لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۳۶

«ايران و آمريکا اراده سياسی برای دستيابی به يک توافق نهايی را دارند»


نشست فصلی شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی در وين پايتخت اتريش در حالی برگزار شد، که گزارش يوکيا آمانو مدير کل اين آژانس به کشورهای عضو، درباره ايران، يکی از مسايل مورد توجه اين نشست بود.

please wait

No media source currently available

0:00 0:06:23 0:00
لینک مستقیم


يوکيا آمانو روز دوشنبه ۱۲ خرداد در آغاز اين نشست اعلام کرد که ايران همکاری سازنده ای با آژانس دارد و در عين حال گفت هنوز موضوعاتی باقی مانده است که بايد برطرف شود.

مديرکل آژانس در کنفرانس خبری روز ۱۲ خرداد، اکثرا با سوال هايی درباره برنامه هسته ای ايران مواجه شد، اما به بيشتر اين سوال ها با چند کليد واژه پاسخ داد؛ « آژانس برای اتمام تحقيقاتش عجله نمی کند.» يا اينکه « مذاکرات ايران و ۵+۱ جدای از مذاکرات با آژانس است». مدير کل آژانس همچنين تاکيد کرد که در صورت نياز، و به دليل طول کشيدن تحقيقات درباره ابعاد احتمالا نظامی برنامه هسته ای ايران، می تواند تا زمان پايان تحقيقات، در مقاطعی گزارش های جزيی تر در اينباره به کشورهای ۵+۱ ارائه دهد.

درباره همکاری های ايران و آژانس بين المللی انرژی اتمی و مذاکرات اتمی، رادیو فردا با پيتر جِنکينز ديپلمات بازنشسته بريتانيايی گفتگو کرده است.

آقای جنکينز که ۳۳ ديپلمات بوده، يکی از آخرين سمت هايش، نمايندگی بريتانيا در آژانس بين المللی انرژی اتمی بين سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ بوده است. او همچنان درباره پرونده هسته ای ايران مقالاتی منتشر می کند.

شما در سالهای مهمی در رابطه با پرونده هسته ای ايران، بين سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ نماينده بريتانيا در آژانس بين المللی انرژی اتمی بوديد. ارزيابی شما از همکاری امروز ايران با آژانس در مقايسه با حدود يک دهه پيش چيست؟

به نظرم نحوه عمل ايران در مواجهه با آژانس به زمانی بازگشته که ترويکای اروپايی ( بريتانيا، فرانسه و آلمان) در روز ۲۱ اکتبر سال ۲۰۰۳به توافقی با ايران دست يافتند.

بعد از آن توافق، يک بازه زمانی بود که مدير کل وقت آژانس، محمد البرادعی،‌ از نحوه همکاری مقام های ايرانی بسيار راضی بود. فکر کنم عادلانه باشد اگر بگويم که پس از اينکه اين توافق شکست خورد، درجه همکاری ايران کاهش يافت، اما هيچگاه وضعيت واقعا بدی نداشت. اگر شکل همکاری ايران با آژانس را در مقطعی با صفت بد توصيف کنيم، به نظرم بزرگنمايی کرده ايم. اما خب در اواسط ۲۰۰۵،‌ پس از حدود بيست ماه همکاری خيلی خوب، اين همکاری کم شد.

پس يعنی به نظر شما با توجه به اظهارات و بيانيه ها، امروز يوکيا آمانو مدير کل کنونی آژانس همانند آقای البرادعی از شکل همکاری راضی است؟

بله اين برداشت من از گزارش های کتبی او و صحبت هايش در اوايل اين هفته است و به نظرم او از همکاری ايران راضی است.

يوکيا آمانو در روز آغازين نشست فصلی شورای حکام در کنفرانس خبری چندين بار بر موضوع عجله نداشتن تاکيد کرد. اينکه آژانس برای ارائه ارزيابی دقيق و بی طرف بايد فرصت کافی برای تحقيق داشته باشد. فکر می کنيد آقای آمانو از چه جهت انقدر تاکيد بر موضوع زمان دارد؟

اين کاملا شيوه عمل بخش ايمنی و بازرسی آژانس است. آنها هيچ وقت عجله نمی کنند و دليلش هم اين است که کار بسيار جدی و دقيقی دارند. آنها منبعی هستند که به دنيا فرصت می دهند تا به ماهيت صلح آميز يک برنامه هسته ای اعتماد کند.

در نتيجه اين بخش نمی خواهد که عجله کند، ميانبر بزند يا اينکه چيزی از قلم بيفتد. در نتيجه من از صحبت های آقای آمانو اين برداشت را نمی کنم که رفتار آژانس در قبال تهران، چيزی متفاوت از کشورهای ديگر باشد. وقتی که مثلا ژاپن پروتکل الحاقی را اجرا کرد، و آژانس بازرسی درباره نحوه اجرای اين پروتکل را آغاز کرد، چند سالی طول کشيد تا از نتيجه تحقيقاتشان راضی باشند و اعلام کنند برنامه هسته ای ژاپن، ماهيت صلح آميز دارد.

