«به عنوان زن ایرانی آرزو میکنم جنبشی که در ۳۰ سال گذشته با تلاش و کوشش خود، نه تنها شناسنامهدار شده و خواستهها و مطالبات روشن و شفافی دارد، بلکه نشان داده که برای مطالبات خود حاضر است هزینههایی را هم پرداخت کند، در سال آتی به اهداف خود از جمله دستیابی به حقوق اولیه خود برسد.»
شش ماه از بر زبان آوردن این آرزو توسط نسرین ستوده گذشته است، اما آن چه حاصل شده نه تنها نقض حقوق اولیه زنان ایرانی، که بازداشت این وکیل مدافع فعالان حقوق زنان و حقوق بشر است.
نسرین ستوده شنبه گذشته برای ادای پارهای توضیحات به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شد، اما از آن روز تاکنون به خانه بازنگشته است. رضا خندان، همسر وی، میگوید قرار بازداشت نسرین ستوده صادر شده، اما مدت این بازداشت به گفته مسئولان نامعلوم است:
مطلب جدیدی دست ما نیامد و این که کی میتوانیم اولین ملاقات یا تماس تلفنی را داشته باشیم. قول همکاری دادند، ولی زمانی برایش مشخص نکردند.
نه، هیچ جزئیاتی از پرونده اعلام نکردند، ولی همان اتهاماتی که در برگه احضاریه نوشته بودند در مورد امنیت ملی و تبانی علیه نظام... اینها دو اتهامی است که زدهاند.
سازمان عفو بینالملل، گزارشگران بدون مرز و کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران سه سازمان بینالمللی هستند که تاکنون اعتراض خود را به بازداشت این حقوقدان اعلام کردهاند. در سال ۲۰۰۸ سازمان بینالمللی حقوق بشر ایتالیا که موسسهای غیردولتی است جایزه بینالمللی حقوق بشر ایتالیا را به نسرین ستوده اهدا کرد، اما خانم ستوده هنگام عزیمت برای دریافت جایزه ممنوعالخروج شد.
وحید پوراستاد، روزنامهنگار، میگوید:
«خانم ستوده متولد ۱۳۴۳ در تهران هستند. در خانوادهای مذهبی بزرگ شدهاند. در جوانی به همکاری با گروههای سیاسی از جمله گروههای ملیمذهبی پرداختند. در سال ۱۳۷۰ مدتی فعالیت مطبوعاتی داشتند. در همان سالها با مهندس مهدی بازرگان برای نشریه دریچه گفتگو مصاحبه کردند. خانم ستوده مقالاتی هم در روزنامههای جامعه، توس و صبح امروز و همچنین مجله آبان منتشر میکردند. معتقد بودند فضای باز اصلاحات و آزادی نسبی مطبوعات به جنبش زنان کمک زیادی کرده. سال ۷۳ ازدواج میکند. یک دختر ده ساله و پسر چهار ساله حاصل این زندگی مشترک است. موکلینش میگویند بارها هنگام بارداری او را در مقابل دادگاه انقلاب میدیدند. خانم ستوده فارغالتحصیل کارشناسی ارشد حقوق بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی است. در سال ۷۴ در آزمون وکالت شرکت میکنند و قبول میشوند، ولی یک چیزی حدود هشت سال طول میکشد تا بتوانند پروانه وکالت بگیرند. در بیشتر مواقع به صورت رایگان کارهایشان را در زمینه حقوق زنان و حقوق کودکان و متهمان سیاسی شروع میکنند. اولین موکلشان در زمینه حقوق زنان خانم رویا طلوعی بودند.»
آقای پوراستاد با اشاره به بالا گرفتن جنبش زنان در سالهای گذشته و افزایش کار خانم ستوده میافزاید: خانم ستوده وکیل کسانی مانند محمدصادق کبودوند، امید معماریان، فرناز سیفی، منصوره شجاعی، طلعت تقینیا و وکیل بسیاری از اعضای کمپین یک میلیون امضا از جمله پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، جلوه جواهری، مریم حسینخواه، محبوبه حسینزاده، ناهید کشاورز و بسیاری دیگر مانند عالیه اقدامدوست، نرگس محمدی، عیسی سحرخیز، و کیوان صمیمی بودند. از پروندههای جنجالبرانگیز او هم پرونده ایوب پرکار بود که به اعدام محکوم شده است.
