«موسسه علوم و امنیت بینالمللی» (ISIS) اخیرا گزارش مفصلی درباره برنامه هستهای ایران تهیه کرده است که به گفته تدوینکنندگان آن به سوالات مربوط به احتمال وجود وجه نظامی در فعالیتهای هستهای ایران میپردازد.
گزارش تحقیقی این موسسه توسط سه کارشناس ارشد این مرکز پژوهشی در امور تسلیحاتی و هستهای یعنی دیوید آلبرایت، پل برانان و آندریا استریکو تنظیم شده است. روزنامه واشینگتن پست چاپ آمریکا چکیدهای از این گزارش را منتشر کرده است:
مرکز تحقیقات فیزیک ایران و برنامههای هستهای موازی با اهداف نظامی
یکی از مسائل مهم برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تشخیص این موضوع است که آیا ایران در موازات با برنامه هستهای متعارف خود مشغول تحقیقات و فعالیتهای مربوط به تولید سلاح هستهای نیز هست یا خیر. تشخیص این موضوع اساسا به این نکته باز میگردد که دستاوردهای ایران در عرصه تدارک برای تولید سلاح هستهای تا به امروز چه بوده است.
اطلاعات تازهای که به دست آمده حقایق مهمی را در مورد یکی از مهمترین و ناشناختهترین سازمانهای نظامی و هستهای ایران یعنی «مرکز تحقیقات فیزیک ایران» برملا کرده است. فعالیت این مرکز از سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ آغاز شده و بعدها در سازمانهای نظامی هستهای که جدیدا شکل گرفتهاند ادغام شده است.
اطلاعات جدید در عین حال نقایص و پنهانکاریهای حکومت ایران در ارائه گزارش به آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیرامون فعالیتهای هستهای نظامی خود در گذشته و احتمالا فعالیتهایی را که در حال حاضر در جریان است نشان میدهد.
به نوشته تنظیمکنندگان گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی»، شواهدی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آورده نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران احتمالا اولین بار در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ تصمیم به تولید سلاح هستهای گرفته است.
طبق اطلاعاتی که در گزارش ماه نوامبر آژانس درج شده، «مرکز تحقیقات فیزیک» ظاهرا در سال ۱۹۸۹ تاسیس شده و بخشی از اقدامات هستهای پنهان و اعلام نشده جمهوری اسلامی بوده است. این مرکز ممکن است از درون نهاد دیگری به نام «گروه صنعتی شهید همت» شکل گرفته باشد که کار آن در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ احتمالا تحقیق در مورد نحوه ساخت کلاهکهای هستهای برای موشکهای دوربرد بوده است.
در سال ۲۰۰۳ تحت فشار شدید جامعه بینالملل، ایران با توقف غنیسازی اورانیوم موافقت کرد. طبق اطلاعاتی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آورده حکومت ایران تلاش کرد تا وجه تسلیحاتی در تحقیقات و برنامههای هستهای خود را از دید بازرسان پنهان نگاه دارد و برای پنهانکاری بیشتر گامهای دیگری برداشت.
تخریب تاسیسات شیان در لویزان که «مرکز تحقیقات فیزیک» در آنجا قرار داشت، یکی از اقدامات حکومت ایران برای جلوگیری از تحقیقات میدانی و نمونهبرداریهای بازرسان آژانس از محیط پیرامونی مراکز هستهای ایران بود. بازرسان آژانس در موارد قبلی با نمونهبرداری از محیط توانسته بودند وجود فعالیت هستهای در سایر مراکز و تاسیسات ایران را کشف کنند.
تنظیم کنندگان گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» خاطرنشان میکنند که با وجود آن که ایران اعتراف کرده است که «مرکز تحقیقات فیزیک» با برنامههای نظامی مرتبط بوده و کار آن ایجاد آمادگی دفاعی برای تشخیص اشعه هستهای بوده، به نظر میرسد که نقش این مرکز در فعالیتهای هستهای ایران بسیار فراتر از این بوده است.
