در پی درگذشت آیتالله منتظری، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، از ایران سوگنامهای نوشت که متن آن بر بسیاری از وبسایتها منتشر شده است. او در این نامه آیتالله منتظری را پدر حقوق بشر ایران میخواند.
شهران طبری از رادیوفردا در این باره با او گفتوگویی دارد.
شیرین عبادی: ایشان به حق پدر حقوق بشر در ایران هستند و به خاطر دفاع از زندانیان سیاسی از دنیا و کلیه ظواهر آن، حتی از رهبری حکومت جمهوری اسلامی چشم پوشیدند. برای این که مخالف اعدامهای سیاسی بودند.
الان تعداد زیادی از زندانیان سیاسی سابق، جان خودشان را مدیون آیتالله منتظری میدانند.
اهمیت شادروان آیتالله منتظری در این بود که به خاطر عدالت و حمایت از حقوق بشر از مقام و مسندی چون رهبری جمهوری اسلامی ایران چشمپوشی کرد.
در رهگذر دفاع از حقوق بشر، بسیاری زندگی خودشان را و اموال خودشان را ازدست دادند. اما کمتر کسی در این مقام بود که بتواند از چنین پست مهمی صرفنظر کند و سالها در خانه بنشیند و به قول خودش بگوید که «من تا آستانه جهنم رفتم ولیکن داخل نشدم». راست میگوید. الان روانش بر دوش فرشتگان در بهشت است. او جان بسیاری را نجات داد.
شما از ایشان پوزش میطلبید و میگویید که در زمان حیاتشان به ارزشهای او پی نبرده بودید. فکر میکنید چرا؟
این پوزش در حقیقت به خاطر آن بود که در حیات ایشان قدر زحمات ایشان را آن طور که باید و شاید، جامعه ایران، خصوصا جامعه روشنفکری و علیالخصوص جامعه چپ ایران، نشناخت و فراموش کردند که تعدادی از روشنفکران و چپهای ایران حیاتشان را مدیون آیتالله منتظری هستند.
از آن نظر که وقتی یک زندانی سیاسی، مثلا یک روزنامهنگار یا وکیل را دستگیر میکردند، داد و قال در ایران به پا میشد، اما متاسفانه یک دهم آن برای شخصیت بزرگواری چون آیتالله منتظری به پا نشد.
سالهای سال از ناحیه روشنفکران و نویسندگان و خصوصا گروههای چپ، هیچ یک از آنها از آیتالله منتظری آن طور که باید و شاید قدردانی نکردند.
البته در اینجا باید بگویم ایشان بزرگتر از آن بودند که به قدردانی ما نیاز داشته باشند. تاریخ از ایشان قدردانی خواهد کرد.
شما نقش ایشان را در نزدیک کردن نیروهای چپ و مذهبی در زندان حائز اهمیت زیادی خواندهاید. فکر میکنید اگر ایشان مقام رهبری پیدا میکردند راهگشای نظام دموکراسی و نزدیکی تمام نیروهای سیاسی در ایران میشدند؟
طبق خاطراتی که از زندانیان سیاسی زمان شاه باز مانده، متاسفانه رفتار متحجرانه برخی از مسلمانان مبارز زمان شاه با نیروهای چپ درست نبوده است. ولی چند نفر در این میان استثنا بودهاند که سعی میکردهاند بین گروههای مسلمان مبارز و چپهای انقلابی آشتی برقرار کنند که آیتالله طالقانی و آیتالله منتظری در این میان همیشه نامشان به نیکی برده میشد و گروههای چپ که در زندان بودند همیشه از این دو بزرگوار با احترام یاد میکردند.
طبیعی است که کسی که با آزادی بیان موافق است، آن کسی که حتی با قاتلین فرزندش هم با رافت و مهربانی رفتار میکند اگر به قدرت میرسید طبیعتا وضعیت سیاسی ایران الان بدین گونه نبود که به قول حتی تعدادی از افرادی که خود دستاندرکار حکومت هستند بحران سیاسی ایجاد شده باشد.
