میزبانی سران اروپا در سنت پترزبورگ توسط ولادیمیر پوتین، دو روز پس از سفر وی به برلین و پاریس، نشانه اهمیتی است که رهبر کرملین در آغاز سومین دوره ریاست جمهوری خود برای توسعه مناسبات با اروپا قائل است. جامعه اروپا بزرگترین شریک تجاری روسیه، و روسیه بزرگترین تامینکننده انرژی جامعه اروپا محسوب میشود.
در مقام هدایت کشور، پرداختن به مناسبات خارجی علاقه شماره یک پوتین است. طی چهار سال گذشته رهبر کرملین به دلیل محدودیتهای قانون اساسی از ادامه قدرت در مقام رئیس جمهوری محروم و به قناعت در منصب نخست وزیری مجبور شده بود.
پوتین چند روز بعد از مراسم تحلیف فرصت داشت با حضور در کنفرانس سران گروه ۸ در شیکاگو تنظیم روابط خارجی روسیه را که در زمان مدودیف اندکی تغییر کرده بود بر اساس الگوهای مورد نظر خود آغاز کند، ولی به بهانه پرداختن به ترکیب دولت، از سفر به آمریکا خودداری کرد.
ظاهرا پرداختن به مناسبات با آمریکا با وجود آن که پیچیدهترین بخش از مناسبت خارجی روسیه محسوب میشود در دولت تازه پوتین، در ردیف سوم و بعد از پرداختن به مناسبات با اروپا و چین قرار گرفته است.
چین بعد از اروپا
پوتین روز سهشنبه ۵ ژوئن برای مذاکره با رهبران چین عازم پکن میشود، و متعاقباً در اجلاس سران کشورهای عضو پیمان شانگهای حضور خواهد یافت.
پرداختن به مسائل تجارت خارجی و نفت و گاز طی دیدار پوتین از چین نیز در ردیف اول موضوعهای مورد علاقه وی قرار دارند. روسیه بزرگترین صادرکننده نفت و گاز و چین بزرگترین واردکننده انرژی خام فسیلی است.
با وجود نزدیکی نسبی سیاسی و نظامی پکن و مسکو، و قرار داشتن چین در ردیف دومین شریک تجارت خارجی روسیه، واردات نفت چین از آن کشور از سال ۲۰۰۶ تاکنون، از ۱۱ درصد مجموع واردات به ۷ درصد واردات کاهش یافته است.
در این فاصله روسیه قادر به افزایش میزان صادرات نفت به چین به نسبت افزایش نیاز چین به واردات نفت نشده است. علاوه بر روسیه پارهای از کشورهای آسیای مرکزی عضو پیمان شانگهای نیز صادرکننده نفت و گاز محسوب میشوند.
رژیم اسد و حساسیت اروپا
بعد از مسائل تجارت خارجی و نفت و گاز، وضعیت موجود در سوریه و آینده رژیم اسد در دمشق با اهمیتترین موضوع مورد مذاکره مابین پوتین و رهبران اروپا قرار داشت.
اگرچه بعد از دیدار با پوتین، خانم مرکل، صدراعظم آلمان، موضع روسیه را «مثبت و سازنده» معرفی کرد، تمامی قرینهها حاکی از ادامه فشار آلمان برای تغییر موضع روسیه در موضوع سوریه است.
در پاریس و طی دیدار با فرانسوا اولاند نیز که نخستین دیدار رهبر کرملین با رئیس جمهور تازه فرانسه محسوب میشد، پوتین فشار مشابهی را در مورد سوریه تحمل کرد.
رژیم اسد به دلیل حمایت روسیه (و چین) تاکنون دوبار از خطر قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت که با ابتکار کشورهای بزرگ اروپایی تنظیم شده بود مصون مانده است.
کاهش هزینههای سقوط اسد
یک روز پس از بازگشت روز جمعه پوتین از پاریس، سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بعد از ملاقات و مذاکره با خانم اشتون، مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا، در بروکسل، تاکید کرد که «تغییر را نباید به سوریه تحمیل کرد».
این موضعی است که روسیه طی ۱۵ ماه گذشته که بحران جاری در سوریه آغاز شده، علیرغم کشته شدن بیش از به قولی ۱۳ هزار نفر در آن کشور هرگز تغییر نداده است.