وحید پوراستاد در زمینه اتهامات وارده به خانم ستوده معتقد است که پروندههای سیاسی را نمیشود پیشبینی کرد که به کجا خواهد انجامید:
«با یک سری اتهام مشخص و اسناد و مدارک مشخص روبهرو نیستیم. خانم ستوده قبل از بازداشت گفته بود اتهاماتی که به او نسبت میدهند بابت دفاعی است که از موکلین خود کرده. اگر پرونده ایشان سیر قضایی و قانونی بگیرد و ایشان بتواند در یک دادگاه قانونی از خودش دفاع کند، مشکل خاصی نباید باشد. اما اگر پرونده ایشان بخواهد مثل خیلی از پروندههای موکلین ایشان روند سیاسی به خود بگیرد، آینده خوشی نمیبینم.»
نسرین ستوده ساعاتی قبل از بازداشتش به رادیوفردا گفته بود:
«روز شنبه تقریباً از ساعت سه و نیم بعدازظهر تا هفت و نیم قریب چهار ساعت منزل و دفتر کار من همزمان توسط ده مامور وزارت اطلاعات مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت. برای این تفتیش حکمی را به من نشان دادند که آقای فراهانی آن را امضا کرده بود. همزمان با این برگه تفتیش به من اخطاریهای دادند که ظرف سه روز در دادسرای مستقر در زندان اوین حاضر شوم و به اتهاماتم که تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی است پاسخ دهم. من هیچ یک از این دو اتهام را قبول ندارم. این اتهامها به من همان قدر مضحک است که به دهها تن از موکلانم شده و آنها به اتهام این جرائم هم اکنون مشغول گذراندن محکومیتشان هستند. من فکر میکنم اگر در همان مرحله اول بیطرفانه مورد بررسی قاضی رسیدگیکننده قرار بگیرد، قرار منع تعقیب مرا صادر میکند. اما اگر بخواهد روند غیرحقوقی در پیش گرفته شود ممکن است به بازداشت من منجر شود. اگر به بازداشت منجر شود فکر میکنم شرایطی برابر با موکلان خودم که هم اکنون در زندان بیگناه به سر میبرند پیدا میکنم.»
دویدن برای آگاهیرسانی
خیابانهای تورونتو در کانادا در روزهای اخیر شاهد دویدن زنان برای آگاهیبخشی در مورد سرطان که هر سال شمار زیادی قربانی میگیرد بوده است. لیلی پورزند، دختر حقوقدان نامآشنای ایرانی، مهرانگیز کار، از جمله زنانی است که در این حرکت گروهی حضور داشت. او که به مناسبت دهمین سال نجات مادرش از این بیماری مهلک در این حرکت شرکت کرده میگوید:
«هر سال در تورونتو بیمارستان پرنسس مارگرت که یکی از پنج مرکز تحقیقاتی مهم دنیا در مورد سرطانهای زنان به خصوص سرطان سینه است، یک راهپیمایی بزرگ دوروزه تدارک میبیند که شرکتکنندگان در این راهپیمایی موظفاند حداقل دو هزار دلار پول جمعآوری کنند و به این مرکز سرطانشناسی تقدیم کنند. این راهپیمایی هدفهای دیگری هم دارد که برای من آنها مهمتر است. راهپیمایان با داشتن علامتهای صورتیرنگ به شهروندان اعلام میکنند که هر کدام آنها به نوعی با سرطان در زندگی مواجه شدهاند. یا خودشان یا یکی از عزیزانشان. بنابراین یک هشیاری در جامعه ایجاد میکند و سرطان سینه را از یک حادثه که ممکن است فقط برای همسایه من اتفاق بیافتد به یک امر زمینی و طبیعی تبدیل میکند. من تصمیم گرفتم امسال که دهمین سال نجات مادرم از بیماری سرطان سینه است این راهپیمایی را انجام دهم، با این نیت که میدانم یکی از مهمترین آرزوهای ایشان زمانی که به سرطان سینه در ایران مبتلا شدند و پزشکان فقط دو سال برای ایشان وقت حیات تعیین کردند با توجه به پیشرفتگی سرطان، این بود که مرکزی برای زنان ایرانی در تهران درست کنند. این ایده تقریباً چپزی است شبیه به موسسات سرطان سینه در غرب، منتهی به دلیل مشکلات سیاسی که ایشان با آن مواجه بودند، به ایشان اجازه تاسیس این موسسه را ندادند و بعد هم با مهاجرت اجباری مواجه شدند.»
لیلی پورزند تعریف میکند که چگونه خبر مبتلا شدن به بیماری را مادرش خود به او میگوید و میافزاید که در جامعه ایرانی نوعی تابو در این مورد وجود دارد و امیدوار است که بتواند این تابو را بشکند. او معتقد است که این تابو در جامعه غرب هم تاحدودی وجود دارد و آن را ناشی از پیوند بدن زن با مسائل جنسی میداند. لیلی پورزند توصیه میکند که زنان بالای سی و پنج سال ضمن بررسی دقیق و نزدیک بدن خودشان در صورت مشاهده آثار مشکوک و بافتهای غیرعادی به پزشک و مراکز مخصوص مراجعه کنند تا مورد ماموگرافی و سونوگرافی قرار گیرند.
