روز سهشنبه در خبرها آمد که وزارت خارجه بحرین یکی از دیپلماتهای ایرانی را از این کشور اخراج کرده است. خبرگزاری رسمی بحرین با انتشار بیانیهای خبر داد که وزیر خارجه بحرین به حجتالله رحمانی، دبیر دوم سفارت ایران در مَنامه، ۷۲ ساعت مهلت داده است تا خاک بحرین را ترک کند.
در حالی که وزارت خارجه بحرین اتهام این دیپلمات ایرانی را ارتباط با یک شبکه جاسوسی عنوان کرده، وزارت خارجه ایران در واکنش خود این اتهام را رد کرد.
رادیوفردا با علیرضا نوریزاده، کارشناس و تحلیلگر مسائل دنیای عرب، گفتوگو کرده و ابتدا از او درباره تاثیر اخراج این دیپلمات ایرانی بر روابط دو کشور پرسیده است:
علیرضا نوریزاده: با توجه به این که جمهوری اسلامی مقابله به مثل کرد و سه دیپلمات بحرینی را از ایران اخراج کرد، طبیعتا باید منتظر بود که باز هم یک دیپلمات دیگر را اخراج کند.
حجتالله رحیمی بالاترین دیپلمات ایرانی و همچنین سرپرست سفارت ایران در بحرین بود. بنابراین با اخراج او فقط یک کارمند دیپلمات دیگر و چند نفر کارمند محلی و اداری در بحرین باقی میمانند.
بنابراین سفارت ایران در بحرین به نازلترین سطح خود میرسد که معمولا در روابط دیپلماتیک این نوع سطح از روابط، گامی بیشتر با قطع رابطه فاصله ندارد.
این اتفاق را قبلا در مغرب و سنگال و در زامبیا و سایر جاهای دیگر هم دیدهایم. یعنی در مرحله اول نفر اول و بعد نفر دوم و و سوم دیپلماتها از آن سفارتخانهها رفتهاند و سرانجام به جایی رسیده است که جز یک نفر یا دو نفر بیشتر باقی نماندهاند که آن هم گامی بیشتر به قطع روابط فاصله نداشته است.
اولا من هیچ نوع ارتباطی بین مصالح غربیها و اقداماتی که مثلا بحرین و کویت دست به آن زدهاند نمیبینم. به این معنا که زمانی بود که غربیها مواضع دشمنانه با جمهوری اسلامی داشتند، ولی ایران دارای روابط کامل دیپلماتیک با این کشورها بود.
البته شورای همکاری خلیج فارس هم در نشست اخیرشان تصمیم نگرفتهاند که با ایران قطع رابطه کنند.
دکتر محمد صباح، وزیر خارجه کویت، هفته گذشته در مصاحبه با العربیه گفته است که «ما قصد قطع رابطه با جمهوری اسلامی را نداریم، اما به هیچ وجه هم مداخلات جمهوری اسلامی را در اموری که به حاکمیت ما مربوط میشود، تحمل نمیکنیم. ما دولتی دارای حاکمیت ملی هستیم. ولی وقتی جمهوری اسلامی از طریق دیپلماتهایش در امور این کشورها دخالت میکند و میخواهد که افرادی از مملکت ما را به جاسوسی در این کشورها وادار کند، این مسئله، همان خط قرمزی است که ما اجازه نمیدهیم کسی از آن عبور کند». در بحرین هم این اتفاق افتاده است.
به هیچ وجه چشمانداز خوبی نیست. در دوران آقای خاتمی تلاش زیادی انجام شد و روابط ایران با سایر همسایگانش در خلیج فارس در حدی بهبود پیدا کرد که برای اولین بار در تاریخ روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی و کویت، پیمانهای امنیتی بین این کشورها به امضا رسید.
آن قدر دست ایران در این کشورها باز شد که هر روز شما شاهد برگزاری یک نمایشگاه صنعتی، اقتصادی یا فرهنگی ایران در یکی از این کشورها بودید و روابط خیلی بهبود پیدا کرد.
اما آقای احمدینژاد که بر سر کار آمد، در ابتدا این کشورها موضع تندی در پیش گرفتند. در واقع فکر کردند که سیاست ایران در حال تغییر و تحول است.
گرچه احمدینژاد تلاش کرد که اعتماد این کشورها را به دست بیاورد. در آن دو یا سه سال اول ریاست جمهوریاش، تا حدودی هم در این جلب اعتماد موفق بود.
در کنفرانس سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در دوحه قطر، او را هم دعوت کردند. او هم به آنجا رفت و با اینها در این کنفرانس شرکت کرد. به امارات سفر کرد. به عربستان سفر کرد.
ولی پس از حوادث انتخابات دوره دوم آقای احمدینژاد، و بروز تقلبات و جنبش سبز و مواضعی که این کشورها در قبال این تغییرات گرفتند، جمهوری اسلامی ذره ذره سیاستش را تغییر داد.
متاسفانه روابط تیره شد و مسائلی مثل دخالت ایران در لبنان و فلسطین و همین طور عراق بر این تیرگی افزود. امروز هم میبینم که موضوع بحرین تبدیل به مسئله حادی شده و روابط ایران با همسایگانش در خلیج فارس را به شدت به خطر انداخته است.
در حالی که وزارت خارجه بحرین اتهام این دیپلمات ایرانی را ارتباط با یک شبکه جاسوسی عنوان کرده، وزارت خارجه ایران در واکنش خود این اتهام را رد کرد.