«موسسه علوم و امنیت بینالمللی» توانسته است حدود هزار و ششصد مورد از تلکسهایی را به دست بیاورد که بین «مرکز تحقیقات فیزیک» و دانشگاه شهید بهشتی و طرفهای معامله آن در خارج از ایران رد و بدل شده است. با اتکا به این دادهها و اطلاعات دیگری که توسط دولتهای غربی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رسانههای بینالمللی منتشر شده است، میتوان به خوبی دید که دامنه فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» از اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ بسیار گسترده بوده است. اطلاعات مندرج در این تلکسها توسط کارشناسان متعددی بررسی شده است و «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» حدود پنجاه مورد از این تلکسها را به عنوان ضمیمه گزارش اخیر خود منتشر کرده است.
طبق این اطلاعات به نظر میرسد که «مرکز تحقیقات فیزیک» در زمینههای گوناگونی از فناوری هستهای از جمله تولید سانتریفیوژهای گازی، غنیسازی توسط لیزر، حفاظت در برابر اشعه هستهای، تغییرات شیمیایی اورانیوم، اکتشاف و احتمالا امور مربوط به معادن اورانیوم و تولید آب سنگین مشغول فعالیت بوده است. این یافتهها تایید میکند که وزارت دفاع ایران در بسیاری از عرصههای مربوط به چرخه کامل سوخت هستهای و تحقیقات مربوط به تولید سلاح هستهای دخالت داشته است.
در سالهای اول دهه ۱۹۹۰ «مرکز تحقیقات فیزیک» طی یک برنامه گسترده سعی کرد که از مراکز علمی و دانشگاهی مثل دانشگاه صنعتی شریف به عنوان پوششی برای فعالیتها و خریدهای خارجی خود استفاده کند. برخی از کالاهای خریداری شده ممکن است واقعا برای دانشگاه صنعتی شریف بوده باشند، ولی بخش اعظم این خریدها به «مرکز تحقیقات فیزیک» و نهادهای مرتبط با آن منتقل شدهاند. دانشگاه صنعتی شریف در عین حال دارای بخشهای بسیار فعال و پیشرفتهای از تحقیقات فیزیک هستهای بوده و ممکن است که بین این دانشگاه و فعالیتهای اعلام نشده هستهای ایران ارتباط بسیار نزدیکی وجود داشته باشد.
در بخش دیگری از گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» تاکید میشود که حکومت ایران جزئیات فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش نداده و در مواردی صریحا ذکر کرده که فعالیتهای این مرکز با برنامههای هستهای آن کشور هیچ ارتباطی ندارند. اما به نظر میرسد که ایران با استفاده از پوششهایی نظیر دانشگاه صنعتی شریف سعی کرده است فعالیتهای این مرکز را پنهان نگاه دارد.
به نظر میرسد که فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» در دهه ۱۹۹۰ هر چه که بوده باشد به شکل کاملا مجزا از سازمان انرژی اتمی ایران جریان داشته و بنابراین حکومت ایران باید به آژانس بینالمللی انرژی اتمی توضیح دهد که چرا در طول تمامی این سالها دو برنامه هستهای کاملا جداگانه و موازی با یکدیگر در ایران در حال اجرا بوده است.
تلکسهای مربوط به فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ نشانگر فعالیتهای گسترده هستهای با اهداف تسلیحاتی نیست. ولی برخی از این تلکسها حاوی اطلاعاتی است که به فناوری و تجهیزات مقدماتی و تدارکاتی برای یک چنین فعالیتهایی مربوط میشوند.
پرسش مهم این است که دستاوردهای «مرکز تحقیقات فیزیک» واقعا چه بوده و آیا آن طور که حکومت ایران به بازرسان آژانس اعلام کرده است واقعا این مرکز در سال ۱۹۹۸ تعطیل شده است؟
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش نوامبر سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که «مرکز تحقیقات فیزیک» در مجموعه تحقیقاتی وزارت دفاع ایران ادغام شده است. بنابراین باید پرسید که تمام مواد و فناوریهایی که توسط این مرکز تولید شده بود کجا هستند؟ و کارشناسان، دانشمندان و کارمندان این مرکز اکنون مشغول چه کاری هستند؟
طبق گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل از تعلیق غنیسازی اورانیوم توسط ایران در ماههای پایانی سال ۲۰۰۳، صنایع نظامی «هفت تیر» حدود ده هزار سانتریفیوژ از مدل «پی وان» را برای سازمان انرژی اتمی ایران تولید کرده بودند و قرار بود که در مرکز هستهای اعلام نشده نطنز مستقر شوند.
