عربستان سعودی روابط دیپلماتیک را با ایران قطع و کادر دیپلماتیک ایران را از ریاض اخراج کرد. بحرین، سودان، و جیبوتی نیز به تبعیت از عربستان روابط خود را با ایران قطع کردند.
امارات متحده عربی، کویت و قطر سفرایشان را فراخواندند و در نتیجه در غیاب سفیر سطح روابط به حد کاردار نزول کرد ولی خود این دولتها در مورد پایین آوردن سطح روابط عملاً چیزی را اعلام نکردند.
در دنیای دیپلماسی، چنین رفتارهایی مرسوم است و کشوری که سفیر خود را فرامی خواند در واقع ابتکار عمل را در دست دارد و میتواند هر وقت خواست او را به کشور مورد ماموریت برگرداند.
قبلاً نیز برخی از کشورهای اروپایی از چنین شیوهای در روابط خود با ایران استفاده کردهاند. علاوه بر این کشورها، اردن نیز در اقدامی که حمایت از عربستان سعودی تعبیر میشود سفیر ایران در اَمان را به وزارت خارجه اردن احضار کرد. گویا ترکیه نیز از سفیر ایران در مورد نحوه بازتاب خبر مسافرت رجب طیب اردوغان به عربستان سعودی اعتراض ملایمی کرده است هرچند سفیر ایران آنرا تکذیب و برخی مطبوعات آنرا فراخوانی سفیر برای توضیحات نامیدهاند.
ممکن است چنین رفتاری از جانب بعضی کشورهای دیگر نیز سر بزند هر چند که به نظر میرسد قهر و آشتی دیپلماتیک نتواند مشاجره بین ایران و عربستان را حل و فصل کند. تا زمان نگارش این مقاله شورای همکاری خلیج فارس نیز تشکیل شده ولی هنوز بیانیه رسمی صادر نشده است.
در این میان اقدام کشور کوچک جیبوتی با جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر مورد تمسخر ایرانیان واقع شد بدون اینکه کسی به انگیزه و به اهمیت استراتژیک این سرزمین کوچک در باب المندب توجهی بکند. نگاهی به نقشه خلیج عدن و «دهانه مندب» این موضوع را روشن میکند.
اگر نگرانی از انزوا در جهان عرب یکی از عوامل تصمیم سودان برای تبعیت از عربستان سعودی بود در مورد جیبوتی این نگرانی برای بلعیده شدن توسط اتیوپی یا اریتره و یا حتی سومالی و یا هر سه باهم ضرورت حفظ یک قدرت بزرگتر را در جهان عرب اجتناب ناپذیر میکند. روابط ایران و جیبوتی از سالهای ۱۳۷۰ به بعد توسعه یافت و وبسایت «آفران» که خود را یک موسسه تحقیقاتی و مطالعاتی وابسته به دانشگاهیان مینامد نمونهای از همکاریهای ایران و جیبوتی را با عبارت زیر توصیف میکند: «جیبوتی جزو کشورهایی است که رایشان در مسئله حقوق بشر همیشه منفی و به نفع جمهوری اسلام ایران است.»
سودان به لحاظ استراتژیک درساحل غربی دریای سرخ روبروی مکه قرار میگیرد و هیچگونه ارتباط چغرافیایی با ایران ندارد اما در طول حدود ۱۵ سال اخیر شریک «استراتژیک» ایران در قاره آفریقا قلمداد شده بود. سودان پایگاهی در داخل دریای سرخ به حساب میآمد که بخاطر روابطش با ایران، برای کشورهای عربی و اسرائیل نگرانیهایی را ایجاد میکرد.
در میان مجموعه این کشورها واکنش سودان در قاره آفریقا و در همسایگی مصر بیش از همه شگفت انگیز است. سودان به لحاظ استراتژیک درساحل غربی دریای سرخ روبروی مکه قرار میگیرد و هیچگونه ارتباط چغرافیایی با ایران ندارد اما در طول حدود ۱۵ سال اخیر شریک «استراتژیک» ایران در قاره آفریقا قلمداد شده بود. سودان پایگاهی در داخل دریای سرخ به حساب میآمد که بخاطر روابطش با ایران، برای کشورهای عربی و اسرائیل نگرانیهایی را ایجاد میکرد.
