در حالی که حسنی مبارک همچنان به کرسی ریاست جمهوری مصر آویخته، جنگ تبلیغاتی پیرامون طبیعت حکومت جانشین او، از واشینگتن تا لندن و تلآویو تا تهران، فارغ از درک خواستههای مردم مصر یا آمادگی آنها برای پذیرفتن آن ادامه دارد.
مبارک رفتنی است و نگرانی حکومتهای خارجی ناشی از عواقب خانهتکانی بزرگی است که خاورمیانه انتظارش را میکشد.
بیتردید در رنگینکمان تمایلات سیاسی امروز مردم مصر، مسلمانی نیز در کنار آزادیخواهی نوع غربی، سوسیال دموکراسی، و البته ملیگرایی، جای خاص خود دارد. ولی بعد از کسب آزادی، حضور طبیعی اسلام سیاسی در طیف گرایشهای مردم مصر، لزوما به معنای برتری مطلقه آن نیست.
بنیامین نتانیاهو و حسنی مبارک با یک زبان مشترک ترس از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر را میپراکنند. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، با انگیزهای کاملا مشابه، ولی زبانی متفاوت، که ناشی از ترس از استقرار آزادی سیاسی و پایان یافتن دوران حکومتهای خودکامه و زور گو در بقیه خاورمیانه است، جنبش کنونی آزادیخواهان مصر را اسلامی و اسلام را در هر نقطه از جهان، وابسته به خود و از آن خود معرفی میکند.
در این ارثخواهی خندهدار، رهبران جمهوری اسلامی با تظاهر به نشنیدن بیانیههای روشن و صریح سخنگویان اخوانالمسلمین که هم منکر داشتن هر نوع نسبت و خویشاوندی با جمهوری اسلامیاند و هم منکر داشتن نقش رهبری در جنبش آزادیخواهی مردم مصر، همچنان اصرار دارند که انقلاب ایران (بعد از ۳۲ سال) الگوی امروز مردم مصر برای شکل دادن به انقلابی دیگر است.
شبح اخوانالمسلمین
خارج از مصر، اسلام سیاسی را در مصر با اخوانالمسلمین تعریف میکنند. چون در درون این گروه استحاله شده و پیر مذهبی-سیاسی، شاخهها یا عناصری در گذشته به خشونت و براندازی رو کردهاند، امروز باقیمانده اخوانالمسلمین را بدون توجه به فلسفه وجودی و مکتب اولیه آن، یکجا، وارث برحق افراطگرایی اسلامی معرفی میکنند.
محمد بنا که در دهه ۱۹۳۰ گروه اخوانالمسلمین را بنیان نهاد، مخالف حکومتهای استعماری بود. برای رهایی از استعمار و تغییر نظامهای خودکامه، محمد بنا تغییر تدریجی را توصیه میکرد و مخالف توسل به خشونت بود.
در فلسطین که اسرائیل با اشغال آن تشکیل شد، اخوانالمسلمین مقاومت مسلحانه را البته مجاز شمرد. محمد بنا در سال ۱۹۴۹ به دست حکومت مصر و با دستور بریتانیا به قتل رسید و اخوانالمسلمین به زیر زمین رفت.
این گروه مذهبی سیاسی که در تمامی انتخابات ملی یا محلی مصر که اجازه شرکت یافته، تاکنون حضور داشته، طی چند دهه گذشته بارها دچار تجزیه شده است.
بسیاری از رهبران قدیمی گروه از آن جدا شدهاند، تعدادی در اروپا و آمریکا مستقر و غربی شدهاند. رهبری کنونی و مانده از چند دهه پیش نیز عموما سالمنداند و دارای دیدگاهی متفاوت از خواستههای جوانان غیراسلامی یا حتی اسلامگرایان نوین که امروز در خیابانهای قاهره و اسکندریه، لزوم استقرار آزادی را فریاد میکنند.
اخوانالمسلمین ۷۰ سال پیش در جامعه سیاسی امروز مصر استحاله شده است. حمایت از اخوانالمسلمین به دلیل تقابل با استعمار یا حکومتهای نظامی خودکامه صورت میگرفت. پیش از این و در برههای از تاریخ معاصر مصر که ناصر به حکومت فاروق خاتمه داد، پانعربیسم و ناسیونالیسم، اخوانالمسلمین را در افکار عمومی مصر کاملا به فراموشی سپرد.
