لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۳۰

صنعت ایران دارای چه جایگاهی در جهان است؟


احمد علوی: در سال های اخیر بخصوص در دوره تحریم ها سرمایه گذاری در صنایع ایران به شدت کاهش داشته است.
احمد علوی: در سال های اخیر بخصوص در دوره تحریم ها سرمایه گذاری در صنایع ایران به شدت کاهش داشته است.

مراسم بیست و یکمین سالگرد روز ملی صنعت و معدن با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، در روز شنبه ۱۷ تیرماه سال جاری در سالن اجلاس سران برگزار شد. طی این نشست معاون اول رییس جمهور گفت:« چنانچه که بخواهیم در جهان به کشوری تبدیل شویم که حرف‌هایی برای گفتن و جایگاهی تأثیرگذار دارد باید برای افزایش قدرت نرم کشور که همان توسعه و به طور خاص توسعه صنعت و پیشرفت کشور است برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشیم».

پرسش اساسی این است که صنعت ایران در مقایسه بین جهانی و منطقه‌ای چه جایگاهی دارد و آیا صنعت میتوان تنگناهای اقتصادی ایران نظیر بیکاری را حل کند.

جایگاه صنعت ایران در جهان و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا

در گزارش جدیدی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت که به بررسی «آمارها و شاخص‌های بین‌المللی عملکرد رقابت صنعتی پرداخته شده» است، این وزارت خانه با استناد به آمارهای بین‌المللی جایگاه ایران را در جهان و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ترسیم می کند.

بنا به این گزارش در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ میلادی بخش صنعت ایران جایگاه پر نوسانی را در بین ۵۸‌ام تا ۶۷‌ام را در جهان داشته است که در نهایت مسیر نزولی داشته است. کشورهای آلمان، ژاپن، آمریکا و کره در دوره مورد بررسی در شاخص «عملکرد رقابت صنعتی» در رتبه‌های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند.

از منظر منطقه‌ای هم علیرغم اینکه، صنعت مدرن بسیار زودتر از بسیاری از کشورهای منطقه به ایران آمده اما جایگاه ایران در میان ۲۲ کشور دهم است یعنی زیر میانگین است. براساس این رتبه بندی کشورهای «اسرائیل»، «ترکیه»، «عربستان»، «امارات» و «بحرین» جایگاه اول تا پنجم را به خود اختصاص داده‌اند.

بر پایه گزارش‌های بانک جهانی جایگاه ایران از نظر شاخص پيچيدگي اقتصادی جایگاه مناسبی در در عرصه جهانی ندارد. ایران هرچند از نظر آموزش پایه، و برخی از زيرساخت‌هاي فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقایسه با کشورهای در حال توسعه در سطح مناسبی است. اما ایران توانایی نداشته است که دانش تجربی را کاربردی نموده و آنرا به نوآوری و تولید کالای پیشرفته بکار بگیرد و سهمی در بازار جهانی بدست بیاورد.

از منظر منطقه‌ای هم علیرغم اینکه، صنعت مدرن بسیار زودتر از بسیاری از کشورهای منطقه به ایران آمده اما جایگاه ایران در میان ۲۲ کشور دهم است یعنی زیر میانگین است. براساس این رتبه بندی کشورهای «اسرائیل»، «ترکیه»، «عربستان»، «امارات» و «بحرین» جایگاه اول تا پنجم را به خود اختصاص داده‌اند.

تنگناهای صنعت ایران

در سال های اخیر بخصوص در دوره تحریم ها سرمایه گذاری در صنایع ایران به شدت کاهش داشته است. به همین دلیل قدرت رقابت و همچنین ظرفیت تولید در این بخش از اقتصاد ایران همپای رقبای منطقه‌ای و بین المللی رشد نکرده است و معلوم نیست که حتی در دوره پسا برجام و اجرائی شدن این قرارداد و رفع تحریم‌ها صنعت ایران بتواند جایگاه مناسبی را از قدرت رقابت و نوآوری را به دست آور است.

چه برای بازسازی و به روزرسانی صنایع ایران میبایست سرمایه گذاری انبوهی در آن انجام گیرد و روش است که منابع داخلی برای سرمایه گذاری کافی نیست و تنگناهای بسیاری برای سرمایه گذاری در این صنعت وجود دارد. توان رقابتی صنعت هر کشور محصول کارآمدی مستمر نهادها، اعم از دولتی، عمومی و خصوصی، سیاست‌ها و افزایش بازده مدیریت و سازمان مجموعه یک کشور است. تغییر این شاخص معمولا به کندی صورت می گیرد و پس از اجرائی شدن یک سلسله اصلاحات و اقدامات ساختاری و بخصوص رانت زدائی حاصل میشود. البته اصلاحات اقتصادی در صنایع با مقاومت‌های شدیدی روبرو است.