آغاز رابطه با سودان - سفر سه روزه سید محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران به سودان (۱۳-۱۵ مهر ماه ۱۳۸۳) با بازدید همطراز سودانی عمرالبشیر (۴-۶ اردیبهشت ۸۵) روبرو شد و روابط دو کشور در طول دوران محمود احمدینژاد به گرمی ادامه یافت.
پنجم تیر ۱۳۹۰عمر البشیر به تهران سفر کرد کند و در سفر خود با آیت الله خامنهای دیدار و گفتگو داشت. احمدینژاد علاقه زیادی به خلق روابطی داشت که تقریبا همه آنها از نظر وی «استرتژیک» بودند. روابط ایران با سودان در دوران احمدینژاد نیز شاهد یک سفر در سطح رئیس جمهور (۹-۱۰ اسفند ۱۳۸۵) بود که یکسال بعد با سفر حداد عادل (۱۳-۱۵ بهمن ۱۳۸۶) رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به خارطوم تکمیل شد.
معمولاً روابط ایران با چنین کشورهایی یک هدف فوری و یک هدف دراز مدت را دنبال میکند.
در آن زمان هدف فوری از برقراری رابطه با سودان این بود که در ازای پرداخت کمکهای قابل توجه اقتصادی و وعده وعیدهایی برای پرداختهای سخاوتمندانه بیشتر و سرمایه گذاریهای کوچک دراز مدت، یک زبان و بلند گوی دولتی پیدا شود که صلح آمیز بودن فعالیتهای اتمی ایران را تائید کند؛ اتهامات آمریکا و هم پیمانان آنان را مردود بشناسد؛ ایران را یار و حامی مردم مسلمان و فقیر قاره سیاه معرفی کند؛ و در مجامع بین المللی بگوید که ایران از تروریسم دفاع نمیکند و در ایران حقوق بشر نقض نمیشود.
سودان به دنبال این سفرها و ایجاد ارتباط در بالاترین سطوح، کاملاً این توقع را درک کرده بود و میدانست این ترجیع بند را در کجا باید بخواند. اشکال قضیه این بود که ایران فکر نمیکرد خرید وفاداری نمیتواند ابدی باشد و طرف مقابل ممکن است با پیشنهادی بهتر به سمتی دیگری برود.
ارتقاء سطح روابط ایران و سودان – اواسط اردیبهشت ۱۳۹۱ علی سعیدلو معاون وقت احمدینژاد با یک هیات عریض و طویل ۴۸ نفره به خارطوم وارد و مورد استقبال «نافع علی نافع» معاون عمرالبشیر قرار گرفتند. پیام احمدینژاد از طریق معاونش، سعید لو، به نافع علی نافع تسلیم شد تا تسلیم عمرالبشیر شود.
در ایران این خبر به عنوان مسافرت هیاتهایی از بخش دولتی و خصوصی که در تلاش برای ایجاد روابط در جهت مصالح دو کشور هستند انعکاس یافت. در طول بیش از یک دهه روابط رسمی ایران و سودان، این کشور از حمایتهای مالی و نظامی ایران برخوردار بود و ایران نیز از طریق سودان به عنوان دروازهای به سوی آفریقا استفاده میکرد. ساختن مساجد و مراکز فرهنگی در کشورهای سنی مذهب و معاملات تسلیحاتی دو بُعد عمده این رابطه بودند.
در حقیقت به دنبال بازدید مهم معاون وزارت خارجه ایران بود که وقایع بهار عربی سودان را لرزاند، اما بخشی از رسانههای دولتی ایران از بهار عربی با لحن رسمی دولت سودان یاد کردند که ناراضیان را عامل «صهیونیسم» و حرکت بهار عربی را نقشه کسانی قلمداد میشدکرد که «درکمین سودان نشستهاند و گاهگاهی به دنبال ایجاد هرج و مرج و ناآرامی هستند».