شش ماه از بر زبان آوردن این آرزو توسط نسرین ستوده گذشته است، اما آن چه حاصل شده نه تنها نقض حقوق اولیه زنان ایرانی، که بازداشت این وکیل مدافع فعالان حقوق زنان و حقوق بشر است.
نسرین ستوده شنبه گذشته برای ادای پارهای توضیحات به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شد، اما از آن روز تاکنون به خانه بازنگشته است. رضا خندان، همسر وی، میگوید قرار بازداشت نسرین ستوده صادر شده، اما مدت این بازداشت به گفته مسئولان نامعلوم است:
مطلب جدیدی دست ما نیامد و این که کی میتوانیم اولین ملاقات یا تماس تلفنی را داشته باشیم. قول همکاری دادند، ولی زمانی برایش مشخص نکردند.
- آیا اطلاعاتی در مورد موارد اتهامی پرونده ایشان به شما دادند؟
نه، هیچ جزئیاتی از پرونده اعلام نکردند، ولی همان اتهاماتی که در برگه احضاریه نوشته بودند در مورد امنیت ملی و تبانی علیه نظام... اینها دو اتهامی است که زدهاند.
سازمان عفو بینالملل، گزارشگران بدون مرز و کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران سه سازمان بینالمللی هستند که تاکنون اعتراض خود را به بازداشت این حقوقدان اعلام کردهاند. در سال ۲۰۰۸ سازمان بینالمللی حقوق بشر ایتالیا که موسسهای غیردولتی است جایزه بینالمللی حقوق بشر ایتالیا را به نسرین ستوده اهدا کرد، اما خانم ستوده هنگام عزیمت برای دریافت جایزه ممنوعالخروج شد.
وحید پوراستاد، روزنامهنگار، میگوید:
«خانم ستوده متولد ۱۳۴۳ در تهران هستند. در خانوادهای مذهبی بزرگ شدهاند. در جوانی به همکاری با گروههای سیاسی از جمله گروههای ملیمذهبی پرداختند. در سال ۱۳۷۰ مدتی فعالیت مطبوعاتی داشتند. در همان سالها با مهندس مهدی بازرگان برای نشریه دریچه گفتگو مصاحبه کردند. خانم ستوده مقالاتی هم در روزنامههای جامعه، توس و صبح امروز و همچنین مجله آبان منتشر میکردند. معتقد بودند فضای باز اصلاحات و آزادی نسبی مطبوعات به جنبش زنان کمک زیادی کرده. سال ۷۳ ازدواج میکند. یک دختر ده ساله و پسر چهار ساله حاصل این زندگی مشترک است. موکلینش میگویند بارها هنگام بارداری او را در مقابل دادگاه انقلاب میدیدند. خانم ستوده فارغالتحصیل کارشناسی ارشد حقوق بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی است. در سال ۷۴ در آزمون وکالت شرکت میکنند و قبول میشوند، ولی یک چیزی حدود هشت سال طول میکشد تا بتوانند پروانه وکالت بگیرند. در بیشتر مواقع به صورت رایگان کارهایشان را در زمینه حقوق زنان و حقوق کودکان و متهمان سیاسی شروع میکنند. اولین موکلشان در زمینه حقوق زنان خانم رویا طلوعی بودند.»
آقای پوراستاد با اشاره به بالا گرفتن جنبش زنان در سالهای گذشته و افزایش کار خانم ستوده میافزاید: خانم ستوده وکیل کسانی مانند محمدصادق کبودوند، امید معماریان، فرناز سیفی، منصوره شجاعی، طلعت تقینیا و وکیل بسیاری از اعضای کمپین یک میلیون امضا از جمله پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، جلوه جواهری، مریم حسینخواه، محبوبه حسینزاده، ناهید کشاورز و بسیاری دیگر مانند عالیه اقدامدوست، نرگس محمدی، عیسی سحرخیز، و کیوان صمیمی بودند. از پروندههای جنجالبرانگیز او هم پرونده ایوب پرکار بود که به اعدام محکوم شده است.
وحید پوراستاد در زمینه اتهامات وارده به خانم ستوده معتقد است که پروندههای سیاسی را نمیشود پیشبینی کرد که به کجا خواهد انجامید:
«با یک سری اتهام مشخص و اسناد و مدارک مشخص روبهرو نیستیم. خانم ستوده قبل از بازداشت گفته بود اتهاماتی که به او نسبت میدهند بابت دفاعی است که از موکلین خود کرده. اگر پرونده ایشان سیر قضایی و قانونی بگیرد و ایشان بتواند در یک دادگاه قانونی از خودش دفاع کند، مشکل خاصی نباید باشد. اما اگر پرونده ایشان بخواهد مثل خیلی از پروندههای موکلین ایشان روند سیاسی به خود بگیرد، آینده خوشی نمیبینم.»