سوریه بزرگترین جای پای سیاسی و نظامی روسیه در خاورمیانه محسوب میشود. از این لحاظ مسکو علاقهمند است از تکرار رویدادهای لیبی در سوریه در صورت امکان خودداری کند.
طی دیدار روز دوشنبه خود با خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا، و هرمان ون رامپی، رئیس شورای اروپا، پوتین ضمن اعلام خوشبینی نسبت به امکان موفقیت ماموریت کوفی عنان و اجرای طرح ششمادهای او در سوریه، ضرورت پرهیز از تحمیل تغییرات در سوریه را مورد تاکید قرار داد.
اگرچه پوتین طی هفته جاری در پکن و شانگهای شاهد همراهی و اشتراک نظر بیشتری نسبت به مواضع رسمی خود در قبال سوریه خواهد بود، در عین حال واقف است که حفظ و ادامه وضع موجود در سوریه امکانپذیر نیست، و رژیم اسد محکوم به سقوط است. از این لحاظ شاید یافتن راههای کاهش هزینه تغییر رژیم اسد برای پوتین عملگرایانهتر از ادامه مقاومت برای حفظ او در دمشق به هر قیمت باشد.
برخلاف چین که در خط سیاسی روسیه قرار دارد، توسعه مناسبات مسکو با جامع اروپا نیازمند تلاشایی فراتر از میزبانی رهبران جامعه در سنت پترزبورگ، سفر دوستی پوتین به برلین و پاریس و اعلام آمادگی برای کمک به اروپا برای فائق آمدن بر بحران یورو است!
اگر اروپا نیازمند نفت و گاز روسیه است، روسیه نیز نیازمند حفظ درآمدهای صادراتی خود به اروپا و توسعه تجارت با قاره قدیم است. به علاوه، نوسازی صنایع و حتی بهبود ظرفیت دفاعی روسیه نیز در گرو توسعه همکاری با جامعه اروپا قرار دارد و پوتین به این نکته کاملا واقف است.
شاید ادامه اصرار پوتین در حفظ رژیم اسد تلاشی است برای خریداری وقت بیشتر و رسیدن به توافقی که در نتیجه آن هزینههای مسکو بعد از تغییرات سوریه به حداقل کاهش یابد.
در مقام هدایت کشور، پرداختن به مناسبات خارجی علاقه شماره یک پوتین است. طی چهار سال گذشته رهبر کرملین به دلیل محدودیتهای قانون اساسی از ادامه قدرت در مقام رئیس جمهوری محروم و به قناعت در منصب نخست وزیری مجبور شده بود.
پوتین چند روز بعد از مراسم تحلیف فرصت داشت با حضور در کنفرانس سران گروه ۸ در شیکاگو تنظیم روابط خارجی روسیه را که در زمان مدودیف اندکی تغییر کرده بود بر اساس الگوهای مورد نظر خود آغاز کند، ولی به بهانه پرداختن به ترکیب دولت، از سفر به آمریکا خودداری کرد.
ظاهرا پرداختن به مناسبات با آمریکا با وجود آن که پیچیدهترین بخش از مناسبت خارجی روسیه محسوب میشود در دولت تازه پوتین، در ردیف سوم و بعد از پرداختن به مناسبات با اروپا و چین قرار گرفته است.
چین بعد از اروپا
پوتین روز سهشنبه ۵ ژوئن برای مذاکره با رهبران چین عازم پکن میشود، و متعاقباً در اجلاس سران کشورهای عضو پیمان شانگهای حضور خواهد یافت.
پرداختن به مسائل تجارت خارجی و نفت و گاز طی دیدار پوتین از چین نیز در ردیف اول موضوعهای مورد علاقه وی قرار دارند. روسیه بزرگترین صادرکننده نفت و گاز و چین بزرگترین واردکننده انرژی خام فسیلی است.
با وجود نزدیکی نسبی سیاسی و نظامی پکن و مسکو، و قرار داشتن چین در ردیف دومین شریک تجارت خارجی روسیه، واردات نفت چین از آن کشور از سال ۲۰۰۶ تاکنون، از ۱۱ درصد مجموع واردات به ۷ درصد واردات کاهش یافته است.
