سازمان یونسکو «صلح» و «گفتوگوی آزاد» را از مهمترین هدفهای «روز جهانی فلسفه» میداند، اما بهرغم فقر فلسفه و سرکوب تفکر و گفتوگوی آزاد در ایران و بهرغم اعتراض برخی از مشهورترین فیلسوفان جهان از جمله یورگن هابرماس، فیلسوف بزرگ آلمانی، با درخواست دولت ایران برای برگزاری «همایش روز جهانی فلسفه سال ۲۰۱۰» در ایران موافقت کرده است.
برخی مدعوین از جمله اتفرید هوفه، مسئول بخش فلسفه سیاسی دانشگاه توبینگن آلمان و از انگشتشمار اعضای غیرایرانی «موسسه حکمت و فلسفه ایران»، که بارها به ایران سفر کرده است، نیز اعلام کردهاند که در این مراسم حضور نخواهند یافت.
اتفرید هوفه در مقالهای در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» با اشاره به سرکوبهای اخیر در ایران برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران را «خیانت به پیشبرد گفتوگوی آزاد بین همه فرهنگها» ارزیابی کرده است.
از منظر برخی چهرههای فلسفی و فرهنگی جهان که از برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران حمایت میکنند، گفتوگو با قدرت مستقر در ایران و با ایرانیان اهل اندیشه و تفکر میتواند راه را بر تبادل اندیشهها و تاثیرگذاری متقابل باز کند و «تحریم فرهنگی» کشوری که حکومت آن با توسل به شیوههای گوناگون قطع ارتباط فرهنگی مردم خود با جهان را بدانان تحمیل میکند راه به جایی نخواهد برد.
اما کسانی چون یورگن هابرماس و اتفرید هوفه که به ایران سفر کردهاند به تجربه دریافتهاند که این گونه مسافرتهای بهاصطلاح «فرهنگی» نه به گفتوگوی آزاد بین متفکران و خلاقان عرصه فرهنگ و تفکر، که به گفتوگوی هدایتشده بین میهمان خارجی با چهرههای دستچینشده ایرانی و حداکثر به مبادله مودبانه و غیرانتقادی نظریات در عرصه قرائتهای امروزیتر اسلام محدود شده، در تبلیغات رسانههای دولتی ایران بعدی سیاسی یافته و متفکران و نظریهپردازان غیردولتی را به این نشستها راهی نیست.
فقر فلسفی و فلسفه فقر نظری
اما جدای از اعتراضهای سیاسی که با اشاره به سانسور، سرکوب فرهنگ، تصفیه دانشگاهها و اسلامی کردن فلسفه و علوم انسانی، با برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مخالفت میکنند، مسئله موقعیت فلسفه و اندیشه فلسفی و جایگاه فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نیز تردیدهایی را درباره برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران برانگیخته است.
از این منظر، پشتوانه غنی فلسفه اسلامی در ایران به گذشتههای دور و سپریشده تعلق داشته و ایران در چند قرن اخیر، جز در یکی دو مورد، در بسط مفاهیم و اندیشه فلسفی و در غنی کردن فلسفه و تفکر نظری نقشی نداشته و بیشتر مترجم تقلیلدهنده آثار فلسفی بوده است.
تحلیلگرانی که به غیبت تفکر فلسفی و فقر فلسفه در ایران معاصر باور دارند با اشاره به گسست سنت فلسفی در ایران از اواخر صفویه به بعد برآناند که فرهنگ ایرانی چند قرن اخیر در عرصه فلسفه، جز در مواردی نادر در فلسفه سیاسی (از جمله ابداع یا بسط مفاهمیی چون «ولایت فقیه» و «مردمسالاری دینی») و جز برخی نوآوریها و ابداعات جزئی در شرح شناختشناسی عرفانی، معرفت، کلام و فلسفه اسلامی، خلاق نبوده و به ترجمه و تقلیل آثار غربی محدود شده و مفاهیمی نو یا برداشتهایی تازه و بکر خلق نکرده است.
از این منظر، گرایشهای فکری دو قرن اخیر ایران توضیح و تبیینهای نظری خود را از مکاتب غربی یا منابع کلاسیک بومی وام گرفته و با تلفیق منابع شرقی و غربی برداشتهای خود را بسط دادهاند.
