اعلام مخالفت سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با «مداخله خارجی، بهخصوص دخالت نظامی در لیبی» نشانه ادامه مقاومت پنهان مسکو در برابر تغییر موازنه قدرت در جنوب و شرق منطقه مدیترانه و تلاشی برای کند ساختن روند افزایش نفوذ ناتو در شمال آفریقاست.
طرح درخواست شش کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس از شورای امنیت سازمان ملل دایر بر اعمال منطقه ممنوع پروازی بر فراز لیبی که میتواند با ابتکار و پشتیبانی آمریکا صورت گرفته باشد، گام دیپلماتیک مهمی در جهت مشروعیت بخشیدن به مداخله نظامی ناتو در لیبی و برکناری معمر قذافی است.
در صورت طرح درخواست مشابهی از سوی اتحادیه آفریقا و احتمالا اتحادیه عرب، دست روسیه برای استفاده از حق وتو در شورای امنیت و مخالفت با اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی بسیار ضعیف خواهد شد.
منطقه جنوب و شرق مدیترانه، با برخورداری از منابع قابل ملاحظه نفت و گاز، استعداد توسعه اقتصادی، افزایش قدرت خرید و واردات و همچنین جاذبههای استثنایی مسافرتی و تفریحی، در محاسبات امنیتی جامعه اروپا و همچنین طرحهای توسعه جامعه دارای اهمیت بسیاری است.
اتحاد شرق و غرب
از سال ۱۹۹۵ و پس از برگزاری «کنفرانس بارسلون» برای توسعه «مشارکت اروپا با کشورهای مدیترانه»، هدف جامعه اروپا برای هماهنگ کردن کشورهای منطقه مدیترانه سرعت بیشتری گرفت. کشورهای اروپایی این حرکت تازه را «مشارکت مغرب و مشرق» نام دادند.
گسترش جامعه اروپا در سال ۲۰۰۴ و پیوستن مالتا و قبرس به آن، تعداد بیشتری از کشورهای حوزه مدیترانه را به این اتحادیه وارد ساخت. در حال حاضر ۱۰ کشور حوزه مدیترانه عضویت جامعه ۲۷ عضوی اروپا را دارا هستند.
گروه مشارکت اروپا و مدیترانه در حال حاضر دارای ۴۴ عضو است: ۲۷ کشور جامعه اروپا، و ۱۶ کشور (آلبانی، بوسنی، هرزگووین، کروآسی، مونتهنگرو، موریس، موناکو، اسرائیل، اردن، لبنان، سرزمینهای خودگردان فلسطین، سوریه، مصر، مراکش، و تونس، به علاوه ترکیه)
جامعه اروپا با کشورهای یاد شده به توافقهای قابل ملاحظه همکاری، و با بسیاری به لغو روادید مسافرتی دست یافته است. چنین توافقی در سال ۲۰۰۸ با لیبی نیز به عمل آمد.
جامعه اروپا در درازمدت انتظار داشت که از راه استقرار نظامهای دموکراتیک در سراسر منطقه، استقرار ثبات و امنیت، توسعه تجارت و هماهنگی با کشورهای حوزه مدیترانه بیش از پیش فراهم گردد.
منطقه مدیترانه یکی از حوزههای رقابت کشورهای ناتو با چین، و همچنین وسیله در برگرفتن و محدود ساختن روسیه تا زمان یکسان شدن ملاحظات امنیتی مسکو با کشورهای ناتو محسوب میشد.
تحولات پیشبینی نشده؟
تحولات دو ماه گذشته و تغییر رژیم در تونس و مصر و سرایت ناآرامیها به لیبی، یکباره معادلات گذشته را تغییر داد. با چرخش ناگهانی تونس و مصر به سوی دموکراسی، و پس از تغییر رژیم دیکتاتوری قذافی در لیبی، طرح هماهنگی آرمانی مابین مغرب و مشرق در شمال آفریقا (جنوب و شرق مدیترانه) گام بزرگی به جلو برخواهد داشت.
بعد از لیبی، الجزایر و مراکش نیز میتوانند به روند توسعه دموکراسی در شمال آفریقا ملحق شوند. در دو کشور اخیر، شاید نحوه تحول حکومت و نوع حرکت آنها به سوی دموکراسی با الگوهای تونس، مصر و لیبی متفاوت باشد.