در حقیقت به دنبال بازدید مهم معاون وزارت خارجه ایران بود که وقایع بهار عربی سودان را لرزاند، اما بخشی از رسانههای دولتی ایران از بهار عربی با لحن رسمی دولت سودان یاد کردند که ناراضیان را عامل «صهیونیسم» و حرکت بهار عربی را نقشه کسانی قلمداد میشدکرد که «درکمین سودان نشستهاند و گاهگاهی به دنبال ایجاد هرج و مرج و ناآرامی هستند». در طول شورشهای بهار عربی خبرهای سودان در ایران با حفظ لحن و تمایل منبع سودانی انعکاس مییافت و مثلاً درآن اشارهای به حتی «بیداری اسلامی» (اصطلاحی که ایران به عنوان معادل بهار عربی ساخته بود) نم شد.
در ایران برخی از خبرگزاریهای دولتی سخنان نافع علی نافع را منتشر میکردند که وعده میداد: «مردم در آیندهای نزدیک شاهد بازدهی نتایج اصلاحاتی خواهند بود» که ادعا میشد در آن زمان در حال اجرابود. در عین حال، نافع علی نافع به تلاشهای کشورها و سازمانهای خارجی اشاره میکرد که به تعبیر وی قصد داشتند: در «برنامه ریاضت اقتصادی» سودان اخلال و در فضای امنیتی و سیاسی آن کشور آشوب ایجاد کنند. کمتر از سه سال بعد اصطلاح «اقتصاد ریاضتی» وارد ادبیات دولتی ایران نیز شد. در مقابل منابع خبری دولتی برخی منابع خبری غیر دولتی هم بودند که سقوط سودان را امری حتمی و حتی پیش از تونس، مصر یا سوریه پیش بینی میکردند.
در حالیکه عمر البشیر بازیگر ماهری بود. وی که زمانی خود به عنوان عامل کشتار دارفور تحت تعقیب دیوان بین المللی کیفری مستقر در لاهه قرار داشت یکباره مورد حمایت سران عضو کشورهای اتحادیه عرب قرار گرفت و حکم استرداد وی عملاً منتفی شد.
در نهم ژانویه ۲۰۱۱ سودان پس از یک همه پرسی تجزیه شد. در واقع تجزیه سودان به سودان شمالی و سودان جنوبی با رای بیش از ۹۸ درصد مردم سودان صورت گرفت و خطوط جدایی اساساً برمبنای مسلمان بودن شمال و غیرمسلمان بودن جنوب بود با این همه رسانههای ایران این جدایی را به حساب عوامل انگلیس، آمریکا و اسرائیل گذاشتند.
سفرعمر البشیر به عربستان سعودی – پنجم مرداد ماه ۱۳۹۲ شایع شد که عربستان سعودی به هواپیمای اختصاصی عمر البشیر که به مقصد ایران پرواز میکرد اجازه عبور از فضای خود را ندادند و مرکز مراقبت پرواز عربستان ادعا کرد درخواستی برای چنین پروازی از خارطوم دریافت نکرده است. عمر البشیر قرار بود برای مراسم تحلیف حسن روحانی رئیس جمهور جدید ایران به تهران سفر کند. مقامات سعودی خواهان رعایت عرف دیپلماتیک و اطلاع رسانی رسمی ۴۸ساعت قبل از پرواز بودند و مقامات ایران این اقدام سعودی را «مایه تاسف» نامید.
اما مدتی پس از برخورد عمر البشیر به جده سفر کرد و در کاخ جده با سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد وقت عربستان سعودی دیدار و به تحسین سعودیها و اقدامات آنها در زمینه توسعه حرمین شریفین در مکه پرداخت. در حقیقت این همان نقطه تفکیک ایدیولوژیک و مذهبی ایران و عربستان است. رهبران مذهبی ایران پیوسته در طول ۳۷ سال عمر جمهوری اسلامی برسر نحوه مدیریت حرمین توسط رهبران سعودی اختلاف عمیق داشته و دارند.
