بخشی از گزارش تازه یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیرامون فعالیتهای اتمی ایران حاکی از مفقود شدن ۲۰ کیلو فلز اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد است. در همین گزارش ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد غنیسازی شده ایران ۱۰۵ کیلو گرم و ظرفیت ماهانه تولید ۱۴ کیلوگرم (در مقایسه با ۶ کیلوگرم گذشته) اعلام شده است.
در همین حال ایران در ۲۶ بهمنماه گذشته از تولید سوخت اتمی ۲۰ درصد غنیشده خبر داد، ولی از اعلام حجم سوخت تولید شده خودداری ورزید.
تکنولوژی فرآوری اورانیوم وارونه ساختن روند تبدیل اورانیوم از یک مرحله به مرحله دیگر را ممکن میسازد. منجمله، از راه فرآوری سوخت اتمی مصرف شده در کوره رآکتور، میتوان به اورانیوم قابل استفاده در بمب اتمی دست یافت.
۲۰ کیلو گرم فلز اورانیوم مفقود شده مورد اشاره در گزارش تازه آمانو، معادل یک چهارم اورانیوم مورد نیاز برای مبادرت به انفجار اتمی است.
به این منظور میتوان فلز اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را، ابتدا از راه فرایند شیمیایی، مجددا به پودر اورانیوم (یو- ۳۰۸) تبدیل، سپس اکسید اورانیوم را به گاز اورانیوم (یو اف ۶) با غلظت ۲۰ درصد تبدیل نمود.
غلظت گاز اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده را میتوان بعد از تزریق به سانتریفیوژها تا ۹۰ درصد یا اندکی بالاتر افزایش داد و آن را به میزان نظامی مورد نیاز برای استفاده در انفجار اتمی رساند.
ایران در حال حاضر فناوری فرایند اورانیوم و تبدیل گاز به فلز اورانیوم، بازیافت اورانیوم از سوخت مصرف شده، و تبدیل فلز اورانیوم به گاز را به عنوان بخشی از چرخه تولید سوخت اتمی و مهندسی وارونه آن در اختیار دارد.
اورانیوم مفقود شده با غلظت کم
گزارشهای گذشته مدیرکل وقت آژانس حاکی از عدم تطبیق محاسبات بازرسان آژانس از ذخیره اورانیوم غنیشده با غلظت پایین ایران، و موجودی ثبت شده اورانیوم غنیشده بوده است.
در گزارشهای گذشته، موجودی گاز اورانیوم ایران در حدود یکصد کیلوگرم کمتر از آن چه محاسبات نشان میداد گزارش شده است. در توضیحات اختلاف حساب یاد شده، در زمان محمد البرادعی، ایران مدعی مبادرت به آزمایشهای جنبی، و عدم محاسبه دقیق پسمانده اورانیوم ۲۳۵ در سانتریفیوژها شده بود، ولی موضوع کسری اورانیوم غنیشده (مفقود شده) ایران همچنان حل نشده باقی ماند.
کسری ذخیره گاز اورانیوم گزارش شده ایران، بالغ بر یکصد کیلوگرم، با غلظت ۳.۵ درصد، معادل یک چهارم اورانیوم موردنیاز (با غلظت نظامی) برای مبادرت به یک انفجار اتمی است.
به این ترتیب در صورت دسترسی به موجودی مفقود شده اورانیوم ۲۰ درصد و ۳.۵ درصد غنیشده، ایران دارای ذخیره اعلام نشدهای از گاز اورانیوم است که در صورت افزایش حجم آن به دو برابر، امکان غافلگیری جهان و مبادرت به یک انفجار آزمایشی اتمی غیرمنتظره فراهم خواهد شد.
متناسب با افزایش حجم اورانیوم غنی سازی شده با غلظت ۳.۵ درصد ایران و گذشتن آن از مرز پنج هزار کیلوگرم، محاسبه دقیق موجودی گاز هگزافلوراید (یو اف ۶) دشوارتر و پنهان ساختن کسری آسانتر خواهد شد. ایران و آژانس از این واقعیت به خوبی آگاهند.