مفهوم ولایت فقیه در فلسفه سیاسی توضیح نظری خود را نه بر فلسفه، که بر فقه بنا کرده است و توضیح نظری مفهوم مردمسالاری دینی نیز بیشتر بر تجربه عملی، تاریخ و مباحث سیاسی استوار است.
از منظر معتقدان به فقر فلسفه در ایران، توضیحات نظری اصلاحطلبان مذهبی سه دهه اخیر نیز به تلفیق مکاتب شناختشناسی غربی و شناختشناسی عرفانی متکی بوده است.
جایگاه فلسفه دانشگاهی در ایران
آمار دانشجویان و فارغالتحصیلان فلسفه در دانشگاههای ایران از رونق فلسفه حکات میکنند، اما مقایسه این ارقام با آثار فلسفی که در ایران تالیف شدهاند و با حد و نسبت حضور فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نشان میدهد که در عرصه فلسفه نسبتی معنادار بین کمیت و کیفیت برقرار نبوده و رشد کمی دانشجویان فلسفه نشانه ارتقاء کیفی نیست.
به گفته دکتر شهین اعوانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه و از مسئولان برگزاری همایشهای روز جهانی فلسفه، فقط «در دوره زمانی ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷» دانشگاههای ایران «۲۵ دکترای فلسفه» اعطا و از نخستین سال استقرار جمهوری اسلامی «تا سال ۱۳۸۲ حدود ۱۲۰» تن از دانشگاههای ایران دکترای فلسفه دریافت کردهاند.
بر اساس همین آمار، تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان «فلسفه اسلامی در دانشگاههای ایران پس از انقلاب چهار برابر فلسفه غرب است». در این آمار، شمار بالای کسانی که در حوزههای علمیه، مدارس دینی، فلسفه اسلامی خوانده و میخوانند لحاظ نشده است.
دریافت دکترا مشروط به تالیف رسالهای است که از ترجمه و شرح آثار گذشتگان برگذشته باشد، اما کیفیت آثاری که ایرانیان در عرصه فلسفه تالیف کردهاند و نیز غیبت اندیشه فلسفی در مباحث فرهنگی از این واقعیت حکایت میکند که حتی درصد ناچیزی از فارغالتحصیلان دکترای فلسفه در این عرصه نمانده و تنها به اخذ مدرک اکتفا کردهاند.
فلسفه اسلامی
آموختن حکمت و فلسفه اسلامی در حوزههای علمیه، مدارس دینی، الزامی است و شمار این حوزهها و تعداد طلبههای این مدارس در سالهای پس از انقلاب افزایش چشمگیری داشته است.
اما نه فقط در فلسفه دانشگاهی، که در فلسفه اسلامی حوزوی نیز رشد کمی به ارتقاء کیفی منجر نشده و در عرصه فلسفه اسلامی جز یکی دو اثر باارزش، آثاری قابل مقایسه با آثار فلاسفه اسلامی و حتی قابل مقایسه با نوشتههای علامه طباطبایی خلق نشده است.
کشف ۵۰ فیلسوف معاصر ایرانی
مسئولان برگزاری روز جهانی فلسفه اعلام کردهاند که در این همایش «۵۰ فیلسوف ایرانی معاصر را به مدعوین معرفی خواهند کرد».
حتی کشوری چون آلمان مدعی کشف ۵۰ «فیلسوف معاصر» نیست، اما زبان فارسی در سه دهه اخیر به غلو و ابهام گرایش بیشتری یافته و اصطلاحات و واژهها بارهای معنایی متفاوتی را حمل میکنند.
بر این بستر صفت «فیلسوف» که در غرب به واضعان مکاتب و نظریات تازه اطلاق میشود در ایران معاصر مترجمان، استادان فلسفه، شارحان و گاه حتی روزنامهنگارانی را در برمیگیرد که با این یا آن فیلسوف مصاحبه کردهاند.
در دومین روز همایش روز جهانی فلسفه در نشستی با عنوان «فيلسوف فرهنگ» از دكتر رضا داوری اردكانی، استاد دانشگاه، تجلیل خواهد شد.
