شاید تا ۱۰-۱۵ سال پیش، طنز ایرانی در انحصار طنازهای حرفهای بود. یعنی کسانی که به صورت حرفهای در عرصه کمدی فعالیت میکردند و میکنند: طنزنویسها، کارگردانهای طنز و بازیگران عرصه کمدی. کسانی که از راه طنازی و برنامهسازی طنز کسب درآمد دارند و در رسانهها برای مخاطبین خود محتوای طنز تدارک میبینند. اما چیزی این معادله همیشگی را به هم زده است: گسترش عجیب و غریب شبکههای مجازی آنلاین در جامعه ایرانی، به این انحصار به شکل عجیبی پایان داد. حالا دیگر شما برای اینکه طنازی کنید، نیازی نیست در این زمینه حرفهای ـ به مفهومی که قبلا گفتم ـ باشید. میتوانید مهندس، دکتر، حسابدار، کارمند، کارگر یا دانشجو و دانشآموزی باشید با یک یا چند اکانت در شبکههای اجتماعی آنلاین. و البته داشتن طبعی طناز و شناخت کافی از بالا و پایینهای روحیه کاربران ایرانی هم برایتان الزامی است. همه اینها میتواند برای کاربرانی که شما را در صفحات اجتماعیتان پیگیری میکنند کافی باشد تا گاهی فقط یک توییت، هزاران نفر را به کلیک کردن رو دکمه «فیو» یا همان «لایک» پستتان ترغیب کند.
بله، این انحصار امر طنز به طنازان حرفهای دیگر به هم خورده است و همین گسترده شدن عرصه تولید محتوای طنز، استانداردهای زیادی را جا به جا کرده است. در این مطلب سعی میکنم به صورت خلاصه نشان دهم که با به هم خوردن این انحصار، چه استانداردهایی در جهت مثبت و منفی تغییر کردهاند و چه کسانی در اثر این جابهجایی سود، و یا احیاناً ضرر میکنند.
اخلاق طنز و تولیدکنندگان غیرحرفهای محتوا
طنازان حرفهای، به دلایل مختلف برای خود خط قرمزهای مختلفی دارند. وقتی شما به عنوان یک تولید کننده طنز یا برنامه ساز در رسانهای مشغول به کار هستید، حتما ملزمید که خط قرمزهای اخلاقی خاصی را رعایت کنید. مسایل نژادی و جنسیتی و حتی گاهی دینی میتواند با توجه به نوع محیط فعالیت شما و به خصوص حضورتان در خارج یا داخل ایران، خطوط قرمزی را برایتان تعریف کنند که جزئی ناگزیر از کارکردهای رسانه را تشکیل میدهند.
در مورد طنز ایرانی، به خصوص وقتی که به بحثهای سیاسی و نقادی طنازانه نهادهای قدرت میرسیم، ماجرا حساستر و پیچیدهتر هم میشود. اما وقتی به عنوان یک کاربر خوش ذوق در فضای مجازی مشغول به فعالیت میشوید، این خط قرمزها خیلی وقتها برایتان از بین میرود. حتی امکان دارد خودتان را قائل به رعایت هیچ خط قرمزی هم ندانید.چون در نهایت، در خیلی از موارد فقط ما با یک کاربر خوش ذوق طرفیم. موجودی مجازی که با نوشتههای کوتاهش میتواند توجه هزاران نفر را به خودش جلب کند. قضاوت در مورد اینکه این رها بودن و آزادی نوشتن از منظر اخلاق طنز چگونه باید مدیریت و قضاوت شود کار آسانی نیست. از یک سو، کاربر خوش ذوق پر طرفدار ما دارد از حق آزادی بیانش در فضای مجازی استفاده میکند، و از سوی عدم پایبندی احتمالیش به خط قرمزهای مختلف طنز میتواند مخاطرات اخلاقی خاص دیگری را برای او ایجاد کند.
احتمال دارد این آزادی بیان برای طناز، زمینه ساز تحقیر یا توهینی باشد که مثلا یک اقلیت دینی یا نژادی را هدف قرار میدهد. به نظر میرسد تنها فاکتوری که یک طناز فضای مجازی را میتواند پس از سعی و خطای فراوان برای خلق یک سری خطوط قرمز شخصی یاری کند، بازخوردی است که از مخاطبانش میگیرد که البته حتی این معیار هم دقیق و قابل تعمیم برای همه کاربران نیست.
طراوت و تولید محتوای طنز آنلاین
شاید یکی از مهمترین ویژگیهای طنازی غیرحرفهای آنلاین ، طراوت و خلاقیت عجیبی است که گاهی وقتها در آن دیده میشود. کمدینهای حرفهای، معمولا تلاش میکنند (و مجبورند) اگر در مورد موضوعی دیدگاه طنزی دارند، در کارشان از آن استفاده کنند.