علی طیب نیا وزیر اقتصاد طی مصاحبه‌ای می گوید: «شرکت دولتی یعنی منبع تولید رانت، سفر خارجی، عضویت در هیأت مدیره، حقوق نجومی، مَفسده و استخدام هر کسی که این افراد لازم دارند، به همین دلیل است که به جای هزار نفر در یک شرکت دولتی، پنج هزار نفر استخدام می‌شوند که این استخدام‌ها هم به اعتبار ارتباطات دوستی و فامیلی صورت می‌گیرد».

راهبرد تدافعی جایگزینی واردات پاشنه آشیل صنعت ایران

صنعت ایران در دوره رژیم گذشته با راهبرد، جایگزینی واردات و حمایتگرائی دولتی آغاز شد، هر چند شاید این سیاست در مرحله‌ای میتوانست منطقی باشد، اما ادامه آن دیگر توجیه اقتصادی نداشت و ایران را از حضور در عرصه رقابت بین المللی بازداشت. در دوره حاکمیت فعلی نیز همان راهبرد صنعتی با انزوای اقتصادی و افزایش سهم دولت و شبه دولتی‌ها در اقتصاد و رانتی شدن آن، بر مشکلات صنعت ایران افزود.

در همین زمان، بسیاری از کشورهای دنیا نظیر کره جنوبی و حتی ترکیه توانسته اند صدها نشان و برند تجاری و صنعتی مشهور که نماد قدرت رقابتی است، را در جهان ، تثبیت کنند، در این میان خبری از بنگاه‌های ایرانی نیست. تجربه جهانی نشان میدهد که راهبرد« جایگزینی واردات» بوسیله صنعت داخلی، راهبردی تدافعی و ضعیف است و در بلند مدت کارآمد نیست. در مقابل کشورها و بنگاه هایی که راهبرد «ورود به بازار صادرات جهانی» را برگزیده اند، غالبا توانسته اند به موفقیت برسند.

صنعت ایران و اشتغال در دوره پساصنعتی

محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت در همین نشست مراسم بیست و یکمین سالگرد روز ملی صنعت و معدن می گوید: برای امسال ۴۵۰ هزار شغل برنامه ریزی شده است. اما این آرزو تا چه اندازه اجرائی است. آمارده سال اخیر اشتغال در ایران نشان از یک نکته ثابت دارد و آن این است که در ایران نیز همچون سایر نقاط جهان، صنایع سنتی ظرفیتی چندانی برای اشتغال ندارد، بالعکس موثر شدن نظام تولید، صرفه جوئی و خودکارشدن تولید صنعتی- که از شاخص‌های رقابتی شدن صنعت است- موجب شده است تا از شمار شاغلین بخش صنعت کاسته شود. در مقابل اما بر شمارشاغلین بخش خدمات افزوده میشود.

با گذر، به دوره پسا صنعتی و عصر تکنولوژی اطلاعات، اینک این بنگاه‌های کوچک و «میکرو» با مالکیت و مدیریت کارآفرینان هستند که شغل ایجاد می کنند. توضیح اینکه، واحدهای اقتصادی دائما دگرگون شده و ساختار تازه‌ای جایگزین آن میشود. البته این فرایند پنهان و کند است که ما تنها آثار و ثمره آنرا پس از حادثه در میابیم.

با گذر، به دوره پسا صنعتی و عصر تکنولوژی اطلاعات، اینک این بنگاه‌های کوچک و «میکرو» با مالکیت و مدیریت کارآفرینان هستند که شغل ایجاد می کنند.

در دوره امروزی که با جهانی شدن و عصر تکنوژی اطلاعات و رقابت گسترده همراه است- بر خلاف دهه‌های گذشته- این بنگاه‌های بسیارکوچک یا میکرو بیشترین شغل را ایجاد می کنند. در غالب کشورهای گوناگون دنیا هم سهم این شرکتها بیش از ۹۰ درصد تعداد کل بنگاه هاست که غالبا بوسیله کارآفرینان تاسیس و مدیریت می شوند و سهم زیادی در ایجاد نوآوری، ایجاد شغل و رشد اقتصادی دارند. چه بنگاه‌های کوچک دارای مزیت‌های چندی نسبت به صنایع سنتی و بزرگ است.

نخست اینکه این موسسات غالبا در عرصه خدمات فعال هستند و نیازمند سرمایه زیادی نیستند. سرمایه اصلی این موسسات نوآوری، ریسک پذیری، توانائی و لیاقت مدیران و مالکین آنهاست. افزون بر این موسسات دارای انعطاف هستند یعنی میتوانند صنعت و محصولاتشان را دائما تغییر بدهند.

به دلایلی که آمد این موسسات این توانایی را دارند که نقش مهمی را در رشد اقتصادی و پویایی اقتصاد کلان بازی کنند. سرمایه انسانی، سرمایه دانش و تخصص و مهارت مرکز ثقل این بنگاه هاست و به همین دلیل است موسسات آموزش عالی و دانشگاه‌ها میتوانند نقش مهمی در پرورش نیروی انسانی کارآفرین بازی کنند.

---------------------------------------------------------

یادداشت‌ها و مقالات، بیانگر نظر نویسنده یا نویسندگان خود هستند، و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا

XS
SM
MD
LG