سه روز پس از اظهارات بیسابقه لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا، درباره مقایسه میزان تخریب ناشی از حملات احتمالی اسرائیل و آمریکا علیه ایران و تاکید بر این که «حمله نظامی آمریکا بسیار کوبندهتر از حمله نظامی اسرائیل علیه تاسیسات اتمی ایران خواهد بود»، محمود احمدینژاد طی سخنانی در کرج، با اشاره به «گزینههای روی میز» بار دیگر خطر حمله نظامی خارجی را بیاهمیت شمرد.
اگرچه سیاست رسمی اعلام شده آمریکا در مقابله با برنامههای اتمی ایران، ترجیح راه حل سیاسی بر استفاده از ظرفیتهای نظامی است، از زمان جرج بوش، رئیس جمهور سابق، تاکنون «حفظ گزینههای نظامی (علیه ایران) روی میز (رئیس جمهوری آمریکا)» همواره از سوی مقامات رسمی واشینگتن مورد تاکید قرار گرفته است.
طی ماههای اخیر و همزمان با متزلزلتر شدن رژیم بشار اسد در سوریه، تهدید به استفاده از گزینه نظامی علیه ایران شدت بیسابقهای یافته است. با این وجود مسئولان رسمی ایران همواره خطر حمله نظامی را بیاهمیت شمرده و آن را اقدامی تبلیغاتی معرفی کردهاند.
تبلیغات بعد از انتخابات
احمدینژاد در اولین سخنرانی خود پس از برگزاری انتخابات مجلس اسلامی که نتایج آن به نظر پارهای از ناظران به ضعیفتر شدن پایگاه وی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی انجامیده، و در فاصله چند روز پیش از احضار بیسابقه به مجلس برای پاسخگویی به سوالات نمایندگان، پیشبینی کرد که گزینه نظامی (آمریکا و اسرائیل) روی میز میپوسد.
نکتهای که مسئولان ایران از پرداختن به آن نزد افکار عمومی داخلی پرهیز میکنند، ابعاد واقعی قدرت نظامی آمریکا و همچنین دلایل حفظ چنین قدرتی است.
سالانه نزدیک به هزار میلیارد دلار از اعتبارات عمومی آمریکا صرف تجهیز و نگاهداری نیروهای مسلح آن کشور میشود، و تامین این هزینه نجومی تنها به منظور شرکت دادن آنها در نمایشهای نظامی یا تهدیدهای توخالی نیست.
مقایسه اعتبارات نظامی سالانه آمریکا و بودجه نظامی چین، با قریب به ۱.۵ میلیارد جمعیت و دارا بودن دومین مقام از نظر هزینههای سالانه نظامی جهان (۱۰۰ میلیارد دلار)، حاکی از ابعاد قدرت بیرقیبی است که در اختیار واشینگتن قرار دارد.
نیروهای نظامی آمریکا علاوه بر دفاع از امنیت ملی آن کشور، مسئولیت تحقق هدفهای سیاست خارجی ایالات متحده را نیز بر عهده داشته و در اجرای این مسئولیت، از زمان پایان جنگ دوم جهانی تاکنون، هرگز بیش از دو سال خارج از درگیری نظامی برونمرزی نبودهاند.
پس از خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و در شرایطی که این کشور آماده ترک افغانستان میشود، حضور این نیروها در سوریه، با هدف گسترش رژیمهای انتخابی در جهان عرب، و پس از آن، درگیر شدن در یک جنگ گستردهتر علیه ایران، به منظور پیوند دادن جغرافیایی تغییراتی که از سال ۲۰۰۱ تاکنون در عراق و افغانستان صورت گرفته، گزینهای واقعی است.
مردود شمردن این گزینه از سوی مسئولان جمهوری اسلامی، به هر دلیل، یک اشتباه راهبردی غیر قابل جبران خواهد بود.
هدفهای سیاسی
اظهارات اخیر وزیر دفاع آمریکا که طی گفتوگوی روز پنجشنبه وی با نشریه «نشنال جورنال» صورت گرفته، اگرچه تلاشی است در جهت کاهش فشارهای اسرائیل، در عین حال نشانه آمادگی دولت آمریکا برای مقابله نظامی با ایران- در صورت به نتیجه نرسیدن راه حلهای سیاسی، و همچنین آماده ساختن افکار عمومی آن کشور پیش از داخل شدن در مرحله بحرانی و مبادرت به جنگ احتمالی علیه جمهوری اسلامی است.