دکتر داوری از برجستهترین استادان فلسفه در دانشگاههای ایران است، آثاری در زمینه فلسفه تالیف کرده است، میراثبر دکتر احمد فردید و چون استاد خود مدافع سرسخت ولایت فقیه و حکومت اسلامی است، اما اطلاق فیلسوف به استاد فلسفه دانشگاه یا به مدرس فلسفه در حوزههای علمیه معناهای تازهای را بر این واژه تحمیل میکند.
اگر معتبرترین چهره ۵۰ فیلسوف معاصر ایرانی که قرار است در همایش معرفی شوند دکتر داوری است میتوان مرتبه فلسفی دیگران را از هماکنون حدس زد.
مقامات ایرانی و از جمله دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس وقت موسسه حکمت و فلسفه، مدعیاند که سازمان یونسکو با توجه به «موقعیت فلسفه در ایران» و «پشتوانه غنی فکری و فلسفی ایران» با درخواست دولت ایران برای برگزاری روز جهانی فلسفه در این کشور موافقت کرده است. اما فهرست کشورهایی که تاکنون میزبان این همایش بودهاند این ادعا را ثابت نمیکند.
روز جهانی فلسفه در سال ۲۰۰۲ مطرح شد. این همایش در سه سال اول در پاریس، مقر یونسکو، برگزار شد و کشورهای شیلی، مراکش، ترکیه، ایتالیا و روسیه تاکنون میزبانی این همایش را بر عهده داشتهاند.
بر اساس گزارشهای خبری، غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس و «رئيس همايش روز جهانی فلسفه»، برنامههای این همایش را با «مقام معظم رهبری هماهنگ میکند».
همایش روز جهانی فلسفه از ۲۲ آبان تا دوم آذرماه در تهران برگزار میشود و «فلسفه: نظر و عمل» به عنوان موضوع محوری انتخاب شده است.
برگزاری این همایش به «موسسه حکمت و فلسفه ایران» واگذار شده و این موسسه با هماهنگی با یونسکو ۱۳ موضوع : ارتباط میان نظر و عمل در تاریخ فلسفه، فلسفه و اخلاق، فلسفه و دین، سیاست دین و فلسفه، علم و تکنولوژی، فلسفه و زندگی روزمره، فلسفه، هنر و ادبیات، فلسفه، فرهنگ و خانواده، فلسفه و محیط زیست، فلسفه و فرهنگ صلح، فلسفه و تقارب فرهنگها و فلسفه و حوزه عمومی را برای همایش برگزیده است.
برخی مدعوین از جمله اتفرید هوفه، مسئول بخش فلسفه سیاسی دانشگاه توبینگن آلمان و از انگشتشمار اعضای غیرایرانی «موسسه حکمت و فلسفه ایران»، که بارها به ایران سفر کرده است، نیز اعلام کردهاند که در این مراسم حضور نخواهند یافت.
اتفرید هوفه در مقالهای در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» با اشاره به سرکوبهای اخیر در ایران برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران را «خیانت به پیشبرد گفتوگوی آزاد بین همه فرهنگها» ارزیابی کرده است.
از منظر برخی چهرههای فلسفی و فرهنگی جهان که از برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران حمایت میکنند، گفتوگو با قدرت مستقر در ایران و با ایرانیان اهل اندیشه و تفکر میتواند راه را بر تبادل اندیشهها و تاثیرگذاری متقابل باز کند و «تحریم فرهنگی» کشوری که حکومت آن با توسل به شیوههای گوناگون قطع ارتباط فرهنگی مردم خود با جهان را بدانان تحمیل میکند راه به جایی نخواهد برد.
اما کسانی چون یورگن هابرماس و اتفرید هوفه که به ایران سفر کردهاند به تجربه دریافتهاند که این گونه مسافرتهای بهاصطلاح «فرهنگی» نه به گفتوگوی آزاد بین متفکران و خلاقان عرصه فرهنگ و تفکر، که به گفتوگوی هدایتشده بین میهمان خارجی با چهرههای دستچینشده ایرانی و حداکثر به مبادله مودبانه و غیرانتقادی نظریات در عرصه قرائتهای امروزیتر اسلام محدود شده، در تبلیغات رسانههای دولتی ایران بعدی سیاسی یافته و متفکران و نظریهپردازان غیردولتی را به این نشستها راهی نیست.