روابط ایران و سودان – پس از برقراری، خیلی زود روابط ایران و سودان در دو بعد فرهنگی و نظامی توسعه یافت. در تیر ماه ۹۳ سازمان ملل متحد ایران را به انتقال اسلحه به سودان متهم کرد. دفتر نمایندگی اسرائیل چند ماه پیش از آن با کمیته تحریم ایران در سازمان ملل نامه نگاری و مدعی شده بود ایران با نادیده گرفتن تحریم تسلیحاتی اقدام به حمل غیر قانونی اسلحه کرده است. اسرائیل یک کشتی حامل اسلحه را با نام «کلوس سی – Klos-C» که با پرچم پاناما حرکت میکرد در دریای سرخ توقیف کرده بود. گزارش حاکی از این بود که محموله تسلیحاتی از بندرعباس ایران به سمت بندرام قصر عراق و از آنجا به سمت بندری در شرق سودان (پورسودان) حرکت کرده ولی پیش از رسیدن به آبهای ساحلی سودان، در داخل دریای سرخ توسط اسرائیل توقیف شده بود.
سودان به ائتلاف عربستان سعودی میپیوندد - در روز دهم فروردین ۱۳۹۴یعنی ۴ روز بعد از اینکه سودان به ائتلاف ضد یمن عربستان سعودی پیوست، وزیر امور خارجه سودان، «علی کرتی» شایعات قطع روابط دیپلماتیک با ایران را تکذیب کرد ولی به نقل از عمر البشیر که تازه از یک کنفرانس سران اتحادیه عرب بازگشته بود اعلام کرد که سودان برخی مسائل مربوط به مراکز فرهنگی ایران در سودان را اصلاح کرده است بدون اینکه مناسبات دیپلماتیک را قطع کرده باشد.
در واقع سودان در احیای روابط خود با جهان عرب به یک ترفند حساب شده متوسل شده و از طریق نزدیکی تاکتیکی به ایران توانسته بود کمکهای اقتصادی بیشتری را از کشورهای ثروتمند عرب به سمت خود جلب کند.
به دنبال این ائتلاف سودانی ها تعدادی سرباز و افسر را از طریق دریا به یمن اعزام نمودند تا در کنار نیروهای ائتلاف و به حمایت از دولت عبد ربه منصور هادی با حوثیها بجنگند. رسانههای ایرانی به نقل از ژنرال خلیفه الشامی سخنگوی ارتش سودان ادعا کردند نیروهای سودانی تحت فرماندهی ائتلاف نظامی عربستان وارد نبرد با حوثیها شدهاند.
این در حالی بود که تا دوم شهریور ماه ۱۳۹۳حسین امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه ایرانه ایران، شایعات مربوط به تعطیلی دفاتر رایزنی فرهنگی ایران در سودان را تکذیب و آنرا کار «جریاناتی میدانست که در صدد تخریب روابط خوب تهران و خارطوم هستند». البته نهایتا یک هفته بعد خبر گزاریهای غربی از بسته شدن تعدادی از دفاتر رایزنی فرهنگی ایران در سودان و مهلت ۷۲ ساعته به کارکنان آن برای خروج از کشور خبر دادند. جانب دولت سودان هیچ دلیل خاصی برای این اقدام ارائه نشد.
برخی خبر گزاریها از نگرانی سودان به عنوان یک کشور سنی مذهب در مقابل فعالیتهای دفاتر فرهنگی ایران که به اشاعه مذهب شیعه میپرداختند اشاره کردند. در گمانه زنیهای دیگری که در همان زمان منتشر شد به انزوای سودان در داخل جهان عرب و سرمایه گذاری بیش از ۳۰ میلیارد دلار توسط کشورهای عربی خلیج فارس در سودان اشاره شده است.
در واقع سودان در احیای روابط خود با جهان عرب به یک ترفند حساب شده متوسل شده و از طریق نزدیکی تاکتیکی به ایران توانسته بود کمکهای اقتصادی بیشتری را از کشورهای ثروتمند عرب به سمت خود جلب کند.