نسرین ستوده ساعاتی قبل از بازداشتش به رادیوفردا گفته بود:
«روز شنبه تقریباً از ساعت سه و نیم بعدازظهر تا هفت و نیم قریب چهار ساعت منزل و دفتر کار من همزمان توسط ده مامور وزارت اطلاعات مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت. برای این تفتیش حکمی را به من نشان دادند که آقای فراهانی آن را امضا کرده بود. همزمان با این برگه تفتیش به من اخطاریهای دادند که ظرف سه روز در دادسرای مستقر در زندان اوین حاضر شوم و به اتهاماتم که تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی است پاسخ دهم. من هیچ یک از این دو اتهام را قبول ندارم. این اتهامها به من همان قدر مضحک است که به دهها تن از موکلانم شده و آنها به اتهام این جرائم هم اکنون مشغول گذراندن محکومیتشان هستند. من فکر میکنم اگر در همان مرحله اول بیطرفانه مورد بررسی قاضی رسیدگیکننده قرار بگیرد، قرار منع تعقیب مرا صادر میکند. اما اگر بخواهد روند غیرحقوقی در پیش گرفته شود ممکن است به بازداشت من منجر شود. اگر به بازداشت منجر شود فکر میکنم شرایطی برابر با موکلان خودم که هم اکنون در زندان بیگناه به سر میبرند پیدا میکنم.»
دویدن برای آگاهیرسانی
خیابانهای تورونتو در کانادا در روزهای اخیر شاهد دویدن زنان برای آگاهیبخشی در مورد سرطان که هر سال شمار زیادی قربانی میگیرد بوده است. لیلی پورزند، دختر حقوقدان نامآشنای ایرانی، مهرانگیز کار، از جمله زنانی است که در این حرکت گروهی حضور داشت. او که به مناسبت دهمین سال نجات مادرش از این بیماری مهلک در این حرکت شرکت کرده میگوید:
«هر سال در تورونتو بیمارستان پرنسس مارگرت که یکی از پنج مرکز تحقیقاتی مهم دنیا در مورد سرطانهای زنان به خصوص سرطان سینه است، یک راهپیمایی بزرگ دوروزه تدارک میبیند که شرکتکنندگان در این راهپیمایی موظفاند حداقل دو هزار دلار پول جمعآوری کنند و به این مرکز سرطانشناسی تقدیم کنند. این راهپیمایی هدفهای دیگری هم دارد که برای من آنها مهمتر است. راهپیمایان با داشتن علامتهای صورتیرنگ به شهروندان اعلام میکنند که هر کدام آنها به نوعی با سرطان در زندگی مواجه شدهاند. یا خودشان یا یکی از عزیزانشان. بنابراین یک هشیاری در جامعه ایجاد میکند و سرطان سینه را از یک حادثه که ممکن است فقط برای همسایه من اتفاق بیافتد به یک امر زمینی و طبیعی تبدیل میکند. من تصمیم گرفتم امسال که دهمین سال نجات مادرم از بیماری سرطان سینه است این راهپیمایی را انجام دهم، با این نیت که میدانم یکی از مهمترین آرزوهای ایشان زمانی که به سرطان سینه در ایران مبتلا شدند و پزشکان فقط دو سال برای ایشان وقت حیات تعیین کردند با توجه به پیشرفتگی سرطان، این بود که مرکزی برای زنان ایرانی در تهران درست کنند. این ایده تقریباً چپزی است شبیه به موسسات سرطان سینه در غرب، منتهی به دلیل مشکلات سیاسی که ایشان با آن مواجه بودند، به ایشان اجازه تاسیس این موسسه را ندادند و بعد هم با مهاجرت اجباری مواجه شدند.»
لیلی پورزند تعریف میکند که چگونه خبر مبتلا شدن به بیماری را مادرش خود به او میگوید و میافزاید که در جامعه ایرانی نوعی تابو در این مورد وجود دارد و امیدوار است که بتواند این تابو را بشکند. او معتقد است که این تابو در جامعه غرب هم تاحدودی وجود دارد و آن را ناشی از پیوند بدن زن با مسائل جنسی میداند. لیلی پورزند توصیه میکند که زنان بالای سی و پنج سال ضمن بررسی دقیق و نزدیک بدن خودشان در صورت مشاهده آثار مشکوک و بافتهای غیرعادی به پزشک و مراکز مخصوص مراجعه کنند تا مورد ماموگرافی و سونوگرافی قرار گیرند.