامههایش و هیچ نگرانی ندارد که این برنامهها دیده شود. چون برنامهها کاربرد نظامی ندارند.
حالا ممکن است یک موقعی هم یک تفکر بوده باشد در ایران ولی در حال حاضر هیچ مدرکی نداریم. در آن زمان من تصور میکنم که یک مقدارزیادی از این بدبینیها کمرنگ تر شوند و در طول مدت ما ببینیم که روابط بازسازی میشود و به عنوان آخرین جمله این را باید بگویم که بین چین و ایالات متحده از زمانی که دیپلماسی پینگ پنگ شروع شد در زمان کیسینجر تا زمانی که اولین قرارداد تجاری بسته شد بین چین و یک شرکت آمریکایی بیش از ۱۲ سال طول کشید. اما من انتظارم این است که در مورد ایران این زمان بسیار کوتاهتر باشد.
آقای امیراحمدی، چشمانداز دور آینده مذاکرات در مسکو را چگونه میبینید؟
بستگی به این دارد که دو طرف واقع بین شوند یا نه. اگر با همین استراتژی که در بغداد در کنار هم نشستند در مسکو هم به همین صورت کنار هم بنشینند حتما شکست میخورد. تحریمها روی ایران دارند اثر میگذارند. حتمی درست است. اما تحریمها به نظر من جمهوری اسلامی را در مقابل ۵+۱ تسلیم نمیکند. یعنی چه؟ یعنی برسد به جایی که جمهوری اسلامی بگوید ؛باشد من تسلیم ام. وادادم غنیسازی اورانیوم را و شما هرچه بگویید باشد. می کنم آن کار را». این امکان ندارد آقای خامنهای بتواند چنین کاری بکند مخصوصا الان که آقای خامنهای توی میدان این بازی به طور مستقیم هست. آقای جلیلی مستقیما ایشان را نمایندگی میکند.
آقای خامنهای ایشان بارها و بارها گفته که اصلا مساله غنی سازی عزت ملت است. یعنی در واقع آقای خامنهای هم حیثیت خودش و هم موجودیت نظام خودش را را به یک شکلی به این جریان غنیسازی گره زده. که اگر آمریکا بخواهد مساله هستهای را با جمهوری اسلامی حل کند باید به این واقعیت توجه کند که آقا این آدم نمیتواند نمیتواند بپذیرد آنچه را که شما بگویید. حتی اگر بداند که شما فردا میخواهید با او جنگ کنید. جمهوری اسلامی برایش یک چیزی مهم است. این نظام الان توی تله افتاده از دید آنها. هم غنیسازی اورانیوم را ادامه دهد توی تله افتاده و هم غنیسازی را متوقف کند توی تله است.
بنابراین یک کسی باید این تله را باز کند راهش را یا اینکه غیرممکن است این مشکل حل شود و من اعتقاد دارم که غنیسازی خارج از چارچوب رابطه با آمریکا قابل حل حتی نیست. تمام این جریانهای ۵+۱ آنجا سیاهی لشگر اند. فقط آمریکاست که بگوید «آره» میشود و بگوید «نه» نمیشود. با توجه به گذشت ایران و آمریکا و تمام مسایلی که بین این دو کشور وجود دارد آمریکا به این سادگی به این جریان نخواهد گفت آره. جمهوری اسلامی باید بداند. اگر میخواهی این مشکل حل شود باید برگردی به اصل مشکل. به آن رابطه با آمریکا.
جمهوری اسلامی بیخودی از روز اول از ۲۰۰۳ وقتش را با اروپا گرفت و یک مذاکرات بیخودی را شروع کرد و خودش را توی تله انداخت و همینطور دارد آن مشکل را ادامه میدهد. هنوز هم فکرش این است که ۵+۱ هست و چین هست و روسیه هست از این حرفها. نه. فقط آمریکا هست که حرف اول و آخر را هم او میزند. جمهوری اسلامی ایران یا با آمریکا میسازد و یک جوری کنار میآید و نگرانیّای ایران و آمریکا را رفع می کند یا اینکه نه. این دعوا ادامه پیدا میکند و دعوا وقتی ادامه پیدا کند مساله غنیسازی هم این وسط حل شدنی نیست. بنا براین مسکو بازهم برمیگردد به همین جریانی که الان عرض کردم.