در این فاصله روسیه قادر به افزایش میزان صادرات نفت به چین به نسبت افزایش نیاز چین به واردات نفت نشده است. علاوه بر روسیه پارهای از کشورهای آسیای مرکزی عضو پیمان شانگهای نیز صادرکننده نفت و گاز محسوب میشوند.
رژیم اسد و حساسیت اروپا
بعد از مسائل تجارت خارجی و نفت و گاز، وضعیت موجود در سوریه و آینده رژیم اسد در دمشق با اهمیتترین موضوع مورد مذاکره مابین پوتین و رهبران اروپا قرار داشت.
اگرچه بعد از دیدار با پوتین، خانم مرکل، صدراعظم آلمان، موضع روسیه را «مثبت و سازنده» معرفی کرد، تمامی قرینهها حاکی از ادامه فشار آلمان برای تغییر موضع روسیه در موضوع سوریه است.
در پاریس و طی دیدار با فرانسوا اولاند نیز که نخستین دیدار رهبر کرملین با رئیس جمهور تازه فرانسه محسوب میشد، پوتین فشار مشابهی را در مورد سوریه تحمل کرد.
رژیم اسد به دلیل حمایت روسیه (و چین) تاکنون دوبار از خطر قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت که با ابتکار کشورهای بزرگ اروپایی تنظیم شده بود مصون مانده است.
کاهش هزینههای سقوط اسد
یک روز پس از بازگشت روز جمعه پوتین از پاریس، سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بعد از ملاقات و مذاکره با خانم اشتون، مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا، در بروکسل، تاکید کرد که «تغییر را نباید به سوریه تحمیل کرد».
این موضعی است که روسیه طی ۱۵ ماه گذشته که بحران جاری در سوریه آغاز شده، علیرغم کشته شدن بیش از به قولی ۱۳ هزار نفر در آن کشور هرگز تغییر نداده است.
سوریه بزرگترین جای پای سیاسی و نظامی روسیه در خاورمیانه محسوب میشود. از این لحاظ مسکو علاقهمند است از تکرار رویدادهای لیبی در سوریه در صورت امکان خودداری کند.
طی دیدار روز دوشنبه خود با خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا، و هرمان ون رامپی، رئیس شورای اروپا، پوتین ضمن اعلام خوشبینی نسبت به امکان موفقیت ماموریت کوفی عنان و اجرای طرح ششمادهای او در سوریه، ضرورت پرهیز از تحمیل تغییرات در سوریه را مورد تاکید قرار داد.
اگرچه پوتین طی هفته جاری در پکن و شانگهای شاهد همراهی و اشتراک نظر بیشتری نسبت به مواضع رسمی خود در قبال سوریه خواهد بود، در عین حال واقف است که حفظ و ادامه وضع موجود در سوریه امکانپذیر نیست، و رژیم اسد محکوم به سقوط است. از این لحاظ شاید یافتن راههای کاهش هزینه تغییر رژیم اسد برای پوتین عملگرایانهتر از ادامه مقاومت برای حفظ او در دمشق به هر قیمت باشد.
برخلاف چین که در خط سیاسی روسیه قرار دارد، توسعه مناسبات مسکو با جامع اروپا نیازمند تلاشایی فراتر از میزبانی رهبران جامعه در سنت پترزبورگ، سفر دوستی پوتین به برلین و پاریس و اعلام آمادگی برای کمک به اروپا برای فائق آمدن بر بحران یورو است!
اگر اروپا نیازمند نفت و گاز روسیه است، روسیه نیز نیازمند حفظ درآمدهای صادراتی خود به اروپا و توسعه تجارت با قاره قدیم است. به علاوه، نوسازی صنایع و حتی بهبود ظرفیت دفاعی روسیه نیز در گرو توسعه همکاری با جامعه اروپا قرار دارد و پوتین به این نکته کاملا واقف است.
شاید ادامه اصرار پوتین در حفظ رژیم اسد تلاشی است برای خریداری وقت بیشتر و رسیدن به توافقی که در نتیجه آن هزینههای مسکو بعد از تغییرات سوریه به حداقل کاهش یابد.