این که کمدینی به اندازهای خلاق باشد که هم در کارهای حرفهای کمدیش موفق باشد و هم در فضای مجازی به شکلی موجز و خلاق طنزآفرینی کند، مورد کمیابی است. به همین دلیل است که به نظر میرسد بسیاری از کاربران پرطرفدار و خلاق سوشیال مدیای فارسی کسانی هستند که فعالیت حرفهایشان ربطی به کمدی ندارد. و اینگونه است که با مروری بر توییتها و پستهای بامزهای که به صورت روزانه در فضای مجازی ایرانی تولید میشود، می توان نکات باریک اما درخشان زیادی را از خلال آنها بیرون کشید که شاید درخشانی آنها از بکر بودن و غیر حرفهای بودن تولید کننده آن منتج میشود.
البته مسلم است که تشخیص این گونه معیارها و دسته بندی آنها کاملا سلیقهای و شخصی است اما خوشبختانه و یا متاسفانه تعداد لایکها و فیوها و ریتوییتها و شِیرها و ریپستها، یک مقیاس کمّی در اختیارمان قرار میدهد که هر چند باید در استفاده از آنها به عنوان میعار حتما احتیاط پیشه کرد، اما به هر حال و چه بخواهیم و چه نخواهیم این مقیاسها هم بخش مهمی از قضاوت عمومی درباره فعالیت یک کاربر را نشان میدهند.
تناقض سرعت و دقت در طنز فضای مجازی
خیلی از ما آدمها، به خصوص در این دوره و زمانه پرسرعت، به قضاوت سریع بسیار علاقمندیم. به خصوص اگر قضاوتی توام با طنازی و باریکبینی باشد ارزشش بسیار بسیار بیشتر است. طنز حرفهای و رسانهای، خیلی وقتها به خاطر قیدهای حرفهایاش، در سرعت بخشیدن به قضاوتهایش در برابر کاربران طناز فضای مجازی کم میآورد.
آنها به راحتی و البته به سرعت میتوانند در برابر هر اتفاقی، بدون راستیسنجیهای مرسوم رسانهای تولید محتوا کنند. کاربران دیگر هم به مثابه موجوداتی به شدت تشنه قضاوت شنیدن، این دعوت طنازان غیرحرفهای اما خوش ذوق مجازی را لبیک میگویند.
اینجاست که یک مزیت و یک خطر توامان مهم خلق میشود. مزیت مهم سرعت عمل آنهاست و پاسخ درخوری که به مخاطبانشان میدهندو خطر بزرگ دقتی است که احتمال دارد فدای این سرعت شود.
به عنوان مثال اخیرا خبر جلوگیری از ورود و سرانجام بازگردانده شدن یک ایرانی و خانوادهاش از فرودگاهی در آمریکا در فضای مجازی داغ شد. دقت کنید! او ابتدا یک ایرانی بود.
سپس یک محقق سرطان شد و در نهایت، بعد از گذشت چند ساعت و وسعت یافتن جستجوهای رسانهای، مشخص شد او از اعضای فعال بسیج دانشجویی و عضو فعال بخش دانشجویی ستاد انتخاباتی سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بوده است. سیر تطور این خبر و روند کامل شدنش، برای یک کاربر مجازی خوش ذوق، زمینههای مختلفی را برای شوخی و خلق محتوا ایجاد میکند. اما آیا واکنشهای او به چنین خبری وقتی که فرد مورد نظر فقط یک ایرانی، یا یک محقق سرطان و یا یک بسیجی باشد یکیاست؟ به احتمال زیاد پاسخ منفی است. و اینجاست که سرعتی ـ که البته مزیت او در پاسخ دادن سریع به ولع مخاطبینش برای شنیدن قضاوت طنزآلود اوست - میتواند دقت را پای سرعت قربانی کند. آیا این فدا شدن احتمالی دقت به پای سرعت، اعتبار کاربر طناز را پیش مخاطبش از بین میبرد؟ سوال خوبی است که البته برای پاسخ دادن به آن باید یک نظرسنجی علمی مفصل از کاربران اینترنت صورت بگیرد.
رشد بهمن گونه و غیرقابل توقف طنازان غیرحرفهای در فضای مجازی، فینفسه استانداردهای طنز فارسی و حتی گنجایشهای زبان فارسی را برای طنازی، جا به جا کرده است. بهترین اتفاق(که شاید در حال حاضر رویایی دور به نظر آید)، این است که به شکلی خلاقیت، سرعت و تر و تازه بودن طنز غیر حرفه ای فضای مجازی با حرفهای گری تولید کنندگان جدی طنز درآمیخته شود. مسلما بیشترمطرح شدن بحثهای اینچنینی بین فعالان و متخصصین عرصه رسانه و کمدی، میتواند این رویای دوردست را به یک دستاورد مهم در عرصه تولید محتوای فارسی تبدیل کند.