شهران طبری از رادیوفردا در این باره با او گفتوگویی دارد.
شیرین عبادی: ایشان به حق پدر حقوق بشر در ایران هستند و به خاطر دفاع از زندانیان سیاسی از دنیا و کلیه ظواهر آن، حتی از رهبری حکومت جمهوری اسلامی چشم پوشیدند. برای این که مخالف اعدامهای سیاسی بودند.
الان تعداد زیادی از زندانیان سیاسی سابق، جان خودشان را مدیون آیتالله منتظری میدانند.
اهمیت شادروان آیتالله منتظری در این بود که به خاطر عدالت و حمایت از حقوق بشر از مقام و مسندی چون رهبری جمهوری اسلامی ایران چشمپوشی کرد.
در رهگذر دفاع از حقوق بشر، بسیاری زندگی خودشان را و اموال خودشان را ازدست دادند. اما کمتر کسی در این مقام بود که بتواند از چنین پست مهمی صرفنظر کند و سالها در خانه بنشیند و به قول خودش بگوید که «من تا آستانه جهنم رفتم ولیکن داخل نشدم». راست میگوید. الان روانش بر دوش فرشتگان در بهشت است. او جان بسیاری را نجات داد.
شما از ایشان پوزش میطلبید و میگویید که در زمان حیاتشان به ارزشهای او پی نبرده بودید. فکر میکنید چرا؟
این پوزش در حقیقت به خاطر آن بود که در حیات ایشان قدر زحمات ایشان را آن طور که باید و شاید، جامعه ایران، خصوصا جامعه روشنفکری و علیالخصوص جامعه چپ ایران، نشناخت و فراموش کردند که تعدادی از روشنفکران و چپهای ایران حیاتشان را مدیون آیتالله منتظری هستند.
از آن نظر که وقتی یک زندانی سیاسی، مثلا یک روزنامهنگار یا وکیل را دستگیر میکردند، داد و قال در ایران به پا میشد، اما متاسفانه یک دهم آن برای شخصیت بزرگواری چون آیتالله منتظری به پا نشد.
سالهای سال از ناحیه روشنفکران و نویسندگان و خصوصا گروههای چپ، هیچ یک از آنها از آیتالله منتظری آن طور که باید و شاید قدردانی نکردند.
البته در اینجا باید بگویم ایشان بزرگتر از آن بودند که به قدردانی ما نیاز داشته باشند. تاریخ از ایشان قدردانی خواهد کرد.
شما نقش ایشان را در نزدیک کردن نیروهای چپ و مذهبی در زندان حائز اهمیت زیادی خواندهاید. فکر میکنید اگر ایشان مقام رهبری پیدا میکردند راهگشای نظام دموکراسی و نزدیکی تمام نیروهای سیاسی در ایران میشدند؟
طبق خاطراتی که از زندانیان سیاسی زمان شاه باز مانده، متاسفانه رفتار متحجرانه برخی از مسلمانان مبارز زمان شاه با نیروهای چپ درست نبوده است. ولی چند نفر در این میان استثنا بودهاند که سعی میکردهاند بین گروههای مسلمان مبارز و چپهای انقلابی آشتی برقرار کنند که آیتالله طالقانی و آیتالله منتظری در این میان همیشه نامشان به نیکی برده میشد و گروههای چپ که در زندان بودند همیشه از این دو بزرگوار با احترام یاد میکردند.
طبیعی است که کسی که با آزادی بیان موافق است، آن کسی که حتی با قاتلین فرزندش هم با رافت و مهربانی رفتار میکند اگر به قدرت میرسید طبیعتا وضعیت سیاسی ایران الان بدین گونه نبود که به قول حتی تعدادی از افرادی که خود دستاندرکار حکومت هستند بحران سیاسی ایجاد شده باشد.