در تقابل با حکومت شبهسلطانی مبارک نیز اخوانالمسلمین هرگز بیش از ۲۰ درصد آرا مردم مصر را به دست نیاورد. در شرایط برگزاری انتخابات آزاد در آینده نیز که طی آن تقابل با حکومت خودکامه و نمایندگان برگزیده آن مطرح نیست، حتی با وجود عدم رشد گروههای سیاسی شناخته شده و حضور احزاب منسجم، انتظار نمیرود که میزان حمایت رایدهندگان از آنها از این حدود فراتر برود.
ترکیه و ایران
مردم مصر بعد از مبارک، بیتردید به دنبال کسب آزادی سیاسی و دست یافتن به رشد و ترقی و رفاه و قدرتاند. بیش از ۸۵ درصد از مردم مصر مسلماناند و در هر حال فرهنگ اسلامی نیز در گرایشهای سیاسی آنها تاثیرگذار خواهد بود.
مشابه این شرایط را با تعداد و ترکیب جمعیت نسبتا مشابه، مردم مصر در ترکیه و ایران جمهوری اسلامزده میبینند.
ترکیه در عین حفظ استقلال رای سیاسی در جهان، منطق همکاری با جامعه جهانی را انتخاب کرده و در داخل، در حال گسترش آزادیها و احترام به گرایشهای متنوع است.
ترکیه مسلمان، بدون داشتن نفت و گاز قابل ملاحظه، امروز در ردیف یکی از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهانی قرار دارد و طی ۵ سال آینده یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا خواهد شد. مردم ترکیه در جامعه جهانی از احترام برخوردارند و به ملیت خود میبالند.
ایران در یک تفاوت آشکار با خط مشی رهبری سیاسی ترکیه، خود را در تقابل با جامعه جهانی قرار داده است. به دلیل عملکرد تخریبی رهبری جمهوری اسلامی، تصویری مخدوش از مردم ایران در ذهن جهانیان ترسیم شده است.
اقتصاد ملی ایران که هر سال یک گام به جلو و دو گام به عقب برمیدارد، در صورت محروم ماندن از منابع نفت و گاز یکشبه از هم خواهد پاشید. دولت جمهوری اسلامی به شهادت منابع مستقل تحقیقاتی، از فاسدترین دولتهای جهان است. نرخ فحشا و اعتیاد در ایران در مقایسه با سایر نقاط جهان در ردیف بالاترینهاست.
ایران سالهاست که رکورددار جهانی اعدام به نسبت جمعیت است و انتظار میرود که در سال جاری مقام اول را از نظر تعداد مطلق اعدامیها، بدون در نظر گرفتن تعداد جمعیت از چین گرفته و آن را از آن خود سازد.
ایران یکی از رکوردداران جهانی به زندان کشیدن روزنامهنویسان، تعطیلی روزنامهها و نداشتن آزادی بیان و افکار نیز هست. در ایران در سایه اعمال مدیریت متمرکز و بیدانش دولتی، هر روز بر میزان کویرهایش افزوده میشود، آب رودخانههایش تحلیل میروند و هوای شهرها هر روز آلودهتر از پیش میشود. مردم ایران در سایه جمهوری اسلامی دنیا و آخرت و سلامت و رفاه و بالاتر از همه آزادیهای انسانی و فضیلت استقلال رای را یکجا از دست دادهاند.
بیشک در انتخاب بین دو الگو از دو کشور مسلمان خاورمیانه، فارغ از ترسهایی که دولت اسرائیل میپراکند یا جمهوری اسلامی به شکلی وارونه، و ظاهرا از در دوستی، همان ترسها را تقویت میکند، مردم مصر بعد از حکومت مبارک و در صورت کسب آزادی به دنبال الگوی جمهوری اسلامی ایران نخواهند رفت.
انتخاب مردم مصر، منجمله بسیاری از جوانان وابسته به اخوانالمسلمین، در یک انتخابات آزاد، ترکیه امروز خواهد بود که هم مسلمان است و هم در مسیر ترقی و آزادی، هر چند که رهبری جمهوری اسلامی، بدون خجالت، حاکمیت ترکیه را هم خودی میخواند و از برکات انقلاب اسلامی معرفی میکند!