تحولات اخیر شمال آفریقا در جامعه اروپا و ناتو به فال نیک گرفته شد، ولی پافشاری قذافی برای ماندگاری، روند کمهزینه این تغییرات را کند ساخت. با این وجود به نظر میرسد، سرنوشت محتوم قذافی ترک قدرت، و آینده لیبی در گروی هماهنگی با تغییرات تونس و مصر است. با تغییر حکومت در لیبی، منطقه پیوستهای در جنوب مدیترانه و شمال آفریقا، یکدست خواهد شد.
در صورت ماندگاری قذافی، لیبی به سودان مدیترانه تبدیل میشود، با تمامی تبعات انسانی، امنیتی و اقتصادی آن. در دارفور- سودان، صدها هزار تن جان خود را از دست دادهاند. در لیبی با جمعیت ۶ میلیون و اندی، هم اکنون یک میلیون نفر آواره یا نیازمند به کمکهای انسانیاند. در لیبی، برخلاف سودان، جدایی شرق و غرب و ایجاد دو کشور تازه با پایتختی بنغازی و طرابلس در دستور کار نیست.
مخالفت روسیه و چین
در مقابل اقدامات جامعه اروپا و ناتو برای پایان دادن به وضع موجود در لیبی که آن را آمریکا، بریتانیا و فرانسه رهبری میکنند، روسیه و چین قرار گرفتهاند. دو کشور یاد شده، سقوط قذافی را آخرین حلقه هماهنگی سیاسی در شمال آفریقا و تقویت دست ناتو در مدیترانه تلقی میکنند.
روسیه در لیبی دارای منافع گسترده تجاری و نظامی است. ارتش لیبی با سلاحهای روسی تجهیز شده است. روسیه در سال ۲۰۰۸ با لغو بیش از ۴. ۵ میلیارد دلار بدهیهای سابق لیبی، به کسب امتیازهای تازه نظامی، نفتی و تجاری در آن کشور دست یافت.
ارزش این امتیازها که شامل کشیدن ۵۰۰ کیلومتر راهآهن، فروش نزدیک به ۲ میلیارد دلار اسلحه و مشارکت شرکت گازپروم (غول گازی روسیه) در بهرهبرداری از گاز لیبی است، به ۶ میلیارد دلار میرسد.
در حالی که ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، و الن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، طرح منطقه پرواز ممنوع برفراز لیبی را آماده کردهاند، سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بدون اشاره مستقیم، به استفاده از حق وتو در پیشگیری از تصویب طرح منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی سخن میگوید.
در آمریکا اختلافات داخلی برای اعمال قدرت در لیبی و اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز بر فراز لیبی کنار گذاشته شده است. ظاهرا مخالفت بیل گیتس، وزیر دفاع، و ژنرال مایک مالن، رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا، با اقدام نظامی آمریکا در لیبی و اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز بر فراز آن کشور رفع شده و حتی هیلاری کلینتون، وزیر خارجه، نیز که گفته میشد در این مورد دچار تردید است، اینک از تصمیم احتمالی باراک اوباما، رئیس جمهور، حمایت کامل به عمل خواهد آورد.
آمریکا هم اکنون نیروهای لازم برای اجرای منطقه ممنوع پرواز در لیبی را در محل آماده کرده است. برای اجرای این طرح که در صورت داشتن مصوبه سازمان ملل بر عهده ناتو نهاده خواهد شد، آمریکا به کمک سایر کشورهای عضو نیازمند نیست، اگر چه در ترکیب نیروهای ناظر، مشارکت محدود بریتانیا و فرانسه میتواند شکل ظاهری آن را مشروعتر جلوه دهد.
اجرای این طرح تنها در انتظار تغییر لازم در محل و بحرانیتر شدن وضعیت کنونی در لیبی است. اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز مقدمه کنار گذاشتن قذافی با استفاده از قدرت نظامی است. این اقدام را شورشیان بنغازی نیز بدون حضور سربازان خارجی و با استفاده از سلاحهای ارسالی عربستان سعودی میتوانند به نتیجه برسانند. در این شرایط امید قذافی به مقاومت بیشر روسیه است، امیدی که حتی مسکو نیز از تاثیرگذاری آن چندان مطمئن نیست.