فقر فلسفی و فلسفه فقر نظری
اما جدای از اعتراضهای سیاسی که با اشاره به سانسور، سرکوب فرهنگ، تصفیه دانشگاهها و اسلامی کردن فلسفه و علوم انسانی، با برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مخالفت میکنند، مسئله موقعیت فلسفه و اندیشه فلسفی و جایگاه فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نیز تردیدهایی را درباره برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران برانگیخته است.
از این منظر، پشتوانه غنی فلسفه اسلامی در ایران به گذشتههای دور و سپریشده تعلق داشته و ایران در چند قرن اخیر، جز در یکی دو مورد، در بسط مفاهیم و اندیشه فلسفی و در غنی کردن فلسفه و تفکر نظری نقشی نداشته و بیشتر مترجم تقلیلدهنده آثار فلسفی بوده است.
تحلیلگرانی که به غیبت تفکر فلسفی و فقر فلسفه در ایران معاصر باور دارند با اشاره به گسست سنت فلسفی در ایران از اواخر صفویه به بعد برآناند که فرهنگ ایرانی چند قرن اخیر در عرصه فلسفه، جز در مواردی نادر در فلسفه سیاسی (از جمله ابداع یا بسط مفاهمیی چون «ولایت فقیه» و «مردمسالاری دینی») و جز برخی نوآوریها و ابداعات جزئی در شرح شناختشناسی عرفانی، معرفت، کلام و فلسفه اسلامی، خلاق نبوده و به ترجمه و تقلیل آثار غربی محدود شده و مفاهیمی نو یا برداشتهایی تازه و بکر خلق نکرده است.
از این منظر، گرایشهای فکری دو قرن اخیر ایران توضیح و تبیینهای نظری خود را از مکاتب غربی یا منابع کلاسیک بومی وام گرفته و با تلفیق منابع شرقی و غربی برداشتهای خود را بسط دادهاند.
مفهوم ولایت فقیه در فلسفه سیاسی توضیح نظری خود را نه بر فلسفه، که بر فقه بنا کرده است و توضیح نظری مفهوم مردمسالاری دینی نیز بیشتر بر تجربه عملی، تاریخ و مباحث سیاسی استوار است.
از منظر معتقدان به فقر فلسفه در ایران، توضیحات نظری اصلاحطلبان مذهبی سه دهه اخیر نیز به تلفیق مکاتب شناختشناسی غربی و شناختشناسی عرفانی متکی بوده است.
جایگاه فلسفه دانشگاهی در ایران
آمار دانشجویان و فارغالتحصیلان فلسفه در دانشگاههای ایران از رونق فلسفه حکات میکنند، اما مقایسه این ارقام با آثار فلسفی که در ایران تالیف شدهاند و با حد و نسبت حضور فلسفه در فرهنگ ایران معاصر نشان میدهد که در عرصه فلسفه نسبتی معنادار بین کمیت و کیفیت برقرار نبوده و رشد کمی دانشجویان فلسفه نشانه ارتقاء کیفی نیست.
به گفته دکتر شهین اعوانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه و از مسئولان برگزاری همایشهای روز جهانی فلسفه، فقط «در دوره زمانی ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷» دانشگاههای ایران «۲۵ دکترای فلسفه» اعطا و از نخستین سال استقرار جمهوری اسلامی «تا سال ۱۳۸۲ حدود ۱۲۰» تن از دانشگاههای ایران دکترای فلسفه دریافت کردهاند.
بر اساس همین آمار، تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان «فلسفه اسلامی در دانشگاههای ایران پس از انقلاب چهار برابر فلسفه غرب است». در این آمار، شمار بالای کسانی که در حوزههای علمیه، مدارس دینی، فلسفه اسلامی خوانده و میخوانند لحاظ نشده است.
دریافت دکترا مشروط به تالیف رسالهای است که از ترجمه و شرح آثار گذشتگان برگذشته باشد، اما کیفیت آثاری که ایرانیان در عرصه فلسفه تالیف کردهاند و نیز غیبت اندیشه فلسفی در مباحث فرهنگی از این واقعیت حکایت میکند که حتی درصد ناچیزی از فارغالتحصیلان دکترای فلسفه در این عرصه نمانده و تنها به اخذ مدرک اکتفا کردهاند.