پروژه نمک سبز و معدن گچین
جمهوری اسلامی پیش از تولید گاز اورانیوم از کیک زرد در مجتمع فرایند اورانیوم در اصفهان (یو سی اف)، متهم به در پیش گرفتن راه موازی برای تولید اعلام نشده کیک زرد، و فراهم ساختن امکان دسترسی به گاز اورانیوم خارج از نظارت بازرسان آژانس بود.
در ماه فوریه ۲۰۰۶ نیز وضعیت پرونده اتمی ایران، بهخصوص به دلیل اعلام خروج از تعهدات پروتکل الحاقی، بحرانی شده بود. از جمله اتهاماتی که در گزارش ماه فوریه سال ۲۰۰۶ البرادعی به ایران وارد آمده بود، طراحی پروژه موسوم به «نمک سبز» و تلاش برای دست یافتن به تترافلوراید (یو اف ۴)، بدون اعلام موضوع به آژانس بود.
ایران در ژانویه همان سال موافقت کرده بود پیرامون پروژه موسوم به نمک سبز توضیحات کافی در اختیار آژانس قرار دهد، ولی از عملی ساختن وعده همکاری در این زمینه طفره رفت.
استدلال ایران این بود که با وجود سرمایهگذاری در کارخانه یو سی اف اصفهان، انجام تلاش موازی از سوی ایران برای تولید تترا فلوراید فاقد توجیه عقلی است!
در عین حال ایران مطابق مندرجات گزارش ماه مارس سال ۲۰۰۶ البرادعی به شورای حکام، تلاشهایی را به منظور استخراج اعلام نشده اورانیوم خام صورت داده بود (معدن گچین) که به نوبه خود میتوانست در مرحله بعد در خدمت تولید اعلام نشده کیک زرد و تولید گاز اورانیوم قرارگیرد.
از این لحاظ، میتوان نتیجه گرفت که کسری کنونی موجودی اورانیوم ۲۰ درصد و ۳.۵ درصد غنیشده در ایران، میتواند در خدمت همان هدفهایی قرار بگیرد که از سال ۲۰۰۳ تاکنون مورد تردید آژانس قرار داشته و از سال ۲۰۰۶ تاکنون منجر به صدور چهار قطعنامه تنبیهی در شورای امنیت علیه ایران شده است.
درس گرفتن از پروژه منهتن
پروژه سری دولت آمریکا موسوم به «منهتن» که به تولید اولین بمب اتمی آن کشور و انفجار بر فراز هیروشیما (و ناگازاکی) در ماه اوت سال ۱۹۴۶ انجامید، از زمان تکوین تا رسیدن به نتیجه نهایی تنها چند ماه طول کشید.
در شرایط موجود، چنان چه ایران در مورد دست زدن به انفجار اتمی اتخاذ تصمیم نهایی کند، میباید ابتدا از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (ان پی تی) خارج شده و متعاقباً به افزایش غلظت اورانیوم با غلظت پایین خود مبادرت نماید.
اعلام خروج ایران از ان پی تی، در عمل اعلام جنگ به جامعه جهانی است. اعلام چنین تصمیمی زمان لازم برای حملات نظامی بازدارنده خارجی علیه تاسیسات اتمی ایران را فراهم میسازد.
راه موازی دیگر، آموختن از تجارب پروژه منهتن و ذخیرهسازی اورانیوم کافی، خارج از نظارت ماموران آژانس، برای مبادرت به یک آزمایش اتمی غافلگیرانه است.
در صورت افزایش کسری در موجودی اعلام شده اورانیوم غنیشده ایران به دو برابر، میتوان با استفاده از یک یا دو آبشار ۱۶۴ یا ۱۷۶ واحدی از سانتریفیوژهای نوع تازه گرافیتی، و نصب آنها در یک یا دو مرکز مخفی، در طول تنها چند هفته ابزار انجام یک انفجار اتمی غافلگیرانه، اعلام ورود به باشگاه دارندگان بمب اتمی، و تصاحب «جایزه بزرگ» را فراهم ساخت.