پانهتا در پاسخ سوالی طی همان مصاحبه بار دیگر تاکید کرد که «ارتش (آمریکا) یک طرح اضطراری خاص برای حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران آماده ساخته است».
اگر چه آمریکا و اسرائیل در مورد «فوریت خطر اتمی ایران» دارای اتفاق نظر نیستند، در عین حال هر دو کشور طرحهای جدی و تمرینهای متعدد برای برخورد نظامی با ایران را تدارک دیدهاند. آمریکا معتقد است که اسرائیل فعلا میباید از حمله یکجانبه علیه ایران پرهیز کند.
باراک اوباما و سایر رهبران آمریکا همواره تاکید کردهاند که در صورت شکست تلاشهای سیاسی برای متوقف کردن برنامههای اتم ایران، استفاده از گزینه نظامی همواره مطرح است.
جنگ در قرن ۲۱
همزمان با انتشار مصاحبه اخیر وزیر دفاع آمریکا، بنا بر گزارش روز ۹ مارس جاری خبرگزاری رویترز از واشینگتن، ژنرال هربرت کارلایل، معاون ستاد فرماندهی نیروی هوایی آمریکا، در طی کنفرانس دفاعی «کردیت سوئیس مک الیس» یادآور شد که در صورت برخورد نظامی با ایران از یک بمب سنگرشکن تازه به وزن ۱۳۶۰۰ کیلوگرم استفاده خواهد شد.
قدرت تخریب تنها یک عدد از چنین بمبی، بیش از قدرت تخریب ناشی از پرتاب ۴۰ فروند موشک شهاب ۳ ایران (وزن کلاهک جنگی ۷۴۰ کیلوگرم) علیه هدفهای خارجی است (در بهترین شرایط و حتی بدون در نظر گرفتن نقص فنی احتمالی در موتور یا سیستم هدایت آنها) از هر دو موشک زمین به زمین پرتاب شده ایران (خانواده شهاب)، تنهای یکی از آنها به حوالی هدف تعیین شده خواهد رسید، ضمن این که قدرت انفجاری مواد مورد استفاده در بمبهای سنگرشکن ساخت آمریکا از قدرت انفجاری بمبهای ساخت ایران با وزن مساوی، بسیار زیادتر است.
ژنرال کارلایل تاکید کرد: «قدرت نفوذ این بمب در لایههای دفاعی شگفتانگیز است و ما همچنان روی بهبود عملکرد آن کار میکنیم.»
ژنرال آمریکایی یادآور شد که در صورت برخورد نظامی با سوریه و ایران، نیروهای آمریکا در اجرای عملیات نظامی، از تفکر تاکتیکی تازهای که در وزارت دفاع از آن به عنوان «جنگ هوا دریا» یاد میشود استفاده خواهند کرد.
بنا بر اظهارات وی، در جنگ احتمالی آینده از شبکههای پیشرفته ارتباطی بین نیروهای مختلف نظامی و عملیات چندبعدی در هوا، دریا، فضا، و فضای مجازی (اینترنت) علیه خطوط دشمن استفاده خواهد شد.
اشاره ژنرال هوایی کارلایل به «وجود قابلیتهای فضایی، ظرفیت سایبری، نسل پنجم سلاحهای هوایی و هواپیماهای جنگنده، و نیروهایی که از خود جای پای اندکی بر جای میگذارند» نشانه عزم آمریکا برای استفاده از نوآوریهای تسلیحاتی در یک صحنه نظامی واقعی است.
کارلایل طی کنفرانس دفاعی یاد شده همچنین تاکید کرد: «تمامی این گزینهها روی میز قرار دارند و ما در زمان تدوین طرحهای عملیات نظامی خود پیرامون آنها فکر کردهایم. سوریه و ایران به منظور دور نگاه داشتن حمله نظامی ظرفیت دفاعی قابل ملاحظهای را ایجاد کردهاند و استراتژی «جنگ هوا دریا» به منظور دور زدن این تمهیدات تدوین شده است.»
اگرچه خطر جنگ آمریکا یا اسرائیل علیه ایران قطعی نیست، در عین حال جنگهای صربستان، افغانستان، عراق و لیبی طی ۱۵ سال گذشته حاکی از آمادگی آمریکا برای درگیر شدن در جبهههای خارجی است.