رادیوفردا با علیرضا نوریزاده، کارشناس و تحلیلگر مسائل دنیای عرب، گفتوگو کرده و ابتدا از او درباره تاثیر اخراج این دیپلمات ایرانی بر روابط دو کشور پرسیده است:
علیرضا نوریزاده: با توجه به این که جمهوری اسلامی مقابله به مثل کرد و سه دیپلمات بحرینی را از ایران اخراج کرد، طبیعتا باید منتظر بود که باز هم یک دیپلمات دیگر را اخراج کند.
حجتالله رحیمی بالاترین دیپلمات ایرانی و همچنین سرپرست سفارت ایران در بحرین بود. بنابراین با اخراج او فقط یک کارمند دیپلمات دیگر و چند نفر کارمند محلی و اداری در بحرین باقی میمانند.
بنابراین سفارت ایران در بحرین به نازلترین سطح خود میرسد که معمولا در روابط دیپلماتیک این نوع سطح از روابط، گامی بیشتر با قطع رابطه فاصله ندارد.
این اتفاق را قبلا در مغرب و سنگال و در زامبیا و سایر جاهای دیگر هم دیدهایم. یعنی در مرحله اول نفر اول و بعد نفر دوم و و سوم دیپلماتها از آن سفارتخانهها رفتهاند و سرانجام به جایی رسیده است که جز یک نفر یا دو نفر بیشتر باقی نماندهاند که آن هم گامی بیشتر به قطع روابط فاصله نداشته است.
- اتهام این دیپلمات اخراجی ایرانی، ارتباط با یک هسته جاسوسی است. در حالی که وزارت امور خارجه ایران این اتهام را رد میکند. آقای مهمانپرست گفته است که «این اتهامات بیاساس است و در راستای اهداف تفرقهافکنانه غربیهاست».
اولا من هیچ نوع ارتباطی بین مصالح غربیها و اقداماتی که مثلا بحرین و کویت دست به آن زدهاند نمیبینم. به این معنا که زمانی بود که غربیها مواضع دشمنانه با جمهوری اسلامی داشتند، ولی ایران دارای روابط کامل دیپلماتیک با این کشورها بود.
البته شورای همکاری خلیج فارس هم در نشست اخیرشان تصمیم نگرفتهاند که با ایران قطع رابطه کنند.
دکتر محمد صباح، وزیر خارجه کویت، هفته گذشته در مصاحبه با العربیه گفته است که «ما قصد قطع رابطه با جمهوری اسلامی را نداریم، اما به هیچ وجه هم مداخلات جمهوری اسلامی را در اموری که به حاکمیت ما مربوط میشود، تحمل نمیکنیم. ما دولتی دارای حاکمیت ملی هستیم. ولی وقتی جمهوری اسلامی از طریق دیپلماتهایش در امور این کشورها دخالت میکند و میخواهد که افرادی از مملکت ما را به جاسوسی در این کشورها وادار کند، این مسئله، همان خط قرمزی است که ما اجازه نمیدهیم کسی از آن عبور کند». در بحرین هم این اتفاق افتاده است.
- آقای نوریزاده، چندی پیش کویت هم سه دیپلمات ایرانی را به اتهام ارتباط با یک شبکه جاسوسی از این کشور اخراج کرد. الان هم شاهدیم که این اتفاق در کشور بحرین رخ داده است. شما چشمانداز روابط ایران با این کشورهای عربی را چه طور ارزیابی میکنید؟
به هیچ وجه چشمانداز خوبی نیست. در دوران آقای خاتمی تلاش زیادی انجام شد و روابط ایران با سایر همسایگانش در خلیج فارس در حدی بهبود پیدا کرد که برای اولین بار در تاریخ روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی و کویت، پیمانهای امنیتی بین این کشورها به امضا رسید.
آن قدر دست ایران در این کشورها باز شد که هر روز شما شاهد برگزاری یک نمایشگاه صنعتی، اقتصادی یا فرهنگی ایران در یکی از این کشورها بودید و روابط خیلی بهبود پیدا کرد.
اما آقای احمدینژاد که بر سر کار آمد، در ابتدا این کشورها موضع تندی در پیش گرفتند. در واقع فکر کردند که سیاست ایران در حال تغییر و تحول است.
گرچه احمدینژاد تلاش کرد که اعتماد این کشورها را به دست بیاورد. در آن دو یا سه سال اول ریاست جمهوریاش، تا حدودی هم در این جلب اعتماد موفق بود.
در کنفرانس سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در دوحه قطر، او را هم دعوت کردند. او هم به آنجا رفت و با اینها در این کنفرانس شرکت کرد. به امارات سفر کرد. به عربستان سفر کرد.
ولی پس از حوادث انتخابات دوره دوم آقای احمدینژاد، و بروز تقلبات و جنبش سبز و مواضعی که این کشورها در قبال این تغییرات گرفتند، جمهوری اسلامی ذره ذره سیاستش را تغییر داد.
متاسفانه روابط تیره شد و مسائلی مثل دخالت ایران در لبنان و فلسطین و همین طور عراق بر این تیرگی افزود. امروز هم میبینم که موضوع بحرین تبدیل به مسئله حادی شده و روابط ایران با همسایگانش در خلیج فارس را به شدت به خطر انداخته است.