شاید وزارت دفاع جمهوری اسلامی در اساس قصد داشته است که حدود سه هزار سانتریفیوژ مشابه را برای نصب در مراکز جداگانه و پنهانی تولید کند و با استفاده از آن یک برنامه هستهای موازی با هدف تسلیحاتی را پیش ببرد. هنوز هم در مورد نیات ایران برای احداث مراکز هستهای زیرزمینی، مثل نمونه فردو در حومه قم که در سال ۲۰۰۹ توسط سازمانهای اطلاعات غربی کشف شد، سوالات بیپاسخی وجود دارد.
آیا در سال ۲۰۰۶ همزمان با تصمیم ایران برای از سرگیری غنیسازی اورانیوم، وزارت دفاع نیز مراکز غنیسازی جداگانه و موازی خود را به کار انداخت و روند نصب سانتریفیوژهای خود در مرکز غنیسازی حومه قم را آغاز کرد؟
در بخش پایانی گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» خاطرنشان میشود که احتمالا یکی از وظایف «مرکز تحقیقات فیزیک» این بوده که نقش مهم و نفوذ نهادهای نظامی در چرخه تولید سوخت هستهای و وجه نظامی برنامه هستهای ایران را تضمین کند. هر چند که بخش عمدهای از تواناییهای هستهای ایران زیر نظر و مدیریت سازمان انرژی اتمی پیش رفته، بخشهای نظامی اطلاعات و فناوریهای حساس و کافی در اختیار داشتند تا بتوانند به طور موازی برنامه هستهای با وجه نظامی و تسلیحاتی را به پیش ببرند.
با وجود تمامی اطلاعات جدیدی که در مورد «مرکز تحقیقات فیزیک» جمعآوری شده است، هنوز هم تمام جزئیات فعالیتها و دستاوردهای آن مشخص نیست. حکومت ایران باید در مورد فعالیتهای این نهاد توضیحات کاملی را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه دهد و از این طریق به سوال کلیتر نهادهای بینالمللی درباره وجود یا عدم وجود وجه نظامی در برنامه هستهای ایران پاسخ دهد.
گزارش تحقیقی این موسسه توسط سه کارشناس ارشد این مرکز پژوهشی در امور تسلیحاتی و هستهای یعنی دیوید آلبرایت، پل برانان و آندریا استریکو تنظیم شده است. روزنامه واشینگتن پست چاپ آمریکا چکیدهای از این گزارش را منتشر کرده است:
مرکز تحقیقات فیزیک ایران و برنامههای هستهای موازی با اهداف نظامی
یکی از مسائل مهم برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تشخیص این موضوع است که آیا ایران در موازات با برنامه هستهای متعارف خود مشغول تحقیقات و فعالیتهای مربوط به تولید سلاح هستهای نیز هست یا خیر. تشخیص این موضوع اساسا به این نکته باز میگردد که دستاوردهای ایران در عرصه تدارک برای تولید سلاح هستهای تا به امروز چه بوده است.
اطلاعات تازهای که به دست آمده حقایق مهمی را در مورد یکی از مهمترین و ناشناختهترین سازمانهای نظامی و هستهای ایران یعنی «مرکز تحقیقات فیزیک ایران» برملا کرده است. فعالیت این مرکز از سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ آغاز شده و بعدها در سازمانهای نظامی هستهای که جدیدا شکل گرفتهاند ادغام شده است.
اطلاعات جدید در عین حال نقایص و پنهانکاریهای حکومت ایران در ارائه گزارش به آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیرامون فعالیتهای هستهای نظامی خود در گذشته و احتمالا فعالیتهایی را که در حال حاضر در جریان است نشان میدهد.
به نوشته تنظیمکنندگان گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی»، شواهدی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آورده نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران احتمالا اولین بار در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ تصمیم به تولید سلاح هستهای گرفته است.