بیتردید گزینه نظامی علیه ایران روی میز رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی آمریکا تنها برای «پوسیدن» قرار نگرفته و تغییرات آینده در سوریه به افزایش فوریت و جدیت استفاده از این گزینه علیه ایران کمک خواهد کرد.
اگرچه سیاست رسمی اعلام شده آمریکا در مقابله با برنامههای اتمی ایران، ترجیح راه حل سیاسی بر استفاده از ظرفیتهای نظامی است، از زمان جرج بوش، رئیس جمهور سابق، تاکنون «حفظ گزینههای نظامی (علیه ایران) روی میز (رئیس جمهوری آمریکا)» همواره از سوی مقامات رسمی واشینگتن مورد تاکید قرار گرفته است.
طی ماههای اخیر و همزمان با متزلزلتر شدن رژیم بشار اسد در سوریه، تهدید به استفاده از گزینه نظامی علیه ایران شدت بیسابقهای یافته است. با این وجود مسئولان رسمی ایران همواره خطر حمله نظامی را بیاهمیت شمرده و آن را اقدامی تبلیغاتی معرفی کردهاند.
تبلیغات بعد از انتخابات
احمدینژاد در اولین سخنرانی خود پس از برگزاری انتخابات مجلس اسلامی که نتایج آن به نظر پارهای از ناظران به ضعیفتر شدن پایگاه وی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی انجامیده، و در فاصله چند روز پیش از احضار بیسابقه به مجلس برای پاسخگویی به سوالات نمایندگان، پیشبینی کرد که گزینه نظامی (آمریکا و اسرائیل) روی میز میپوسد.
نکتهای که مسئولان ایران از پرداختن به آن نزد افکار عمومی داخلی پرهیز میکنند، ابعاد واقعی قدرت نظامی آمریکا و همچنین دلایل حفظ چنین قدرتی است.
سالانه نزدیک به هزار میلیارد دلار از اعتبارات عمومی آمریکا صرف تجهیز و نگاهداری نیروهای مسلح آن کشور میشود، و تامین این هزینه نجومی تنها به منظور شرکت دادن آنها در نمایشهای نظامی یا تهدیدهای توخالی نیست.
مقایسه اعتبارات نظامی سالانه آمریکا و بودجه نظامی چین، با قریب به ۱.۵ میلیارد جمعیت و دارا بودن دومین مقام از نظر هزینههای سالانه نظامی جهان (۱۰۰ میلیارد دلار)، حاکی از ابعاد قدرت بیرقیبی است که در اختیار واشینگتن قرار دارد.
نیروهای نظامی آمریکا علاوه بر دفاع از امنیت ملی آن کشور، مسئولیت تحقق هدفهای سیاست خارجی ایالات متحده را نیز بر عهده داشته و در اجرای این مسئولیت، از زمان پایان جنگ دوم جهانی تاکنون، هرگز بیش از دو سال خارج از درگیری نظامی برونمرزی نبودهاند.
پس از خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق و در شرایطی که این کشور آماده ترک افغانستان میشود، حضور این نیروها در سوریه، با هدف گسترش رژیمهای انتخابی در جهان عرب، و پس از آن، درگیر شدن در یک جنگ گستردهتر علیه ایران، به منظور پیوند دادن جغرافیایی تغییراتی که از سال ۲۰۰۱ تاکنون در عراق و افغانستان صورت گرفته، گزینهای واقعی است.
مردود شمردن این گزینه از سوی مسئولان جمهوری اسلامی، به هر دلیل، یک اشتباه راهبردی غیر قابل جبران خواهد بود.
هدفهای سیاسی
اظهارات اخیر وزیر دفاع آمریکا که طی گفتوگوی روز پنجشنبه وی با نشریه «نشنال جورنال» صورت گرفته، اگرچه تلاشی است در جهت کاهش فشارهای اسرائیل، در عین حال نشانه آمادگی دولت آمریکا برای مقابله نظامی با ایران- در صورت به نتیجه نرسیدن راه حلهای سیاسی، و همچنین آماده ساختن افکار عمومی آن کشور پیش از داخل شدن در مرحله بحرانی و مبادرت به جنگ احتمالی علیه جمهوری اسلامی است.
پانهتا در پاسخ سوالی طی همان مصاحبه بار دیگر تاکید کرد که «ارتش (آمریکا) یک طرح اضطراری خاص برای حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران آماده ساخته است».
