در پی نوسانهای شدید در بازار ارز ایران و رسیدن بهای دلار آمریکا به مرز ۱۶۰۰ تومان، حالا یکی دو روزی است که تب بازار اندکی فروکش کرده است.
در همین حال خبرگزاری مهر از محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی ایران، نقل کرده است که حتی خانمهای خانهدار هم در صف خرید ارز میایستند.
از سوی دیگر شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی، هم در ملاقات با گروهی از شهروندان شرق تهران گفته است که هماکنون در بازار ارز، با حجم عظیمی از تقاضا مواجه هستیم.
رادیوفردا در این باره گفتوگویی انجام داده با جمشید اسدی، استاد استراتژیهای اقتصادی، در پاریس، و نخست از او میپرسد که رئیس جمهوری اسلامی ایران و مسئولان اقتصادی که از بازبینی در سیاستهای ارزی سخن میگویند، چگونه میتوانند این حجم عظیم تقاضا را مهار کنند؟
جمشید اسدی: من فکر میکنم این کار از دسترس بانک مرکزی و دولت آقای احمدینژاد خارج است. افزایش قیمت ارز عمدتا به این دلیل است که تقاضا بسیار فراتر و بالاتر از عرضهای است که میتواند بانک مرکزی داشته باشد.
یعنی این که صندوق ذخیره ارزی که امروز به نام صندوق توسعه ملی معروف شده است، دیگر آن میزان پولی را که نیاز دارد، ندارد تا بتواند آن را وارد بازار ارز داخلی کند. گزارشهای متعددی از سوی دیوان محاسبات و دفتر پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در مورد خرجهای بیرویه دولت آقای احمدینژاد منتشر شده است.
وقتی که اقتصاد یک کشور دیگر برای کسب درآمد و سود قابل اطمینان نباشد، چرا که ما با سود و درآمد است که زندگی میکنیم و قادریم مایحتاج زندگیمان را تامین کنیم،در نتیجه آن چه که در اصطلاح اقتصاد مالی به نام ارزشهای پناهگاهی معروف است، مورد هجوم مردم قرار میگیرد. یعنی پول خودشان را از حوزه یک اقتصاد نامطمئن میبرند به سوی پناهگاههای اقتصادی.
بله. ببینید، این تمایل به این دلیل است که ارزش تومان در یک اقتصاد ملی که در آن قرار دارد، چندان قابل اطمینان نیست. تومان هر چه بیشتر تحت فشار تحریم است. تولید در آن شکسته و بیکاری بالا رفته است. در نتیجه شخص میخواهد این پول را از دایره این اقتصاد نامطمئن بیرون بکشد.
خرید ارز به یک روایت مانند مهاجرت کردن است. منتها مهاجرت ارزش اقتصادی است. یا وقتی که سکه و طلا یا سنگ قیمتی میخرد، این سنگ قیمتی، همه جا سنگ قیمتی و با ارزشی محسوب میشود.
شخص بدین معنا به یک سری ارزشهای پناهنگاهی پناه میبرد. این ارزشهای پناهگاهی در جاهایی قرار دارند که خارج از حیطه اقتصاد ملی هستند.
درست مثل یک کوشنده سیاسی که از ترس سانسور از کشور فرار میکند، این اتفاق هم امروز در مورد ارزشهای اقتصادی، هر چه بیشتر دارد اتفاق میافتد.
ابدا فکر نمیکنم. اولا که قمیت ارز به طور مرتب در حال افزایش است. حالا یک نوسانهای کوچکی ممکن است داشته باشد. اما روند کلی رو به بالاست.
چرا فکر نمیکنم قیمت ارز کاهش پیدا کند؟ چون آقای بهمنی و دولت امروز یک حرفهایی زدند مبنی بر این که ما حتما ارز مردم را میدهیم. یعنی به تقاضای واقعی کسانی که ارز میخواهند پاسخ مثبت میدهیم. مردم دو سه روزی در حالت انتظار و این که «ببینیم چه خواهد شد» باقی میمانند تا ارزیابی کنند که با دارایی خودشان و ریالشان، حداکثر ارزی که ممکن است را بخرند.
اما به سرعت متوجه خواهند شد که این دولت و این بانک مرکزی قادر به برآوردن تقاضاهای آنها نیستند و در نتیجه دوباره در بازار سیاه و در بازار فردوسی دوباره به دنبال خرید ارز میروند و خواهید دید که دو هفتهای بیشتر نخواهد گذشت که قیمت ارز دوباره به شدت بالا خواهد رفت.
در همین حال خبرگزاری مهر از محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی ایران، نقل کرده است که حتی خانمهای خانهدار هم در صف خرید ارز میایستند.