آقای خامنه ای الان آماده است. هیچوقت ایران به اندازه امروز آماده نبوده برای یک مذاکره ای که بتواند پیش ببرد. اما شرایط خودش را هم دارد. یعنی اینطوری نیست که به هر قیمتی برود جلو. اگر آقای خامنهای در این مذاکرات شکست بخورد برایش واویلا است. به همین دلیل هم تا جایی که میتواند جلوی شکست را میگیرد. اما بازهم آنجا یک خط قرمز دارد. آمریکا اگر بتواند به آن خط قرمز توجه کند موضوع با ایران حل میشود. ولی اگر آن خط قرمز را توجه نکند و اگر این مشکل را برای جمهوری اسلامی حل نکند و این تله را یک جوری باز نکند غیرممکن است سر غنیسازی به توافق برسد.
آقای نفیسی، با توجه به موضع رهبر که آقای امیراحمدی به آن اشاره کردند شما چشمانداز دور بعدی مذاکرات در مسکو را چگونه می بینید؟
در درجه اول باید امیدوار بود که از الان تا مذاکرات مسکو بین متخصصان از چند کشور که یک طرف آن ایران است ار تباط دایم برقرار باشد. تمام مسایل را بررسی کنند به طور تخصصی. دوم این که باید توجه کنیم که ایران این دفعه آماده مذاکرات با آمریکا یک مقداری نیست. چند موضوع دیگر هم مطرح است. یکی اینکه انتخابات آمریکا یکی سر رسیدن اول جولای و بعد مساله تحریم بانک مرکزی است. اینها همانقدر اساسی است برای ایران که انتخابات برای آمریکا.
پس در این شرایطی که هر دواحتیاج به زمان خریدن دارند شاید خوب باشد که توافق کنند که ایران بعضی از کارهایش را حتی تعطیل کند موقتا از پنج تن اورانیوم کم تغلیظ شده یک مقدارش حاضر باشد به خارج بفرستد. اورانیوم ۲۰ درصد را به کلی منهای آن مقدار که برای تاسیسات کوی دانشگاه لازم است بقیه را حاضر باشد بفرستد به خارج و در مقابل آمریکا هم یک مقداری بهتر عمل کند. یعنی فقط دادن وسایل یدکی هواپیما باشد ایران نمیتواند ببرد آن را در آنجا عرضه کند و به قول یک متخصص مثل اینکه یک نفر رفته اتومبیل بخرد برگردد به خانمش بگوید یک تایر زاپاس خریدم آوردم.
بنابراین آمریکا و اروپا هم پیشنهادهای اساسی تری را عنوان کنند. مثلا در مورد تحریمها. مثلا در مورد برداشتن بعضی تحریمها که سر رسید آن نزدیک است. این عدم تقارنی که بین ایران و ۵+۱ وجود دارد بازهم مذاکرات مسکو را دچار دردسر میکند مگر اینکه یک سری مذاکره دایم در ژنو یا در جای دیگری بین ایران و این کشورها برقرار شود شاید به توافقهایی در این زمینه ها برسند.
هوشنگ امیراحمدی: می خواستم اضافه کنم که آقای نفیسی در مورد این یدکی ها صحبت کرد من جزییات... افتخارم این است که رویش کار کرده ام و من خوشحالم که در بسته ۵+۱ بود مساله یدکی. بسیار مهم است. باور کنید بیش از دو هزار ایرانی در ده سال گذشته در سانحههای هوایی مردهاند و مرتب هم بدتر میشود این.
من حرف آقای نفیسی را قبول دارم که این کافی نیست و باید هواپیما را هم بفروشند. ولی این گام بسیار مهمی بود و من امیدوارم که هر اتفاقی برای این جریان مذاکره پیش بیاید یا نیاید مساله فروش یدکیها از این وسط برداشته نشود و این اتفاق بیافتد برای سیاست مردمی آمریکا این بسیار مهم است. مردم ایران هم بسیار بسیار متشکر خواهند شد.
رسول نفیسی: کاملا درست است. من درش شکی ندارم و شما هم روی این موضوع کار کردید و من اطلاع دارم و بسیار کار خداپسندانهای است. منتها همانطور که گفتید خیلی ناچیز است این پیشنهادی که به ایران دادند در مقابل کارهایی که از ایران می خواهند. منظور من این بود.