در همين حال مدير کل آژانس هربار که در مقابل خبرنگاران قرار می گيرد، آنها سعی می کنند، تا رابطه مستقيمی بين همکاری ايران با آُژانس و از سوی ديگر مذاکرات ايران با کشورهای ۵+۱ برقرار کنند. آما يوکيا آمانو، تاکيد می کند که اين دو خط موازی اما جدای از يکديگر است. نظر شما دراينباره چيست؟ تا چه حد اين دو موضوع را درارتباط با يکديگر می بينيد؟

راستش من هم فکر می کنم که اين دو خط جدا از يکديگر هستند. چرا که مذاکرات پنج به علاوه يک درباره رسيدن به يک درک سياسی با ايران در يک دوران گذار است. کسی نمی داند که در هفته های آتی دو طرف بر روی چه موضوعاتی توافق می کنند اما اين دوران گذار بايد دورانی دستکم ۵ ساله باشد – فکر نمی کنم که از ۵ سال کمتر باشد- در طول اين زمان گذار، بر برنامه هسته ای ايران و دامنه غنی سازی اورانيوم محدوديت هايی اعمال خواهد شد که به صورت داوطلبانه با آن موافقت کرده است.

آژانس تحقيقاتش درباره ابعاد احتمال نظامی ( که موضوع حال حاضر است) را به نظرم در زمانی کمتر از پنج سال می تواند به پايان رساند. و نتيجه آن تحقيقات می تواند به ايران و شش کشور کمک کند تا از مرحله گذار و موقت عبور کنند و به وضعيت عادی برسند. عادی به اين معنی که از سوی ساير کشورهای امضا کننده پيمان منع گسترش سلاح های هسته ای مانند همه کشورهای عاری از سلاح اتمی با ايران نيز برخورد شود و اين کشور تعهدات و حقوقی همانند سايرين داشته باشد.

در ميان صحبت هايتان به دستيابی به توافق در هفته های آتی اشاره کرديد. آيا فکر می کنيد که در زمان يک ماه و نيمی که باقی مانده،‌دستيابی به توافق ممکن است؟

بله . اين را بايد به صحبت های قبلی ام اضافه کنم که کشورهای پنج به علاوه يک اعلام کرده اند که اتمام تحقيقات آژانس درباره ابعاد احتمالا نظامی برنامه هسته ای ايران، از ملزومات دستيابی به يک توافق سياسی با ايران نيست.

حال فرصت توافق شش ماهه ژنو در بيستم ژوئيه ( ۲۹ تير ماه ) به پايان می رسد . می دانم که تحليلگرانی هستند که مطمئننا از من بسيار بيشتر دراينباره می دانند و به دستيابی به توافق بدبين هستند، اما من خوش بينم. فکر می کنم که هر دو طرف، و مشخصا منظورم ايران و آمريکاست، هر دو اراده سياسی لازم برای دستيابی به يک توافق نهايی را دارند.

چنين توافقی می تواند برای هر دو طرف بسيار ارزشمند باشد. برای دولت روحانی خوب است چون به رفع تحريم ها می انجامد، برای دولت اوباما هم همينطور چرا که جنوب غربی اسيا در حال حاضر در چنان وضعيت متشنجی است که از لحاظ امنيتی برای آمريکا حل کردن اين موضوع بسيار ارزشمند خواهد بود.

به نظرتان چه موضوعی بر سر ميز مذاکره، می تواند دستيابی به توافق در اين فرصت چند هفته ای ، را با مشکل مواجه کند؟

به نظرم سختترين موضوع تعداد سانتريفوژهاييست که ايران پس از توافق می تواند در دوران گذار داشته باشد و فعال نگه دارد. اما فکر می کنم اين موضوع نبايد مشکل ساز باشد، چرا که به نظرم تضمين واقعی برای اينکه ايران تبديل به کشوری که سلاح اتمی دارد نشود، پيمان ان پی تی (‌منع گسترش سلاح های اتمی ) و تعهد ايران به اين پيمان و اراده اين کشور برای اجرای آن است.

اما آمريکايی ها ذهنيتی تقريبا متفاوت از اين دارند. آنها وسواس شديدی دارند که محدوديت فنی اعمال شود تا توليد سلاح صورت نگيرد و برای يک کشور ( و نه فقط ايران) توليد سلاح غير ممکن شود. و برای اينکه چنين محدوديتی ايجاد کنند بايد بر تعداد بسيار اندک سانتريفوژ در توافق نهايی تاکيد کنند. درنتيجه بين چيزی است که ايران می خواهد و فکر می کند که بايد به دست آورد و آنچه که آمريکايی های می خواهند ايران را ترغيب به قبول آن می کنند، فاصله ای جدی وجود دارد.

با همه اين وجود تجربه من در مذاکرات ديپلماتيک اين را به من ثابت کرده که زمانی که اراده کافی وجود داشته باشد، برای آن مشکل راه حل پيدا می شود.

  • 16x9 Image

    هانا کاویانی

    هانا کاویانی، از سال ۱۳۸۶ با رادیو فردا به عنوان خبرنگار و گزارشگر همکاری می‌کند. او در این مدت تحولات سیاسی و دیپلماتیک از جمله فراز و فرودهای مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران، و مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی را از نزدیک دنبال کرده است.

XS
SM
MD
LG