از سوی دیگر شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی، هم در ملاقات با گروهی از شهروندان شرق تهران گفته است که هماکنون در بازار ارز، با حجم عظیمی از تقاضا مواجه هستیم.
رادیوفردا در این باره گفتوگویی انجام داده با جمشید اسدی، استاد استراتژیهای اقتصادی، در پاریس، و نخست از او میپرسد که رئیس جمهوری اسلامی ایران و مسئولان اقتصادی که از بازبینی در سیاستهای ارزی سخن میگویند، چگونه میتوانند این حجم عظیم تقاضا را مهار کنند؟
جمشید اسدی: من فکر میکنم این کار از دسترس بانک مرکزی و دولت آقای احمدینژاد خارج است. افزایش قیمت ارز عمدتا به این دلیل است که تقاضا بسیار فراتر و بالاتر از عرضهای است که میتواند بانک مرکزی داشته باشد.
یعنی این که صندوق ذخیره ارزی که امروز به نام صندوق توسعه ملی معروف شده است، دیگر آن میزان پولی را که نیاز دارد، ندارد تا بتواند آن را وارد بازار ارز داخلی کند. گزارشهای متعددی از سوی دیوان محاسبات و دفتر پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در مورد خرجهای بیرویه دولت آقای احمدینژاد منتشر شده است.
- آقای اسدی، ریشه این تقاضا چیست؟
وقتی که اقتصاد یک کشور دیگر برای کسب درآمد و سود قابل اطمینان نباشد، چرا که ما با سود و درآمد است که زندگی میکنیم و قادریم مایحتاج زندگیمان را تامین کنیم،در نتیجه آن چه که در اصطلاح اقتصاد مالی به نام ارزشهای پناهگاهی معروف است، مورد هجوم مردم قرار میگیرد. یعنی پول خودشان را از حوزه یک اقتصاد نامطمئن میبرند به سوی پناهگاههای اقتصادی.
- یعنی منظور شما این است که هر مقدار نقدینگی- چه کم و چه زیاد- که در دست مردم باشد، را میخواهند به دلار تبدیل کنند تا اطمینان بیشتری داشته باشند؟
بله. ببینید، این تمایل به این دلیل است که ارزش تومان در یک اقتصاد ملی که در آن قرار دارد، چندان قابل اطمینان نیست. تومان هر چه بیشتر تحت فشار تحریم است. تولید در آن شکسته و بیکاری بالا رفته است. در نتیجه شخص میخواهد این پول را از دایره این اقتصاد نامطمئن بیرون بکشد.
خرید ارز به یک روایت مانند مهاجرت کردن است. منتها مهاجرت ارزش اقتصادی است. یا وقتی که سکه و طلا یا سنگ قیمتی میخرد، این سنگ قیمتی، همه جا سنگ قیمتی و با ارزشی محسوب میشود.
شخص بدین معنا به یک سری ارزشهای پناهنگاهی پناه میبرد. این ارزشهای پناهگاهی در جاهایی قرار دارند که خارج از حیطه اقتصاد ملی هستند.
درست مثل یک کوشنده سیاسی که از ترس سانسور از کشور فرار میکند، این اتفاق هم امروز در مورد ارزشهای اقتصادی، هر چه بیشتر دارد اتفاق میافتد.
- گفته میشود که یکی دو روزی است از تب قیمت ارز و دلار کاسته شده است. یعنی دلار از مرز یک هزار و ۶۰۰ تومان، به یک هزار و ۴۳۵ تومان رسیده است. آیا ممکن است این کاهش کماکان ادامه داشته باشد و بتوانند بازار را کنترل کنند؟
ابدا فکر نمیکنم. اولا که قمیت ارز به طور مرتب در حال افزایش است. حالا یک نوسانهای کوچکی ممکن است داشته باشد. اما روند کلی رو به بالاست.
چرا فکر نمیکنم قیمت ارز کاهش پیدا کند؟ چون آقای بهمنی و دولت امروز یک حرفهایی زدند مبنی بر این که ما حتما ارز مردم را میدهیم. یعنی به تقاضای واقعی کسانی که ارز میخواهند پاسخ مثبت میدهیم. مردم دو سه روزی در حالت انتظار و این که «ببینیم چه خواهد شد» باقی میمانند تا ارزیابی کنند که با دارایی خودشان و ریالشان، حداکثر ارزی که ممکن است را بخرند.
اما به سرعت متوجه خواهند شد که این دولت و این بانک مرکزی قادر به برآوردن تقاضاهای آنها نیستند و در نتیجه دوباره در بازار سیاه و در بازار فردوسی دوباره به دنبال خرید ارز میروند و خواهید دید که دو هفتهای بیشتر نخواهد گذشت که قیمت ارز دوباره به شدت بالا خواهد رفت.