طرح درخواست شش کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس از شورای امنیت سازمان ملل دایر بر اعمال منطقه ممنوع پروازی بر فراز لیبی که میتواند با ابتکار و پشتیبانی آمریکا صورت گرفته باشد، گام دیپلماتیک مهمی در جهت مشروعیت بخشیدن به مداخله نظامی ناتو در لیبی و برکناری معمر قذافی است.
در صورت طرح درخواست مشابهی از سوی اتحادیه آفریقا و احتمالا اتحادیه عرب، دست روسیه برای استفاده از حق وتو در شورای امنیت و مخالفت با اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی بسیار ضعیف خواهد شد.
منطقه جنوب و شرق مدیترانه، با برخورداری از منابع قابل ملاحظه نفت و گاز، استعداد توسعه اقتصادی، افزایش قدرت خرید و واردات و همچنین جاذبههای استثنایی مسافرتی و تفریحی، در محاسبات امنیتی جامعه اروپا و همچنین طرحهای توسعه جامعه دارای اهمیت بسیاری است.
اتحاد شرق و غرب
از سال ۱۹۹۵ و پس از برگزاری «کنفرانس بارسلون» برای توسعه «مشارکت اروپا با کشورهای مدیترانه»، هدف جامعه اروپا برای هماهنگ کردن کشورهای منطقه مدیترانه سرعت بیشتری گرفت. کشورهای اروپایی این حرکت تازه را «مشارکت مغرب و مشرق» نام دادند.
گسترش جامعه اروپا در سال ۲۰۰۴ و پیوستن مالتا و قبرس به آن، تعداد بیشتری از کشورهای حوزه مدیترانه را به این اتحادیه وارد ساخت. در حال حاضر ۱۰ کشور حوزه مدیترانه عضویت جامعه ۲۷ عضوی اروپا را دارا هستند.
گروه مشارکت اروپا و مدیترانه در حال حاضر دارای ۴۴ عضو است: ۲۷ کشور جامعه اروپا، و ۱۶ کشور (آلبانی، بوسنی، هرزگووین، کروآسی، مونتهنگرو، موریس، موناکو، اسرائیل، اردن، لبنان، سرزمینهای خودگردان فلسطین، سوریه، مصر، مراکش، و تونس، به علاوه ترکیه)
جامعه اروپا با کشورهای یاد شده به توافقهای قابل ملاحظه همکاری، و با بسیاری به لغو روادید مسافرتی دست یافته است. چنین توافقی در سال ۲۰۰۸ با لیبی نیز به عمل آمد.
جامعه اروپا در درازمدت انتظار داشت که از راه استقرار نظامهای دموکراتیک در سراسر منطقه، استقرار ثبات و امنیت، توسعه تجارت و هماهنگی با کشورهای حوزه مدیترانه بیش از پیش فراهم گردد.
منطقه مدیترانه یکی از حوزههای رقابت کشورهای ناتو با چین، و همچنین وسیله در برگرفتن و محدود ساختن روسیه تا زمان یکسان شدن ملاحظات امنیتی مسکو با کشورهای ناتو محسوب میشد.
تحولات پیشبینی نشده؟
تحولات دو ماه گذشته و تغییر رژیم در تونس و مصر و سرایت ناآرامیها به لیبی، یکباره معادلات گذشته را تغییر داد. با چرخش ناگهانی تونس و مصر به سوی دموکراسی، و پس از تغییر رژیم دیکتاتوری قذافی در لیبی، طرح هماهنگی آرمانی مابین مغرب و مشرق در شمال آفریقا (جنوب و شرق مدیترانه) گام بزرگی به جلو برخواهد داشت.
بعد از لیبی، الجزایر و مراکش نیز میتوانند به روند توسعه دموکراسی در شمال آفریقا ملحق شوند. در دو کشور اخیر، شاید نحوه تحول حکومت و نوع حرکت آنها به سوی دموکراسی با الگوهای تونس، مصر و لیبی متفاوت باشد.