طبق اطلاعاتی که در گزارش ماه نوامبر آژانس درج شده، «مرکز تحقیقات فیزیک» ظاهرا در سال ۱۹۸۹ تاسیس شده و بخشی از اقدامات هستهای پنهان و اعلام نشده جمهوری اسلامی بوده است. این مرکز ممکن است از درون نهاد دیگری به نام «گروه صنعتی شهید همت» شکل گرفته باشد که کار آن در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ احتمالا تحقیق در مورد نحوه ساخت کلاهکهای هستهای برای موشکهای دوربرد بوده است.
در سال ۲۰۰۳ تحت فشار شدید جامعه بینالملل، ایران با توقف غنیسازی اورانیوم موافقت کرد. طبق اطلاعاتی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آورده حکومت ایران تلاش کرد تا وجه تسلیحاتی در تحقیقات و برنامههای هستهای خود را از دید بازرسان پنهان نگاه دارد و برای پنهانکاری بیشتر گامهای دیگری برداشت.
تخریب تاسیسات شیان در لویزان که «مرکز تحقیقات فیزیک» در آنجا قرار داشت، یکی از اقدامات حکومت ایران برای جلوگیری از تحقیقات میدانی و نمونهبرداریهای بازرسان آژانس از محیط پیرامونی مراکز هستهای ایران بود. بازرسان آژانس در موارد قبلی با نمونهبرداری از محیط توانسته بودند وجود فعالیت هستهای در سایر مراکز و تاسیسات ایران را کشف کنند.
تنظیم کنندگان گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» خاطرنشان میکنند که با وجود آن که ایران اعتراف کرده است که «مرکز تحقیقات فیزیک» با برنامههای نظامی مرتبط بوده و کار آن ایجاد آمادگی دفاعی برای تشخیص اشعه هستهای بوده، به نظر میرسد که نقش این مرکز در فعالیتهای هستهای ایران بسیار فراتر از این بوده است.
«موسسه علوم و امنیت بینالمللی» توانسته است حدود هزار و ششصد مورد از تلکسهایی را به دست بیاورد که بین «مرکز تحقیقات فیزیک» و دانشگاه شهید بهشتی و طرفهای معامله آن در خارج از ایران رد و بدل شده است. با اتکا به این دادهها و اطلاعات دیگری که توسط دولتهای غربی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رسانههای بینالمللی منتشر شده است، میتوان به خوبی دید که دامنه فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» از اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ بسیار گسترده بوده است. اطلاعات مندرج در این تلکسها توسط کارشناسان متعددی بررسی شده است و «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» حدود پنجاه مورد از این تلکسها را به عنوان ضمیمه گزارش اخیر خود منتشر کرده است.
طبق این اطلاعات به نظر میرسد که «مرکز تحقیقات فیزیک» در زمینههای گوناگونی از فناوری هستهای از جمله تولید سانتریفیوژهای گازی، غنیسازی توسط لیزر، حفاظت در برابر اشعه هستهای، تغییرات شیمیایی اورانیوم، اکتشاف و احتمالا امور مربوط به معادن اورانیوم و تولید آب سنگین مشغول فعالیت بوده است. این یافتهها تایید میکند که وزارت دفاع ایران در بسیاری از عرصههای مربوط به چرخه کامل سوخت هستهای و تحقیقات مربوط به تولید سلاح هستهای دخالت داشته است.
در سالهای اول دهه ۱۹۹۰ «مرکز تحقیقات فیزیک» طی یک برنامه گسترده سعی کرد که از مراکز علمی و دانشگاهی مثل دانشگاه صنعتی شریف به عنوان پوششی برای فعالیتها و خریدهای خارجی خود استفاده کند. برخی از کالاهای خریداری شده ممکن است واقعا برای دانشگاه صنعتی شریف بوده باشند، ولی بخش اعظم این خریدها به «مرکز تحقیقات فیزیک» و نهادهای مرتبط با آن منتقل شدهاند. دانشگاه صنعتی شریف در عین حال دارای بخشهای بسیار فعال و پیشرفتهای از تحقیقات فیزیک هستهای بوده و ممکن است که بین این دانشگاه و فعالیتهای اعلام نشده هستهای ایران ارتباط بسیار نزدیکی وجود داشته باشد.