مبارک رفتنی است و نگرانی حکومتهای خارجی ناشی از عواقب خانهتکانی بزرگی است که خاورمیانه انتظارش را میکشد.
بیتردید در رنگینکمان تمایلات سیاسی امروز مردم مصر، مسلمانی نیز در کنار آزادیخواهی نوع غربی، سوسیال دموکراسی، و البته ملیگرایی، جای خاص خود دارد. ولی بعد از کسب آزادی، حضور طبیعی اسلام سیاسی در طیف گرایشهای مردم مصر، لزوما به معنای برتری مطلقه آن نیست.
بنیامین نتانیاهو و حسنی مبارک با یک زبان مشترک ترس از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر را میپراکنند. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، با انگیزهای کاملا مشابه، ولی زبانی متفاوت، که ناشی از ترس از استقرار آزادی سیاسی و پایان یافتن دوران حکومتهای خودکامه و زور گو در بقیه خاورمیانه است، جنبش کنونی آزادیخواهان مصر را اسلامی و اسلام را در هر نقطه از جهان، وابسته به خود و از آن خود معرفی میکند.
در این ارثخواهی خندهدار، رهبران جمهوری اسلامی با تظاهر به نشنیدن بیانیههای روشن و صریح سخنگویان اخوانالمسلمین که هم منکر داشتن هر نوع نسبت و خویشاوندی با جمهوری اسلامیاند و هم منکر داشتن نقش رهبری در جنبش آزادیخواهی مردم مصر، همچنان اصرار دارند که انقلاب ایران (بعد از ۳۲ سال) الگوی امروز مردم مصر برای شکل دادن به انقلابی دیگر است.
شبح اخوانالمسلمین
خارج از مصر، اسلام سیاسی را در مصر با اخوانالمسلمین تعریف میکنند. چون در درون این گروه استحاله شده و پیر مذهبی-سیاسی، شاخهها یا عناصری در گذشته به خشونت و براندازی رو کردهاند، امروز باقیمانده اخوانالمسلمین را بدون توجه به فلسفه وجودی و مکتب اولیه آن، یکجا، وارث برحق افراطگرایی اسلامی معرفی میکنند.
محمد بنا که در دهه ۱۹۳۰ گروه اخوانالمسلمین را بنیان نهاد، مخالف حکومتهای استعماری بود. برای رهایی از استعمار و تغییر نظامهای خودکامه، محمد بنا تغییر تدریجی را توصیه میکرد و مخالف توسل به خشونت بود.
در فلسطین که اسرائیل با اشغال آن تشکیل شد، اخوانالمسلمین مقاومت مسلحانه را البته مجاز شمرد. محمد بنا در سال ۱۹۴۹ به دست حکومت مصر و با دستور بریتانیا به قتل رسید و اخوانالمسلمین به زیر زمین رفت.
این گروه مذهبی سیاسی که در تمامی انتخابات ملی یا محلی مصر که اجازه شرکت یافته، تاکنون حضور داشته، طی چند دهه گذشته بارها دچار تجزیه شده است.
بسیاری از رهبران قدیمی گروه از آن جدا شدهاند، تعدادی در اروپا و آمریکا مستقر و غربی شدهاند. رهبری کنونی و مانده از چند دهه پیش نیز عموما سالمنداند و دارای دیدگاهی متفاوت از خواستههای جوانان غیراسلامی یا حتی اسلامگرایان نوین که امروز در خیابانهای قاهره و اسکندریه، لزوم استقرار آزادی را فریاد میکنند.
اخوانالمسلمین ۷۰ سال پیش در جامعه سیاسی امروز مصر استحاله شده است. حمایت از اخوانالمسلمین به دلیل تقابل با استعمار یا حکومتهای نظامی خودکامه صورت میگرفت. پیش از این و در برههای از تاریخ معاصر مصر که ناصر به حکومت فاروق خاتمه داد، پانعربیسم و ناسیونالیسم، اخوانالمسلمین را در افکار عمومی مصر کاملا به فراموشی سپرد.