ایران در گذشته متهم به اجرای «پروژه ۱۱۱» با مدیریت محسن فخریزاده و تلاش برای طراحی و ساخت بمب اتمی شده، اما تاکنون درخواستهای مکرر آژانس برای ملاقات با فخریزاده را بیپاسخ گذاشته است.
در همین حال ایران در ۲۶ بهمنماه گذشته از تولید سوخت اتمی ۲۰ درصد غنیشده خبر داد، ولی از اعلام حجم سوخت تولید شده خودداری ورزید.
تکنولوژی فرآوری اورانیوم وارونه ساختن روند تبدیل اورانیوم از یک مرحله به مرحله دیگر را ممکن میسازد. منجمله، از راه فرآوری سوخت اتمی مصرف شده در کوره رآکتور، میتوان به اورانیوم قابل استفاده در بمب اتمی دست یافت.
۲۰ کیلو گرم فلز اورانیوم مفقود شده مورد اشاره در گزارش تازه آمانو، معادل یک چهارم اورانیوم مورد نیاز برای مبادرت به انفجار اتمی است.
به این منظور میتوان فلز اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را، ابتدا از راه فرایند شیمیایی، مجددا به پودر اورانیوم (یو- ۳۰۸) تبدیل، سپس اکسید اورانیوم را به گاز اورانیوم (یو اف ۶) با غلظت ۲۰ درصد تبدیل نمود.
غلظت گاز اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده را میتوان بعد از تزریق به سانتریفیوژها تا ۹۰ درصد یا اندکی بالاتر افزایش داد و آن را به میزان نظامی مورد نیاز برای استفاده در انفجار اتمی رساند.
ایران در حال حاضر فناوری فرایند اورانیوم و تبدیل گاز به فلز اورانیوم، بازیافت اورانیوم از سوخت مصرف شده، و تبدیل فلز اورانیوم به گاز را به عنوان بخشی از چرخه تولید سوخت اتمی و مهندسی وارونه آن در اختیار دارد.
اورانیوم مفقود شده با غلظت کم
گزارشهای گذشته مدیرکل وقت آژانس حاکی از عدم تطبیق محاسبات بازرسان آژانس از ذخیره اورانیوم غنیشده با غلظت پایین ایران، و موجودی ثبت شده اورانیوم غنیشده بوده است.
در گزارشهای گذشته، موجودی گاز اورانیوم ایران در حدود یکصد کیلوگرم کمتر از آن چه محاسبات نشان میداد گزارش شده است. در توضیحات اختلاف حساب یاد شده، در زمان محمد البرادعی، ایران مدعی مبادرت به آزمایشهای جنبی، و عدم محاسبه دقیق پسمانده اورانیوم ۲۳۵ در سانتریفیوژها شده بود، ولی موضوع کسری اورانیوم غنیشده (مفقود شده) ایران همچنان حل نشده باقی ماند.
کسری ذخیره گاز اورانیوم گزارش شده ایران، بالغ بر یکصد کیلوگرم، با غلظت ۳.۵ درصد، معادل یک چهارم اورانیوم موردنیاز (با غلظت نظامی) برای مبادرت به یک انفجار اتمی است.
به این ترتیب در صورت دسترسی به موجودی مفقود شده اورانیوم ۲۰ درصد و ۳.۵ درصد غنیشده، ایران دارای ذخیره اعلام نشدهای از گاز اورانیوم است که در صورت افزایش حجم آن به دو برابر، امکان غافلگیری جهان و مبادرت به یک انفجار آزمایشی اتمی غیرمنتظره فراهم خواهد شد.
متناسب با افزایش حجم اورانیوم غنی سازی شده با غلظت ۳.۵ درصد ایران و گذشتن آن از مرز پنج هزار کیلوگرم، محاسبه دقیق موجودی گاز هگزافلوراید (یو اف ۶) دشوارتر و پنهان ساختن کسری آسانتر خواهد شد. ایران و آژانس از این واقعیت به خوبی آگاهند.
پروژه نمک سبز و معدن گچین
جمهوری اسلامی پیش از تولید گاز اورانیوم از کیک زرد در مجتمع فرایند اورانیوم در اصفهان (یو سی اف)، متهم به در پیش گرفتن راه موازی برای تولید اعلام نشده کیک زرد، و فراهم ساختن امکان دسترسی به گاز اورانیوم خارج از نظارت بازرسان آژانس بود.