در بخش دیگری از گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» تاکید میشود که حکومت ایران جزئیات فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش نداده و در مواردی صریحا ذکر کرده که فعالیتهای این مرکز با برنامههای هستهای آن کشور هیچ ارتباطی ندارند. اما به نظر میرسد که ایران با استفاده از پوششهایی نظیر دانشگاه صنعتی شریف سعی کرده است فعالیتهای این مرکز را پنهان نگاه دارد.
به نظر میرسد که فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» در دهه ۱۹۹۰ هر چه که بوده باشد به شکل کاملا مجزا از سازمان انرژی اتمی ایران جریان داشته و بنابراین حکومت ایران باید به آژانس بینالمللی انرژی اتمی توضیح دهد که چرا در طول تمامی این سالها دو برنامه هستهای کاملا جداگانه و موازی با یکدیگر در ایران در حال اجرا بوده است.
تلکسهای مربوط به فعالیتهای «مرکز تحقیقات فیزیک» در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ نشانگر فعالیتهای گسترده هستهای با اهداف تسلیحاتی نیست. ولی برخی از این تلکسها حاوی اطلاعاتی است که به فناوری و تجهیزات مقدماتی و تدارکاتی برای یک چنین فعالیتهایی مربوط میشوند.
پرسش مهم این است که دستاوردهای «مرکز تحقیقات فیزیک» واقعا چه بوده و آیا آن طور که حکومت ایران به بازرسان آژانس اعلام کرده است واقعا این مرکز در سال ۱۹۹۸ تعطیل شده است؟
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش نوامبر سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که «مرکز تحقیقات فیزیک» در مجموعه تحقیقاتی وزارت دفاع ایران ادغام شده است. بنابراین باید پرسید که تمام مواد و فناوریهایی که توسط این مرکز تولید شده بود کجا هستند؟ و کارشناسان، دانشمندان و کارمندان این مرکز اکنون مشغول چه کاری هستند؟
طبق گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل از تعلیق غنیسازی اورانیوم توسط ایران در ماههای پایانی سال ۲۰۰۳، صنایع نظامی «هفت تیر» حدود ده هزار سانتریفیوژ از مدل «پی وان» را برای سازمان انرژی اتمی ایران تولید کرده بودند و قرار بود که در مرکز هستهای اعلام نشده نطنز مستقر شوند.
شاید وزارت دفاع جمهوری اسلامی در اساس قصد داشته است که حدود سه هزار سانتریفیوژ مشابه را برای نصب در مراکز جداگانه و پنهانی تولید کند و با استفاده از آن یک برنامه هستهای موازی با هدف تسلیحاتی را پیش ببرد. هنوز هم در مورد نیات ایران برای احداث مراکز هستهای زیرزمینی، مثل نمونه فردو در حومه قم که در سال ۲۰۰۹ توسط سازمانهای اطلاعات غربی کشف شد، سوالات بیپاسخی وجود دارد.
آیا در سال ۲۰۰۶ همزمان با تصمیم ایران برای از سرگیری غنیسازی اورانیوم، وزارت دفاع نیز مراکز غنیسازی جداگانه و موازی خود را به کار انداخت و روند نصب سانتریفیوژهای خود در مرکز غنیسازی حومه قم را آغاز کرد؟
در بخش پایانی گزارش «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» خاطرنشان میشود که احتمالا یکی از وظایف «مرکز تحقیقات فیزیک» این بوده که نقش مهم و نفوذ نهادهای نظامی در چرخه تولید سوخت هستهای و وجه نظامی برنامه هستهای ایران را تضمین کند. هر چند که بخش عمدهای از تواناییهای هستهای ایران زیر نظر و مدیریت سازمان انرژی اتمی پیش رفته، بخشهای نظامی اطلاعات و فناوریهای حساس و کافی در اختیار داشتند تا بتوانند به طور موازی برنامه هستهای با وجه نظامی و تسلیحاتی را به پیش ببرند.
با وجود تمامی اطلاعات جدیدی که در مورد «مرکز تحقیقات فیزیک» جمعآوری شده است، هنوز هم تمام جزئیات فعالیتها و دستاوردهای آن مشخص نیست. حکومت ایران باید در مورد فعالیتهای این نهاد توضیحات کاملی را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه دهد و از این طریق به سوال کلیتر نهادهای بینالمللی درباره وجود یا عدم وجود وجه نظامی در برنامه هستهای ایران پاسخ دهد.