اگر چه آمریکا و اسرائیل در مورد «فوریت خطر اتمی ایران» دارای اتفاق نظر نیستند، در عین حال هر دو کشور طرحهای جدی و تمرینهای متعدد برای برخورد نظامی با ایران را تدارک دیدهاند. آمریکا معتقد است که اسرائیل فعلا میباید از حمله یکجانبه علیه ایران پرهیز کند.
باراک اوباما و سایر رهبران آمریکا همواره تاکید کردهاند که در صورت شکست تلاشهای سیاسی برای متوقف کردن برنامههای اتم ایران، استفاده از گزینه نظامی همواره مطرح است.
جنگ در قرن ۲۱
همزمان با انتشار مصاحبه اخیر وزیر دفاع آمریکا، بنا بر گزارش روز ۹ مارس جاری خبرگزاری رویترز از واشینگتن، ژنرال هربرت کارلایل، معاون ستاد فرماندهی نیروی هوایی آمریکا، در طی کنفرانس دفاعی «کردیت سوئیس مک الیس» یادآور شد که در صورت برخورد نظامی با ایران از یک بمب سنگرشکن تازه به وزن ۱۳۶۰۰ کیلوگرم استفاده خواهد شد.
قدرت تخریب تنها یک عدد از چنین بمبی، بیش از قدرت تخریب ناشی از پرتاب ۴۰ فروند موشک شهاب ۳ ایران (وزن کلاهک جنگی ۷۴۰ کیلوگرم) علیه هدفهای خارجی است (در بهترین شرایط و حتی بدون در نظر گرفتن نقص فنی احتمالی در موتور یا سیستم هدایت آنها) از هر دو موشک زمین به زمین پرتاب شده ایران (خانواده شهاب)، تنهای یکی از آنها به حوالی هدف تعیین شده خواهد رسید، ضمن این که قدرت انفجاری مواد مورد استفاده در بمبهای سنگرشکن ساخت آمریکا از قدرت انفجاری بمبهای ساخت ایران با وزن مساوی، بسیار زیادتر است.
ژنرال کارلایل تاکید کرد: «قدرت نفوذ این بمب در لایههای دفاعی شگفتانگیز است و ما همچنان روی بهبود عملکرد آن کار میکنیم.»
ژنرال آمریکایی یادآور شد که در صورت برخورد نظامی با سوریه و ایران، نیروهای آمریکا در اجرای عملیات نظامی، از تفکر تاکتیکی تازهای که در وزارت دفاع از آن به عنوان «جنگ هوا دریا» یاد میشود استفاده خواهند کرد.
بنا بر اظهارات وی، در جنگ احتمالی آینده از شبکههای پیشرفته ارتباطی بین نیروهای مختلف نظامی و عملیات چندبعدی در هوا، دریا، فضا، و فضای مجازی (اینترنت) علیه خطوط دشمن استفاده خواهد شد.
اشاره ژنرال هوایی کارلایل به «وجود قابلیتهای فضایی، ظرفیت سایبری، نسل پنجم سلاحهای هوایی و هواپیماهای جنگنده، و نیروهایی که از خود جای پای اندکی بر جای میگذارند» نشانه عزم آمریکا برای استفاده از نوآوریهای تسلیحاتی در یک صحنه نظامی واقعی است.
کارلایل طی کنفرانس دفاعی یاد شده همچنین تاکید کرد: «تمامی این گزینهها روی میز قرار دارند و ما در زمان تدوین طرحهای عملیات نظامی خود پیرامون آنها فکر کردهایم. سوریه و ایران به منظور دور نگاه داشتن حمله نظامی ظرفیت دفاعی قابل ملاحظهای را ایجاد کردهاند و استراتژی «جنگ هوا دریا» به منظور دور زدن این تمهیدات تدوین شده است.»
اگرچه خطر جنگ آمریکا یا اسرائیل علیه ایران قطعی نیست، در عین حال جنگهای صربستان، افغانستان، عراق و لیبی طی ۱۵ سال گذشته حاکی از آمادگی آمریکا برای درگیر شدن در جبهههای خارجی است.
بیتردید گزینه نظامی علیه ایران روی میز رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی آمریکا تنها برای «پوسیدن» قرار نگرفته و تغییرات آینده در سوریه به افزایش فوریت و جدیت استفاده از این گزینه علیه ایران کمک خواهد کرد.