فریدون فروغی، خواننده، نوازنده و شاعر بهنام ایرانی، در ۱۶ سالگی با اجرای ترانهها و آهنگهای غربی وارد دنیای موسیقی پاپ شد و در اوایل دهه ۵۰ از اجرای این نوع موسیقی فاصله گرفت و به خواندن ترانههای فارسی پرداخت.
یکی از ترانههای ماندنی فریدون فروغی و شاید معروفترین اثر او «یار دبستانی من» است که سالهاست در حرکتهای دانشجویی در داخل و تظاهرات ایرانیان در خارج از کشور خوانده میشود.
سازنده ترانه «یار دبستانی من» یعنی منصور تهرانی، ترانهسرا و فیلمساز ساکن سوئد، در گفتوگو با رادیوفردا درباره چگونگی گزینش فریدون فروغی برای خواندن این ترانه میگوید: «من دائم فکر میکردم ترانه یار دبستانی من را چه کسی باید بخواند. بعد از انقلاب بود و من ناگهان یاد فریدون فروغی افتادم. وقتی ترانه را برای او خواندم خیلی خوشش آمد و تحت تاثیر قرار گرفت. فریدون فروغی به استودیو آمد و این ترانه را بسیار خوب خواند. به همین دلیل هر کس بعد از او این ترانه را خواند به زیبایی زندهیاد فریدون فروغی نشد.»
پس از خواندن ترانه «یار دبستانی من» در سال ۱۳۵۹ فریدون فروغی چند ترانه خود را همراه با ترانههایی از کوروش یغمایی در آلبومی منتتشر کرد و سپس از سوی دستگاههای دولتی از خواندن منع شد. در چنین شرایطی فریدون فروغی یک بار به دوبی سفر کرد و بعد چند صباحی در جزیره کیش به اجرای برنامه پرداخت.
منصور تهرانی، ترانهسرا و فیلمساز، از سالهای آخر زندگی فریدون فروغی چنین تصویری ارائه میدهد: «در ایران جفا و بیمهری در حق او روا شد، در حالی که صدایش واقعا یک صدای استثنایی بود و کارهایی که خوانده نشانگر این است که چه قدر صدای زندهیاد فریدون فروغی اثرگذار بوده است. اگر مردم این قدر او را دوست داشتند به خصوص جوانان، به خاطر ارتباطی بود که صدای جذاب فریدون فروغی با شنونده برقرار میکرد. حیف و دریغ!»
آقای تهرانی! برخی معتقدند فریدون فروغی قدر خود را ندانست و به همین خاطر زود از دنیا رفت. ارزیابی شما چیست؟
فقط فریدون فروغی نبود که قدر خودش را ندانست، فرهاد و مازیار هم همین گونه بودند. اتفاقاً هر سه نفر صدایی استثنایی داشتند و زود از دنیا رفتند. هنرمند باید مواظب خود باشد. فریدون فروغی قبل از انقلاب هم گزیده و درست میخواند و مبتذل نمیخواند. بعد از انقلاب بیمهری در حق او روا شد و حتی اجازه ندادند کنسرتی اجرا کند یا آلبومی از او منتشر شود.
وقتی یک هنرمند دچار چنین شرایطی میشود به روحش لطمه بزرگی میخورد و اینها عواملی است که فریدون فروغی را از پای درآورد.
یکی از ترانههای ماندنی فریدون فروغی و شاید معروفترین اثر او «یار دبستانی من» است که سالهاست در حرکتهای دانشجویی در داخل و تظاهرات ایرانیان در خارج از کشور خوانده میشود.
گزارش شهرام میریان درباره دهمین سالگرد مرگ فریدون فروغی
سازنده ترانه «یار دبستانی من» یعنی منصور تهرانی، ترانهسرا و فیلمساز ساکن سوئد، در گفتوگو با رادیوفردا درباره چگونگی گزینش فریدون فروغی برای خواندن این ترانه میگوید: «من دائم فکر میکردم ترانه یار دبستانی من را چه کسی باید بخواند. بعد از انقلاب بود و من ناگهان یاد فریدون فروغی افتادم. وقتی ترانه را برای او خواندم خیلی خوشش آمد و تحت تاثیر قرار گرفت. فریدون فروغی به استودیو آمد و این ترانه را بسیار خوب خواند. به همین دلیل هر کس بعد از او این ترانه را خواند به زیبایی زندهیاد فریدون فروغی نشد.»
پس از خواندن ترانه «یار دبستانی من» در سال ۱۳۵۹ فریدون فروغی چند ترانه خود را همراه با ترانههایی از کوروش یغمایی در آلبومی منتتشر کرد و سپس از سوی دستگاههای دولتی از خواندن منع شد. در چنین شرایطی فریدون فروغی یک بار به دوبی سفر کرد و بعد چند صباحی در جزیره کیش به اجرای برنامه پرداخت.
منصور تهرانی، ترانهسرا و فیلمساز، از سالهای آخر زندگی فریدون فروغی چنین تصویری ارائه میدهد: «در ایران جفا و بیمهری در حق او روا شد، در حالی که صدایش واقعا یک صدای استثنایی بود و کارهایی که خوانده نشانگر این است که چه قدر صدای زندهیاد فریدون فروغی اثرگذار بوده است. اگر مردم این قدر او را دوست داشتند به خصوص جوانان، به خاطر ارتباطی بود که صدای جذاب فریدون فروغی با شنونده برقرار میکرد. حیف و دریغ!»
آقای تهرانی! برخی معتقدند فریدون فروغی قدر خود را ندانست و به همین خاطر زود از دنیا رفت. ارزیابی شما چیست؟
فقط فریدون فروغی نبود که قدر خودش را ندانست، فرهاد و مازیار هم همین گونه بودند. اتفاقاً هر سه نفر صدایی استثنایی داشتند و زود از دنیا رفتند. هنرمند باید مواظب خود باشد. فریدون فروغی قبل از انقلاب هم گزیده و درست میخواند و مبتذل نمیخواند. بعد از انقلاب بیمهری در حق او روا شد و حتی اجازه ندادند کنسرتی اجرا کند یا آلبومی از او منتشر شود.
وقتی یک هنرمند دچار چنین شرایطی میشود به روحش لطمه بزرگی میخورد و اینها عواملی است که فریدون فروغی را از پای درآورد.