نقطه اصطکاک بین دورهیافت حمایت از شیعیان حوثی از جانب ایران و رهیافت مشارکت و حمایت سودان ازعربستان سعودی بود و همین امر موجب جدایی سودان از ایران شد. سودان مصمم بود از سیاست عربستان مبنی بر حمایت از دولت رسمی یمن در مقابل شورشیان حوثی پشتیبانی کند و این اقدام را در جهت تامین منافع سودان قلمداد میکرد.
بعدها عمرالبشیر در مصاحبهای با نشریه سعودی «الشرق الاوسط» به سردی روابط با ایران اقرار و اشاره کرد که اقدام به بستن مراکز فرهنگی ایران تصمیمی استراتژیک و مهم و البته نه برای راضی کردن دولت عربستان بوده است. وی تاکید کرد: «شیعیان در بسیاری از کشورهای منطقه از جمله عراق، لبنان، سوریه، یمن و… حضور دارند، ولی ما به هیچ وجه به آنان اجازه حضور در سودان را نخواهیم داد.»
البته علیرغم آنچه که تصمیم استراتژیک نامیده شد، البشیر منکر وجود روابط استراتژیک با ایران شد و گفت روابط سودان با ایران بسیارعادی و معمولی است. وی کاربرد واژه روابط استراتژیک را ناشی از اغراق و تمایل به تیره کرده روابط با عربستان سعودی دانست. اما محمد نصرالدین عضو حزب کنگره مردمی سودان تصمیم سودان را در بستن مراکز فرهنگی ایران ناگهانی دانسته و معتقد بود که عمر البشیر در بُعد داخلی تحت فشار جریانهای پر نفوذ سَلَفی است که به طور آشکار از خطر شیعه صحبت میکنند و به همین جهت میکوشد که با مصر ٬ عربستان، و کشورهای عربی روابط خود را قوی کند تا خود و سودان را در معرض خطر سَلفَیها قرار ندهد.
در ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ سایت «شیعه نیوز» ادعا کرد عمر البشیر رئیس جمهور سودان با عربستان و امارات متحده عربی به توافق رسیده تا در قبال دریافت ۲ میلیارد دلار کمک مالی از هر یک از دو کشور (جمعاً ۴ میلیارد دلار) «روابط استراتژیک» خود را با ایران که شامل همکاری در صنایع نظامی، آموزشهای نیروهای امنیتی و انتظامی، روابط سیاسی و فرهنگی میشد قطع میکند. البته در زمان انتشار این خبرها بیش از یکماه از همکاری سودان با نیروهای موتلف با عربستان سعودی میگذشت و جنگندههای سودان عملاً از اوایل فروردین سال ۱۳۹۴ در بمبارانهای یمن شرکت داشتند.
اعدام شیخ نمر باقر النمر – شنبه ۲ دیماه ۱۳۹۴، به دنبال اعدام شیخ نمر «نیروهای خودسر» ایرانی در مقابل سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد به تظاهرات پرداختند که بر اثر آن بخشی از ساختمان سفارت عربستان در تهرات دچار حریق شد و آسیب دید. دولت عربستان سعودی بلافاصله رابطه سیاسی - دیپلماتیک و اقتصادی خود را با ایران قطع و اقدام به اخراج نمایندگان دیپلماتیک ایران از ریاض کرد.
سودان یکی از اولین کشورهایی بود که در جهت تحقق بخشیدن به آخرین مرحله خاتمه دادن به روابط خود با ایران و مستحکم کردن روابط خود با جهان عرب از این فرصت استفاده کرد.
قطع کامل روابط دیپلماتیک سودان با ایران تقریبا همزمان با عربستان صورت گرفت. برخی از خبر گزاریها نوشتند که مقامات سودانی با جانشین ولیعهد عربستان سعودی تماس گرفتند تا به اطلاع آنان برسانند که به روابط خود با ایران خاتمه دادهاند. با این ترتیب و با چرخشی یکصد و هشتاد درجهای، عمر البشیر توانست به آغوش جامعه کشورهای عربی برگردد و البته هزینه کلان آنرا دولت جمهوری اسلامی ایران از حساب آنچه که «نیروهای خود سر» نامیده میشود پرداخت کرد.