تحولات اخیر شمال آفریقا در جامعه اروپا و ناتو به فال نیک گرفته شد، ولی پافشاری قذافی برای ماندگاری، روند کمهزینه این تغییرات را کند ساخت. با این وجود به نظر میرسد، سرنوشت محتوم قذافی ترک قدرت، و آینده لیبی در گروی هماهنگی با تغییرات تونس و مصر است. با تغییر حکومت در لیبی، منطقه پیوستهای در جنوب مدیترانه و شمال آفریقا، یکدست خواهد شد.
در صورت ماندگاری قذافی، لیبی به سودان مدیترانه تبدیل میشود، با تمامی تبعات انسانی، امنیتی و اقتصادی آن. در دارفور- سودان، صدها هزار تن جان خود را از دست دادهاند. در لیبی با جمعیت ۶ میلیون و اندی، هم اکنون یک میلیون نفر آواره یا نیازمند به کمکهای انسانیاند. در لیبی، برخلاف سودان، جدایی شرق و غرب و ایجاد دو کشور تازه با پایتختی بنغازی و طرابلس در دستور کار نیست.
مخالفت روسیه و چین
در مقابل اقدامات جامعه اروپا و ناتو برای پایان دادن به وضع موجود در لیبی که آن را آمریکا، بریتانیا و فرانسه رهبری میکنند، روسیه و چین قرار گرفتهاند. دو کشور یاد شده، سقوط قذافی را آخرین حلقه هماهنگی سیاسی در شمال آفریقا و تقویت دست ناتو در مدیترانه تلقی میکنند.
روسیه در لیبی دارای منافع گسترده تجاری و نظامی است. ارتش لیبی با سلاحهای روسی تجهیز شده است. روسیه در سال ۲۰۰۸ با لغو بیش از ۴. ۵ میلیارد دلار بدهیهای سابق لیبی، به کسب امتیازهای تازه نظامی، نفتی و تجاری در آن کشور دست یافت.
ارزش این امتیازها که شامل کشیدن ۵۰۰ کیلومتر راهآهن، فروش نزدیک به ۲ میلیارد دلار اسلحه و مشارکت شرکت گازپروم (غول گازی روسیه) در بهرهبرداری از گاز لیبی است، به ۶ میلیارد دلار میرسد.
در حالی که ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، و الن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، طرح منطقه پرواز ممنوع برفراز لیبی را آماده کردهاند، سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بدون اشاره مستقیم، به استفاده از حق وتو در پیشگیری از تصویب طرح منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی سخن میگوید.
در آمریکا اختلافات داخلی برای اعمال قدرت در لیبی و اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز بر فراز لیبی کنار گذاشته شده است. ظاهرا مخالفت بیل گیتس، وزیر دفاع، و ژنرال مایک مالن، رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا، با اقدام نظامی آمریکا در لیبی و اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز بر فراز آن کشور رفع شده و حتی هیلاری کلینتون، وزیر خارجه، نیز که گفته میشد در این مورد دچار تردید است، اینک از تصمیم احتمالی باراک اوباما، رئیس جمهور، حمایت کامل به عمل خواهد آورد.
آمریکا هم اکنون نیروهای لازم برای اجرای منطقه ممنوع پرواز در لیبی را در محل آماده کرده است. برای اجرای این طرح که در صورت داشتن مصوبه سازمان ملل بر عهده ناتو نهاده خواهد شد، آمریکا به کمک سایر کشورهای عضو نیازمند نیست، اگر چه در ترکیب نیروهای ناظر، مشارکت محدود بریتانیا و فرانسه میتواند شکل ظاهری آن را مشروعتر جلوه دهد.
اجرای این طرح تنها در انتظار تغییر لازم در محل و بحرانیتر شدن وضعیت کنونی در لیبی است. اجرای طرح منطقه ممنوع پرواز مقدمه کنار گذاشتن قذافی با استفاده از قدرت نظامی است. این اقدام را شورشیان بنغازی نیز بدون حضور سربازان خارجی و با استفاده از سلاحهای ارسالی عربستان سعودی میتوانند به نتیجه برسانند. در این شرایط امید قذافی به مقاومت بیشر روسیه است، امیدی که حتی مسکو نیز از تاثیرگذاری آن چندان مطمئن نیست.