فلسفه اسلامی
آموختن حکمت و فلسفه اسلامی در حوزههای علمیه، مدارس دینی، الزامی است و شمار این حوزهها و تعداد طلبههای این مدارس در سالهای پس از انقلاب افزایش چشمگیری داشته است.
اما نه فقط در فلسفه دانشگاهی، که در فلسفه اسلامی حوزوی نیز رشد کمی به ارتقاء کیفی منجر نشده و در عرصه فلسفه اسلامی جز یکی دو اثر باارزش، آثاری قابل مقایسه با آثار فلاسفه اسلامی و حتی قابل مقایسه با نوشتههای علامه طباطبایی خلق نشده است.
کشف ۵۰ فیلسوف معاصر ایرانی
مسئولان برگزاری روز جهانی فلسفه اعلام کردهاند که در این همایش «۵۰ فیلسوف ایرانی معاصر را به مدعوین معرفی خواهند کرد».
حتی کشوری چون آلمان مدعی کشف ۵۰ «فیلسوف معاصر» نیست، اما زبان فارسی در سه دهه اخیر به غلو و ابهام گرایش بیشتری یافته و اصطلاحات و واژهها بارهای معنایی متفاوتی را حمل میکنند.
بر این بستر صفت «فیلسوف» که در غرب به واضعان مکاتب و نظریات تازه اطلاق میشود در ایران معاصر مترجمان، استادان فلسفه، شارحان و گاه حتی روزنامهنگارانی را در برمیگیرد که با این یا آن فیلسوف مصاحبه کردهاند.
در دومین روز همایش روز جهانی فلسفه در نشستی با عنوان «فيلسوف فرهنگ» از دكتر رضا داوری اردكانی، استاد دانشگاه، تجلیل خواهد شد.
دکتر داوری از برجستهترین استادان فلسفه در دانشگاههای ایران است، آثاری در زمینه فلسفه تالیف کرده است، میراثبر دکتر احمد فردید و چون استاد خود مدافع سرسخت ولایت فقیه و حکومت اسلامی است، اما اطلاق فیلسوف به استاد فلسفه دانشگاه یا به مدرس فلسفه در حوزههای علمیه معناهای تازهای را بر این واژه تحمیل میکند.
اگر معتبرترین چهره ۵۰ فیلسوف معاصر ایرانی که قرار است در همایش معرفی شوند دکتر داوری است میتوان مرتبه فلسفی دیگران را از هماکنون حدس زد.
مقامات ایرانی و از جمله دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس وقت موسسه حکمت و فلسفه، مدعیاند که سازمان یونسکو با توجه به «موقعیت فلسفه در ایران» و «پشتوانه غنی فکری و فلسفی ایران» با درخواست دولت ایران برای برگزاری روز جهانی فلسفه در این کشور موافقت کرده است. اما فهرست کشورهایی که تاکنون میزبان این همایش بودهاند این ادعا را ثابت نمیکند.
روز جهانی فلسفه در سال ۲۰۰۲ مطرح شد. این همایش در سه سال اول در پاریس، مقر یونسکو، برگزار شد و کشورهای شیلی، مراکش، ترکیه، ایتالیا و روسیه تاکنون میزبانی این همایش را بر عهده داشتهاند.
بر اساس گزارشهای خبری، غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس و «رئيس همايش روز جهانی فلسفه»، برنامههای این همایش را با «مقام معظم رهبری هماهنگ میکند».
همایش روز جهانی فلسفه از ۲۲ آبان تا دوم آذرماه در تهران برگزار میشود و «فلسفه: نظر و عمل» به عنوان موضوع محوری انتخاب شده است.
برگزاری این همایش به «موسسه حکمت و فلسفه ایران» واگذار شده و این موسسه با هماهنگی با یونسکو ۱۳ موضوع : ارتباط میان نظر و عمل در تاریخ فلسفه، فلسفه و اخلاق، فلسفه و دین، سیاست دین و فلسفه، علم و تکنولوژی، فلسفه و زندگی روزمره، فلسفه، هنر و ادبیات، فلسفه، فرهنگ و خانواده، فلسفه و محیط زیست، فلسفه و فرهنگ صلح، فلسفه و تقارب فرهنگها و فلسفه و حوزه عمومی را برای همایش برگزیده است.