در تقابل با حکومت شبهسلطانی مبارک نیز اخوانالمسلمین هرگز بیش از ۲۰ درصد آرا مردم مصر را به دست نیاورد. در شرایط برگزاری انتخابات آزاد در آینده نیز که طی آن تقابل با حکومت خودکامه و نمایندگان برگزیده آن مطرح نیست، حتی با وجود عدم رشد گروههای سیاسی شناخته شده و حضور احزاب منسجم، انتظار نمیرود که میزان حمایت رایدهندگان از آنها از این حدود فراتر برود.
ترکیه و ایران
مردم مصر بعد از مبارک، بیتردید به دنبال کسب آزادی سیاسی و دست یافتن به رشد و ترقی و رفاه و قدرتاند. بیش از ۸۵ درصد از مردم مصر مسلماناند و در هر حال فرهنگ اسلامی نیز در گرایشهای سیاسی آنها تاثیرگذار خواهد بود.
مشابه این شرایط را با تعداد و ترکیب جمعیت نسبتا مشابه، مردم مصر در ترکیه و ایران جمهوری اسلامزده میبینند.
ترکیه در عین حفظ استقلال رای سیاسی در جهان، منطق همکاری با جامعه جهانی را انتخاب کرده و در داخل، در حال گسترش آزادیها و احترام به گرایشهای متنوع است.
ترکیه مسلمان، بدون داشتن نفت و گاز قابل ملاحظه، امروز در ردیف یکی از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهانی قرار دارد و طی ۵ سال آینده یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا خواهد شد. مردم ترکیه در جامعه جهانی از احترام برخوردارند و به ملیت خود میبالند.
ایران در یک تفاوت آشکار با خط مشی رهبری سیاسی ترکیه، خود را در تقابل با جامعه جهانی قرار داده است. به دلیل عملکرد تخریبی رهبری جمهوری اسلامی، تصویری مخدوش از مردم ایران در ذهن جهانیان ترسیم شده است.
اقتصاد ملی ایران که هر سال یک گام به جلو و دو گام به عقب برمیدارد، در صورت محروم ماندن از منابع نفت و گاز یکشبه از هم خواهد پاشید. دولت جمهوری اسلامی به شهادت منابع مستقل تحقیقاتی، از فاسدترین دولتهای جهان است. نرخ فحشا و اعتیاد در ایران در مقایسه با سایر نقاط جهان در ردیف بالاترینهاست.
ایران سالهاست که رکورددار جهانی اعدام به نسبت جمعیت است و انتظار میرود که در سال جاری مقام اول را از نظر تعداد مطلق اعدامیها، بدون در نظر گرفتن تعداد جمعیت از چین گرفته و آن را از آن خود سازد.
ایران یکی از رکوردداران جهانی به زندان کشیدن روزنامهنویسان، تعطیلی روزنامهها و نداشتن آزادی بیان و افکار نیز هست. در ایران در سایه اعمال مدیریت متمرکز و بیدانش دولتی، هر روز بر میزان کویرهایش افزوده میشود، آب رودخانههایش تحلیل میروند و هوای شهرها هر روز آلودهتر از پیش میشود. مردم ایران در سایه جمهوری اسلامی دنیا و آخرت و سلامت و رفاه و بالاتر از همه آزادیهای انسانی و فضیلت استقلال رای را یکجا از دست دادهاند.
بیشک در انتخاب بین دو الگو از دو کشور مسلمان خاورمیانه، فارغ از ترسهایی که دولت اسرائیل میپراکند یا جمهوری اسلامی به شکلی وارونه، و ظاهرا از در دوستی، همان ترسها را تقویت میکند، مردم مصر بعد از حکومت مبارک و در صورت کسب آزادی به دنبال الگوی جمهوری اسلامی ایران نخواهند رفت.
انتخاب مردم مصر، منجمله بسیاری از جوانان وابسته به اخوانالمسلمین، در یک انتخابات آزاد، ترکیه امروز خواهد بود که هم مسلمان است و هم در مسیر ترقی و آزادی، هر چند که رهبری جمهوری اسلامی، بدون خجالت، حاکمیت ترکیه را هم خودی میخواند و از برکات انقلاب اسلامی معرفی میکند!