در ماه فوریه ۲۰۰۶ نیز وضعیت پرونده اتمی ایران، بهخصوص به دلیل اعلام خروج از تعهدات پروتکل الحاقی، بحرانی شده بود. از جمله اتهاماتی که در گزارش ماه فوریه سال ۲۰۰۶ البرادعی به ایران وارد آمده بود، طراحی پروژه موسوم به «نمک سبز» و تلاش برای دست یافتن به تترافلوراید (یو اف ۴)، بدون اعلام موضوع به آژانس بود.
ایران در ژانویه همان سال موافقت کرده بود پیرامون پروژه موسوم به نمک سبز توضیحات کافی در اختیار آژانس قرار دهد، ولی از عملی ساختن وعده همکاری در این زمینه طفره رفت.
استدلال ایران این بود که با وجود سرمایهگذاری در کارخانه یو سی اف اصفهان، انجام تلاش موازی از سوی ایران برای تولید تترا فلوراید فاقد توجیه عقلی است!
در عین حال ایران مطابق مندرجات گزارش ماه مارس سال ۲۰۰۶ البرادعی به شورای حکام، تلاشهایی را به منظور استخراج اعلام نشده اورانیوم خام صورت داده بود (معدن گچین) که به نوبه خود میتوانست در مرحله بعد در خدمت تولید اعلام نشده کیک زرد و تولید گاز اورانیوم قرارگیرد.
از این لحاظ، میتوان نتیجه گرفت که کسری کنونی موجودی اورانیوم ۲۰ درصد و ۳.۵ درصد غنیشده در ایران، میتواند در خدمت همان هدفهایی قرار بگیرد که از سال ۲۰۰۳ تاکنون مورد تردید آژانس قرار داشته و از سال ۲۰۰۶ تاکنون منجر به صدور چهار قطعنامه تنبیهی در شورای امنیت علیه ایران شده است.
درس گرفتن از پروژه منهتن
پروژه سری دولت آمریکا موسوم به «منهتن» که به تولید اولین بمب اتمی آن کشور و انفجار بر فراز هیروشیما (و ناگازاکی) در ماه اوت سال ۱۹۴۶ انجامید، از زمان تکوین تا رسیدن به نتیجه نهایی تنها چند ماه طول کشید.
در شرایط موجود، چنان چه ایران در مورد دست زدن به انفجار اتمی اتخاذ تصمیم نهایی کند، میباید ابتدا از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (ان پی تی) خارج شده و متعاقباً به افزایش غلظت اورانیوم با غلظت پایین خود مبادرت نماید.
اعلام خروج ایران از ان پی تی، در عمل اعلام جنگ به جامعه جهانی است. اعلام چنین تصمیمی زمان لازم برای حملات نظامی بازدارنده خارجی علیه تاسیسات اتمی ایران را فراهم میسازد.
راه موازی دیگر، آموختن از تجارب پروژه منهتن و ذخیرهسازی اورانیوم کافی، خارج از نظارت ماموران آژانس، برای مبادرت به یک آزمایش اتمی غافلگیرانه است.
در صورت افزایش کسری در موجودی اعلام شده اورانیوم غنیشده ایران به دو برابر، میتوان با استفاده از یک یا دو آبشار ۱۶۴ یا ۱۷۶ واحدی از سانتریفیوژهای نوع تازه گرافیتی، و نصب آنها در یک یا دو مرکز مخفی، در طول تنها چند هفته ابزار انجام یک انفجار اتمی غافلگیرانه، اعلام ورود به باشگاه دارندگان بمب اتمی، و تصاحب «جایزه بزرگ» را فراهم ساخت.
ایران در گذشته متهم به اجرای «پروژه ۱۱۱» با مدیریت محسن فخریزاده و تلاش برای طراحی و ساخت بمب اتمی شده، اما تاکنون درخواستهای مکرر آژانس برای ملاقات با فخریزاده را بیپاسخ گذاشته است.